Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۱۲۷
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (←همسر، فرزندان و نوادگان: اضافه کردن الگوی نیازمند منبع) |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در [[فتح ایران]]، [[عمر بن خطاب|عُمَر]] او و [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] را پیشگام و راهنمای سپاه اسلام قرار داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۴، ص۴۱.</ref> در فتح مداین سلمان نقش مذاکره کننده از سوی لشکر مسلمانان با سران نیروهای ایرانی را بر عهده داشت. | در [[فتح ایران]]، [[عمر بن خطاب|عُمَر]] او و [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] را پیشگام و راهنمای سپاه اسلام قرار داد.<ref>طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۴، ص۴۱.</ref> در فتح مداین سلمان نقش مذاکره کننده از سوی لشکر مسلمانان با سران نیروهای ایرانی را بر عهده داشت. | ||
===مخالفت با جریان سقیفه=== | ===مخالفت با جریان سقیفه=== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = سلمان فارسی در واقعه [[سقیفه]]:{{سخ}}{{حدیث|لو بایعوا علیا لأکلوا من فوقهم و من تحت أرجلهم|ترجمه=اگر با [[علی(ع)|علی]] بیعت میکردند برکت از آسمان و زمین بر آنان روی میآورد.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۹۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#DBDBFF| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = سلمان فارسی در واقعه [[سقیفه]]:{{سخ}}{{حدیث|لو بایعوا علیا لأکلوا من فوقهم و من تحت أرجلهم|ترجمه=اگر با [[علی(ع)|علی]] بیعت میکردند [[برکت]] از آسمان و زمین بر آنان روی میآورد.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۹۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#DBDBFF| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
سلمان، از مخالفان جریان [[سقیفه]] بود. [[مقداد بن اسود|مقداد]] و سلمان و [[ابوذر]] و [[عبادة بن صامت]] و [[ابوهیثم التیهان]] و [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] و [[عمار]] پس از این که از واقعه سقیفه خبردار شدند، در شب دور هم جمع شدند تا مجددا امر خلافت را در شورایی متشکل از [[مهاجرین]] بررسی کنند<ref>نک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱، ص۲۱۹-۲۲۰.</ref> سلمان و [[ابی بن کعب|اُبَی بن کَعب]] احتجاجات فراوانی در مخالفت با این واقعه دارند<ref>عاملی، سلمان فارسی، ۱۳۷۵ش، ص۳۵.</ref>. معروف است که او در سرزنش بیعت برخی از صحابه با ابوبکر گفت «کردید و نکردید».<ref>نک: نوری، نفس الرحمن فی فضائل سلمان، قم، ص۱۴۸.</ref> معنی این جمله این است که خلیفهای را انتخاب کردید اما فرمان رسول خدا را اجرا نکردید. او در آن روز میگفت: مرد سالمند را برگزیدید و خاندان پیغمبر خود را رها کردید، اگر خلافت را در خاندان پیامبر میگذاشتید حتی دو نفر باهم اختلاف پیدا نمیکردند و از میوه این درخت هرچه گواراتر و زیادتر سود میبردید<ref>عسکری، عبدالله بن سبا، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۴۵.</ref> | سلمان، از مخالفان جریان [[سقیفه]] بود. [[مقداد بن اسود|مقداد]] و سلمان و [[ابوذر]] و [[عبادة بن صامت]] و [[ابوهیثم التیهان]] و [[حذیفه بن یمان|حذیفه]] و [[عمار]] پس از این که از واقعه سقیفه خبردار شدند، در شب دور هم جمع شدند تا مجددا امر خلافت را در شورایی متشکل از [[مهاجرین]] بررسی کنند<ref>نک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱، ص۲۱۹-۲۲۰.</ref> سلمان و [[ابی بن کعب|اُبَی بن کَعب]] احتجاجات فراوانی در مخالفت با این واقعه دارند<ref>عاملی، سلمان فارسی، ۱۳۷۵ش، ص۳۵.</ref>. معروف است که او در سرزنش بیعت برخی از صحابه با ابوبکر گفت «کردید و نکردید».<ref>نک: نوری، نفس الرحمن فی فضائل سلمان، قم، ص۱۴۸.</ref> معنی این جمله این است که خلیفهای را انتخاب کردید اما فرمان رسول خدا را اجرا نکردید. او در آن روز میگفت: مرد سالمند را برگزیدید و خاندان پیغمبر خود را رها کردید، اگر خلافت را در خاندان پیامبر میگذاشتید حتی دو نفر باهم اختلاف پیدا نمیکردند و از میوه این درخت هرچه گواراتر و زیادتر سود میبردید<ref>عسکری، عبدالله بن سبا، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۴۵.</ref> | ||
===استانداری مدائن=== | ===استانداری مدائن=== | ||
سلمان فارسی، در زمان [[عمر بن خطاب]] از جانب خلیفه استاندار [[مدائن]] شد. سلمان برای قبول این کار از [[علی(ع)|امیرالمومنین(ع)]] اجازه گرفت و سپس آن را قبول کرد. او تا لحظه مرگ والی آن شهر بود.<ref>مدنی، الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه، بیروت، ص۲۱۵.</ref> سهم سلمان از [[بیت المال]] در سِمَت استانداری مدائن، پنج هزار درهم بوده است که آن را [[صدقه]] میداده و با زنبیل بافی از دسترنج خودش ارتزاق میکرده است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۸، ص۳۵.</ref> | سلمان فارسی، در زمان [[عمر بن خطاب]] از جانب خلیفه استاندار [[مدائن]] شد. سلمان برای قبول این کار از [[علی(ع)|امیرالمومنین(ع)]] اجازه گرفت و سپس آن را قبول کرد. او تا لحظه مرگ والی آن شهر بود.<ref>مدنی، الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه، بیروت، ص۲۱۵.</ref> سهم سلمان از [[بیت المال]] در سِمَت استانداری مدائن، پنج هزار درهم بوده است که آن را [[صدقه]] میداده و با زنبیل بافی از دسترنج خودش ارتزاق میکرده است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۸، ص۳۵.</ref> |