پرش به محتوا

فتح‌الله غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح لینک
جزبدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح لینک)
خط ۲۸: خط ۲۸:
| وب‌گاه رسمی =
| وب‌گاه رسمی =
}}
}}
'''فتح‌الله بن محمد نمازی غروی شیرازی اصفهانی''' (<small>متولد۱۲۶۶ق/۱۸۵۰م ؛ متوفی۱۳۳۹ق/۱۹۲۰م</small>) [[مجتهد|فقیه]] و مجاهد [[قرن سیزدهم هجری قمری|قرن سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم هجری قمری|چهاردهم قمری]]، ملقب به '''شریعت‌مدار''' یا '''شیخ الشریعة'''، رهبر انقلاب استقلال طلبانه [[عراق]] و [[مرجع تقلید]] شیعیان پس از [[میرزا محمدتقی شیرازی]].
'''فتح‌الله بن محمد نمازی غروی شیرازی اصفهانی''' (<small>متولد۱۲۶۶ق/۱۸۵۰م ؛ متوفی۱۳۳۹ق/۱۹۲۰م</small>) [[مجتهد|فقیه]] و مجاهد [[قرن سیزدهم هجری قمری|قرن سیزدهم]] و [[قرن چهاردهم هجری قمری|چهاردهم قمری]]، ملقب به '''شریعت‌مدار''' یا '''شیخ الشریعة'''، رهبر انقلاب استقلال طلبانه [[عراق]] و [[مرجع تقلید]] شیعیان پس از [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]].
== زندگی‎نامه ==
== زندگی‎نامه ==
فتح‌الله غروی اصفهانی در [[۱۲ ربیع‌الاول]] [[سال ۱۲۶۶ق|۱۲۶۶ ق]] در [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا محمدجواد از خاندان معروف نمازی شیرازی و ساکن اصفهان بود.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ بامداد او را متولد شیراز ذکر کرده است. بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵</ref>
فتح‌الله غروی اصفهانی در [[۱۲ ربیع‌الاول]] [[سال ۱۲۶۶ق|۱۲۶۶ ق]] در [[اصفهان]] به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا محمدجواد از خاندان معروف نمازی شیرازی و ساکن اصفهان بود.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ بامداد او را متولد شیراز ذکر کرده است. بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵</ref>
[[محسن امین|امین]] در مورد علت اشتهار وی به «نمازی» نوشته که جدش، حاج محمد علی نمازی، معروف به [[ورع]] و [[تقوا]] بوده و بر اثر مداومت بر [[نوافل]] و [[نماز|فرائض]]، به نمازی مشهور شده است.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸ف ص۵۲.</ref>
[[سید محسن امین|محسن امین]] در مورد علت اشتهار وی به «نمازی» نوشته که جدش، حاج محمد علی نمازی، معروف به [[ورع]] و [[تقوا]] بوده و بر اثر مداومت بر [[نافله‌های روزانه|نوافل]] و [[نماز|فرائض]]، به نمازی مشهور شده است.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸ف ص۵۲.</ref>
فتح‌الله غروی در شب [[یکشنبه]] [[۸ ربیع‌الثانی]] ۱۳۳۹ق در [[نجف]] و در ۷۳ سالگی (بر اثر بیماری که در قیام ضدانگلیسی مردم عراق بر او غالب شد)، از دنیا رفت و در [[حرم امیرالمؤمنین]] در یکی از غرفه‌های شرقی به خاک سپرده شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.</ref>
فتح‌الله غروی در شب [[یکشنبه]] [[۸ ربیع‌الثانی]] ۱۳۳۹ق در [[نجف]] و در ۷۳ سالگی (بر اثر بیماری که در قیام ضدانگلیسی مردم عراق بر او غالب شد)، از دنیا رفت و در [[حرم امام علی(ع)|حرم امیرالمؤمنین]] در یکی از غرفه‌های شرقی به خاک سپرده شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.</ref>
فرزندان شیخ الشریعه عبارتند از:
فرزندان شیخ الشریعه عبارتند از:


خط ۴۷: خط ۴۷:
* [[احمد سبزواری]]
* [[احمد سبزواری]]
* [[محمد صادق تنکابنی]]
* [[محمد صادق تنکابنی]]
* [[محمد باقر نجفی اصفهانی|محمدباقر بن محمدتقی اصفهانی نجفی]]
* [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|محمدباقر بن محمدتقی اصفهانی نجفی]]


