confirmed، templateeditor
۱۱٬۷۲۹
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (←پیوند به بیرون: اصلاح درجه بندی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| دلیل شهرت = | | دلیل شهرت = | ||
| نقشهای برجسته = | | نقشهای برجسته = | ||
| دیگر فعالیتها = استاندار مدائن در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]]؛ راهنمای سپاه [[مسلمان|مسلمانان]] در فتح | | دیگر فعالیتها = استاندار مدائن در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]]؛ راهنمای سپاه [[مسلمان|مسلمانان]] در [[فتح ایران]]؛ طرح دفاعی کندن خندق در [[غزوه خندق]] برای دفاع از مدینه | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''سلمان فارسی'''،[[صحابی]] مشهور [[ | '''سلمان فارسی'''،[[صحابی]] مشهور [[پیامبر(ص)]] و از [[یاران امام علی(ع)]]. وی از یاران بزرگ و مورد علاقه پیامبر(ص) بوده؛ تا آنجا که حضرت محمد(ص)، در وصف او گفته است: سلمان از ماست. او در [[غزوه|غزوههای پیامبر]]، حضور داشت و ماجرای پیشنهاد وی برای کندن خندق در [[جنگ احزاب|نبرد احزاب]] که به شکست مشرکان انجامید، مشهور است. سلمان پس از رحلت پیامبر(ص)، در شمار یاران علی بن ابیطالب(ع) قرار گرفت. با [[ماجرای سقیفه]] مخالف بود، اما با اجازه [[امیرالمومنین]]، با صاحبان سقیفه همکاری کرد. در زمان حکومت [[خلیفه دوم]]، حاکم [[مدائن]] شد. با این حال زنبیل میبافت و با دسترنج خودش روزی میگذراند. سلمان فارسی، در [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ هجری]] در شهر مدائن درگذشت. مدفن وی در مدائن به [[بقعه سلمان پاک]] مشهور است. | ||
بنابر برخی از [[روایات]]، سلمان [[ایران|ایرانی]] و زرتشتی بوده و ابتدا روزبه نام داشته است. در نوجوانی پیرو [[مسیحیت]] میشود، و پس از شنیدن پیشگویی مسیحیان درباره ظهور پیامبری در سرزمین عربها، به [[حجاز]] میرود. سلمان ابتدا به دست [[قبیله بنی کلب]]، اسیر و به [[برده|بردگی]] گرفته و به مردی از [[بنی قریظه]] فروخته میشود و همراه او به [[مدینه]] میرود. در مدینه [[پیامبر اکرم(ص)]] را دیده و به او [[ایمان]] میآورد. [[پیامبر(ص)]] او را خریده، آزاد میکند و نام سلمان را بر او میگذارد. | بنابر برخی از [[روایات]]، سلمان [[ایران|ایرانی]] و زرتشتی بوده و ابتدا روزبه نام داشته است. در نوجوانی پیرو [[مسیحیت]] میشود، و پس از شنیدن پیشگویی مسیحیان درباره ظهور پیامبری در سرزمین عربها، به [[حجاز]] میرود. سلمان ابتدا به دست [[قبیله بنی کلب]]، اسیر و به [[برده|بردگی]] گرفته و به مردی از [[بنی قریظه]] فروخته میشود و همراه او به [[مدینه]] میرود. در مدینه [[پیامبر اکرم(ص)]] را دیده و به او [[ایمان]] میآورد. [[پیامبر(ص)]] او را خریده، آزاد میکند و نام سلمان را بر او میگذارد. |