کاربر ناشناس
ذوالجناح: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
جز (←پیوند به بیرون) |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==نام== | ==نام== | ||
ذوالجناح بسیار چابک بود و در میدان نبرد سرعت عمل از خود نشان میداد و به واسطۀ شباهتش در تیزی با پرندگان به این نام خوانده میشد.<ref> تاریخ | ذوالجناح بسیار چابک بود و در میدان نبرد سرعت عمل از خود نشان میداد و به واسطۀ شباهتش در تیزی با پرندگان به این نام خوانده میشد.<ref>اخلاقی، تحقیق و پژوهش در تاریخ زندگانی امام حسین، ۱۳۷۷ش، ص۶۸۰،۶۴۷.</ref> | ||
به گفتۀ برخی ذوالجناح از اسبهای [[پیامبر (ص)]] بود که [[سیدالشهداء]] به [[ارث]] برده بود.<ref>المقرم، ص۲۹۷</ref> از آن در [[زیارت ناحیه مقدسه|زیارت ناحیۀ مقدسه]] به نام الجواد یاد شده است.<ref>زیارت ناحیه مقدسه</ref> | به گفتۀ برخی ذوالجناح از اسبهای [[پیامبر (ص)]] بود که [[سیدالشهداء]] به [[ارث]] برده بود.<ref>المقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ۱۴۲۶ق، ص۲۹۷.</ref> از آن در [[زیارت ناحیه مقدسه|زیارت ناحیۀ مقدسه]] به نام الجواد یاد شده است.<ref>زیارت ناحیه مقدسه</ref> | ||
==وفاداری== | ==وفاداری== | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = وفاداری ذوالجناح|: {{سخ}}''' «''' پس از اینکه [[امام حسین (ع)]] خود را به نهر [[فرات]] رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی میدادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد امام فرمود تو تشنهای و من تشنه به [[خدا]] سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان امام (ع) را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان امام (ع) را فهمید سپس امام (ع) امر کردند بنوش و من نیز خواهم نوشید... '''» ''' |تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب آل ابی طالب]]، ج۴، ص۵۸</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = وفاداری ذوالجناح|: {{سخ}}''' «''' پس از اینکه [[امام حسین (ع)]] خود را به نهر [[فرات]] رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی میدادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد امام فرمود تو تشنهای و من تشنه به [[خدا]] سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان امام (ع) را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان امام (ع) را فهمید سپس امام (ع) امر کردند بنوش و من نیز خواهم نوشید... '''» ''' |تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب آل ابی طالب]]، ج۴، ص۵۸</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
نویسندگان مقاتل و [[:رده:راویان حدیث|راویان]] در وفاداری، هوشمندی و صمیمت ذوالجناح [[حدیث|روایات]] بسیار ذکر کردهاند<ref>ر. ک | نویسندگان مقاتل و [[:رده:راویان حدیث|راویان]] در وفاداری، هوشمندی و صمیمت ذوالجناح [[حدیث|روایات]] بسیار ذکر کردهاند<ref>ر.ک: خلاقی، تحقیق و پژوهش در تاریخ زندگانی امام حسین، ۱۳۷۷ش، ص۶۸۰،۶۴۷.</ref> و در آثار خود با عظمت از آن نام بردهاند به ویژه هنگامی که امام (ع) بر اثر عطش و جراحات و خونریزی بیحال شده بودند، او با مهارت و چابکی و زیرکی خاص امام را از میدان نبرد خارج نمود که به خیمهگاه برساند ولی امام (ع) پیش از رسیدن به خیمهگاه از اسب به زمین افتاد. [[عمر بن سعد|ابن سعد]] فریاد زد آن اسب را بگیرید به خدا [[سوگند]] از گرانبهاترین اسبهای [[پیامبر (ص)]] است. هنگامی که سپاه عمر بن سعد خواستند اسب را بگیرند ذوالجناح به آنان حمله کرد و با لگد آنان را به هلاکت رساند. [[ابن شهر آشوب]] آمار کشتگان توسط ذوالجناح را ۴۰ جنگجو ضبط کرده و دیگران بیش از این تعداد یاد کردهاند. ابن سعد فریاد زد او را رها کنید وگرنه همه را به قتل میرساند.<ref> ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۵۸</ref> <ref>المقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ۱۴۲۶ق، ص۲۹۷.</ref> | ||
==رساندن خبر شهادت امام== | ==رساندن خبر شهادت امام== | ||
