کاربر ناشناس
دعائم الاسلام (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi |
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=خرداد|روز=۲۹|سال=۱۳۹۳|چند = 2}} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=خرداد|روز=۲۹|سال=۱۳۹۳|چند = 2}} | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| عنوان = دعائم الاسلام | |||
| عنوان اصلی = دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام والقضایا و الاحکام عن اهل بیت رسول الله علیه و علیهم افضل السلام | |||
| برگرداننده = عبدالله امیدوار | |||
| تصویر = | |||
| زیرنویس تصویر = | |||
| نویسنده = [[قاضی نعمان مغربی]] | |||
| تصویرگر = | |||
| طراح جلد = | |||
| زبان = عربی | |||
| مجموعه = ۲ جلد | |||
| موضوع = فقه اسماعیلیه | |||
| سبک = روایی | |||
| ناشر = دارالمعارف | |||
| ناشر فارسی = اسماعیلیان | |||
| محل انتشارات = قاهره | |||
| تاریخ نشر = ۱۳۸۳ق | |||
| تاریخ نشر فارسی = ۱۳۷۳ش | |||
| محل ناشر فارسی = قم | |||
| نوع رسانه = | |||
| صفحه = | |||
| قطع = | |||
| شابک = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''دعائم الاسلام'''و ذکر الحلال و الحرام والقضایا و الاحکام عن اهل بیت رسول الله علیه و علیهم افضل السلام، کتابی است مشهور راجع به باورهای دینی و احکام فقهی مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، که اساسیترین کتاب [[قاضی نعمان مغربی|قاضی نعمان]] در فقه است و به سفارش خلیفۀ فاطمی، المعز لدین الله، به نگارش درآمده است. این کتاب افزون بر آن که تمامی ابواب معروف [[فقه]] را در بر دارد، همچنین در نخستین مبحث خود با عنوان کتاب الولایة، به برخی از مهمترین باورهای اسماعیلی پرداخته است. ایمان از دیدگاه اسماعیلیان و تفاوت آن با اسلام، و نیز ولایت ائمه اهل بیت علیهم السلام و ترغیب به فراگیری علم مباحثی است که در این بخش مطرح شده است. | '''دعائم الاسلام'''و ذکر الحلال و الحرام والقضایا و الاحکام عن اهل بیت رسول الله علیه و علیهم افضل السلام، کتابی است مشهور راجع به باورهای دینی و احکام فقهی مذهب [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، که اساسیترین کتاب [[قاضی نعمان مغربی|قاضی نعمان]] در فقه است و به سفارش خلیفۀ فاطمی، المعز لدین الله، به نگارش درآمده است. این کتاب افزون بر آن که تمامی ابواب معروف [[فقه]] را در بر دارد، همچنین در نخستین مبحث خود با عنوان کتاب الولایة، به برخی از مهمترین باورهای اسماعیلی پرداخته است. ایمان از دیدگاه اسماعیلیان و تفاوت آن با اسلام، و نیز ولایت ائمه اهل بیت علیهم السلام و ترغیب به فراگیری علم مباحثی است که در این بخش مطرح شده است. | ||
خط ۸۴: | خط ۱۱۱: | ||
وی در کتاب طهارت که به مناسبتی درباره تقیه بحث میکند، میگوید: روایتهای کتاب دعائم الاسلام، به سبب [[مرسله]] بودن آنها، درخور اعتماد نیستند، گرچه نویسنده آن شخصی جلیل القدر و بلند مرتبه است.<ref>التنقیح، کتاب الطهارة، ۴ / ۳۱۲ به نقل از کلانتری</ref> | وی در کتاب طهارت که به مناسبتی درباره تقیه بحث میکند، میگوید: روایتهای کتاب دعائم الاسلام، به سبب [[مرسله]] بودن آنها، درخور اعتماد نیستند، گرچه نویسنده آن شخصی جلیل القدر و بلند مرتبه است.<ref>التنقیح، کتاب الطهارة، ۴ / ۳۱۲ به نقل از کلانتری</ref> | ||