شیخ فتح الله سپس به [[حوزه علمیه مشهد]] رفت. [[محسن امین]] در این رابطه می‌گوید: ''حوزه آن زمان مشهد، مملو از فضلا و طلاب بود که با حضور شیخ الشریعه درآنجا، مباحثات علمی زیادی درگرفت و برتری شیخ بر ایشان آشکار گردید''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref>
شیخ فتح الله سپس به [[حوزه علمیه خراسان|حوزه علمیه مشهد]] رفت. [[سید محسن امین|محسن امین]] در این رابطه می‌گوید: ''حوزه آن زمان مشهد، مملو از فضلا و طلاب بود که با حضور شیخ الشریعه درآنجا، مباحثات علمی زیادی درگرفت و برتری شیخ بر ایشان آشکار گردید''.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref>


پس از مشهد، در سال۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ ق، شیخ الشریعه به نجف رفت و در جلسات درس میرزا [[حبیب الله رشتی]] و شیخ [[محمد حسین کاظمی|محمدحسین فقیه کاظمی]] حاضر شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴و ۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷..</ref>
پس از مشهد، در سال۱۲۹۵ یا ۱۲۹۶ ق، شیخ الشریعه به نجف رفت و در جلسات درس میرزا [[حبیب‌الله رشتی|حبیب الله رشتی]] و شیخ [[محمد حسین کاظمی|محمدحسین فقیه کاظمی]] حاضر شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴و ۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷..</ref>
== تدریس ==
== تدریس ==
شیخ الشریعه در همان [[اصفهان]]، تدریس خود را آغاز نمود و به تدریس اصول به شیوۀ [[شیخ مرتضی انصاری]] پرداخت. گفته شده که کلاس درس وی در [[مشهد]] و [[نجف]] هم با استقبال بسیاری مواجه گردید.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> شیخ فتح‌الله در زبان علماء به '''شریعت مدار''' و '''شیخ الشریعة''' معروف شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲.</ref> از شاگردانش می‌توان به این افراد اشاره کرد:<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref>
شیخ الشریعه در همان [[اصفهان]]، تدریس خود را آغاز نمود و به تدریس اصول به شیوۀ [[شیخ مرتضی انصاری]] پرداخت. گفته شده که کلاس درس وی در [[مشهد]] و [[نجف]] هم با استقبال بسیاری مواجه گردید.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.</ref> شیخ فتح‌الله در زبان علماء به '''شریعت مدار''' و '''شیخ الشریعة''' معروف شد.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۴؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۲.</ref> از شاگردانش می‌توان به این افراد اشاره کرد:<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶.</ref>
خط ۸۰: خط ۸۰:


== مقام علمی و مرجعیت ==
== مقام علمی و مرجعیت ==
صاحبان تراجم از جمله [[محسن امین]]، [[محمد حرزالدین|حرزالدین]] و [[محمد علی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]]، مراتب فضل و کمال و جامعیت علمی او را ستوده و او را در علوم عقلی و نقلی، یکی از سرآمدان روزگار خویش نام برده‌اند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> وی در سال ۱۳۱۳ق به حج مشرف شد و پس از مراجعت، بر مسند افتاء و قضای حوائج مؤمنین نشست. بسیاری از مردم در زمان حیات [[سید محمد کاظم یزدی]] و [[میرزا محمد تقی شیرازی]] به شیخ الشریعة رجوع کرده و از وی [[تقلید]] می‌کردند اما پس از درگذشت این دو عالم، شیخ الشریعه یگانه [[مرجع تقلید|مرجع]] جهان [[تشیع]] شد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.</ref>
صاحبان تراجم از جمله [[سید محسن امین|محسن امین]]، [[محمد حرزالدین|حرزالدین]] و [[محمدعلی مدرس تبریزی|مدرس تبریزی]]، مراتب فضل و کمال و جامعیت علمی او را ستوده و او را در علوم عقلی و نقلی، یکی از سرآمدان روزگار خویش نام برده‌اند.<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> وی در سال ۱۳۱۳ق به حج مشرف شد و پس از مراجعت، بر مسند افتاء و قضای حوائج مؤمنین نشست. بسیاری از مردم در زمان حیات [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سید محمد کاظم یزدی]] و [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمد تقی شیرازی]] به شیخ الشریعة رجوع کرده و از وی [[تقلید]] می‌کردند اما پس از درگذشت این دو عالم، شیخ الشریعه یگانه [[مرجع تقلید|مرجع]] جهان [[تشیع]] شد.<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ رک: مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷؛ بامداد، شرح حال رجال ایران، ج۶، ص۱۷۵.</ref>


