پرش به محتوا

سلمان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۰
جز
(تغییر ناوبری)
imported>Fayaz
خط ۳۶: خط ۳۶:
سلمان از عموریه قصد سفر به [[حجاز]] کرد و این بدان خاطر بود که از طریق استادان مسیحی‌اش با پیشگویی ظهور پیامبری در این سرزمین آشنا شده بود. او که در این سفر با کاروانی از قبیله بنی کلب همراه بود، به دست آنان اسیر شد و در حجاز به بردگی فروخته شد و به خدمت مردی از [[بنی قریظه|یهودیان بنی قریظه]] درآمد و به [[مدینه]] برده شد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، بیروت، ج۱، ص۲۱۸؛ ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، ج۴، ص۵۸-۵۹.</ref>
سلمان از عموریه قصد سفر به [[حجاز]] کرد و این بدان خاطر بود که از طریق استادان مسیحی‌اش با پیشگویی ظهور پیامبری در این سرزمین آشنا شده بود. او که در این سفر با کاروانی از قبیله بنی کلب همراه بود، به دست آنان اسیر شد و در حجاز به بردگی فروخته شد و به خدمت مردی از [[بنی قریظه|یهودیان بنی قریظه]] درآمد و به [[مدینه]] برده شد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، بیروت، ج۱، ص۲۱۸؛ ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، ج۴، ص۵۸-۵۹.</ref>
==ماجرای اسلام‌آوردن سلمان==
==ماجرای اسلام‌آوردن سلمان==
سلمان در [[جمادی الأول]] [[سال ۱ هجری قمری|سال اول هجری]] [[اسلام]] آورد. او شنیده بود یکی از نشانه‌های آخرین [[پیامبر|پیامبری]] که ظهور می‌کند آن است که [[صدقه]] نمی‌خورد اما هدیه را می‌پذیرد و بین دو کتفش مُهر [[نبوّت]] حک شده است، از این رو هنگامی که در [[قباء (محله)|محله قباء]] با پیامبر اکرم(ص) برخورد کرد، مقداری آذوقه به رسم صدقه به آن حضرت داد. پیامبر(ص) از آن آذوقه به یاران داد اما خودش از آن نخورد.
سلمان در [[جمادی الأول]] [[سال ۱ هجری قمری|سال اول هجری]] [[اسلام]] آورد. او شنیده بود یکی از نشانه‌های آخرین [[پیامبر|پیامبری]] که ظهور می‌کند آن است که [[صدقه]] نمی‌خورد اما هدیه را می‌پذیرد و بین دو کتفش مُهر [[نبوّت]] حک شده است، از این رو هنگامی که در [[قباء (محله)|محله قباء]] با پیامبر اکرم(ص) برخورد کرد، مقداری آذوقه به رسم صدقه به آن حضرت داد. پیامبر(ص) از آن آذوقه به یاران داد اما خودش از آن نخورد.{{مدرک}}


سلمان این جریان را یکی از آن نشانه‌های سه گانه به حساب آورد. بار دیگر در مدینه، پیامبر(ص) را دید. مقداری آذوقه به عنوان هدیه به آن حضرت داد و ملاحظه کرد که این بار خود حضرت از آن آذوقه خورد.
سلمان این جریان را یکی از آن نشانه‌های سه گانه به حساب آورد. بار دیگر در مدینه، پیامبر(ص) را دید. مقداری آذوقه به عنوان هدیه به آن حضرت داد و ملاحظه کرد که این بار خود حضرت از آن آذوقه خورد.{{مدرک}}


برای بار سوم، حضرت را در [[تشییع جنازه]] یکی از یاران‌اش دید. به او سلام کرد و پشت سر او به راه افتاد تا نشانه سوم را نیز مشاهده کند. پیامبر(ص) که دریافت سلمان درصدد چیست، لباسش را طوری کنار زد که سلمان مُهر نبوت را در بین دو کتف ایشان ببیند. در این وقت سلمان خود را به دامان پیامبر انداخت و بدنش را بوسه باران کرد و اسلام آورد.<ref>ابن‌هشام، السیره النبویه، بیروت، ج۱، ص۲۱۹.</ref>
برای بار سوم، حضرت را در [[تشییع جنازه]] یکی از یاران‌اش دید. به او سلام کرد و پشت سر او به راه افتاد تا نشانه سوم را نیز مشاهده کند. پیامبر(ص) که دریافت سلمان درصدد چیست، لباسش را طوری کنار زد که سلمان مُهر نبوت را در بین دو کتف ایشان ببیند. در این وقت سلمان خود را به دامان پیامبر انداخت و بدنش را بوسه باران کرد و اسلام آورد.<ref>ابن‌هشام، السیره النبویه، بیروت، ج۱، ص۲۱۹.</ref>
کاربر ناشناس