هنگامی که دشمن از او دور شد و ذوالجناح اطمینان حاصل کرد که او را رها کردهاند، بر سر بالین [[ابا عبدالله الحسین|اباعبدالله]] و به دور جسد مطهر بیحال امام میچرخید و او را بو میکرد و میبوسید. سپس پیشانی خود را به خون بدن مطهر ابی عبدالله آغشته کرد در حالیکه دستهای خود را بر زمین میکوبید و شیهه سر میداد به سوی خیمهگاه رفت<ref> بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۱</ref>، هنگامی که به خیمه گاه رسید آواز بلند میکشید و سر خود را به زمین میکوبید، وقتی که اهل بیت امام حسین ذوالجناح را به آن حال دیدند از خیمهها بیرون آمده و گریهکنان دور ذوالجناح گرد آمده و دست بر سر و صورت و پای او میکشیدند [[امکلثوم دختر حضرت علی (ع)|ام کلثوم]] دو دست خود را بر بالای سر خویش گذاشت و فریاد میزد: '''وامحمداه واجداه وانبیاه'''..<ref> | هنگامی که دشمن از او دور شد و ذوالجناح اطمینان حاصل کرد که او را رها کردهاند، بر سر بالین [[ابا عبدالله الحسین|اباعبدالله]] و به دور جسد مطهر بیحال امام میچرخید و او را بو میکرد و میبوسید. سپس پیشانی خود را به خون بدن مطهر ابی عبدالله آغشته کرد در حالیکه دستهای خود را بر زمین میکوبید و شیهه سر میداد به سوی خیمهگاه رفت<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۴، ص۳۲۱.</ref>، هنگامی که به خیمه گاه رسید آواز بلند میکشید و سر خود را به زمین میکوبید، وقتی که اهل بیت امام حسین ذوالجناح را به آن حال دیدند از خیمهها بیرون آمده و گریهکنان دور ذوالجناح گرد آمده و دست بر سر و صورت و پای او میکشیدند [[امکلثوم دختر حضرت علی (ع)|ام کلثوم]] دو دست خود را بر بالای سر خویش گذاشت و فریاد میزد: '''وامحمداه واجداه وانبیاه'''..<ref> قمی، منتهیالآمال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۹۱۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۴، ص۳۲۱.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|خونی که روی یال تو پیداست، ذو الجناح |خون همیشه جاری مولاست، ذو الجناح {{سخ}} |نستعلیق}}{{ب|یک قطره آفتاب به روی تنت نشست |بوی خدا ز یال تو برخاست، ذو الجناح}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع = <small> </small> | تراز = وسط| عرض = ۵۰۰px | اندازه خط = ۱۴px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|خونی که روی یال تو پیداست، ذو الجناح |خون همیشه جاری مولاست، ذو الجناح {{سخ}} |نستعلیق}}{{ب|یک قطره آفتاب به روی تنت نشست |بوی خدا ز یال تو برخاست، ذو الجناح}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع = <small> </small> | تراز = وسط| عرض = ۵۰۰px | اندازه خط = ۱۴px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==سرانجام== | ==سرانجام== | ||
تاریخنگاران در مورد سرنوشت ذوالجناح در عصر [[روز عاشورا|عاشورا]] اختلاف دارند؛ | تاریخنگاران در مورد سرنوشت ذوالجناح در عصر [[روز عاشورا|عاشورا]] اختلاف دارند؛ | ||
*گروهی بر این باروند که ذوالجناح پس از رساندن خبر [[شهادت]] سیدالشهداء به خاندان او آنقدر سر خود را به زمین کوبید تا اینکه مقابل خیمهگاه نقش بر زمین گشت و مرد.<ref> | *گروهی بر این باروند که ذوالجناح پس از رساندن خبر [[شهادت]] سیدالشهداء به خاندان او آنقدر سر خود را به زمین کوبید تا اینکه مقابل خیمهگاه نقش بر زمین گشت و مرد.<ref>قمی، منتهیالآمال، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۹۰۹.</ref> | ||
*برخی نیز می گویند پیش از شهادت امام کشته شد و امام زمانی را پیاده با لشکر [[عبیدالله بن زیاد]] جنگید تا به شهادت رسید.<ref> ر. ک | *برخی نیز می گویند پیش از شهادت امام کشته شد و امام زمانی را پیاده با لشکر [[عبیدالله بن زیاد]] جنگید تا به شهادت رسید.<ref> ر. ک: خلاقی، تحقیق و پژوهش در تاریخ زندگانی امام حسین، ۱۳۷۷ش، ص۶۸۴.</ref> | ||
*برخی دیگر میگویند او از خیمهگاه با سرعت به سوی شط [[فرات]] شتافت و خود را در وسط آن غرق نمود. | *برخی دیگر میگویند او از خیمهگاه با سرعت به سوی شط [[فرات]] شتافت و خود را در وسط آن غرق نمود. | ||
{{بخش بدون منبع}} | {{بخش بدون منبع}} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* دایرة المعارف تشیع، ج۸. | * دایرة المعارف تشیع، ج۸. | ||
* ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب (ع) ، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق. | * ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب (ع) ، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق. | ||
* | * مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق. | ||
*محمد | * اخلاقی، محمد اسحاق، تحقیق و پژوهش در تاریخ زندگانی امام حسین (ع)، قم، موسسه فرهنگی ثقلین، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | ||
*شیخ | * قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | ||
*عبد | * المقرّم، عبد الرزاق، مقتل الحسین علیه السلام، بیروت، مؤسسة الخرسان للمطبوعات، ۱۴۲۶ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||