[[محمدعلی مدرس تبریزی]]، او را از علمای طراز اول نامیده و در تجلیل از وی می‌نویسد:
[[محمدعلی مدرس تبریزی]]، او را از علمای طراز اول نامیده و در تجلیل از وی می‌نویسد:
::«او جامع معقول و منقول، حاوی فروع و اصول، [[فقیه]] اصولی رجالی، حکیم متکلم، ادیب مفسر اخلاقی، بالجمله در جامعیت و اشتراک در اکثر علوم عقلیه و نقلیه، از اغلب معاصرین خود ممتاز بود، بالخصوص در رجال و علوم حدیثیه و قرآنیه، گوی سبقت از دیگران ربود. علاوه بر مراتب علمیه، بسیار لطیف المحاوره بود و قوه حافظه او را از خوارق عادات و عجایب اتفاقات می‌شمارند… مقامات علمیه‌اش نزد علمای مشاهد مقدسه، مسلم و مورد تحسین شایان و تقدیر بی‌پایان بود…».<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref>
::«او جامع معقول و منقول، حاوی فروع و اصول، فقیه اصولی رجالی، حکیم متکلم، ادیب مفسر اخلاقی، بالجمله در جامعیت و اشتراک در اکثر علوم عقلیه و نقلیه، از اغلب معاصرین خود ممتاز بود، بالخصوص در رجال و علوم حدیثیه و قرآنیه، گوی سبقت از دیگران ربود. علاوه بر مراتب علمیه، بسیار لطیف المحاوره بود و قوه حافظه او را از خوارق عادات و عجایب اتفاقات می‌شمارند… مقامات علمیه‌اش نزد علمای مشاهد مقدسه، مسلم و مورد تحسین شایان و تقدیر بی‌پایان بود…».<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref>
=== اجازات ===
=== اجازات ===
شیخ الشریعه از جانب برخی اساتید خود [[اجازه روایت]] دریافت کرد که عبارتند از:
شیخ الشریعه از جانب برخی اساتید خود [[اجازه روایت]] دریافت کرد که عبارتند از:
* [[سید مهدی قزوینی]]<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[سید مهدی قزوینی]]<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۵؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[شیخ محمد طه نجف]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[محمدطه نجف|شیخ محمد طه نجف]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[سید محمد باقر خوانساری]] (صاحب [[روضات الجنات|روضات]])<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[سید محمدباقر خوانساری|سید محمد باقر خوانساری]] (صاحب [[روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات (کتاب)|روضات]] الجنات)<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[میرزا محمد هاشم خوانساری]] (برادر صاحب روضات)<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* [[سید محمدهاشم خوانساری|میرزا محمد هاشم خوانساری]] (برادر صاحب روضات)<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* شیخ محمد حسین کاظمی<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>
* شیخ محمد حسین کاظمی<ref>حرزالدین، معارف الرجال، ج۲، ص۱۵۶؛ امین، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۳، ص۲۰۷.</ref>