همچنین، پس از نقل روایتی مرسله از راوندی و روایت مرسله دیگری از دعائم الاسلام در بحث آب جاری مینویسد: دردلالت این روایتها برمدعااشکالی نیست. ولی روایت راوندی به خاطر مرسله بودن ضعیف است و بر روایت دعائم الاسلام نیز نمیتوان اعتماد کرد واین به خاطر ضعیف بودن مصنف کتاب، قاضی نعمان مصری نیست؛ زیرااو مردی فاضل و جلیل القدراست. بلکه علت اعتماد نکردن به روایتهای کتاب یاد شده، مرسله بودن آنهاست.<ref>همان، ۱ / ۱۱۸؛ به نقل از کلانتری</ref> | همچنین، پس از نقل روایتی مرسله از راوندی و روایت مرسله دیگری از دعائم الاسلام در بحث آب جاری مینویسد: دردلالت این روایتها برمدعااشکالی نیست. ولی روایت راوندی به خاطر مرسله بودن ضعیف است و بر روایت دعائم الاسلام نیز نمیتوان اعتماد کرد واین به خاطر ضعیف بودن مصنف کتاب، قاضی نعمان مصری نیست؛ زیرااو مردی فاضل و جلیل القدراست. بلکه علت اعتماد نکردن به روایتهای کتاب یاد شده، مرسله بودن آنهاست.<ref>همان، ۱ / ۱۱۸؛ به نقل از کلانتری</ref> | ||
همچنین به مناسبتی در بحث وضو میگوید: گرچه نویسنده کتاب دعائم از هم مذهبان عالیقدر ماست, ولی روایتهای او مرسله و غیر درخور اعتمادند.<ref>همان، ۳ / ۴۹۲؛ به نقل از کلانتری</ref> | همچنین به مناسبتی در بحث وضو میگوید: گرچه نویسنده کتاب دعائم از هم مذهبان عالیقدر ماست, ولی روایتهای او مرسله و غیر درخور اعتمادند.<ref>همان، ۳ / ۴۹۲؛ به نقل از کلانتری</ref> | ||
ولی در پارهای دیگر از بحثهای این فقیه، دیدگاهی همانند دیدگاه امام خمینی دیده میشود. از باب نمونه در یکی از بحثهای باب معاملات میگوید: آنچه انصاف اقتضا میکند این است که ما، پس از جست وجو، کسی را نیافتیم که به وثاقت و [[دوازده امامی]] بودن او به گونه آشکار و روشن اشاره کند. گرچه [[محدث نوری]] برای اثبات این دو امر، خود را به زحمت افکنده و در ثابت کردن اعتبار این کتاب مبالغه کرده است، ولی با این کوشش و مبالغه چیزی نیاورده است که نفس به آن تکیه کند و دل به آن آرامش یابد. بر فرض هم که ثقه و دوازده امامی بودن او را بپذیریم، روایتهایی که میآورد مرسلهاند وحجت نیستند.<ref>مصباح الفقیه، ۱ / ۱۸ - ۱۹؛ به نقل از کلانتری</ref> | ولی در پارهای دیگر از بحثهای این فقیه، دیدگاهی همانند دیدگاه امام خمینی دیده میشود. از باب نمونه در یکی از بحثهای باب معاملات میگوید: آنچه انصاف اقتضا میکند این است که ما، پس از جست وجو، کسی را نیافتیم که به وثاقت و [[دوازده امامی]] بودن او به گونه آشکار و روشن اشاره کند. گرچه [[محدث نوری]] برای اثبات این دو امر، خود را به زحمت افکنده و در ثابت کردن اعتبار این کتاب مبالغه کرده است، ولی با این کوشش و مبالغه چیزی نیاورده است که نفس به آن تکیه کند و دل به آن آرامش یابد. بر فرض هم که ثقه و دوازده امامی بودن او را بپذیریم، روایتهایی که میآورد مرسلهاند وحجت نیستند.<ref>مصباح الفقیه، ۱ / ۱۸ - ۱۹؛ به نقل از کلانتری</ref> | ||