== مبارزات سیاسی ==
== مبارزات سیاسی ==
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =‌ای مسلمانان! شما باید بدانید که بنا به اجماع مسلمانان و لزوم مذهبی، جهاد بر ضد کافران واجب است. اکنون ارتش ایتالیا، طرابلس را اشغال کرده مناطق مردم نشین آن را ار میان برده و مردان و زنان و کودکان را کشتار کرده‌اند. وظیفه جهاد خود را در راه خدا انجام دهید و متحد گردید و از صرف ثروت خود دریغ مدارید. پیش از آنکه خیلی دیر شود خود را برای دفاع آماده کنید.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =‌ای مسلمانان! شما باید بدانید که بنا به اجماع مسلمانان و لزوم مذهبی، جهاد بر ضد کافران واجب است. اکنون ارتش ایتالیا، طرابلس را اشغال کرده مناطق مردم نشین آن را ار میان برده و مردان و زنان و کودکان را کشتار کرده‌اند. وظیفه جهاد خود را در راه خدا انجام دهید و متحد گردید و از صرف ثروت خود دریغ مدارید. پیش از آنکه خیلی دیر شود خود را برای دفاع آماده کنید.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
زندگی شیخ الشریعة اصفهانی همزمان با اتفاقات سیاسی و نظامی مختلفی بود که وی در آن مسائل تاثیرگذار بود. وی علیه استعمارگران ایتالیایی در حمله به [[لیبی]]، حمله متجاوزان [[روسیه|روس]] به شمال [[ایران]] و کشتار آزادی‌خواهان در ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱، حمله متفقین به [[عثمانی]] در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴، و نیز تجاوز نیروهای انگلیسی به [[عراق]] و اشغال [[بصره]] در ۱۳۳۸ ق/ ۱۹۲۰، چندین [[فتوا|فتوای]] [[جهاد]] صادر کرد که در آن‌ها [[مسلمانان]] سراسر جهان [[اسلام]] را به مقاومت در برابر استعمارگران و بیرون راندن آن‌ها از سرزمین‌های اسلامی و نفی و طرد هرگونه حاکمیت سیاسی، نظامی،‌اقتصادی و فرهنگی آنان فراخواند. نقش پررنگ وی در کنار [[میرزا محمدتقی شیرازی]] در جنبش استقلال‌طلبانه مردم عراق در تاریخ مشهود است، تا آنجا که پس از وفات میرزای شیرازی و اختیار منصب [[مرجعیت]] توسط شیخ الشریعه، عملاً رهبری انقلاب مردم در دست وی قرار گرفت. شیخ الشریعه همچون استادش، هم وظیفه نظارت بر امور و هم رابط میان رؤسای عشایر درگیر در جنگ را بر عهده داشت.<ref>رهیمی، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ۱۴۵، ۱۷۵-۱۷۶، ۱۸۵، ۲۰۴، ۲۰۹-۲۱۰، ۲۱۹؛ همچنین رک: نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، جاهای مختلف.</ref>
زندگی شیخ الشریعة اصفهانی همزمان با اتفاقات سیاسی و نظامی مختلفی بود که وی در آن مسائل تاثیرگذار بود. وی علیه استعمارگران ایتالیایی در حمله به [[لیبی]]، حمله متجاوزان [[روسیه|روس]] به شمال [[ایران]] و کشتار آزادی‌خواهان در ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱، حمله متفقین به [[عثمانی]] در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴، و نیز تجاوز نیروهای انگلیسی به [[عراق]] و اشغال [[بصره]] در ۱۳۳۸ ق/ ۱۹۲۰، چندین [[فتوا|فتوای]] [[جهاد]] صادر کرد که در آن‌ها [[مسلمان|مسلمانان]] سراسر جهان [[اسلام]] را به مقاومت در برابر استعمارگران و بیرون راندن آن‌ها از سرزمین‌های اسلامی و نفی و طرد هرگونه حاکمیت سیاسی، نظامی،‌اقتصادی و فرهنگی آنان فراخواند. نقش پررنگ وی در کنار [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]] در جنبش استقلال‌طلبانه مردم عراق در تاریخ مشهود است، تا آنجا که پس از وفات میرزای شیرازی و اختیار منصب [[مرجع تقلید|مرجعیت]] توسط شیخ الشریعه، عملاً رهبری انقلاب مردم در دست وی قرار گرفت. شیخ الشریعه همچون استادش، هم وظیفه نظارت بر امور و هم رابط میان رؤسای عشایر درگیر در جنگ را بر عهده داشت.<ref>رهیمی، تاریخ جنبش اسلامی در عراق (۱۹۰۰-۱۹۲۴م)، ۱۴۵، ۱۷۵-۱۷۶، ۱۸۵، ۲۰۴، ۲۰۹-۲۱۰، ۲۱۹؛ همچنین رک: نفیسی، نهضت شیعیان در انقلاب اسلامی عراق، جاهای مختلف.</ref>


به باور عبدالهادی حائری، جامع‌ترین و منظم‌ترین اعلامیه‌ای که آگاهی زیادی را درباره جنبش به خواننده می‌داد، اعلامیه شریعت اصفهانی بوده است که در آن به اهم اهداف استعمارگران و برنامه‌های ایشان در ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان پرداخته بود.<ref> حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۵.</ref><ref group="یادداشت">
به باور عبدالهادی حائری، جامع‌ترین و منظم‌ترین اعلامیه‌ای که آگاهی زیادی را درباره جنبش به خواننده می‌داد، اعلامیه شریعت اصفهانی بوده است که در آن به اهم اهداف استعمارگران و برنامه‌های ایشان در ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان پرداخته بود.<ref> حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ص۱۶۵.</ref><ref group="یادداشت">
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش