پرش به محتوا

هاروت و ماروت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷
جز
اصلاح عبارت
imported>Alipour
جز (اصلاح عبارت)
خط ۵: خط ۵:


پیرامون واژه هاروت و ماروت، اختلاف وجود دارد:
پیرامون واژه هاروت و ماروت، اختلاف وجود دارد:
* برخی معتقدند این دو واژه، از زبان آرامی بوده‌اند.<ref>مهرين،عباس، فرهنگ كامل لغات قرآن،۱۳۷۴، ص ۴۶۸</ref>  
* برخی معتقدند این دو واژه، از زبان آرامی بوده‌اند.<ref>مهرين،عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن،۱۳۷۴، ص ۴۶۸</ref>  
* برخی دیگر آن را واژه‌ای سریانی دانستند که به معنای شاهنشاهی است<ref>خزائلى، محمد، اعلام قرآن،۱۳۷۱، ص ۶۵۵ </ref>
* برخی دیگر آن را واژه‌ای سریانی دانستند که به معنای شاهنشاهی است<ref>خزائلى، محمد، اعلام قرآن،۱۳۷۱، ص ۶۵۵ </ref>
* تعدادی نیز احتمال ایرانی‌الاصل بودن این دو واژه را داده‌اند.<ref>خزائلى، محمد، اعلام قرآن،۱۳۷۱ش، ص ۶۵۶</ref>
* تعدادی نیز احتمال ایرانی‌الاصل بودن این دو واژه را داده‌اند.<ref>خزائلى، محمد، اعلام قرآن،۱۳۷۱ش، ص ۶۵۶</ref>
خط ۱۲: خط ۱۲:


== آموزش سحر ==
== آموزش سحر ==
بنا بر [[حدیث|احادیث]]، در دوره [[حضرت سليمان]](ع) گروهى به [[سحر]] و جادوگرى پرداختند، ایشان دستور داد تمام نوشته‏‌های آنها را جمع‏‌آورى و در محلی نگه‏دارى كنند.<ref>مکارم،تفسير نمونه،۱۳۷۴ش، ج‏۱، ص۳۷۰</ref> پس از وفات سليمان گروهى نوشته‌ها را یافتند و به یادگیری سحر مشغول شدند. آنان می‌گفتند: سليمان [[پیامبر]] نبوده  و با سحر و جادوگری‌ها بر كشورش مسلط شد و کار خارق‌العاده انجام می‌داد. گروهى از [[بنى‌اسرائيل]] هم از آنها تبعيت كردند.<ref>مکارم،تفسير نمونه،۱۳۷۴ش، ج‏۱، ص۳۷۰</ref>
بنا بر [[حدیث|احادیث]]، در دوره [[حضرت سليمان]](ع) گروهى به [[سحر]] و جادوگرى پرداختند، ایشان دستور داد تمام نوشته‏‌های آنها را جمع‏‌آورى و در محلی نگه‏دارى کنند.<ref>مکارم،تفسير نمونه،۱۳۷۴ش، ج‏۱، ص۳۷۰</ref> پس از وفات سليمان گروهى نوشته‌ها را یافتند و به یادگیری سحر مشغول شدند. آنان می‌گفتند: سليمان [[پیامبر]] نبوده  و با سحر و جادوگری‌ها بر کشورش مسلط شد و کار خارق‌العاده انجام می‌داد. گروهى از [[بنى‌اسرائيل]] هم از آنها تبعيت کردند.<ref>مکارم،تفسير نمونه،۱۳۷۴ش، ج‏۱، ص۳۷۰</ref>


همچنین در سرزمين بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسيد و باعث ناراحتى و اذیت مردم گرديد، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مامور ساخت كه عوامل سحر و طريق ابطال آن را به مردم بياموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر كنار دارند.<ref>مکارم،تفسير نمونه،۱۳۷۴، ج۱، ص: ۳۷۴</ref>
همچنین در سرزمين بابل سحر و جادوگرى به اوج خود رسيد و باعث ناراحتى و اذیت مردم گرديد، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مامور ساخت که عوامل سحر و طريق ابطال آن را به مردم بياموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.<ref>مکارم،تفسير نمونه،۱۳۷۴، ج۱، ص: ۳۷۴</ref>
   
   
[[قرآن]] ادعای شر رساندن هاروت و ماروت را رد می‌كند.<ref>بقره، آيه۱۰۲</ref> بنابر قرآن، هر چند سحر بر آن دو نازل شد، ولی عیبی در کار آنها نبود.<ref>طباطبایی،ترجمه تفسير الميزان ، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>
[[قرآن]] ادعای شر رساندن هاروت و ماروت را رد می‌کند.<ref>بقره، آيه۱۰۲</ref> بنابر قرآن، هر چند سحر بر آن دو نازل شد، ولی عیبی در کار آنها نبود.<ref>طباطبایی،ترجمه تفسير الميزان ، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>
آن دو فرشته به مردم تذکر می‌دادند که ما وسيله آزمايش هستيم، [[کافر]] نشوید و از اين علم، سوء استفاده نكنید، ولی مردم سوءاستفاده کرده و کافر شدند.<ref>قرآن،سوره بقره،آيه۱۰۲</ref>
آن دو فرشته به مردم تذکر می‌دادند که ما وسيله آزمايش هستيم، [[کافر]] نشوید و از اين علم، سوء استفاده نکنید، ولی مردم سوءاستفاده کرده و کافر شدند.<ref>قرآن،سوره بقره،آيه۱۰۲</ref>


پیرامون داستان هاروت و ماروت اختلاف نظر بسیار وجود دارد<ref>طباطبایی، الميزان،۱۴۱۷ق، ج ۱، ص ۲۳۳.</ref> و در اینجا علاوه بر گفتار فوق، به برخی اقوال دیگر نیز اشاره می‌شود:
پیرامون داستان هاروت و ماروت اختلاف نظر بسیار وجود دارد<ref>طباطبایی، الميزان،۱۴۱۷ق، ج ۱، ص ۲۳۳.</ref> و در اینجا علاوه بر گفتار فوق، به برخی اقوال دیگر نیز اشاره می‌شود:
* برخی معتقدند هاروت و ماروت دو [[فرشته|فرشته‏‌اند]] که انسان‌ها را به جهت ارتكاب [[گناه]] سرزنش می‌كردند. خداوند آنها را به شکل و خصوصیت انسان به زمین فرستاد، اما آنها مرتکب گناه شده و در نهایت دچار عذاب الهی شدند.<ref>ذهنى تهرانى،ترجمه علل الشرائع،۱۳۸۰، ج‏۱،ص ۹۹</ref>
* برخی معتقدند هاروت و ماروت دو [[فرشته|فرشته‏‌اند]] که انسان‌ها را به جهت ارتکاب [[گناه]] سرزنش می‌کردند. خداوند آنها را به شکل و خصوصیت انسان به زمین فرستاد، اما آنها مرتکب گناه شده و در نهایت دچار عذاب الهی شدند.<ref>ذهنى تهرانى،ترجمه علل الشرائع،۱۳۸۰، ج‏۱،ص ۹۹</ref>
* [[حسن بصری]] معتقد بود هاروت‏ و ماروت‏ از جنس فرشته نبوده بلکه دو مرد درشت هیکل از اهل بابِل بوده‌اند.<ref>ذهنى تهرانى،ترجمه علل الشرائع،۱۳۸۰، ج‏۱؛ ص۱۰۵</ref>
* [[حسن بصری]] معتقد بود هاروت‏ و ماروت‏ از جنس فرشته نبوده بلکه دو مرد درشت هیکل از اهل بابِل بوده‌اند.<ref>ذهنى تهرانى،ترجمه علل الشرائع،۱۳۸۰، ج‏۱؛ ص۱۰۵</ref>
* اين دو در ابتدا ارواح طبيعت بودند، و سپس به صورت فرشتگان درآمدند، و ارمنيان باستان آن ها را به عنوان دو خدا ستايش مى كردند.<ref>جفرى، آرتور، واژه هاى دخيل در قرآن مجيد،۱۳۷۲ش، ص ۴۰۸</ref>
* اين دو در ابتدا ارواح طبيعت بودند، و سپس به صورت فرشتگان درآمدند، و ارمنيان باستان آن ها را به عنوان دو خدا ستايش مى کردند.<ref>جفرى، آرتور، واژه هاى دخيل در قرآن مجيد،۱۳۷۲ش، ص ۴۰۸</ref>


==هاروت و ماروت در كتاب هاى غير اسلامى==
==هاروت و ماروت در کتاب هاى غير اسلامى==
===منابع ارمنی و اوستا===
===منابع ارمنی و اوستا===
الفاظ هاروت و ماروت طبق گفته مورخان در كتاب هايى مثل كتاب هاى ارمنى، اوستا، كتاب هاى تاريخىِ [[مصر]] و در متن اسلاونى خنوخ و... با تغيير قابل ملاحظه‌اى آمده است.<ref>حسینی فاطمی،هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه،۱۳۸۵ش،ص۶ </ref>
الفاظ هاروت و ماروت طبق گفته مورخان در کتاب هايى مثل کتاب هاى ارمنى، اوستا، کتاب هاى تاريخىِ [[مصر]] و در متن اسلاونى خنوخ و... با تغيير قابل ملاحظه‌اى آمده است.<ref>حسینی فاطمی،هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه،۱۳۸۵ش،ص۶ </ref>
مورخی انگلیسی نام هوروت به معناى حاصل خيزى، و موروت به معناى بى مرگى را از كتابی ارمنى گزارش كرده كه اين دو لفظ نام دو خدا از خدايان كوه مازيس يا آرارات مى باشد.<ref>حسینی فاطمی،هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه،۱۳۸۵ش،ص۶</ref>
مورخی انگلیسی نام هوروت به معناى حاصل خيزى، و موروت به معناى بى مرگى را از کتابی ارمنى گزارش کرده که اين دو لفظ نام دو خدا از خدايان کوه مازيس يا آرارات مى باشد.<ref>حسینی فاطمی،هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه،۱۳۸۵ش،ص۶</ref>
''وتس نلد'' در يك افسانه مصرى كه خود او آن را ترجمه كرده، به دو نام «هورواناتى» و «آمه ركاتى» برخورد كرده است كه شبيه اسامى هاروت و ماروت هستند.<ref>حسینی فاطمی،هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه،۱۳۸۵ش،ص۶</ref>
''وتس نلد'' در يک افسانه مصرى که خود او آن را ترجمه کرده، به دو نام «هورواناتى» و «آمه رکاتى» برخورد کرده است که شبيه اسامى هاروت و ماروت هستند.<ref>حسینی فاطمی،هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه،۱۳۸۵ش،ص۶</ref>


===گزارش منابع یهودی===
===گزارش منابع یهودی===
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] مى نويسد كه داستان هاروت و ماروت، مطابق افسانه‌هايى است كه يهوديان در مورد اين دو فرشته مى گويند و بى شباهت به خرافات يونانيان قديم در مورد ستارگان نيست<ref>طباطبایی،ترجمه تفسير الميزان ، ۱۳۷۴ش ج‏۱، ص۳۶۰</ref>
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] مى نويسد که داستان هاروت و ماروت، مطابق افسانه‌هايى است که يهوديان در مورد اين دو فرشته مى گويند و بى شباهت به خرافات يونانيان قديم در مورد ستارگان نيست<ref>طباطبایی،ترجمه تفسير الميزان ، ۱۳۷۴ش ج‏۱، ص۳۶۰</ref>


علاوه بر اين در نامه دوم پطرس حوارى باب دوم، اين افسانه را آورده که می‌گويد: «زيرا هرگاه خدا بر فرشتگانى كه گناه كردند شفقت ننمود، بلكه ايشان را به جهنّم انداخته به زنجيرهاى ظلمت سپرد تا براى داورى نگاه داشته شوند»<ref>مهرين،عباس، فرهنگ كامل لغات قرآن،۱۳۷۴، ص ۴۶۹ </ref>
علاوه بر اين در نامه دوم پطرس حوارى باب دوم، اين افسانه را آورده که می‌گويد: «زيرا هرگاه خدا بر فرشتگانى که گناه کردند شفقت ننمود، بلکه ايشان را به جهنّم انداخته به زنجيرهاى ظلمت سپرد تا براى داورى نگاه داشته شوند»<ref>مهرين،عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن،۱۳۷۴، ص ۴۶۹ </ref>


همين طور در رساله يهودا سطر ششم آمده است: «فرشتگانى را كه رياست را حفظ كردند، بلكه مسكن حقيقى خود را ترك نمودند و از زنجيرهاى ابدى در تحت ظلمت به جهت قصاص يوم عظيم نگاه داشته است».<ref>مهرين،عباس، فرهنگ كامل لغات قرآن،۱۳۷۴، ص ۴۶۹</ref>
همين طور در رساله يهودا سطر ششم آمده است: «فرشتگانى را که رياست را حفظ کردند، بلکه مسکن حقيقى خود را ترک نمودند و از زنجيرهاى ابدى در تحت ظلمت به جهت قصاص يوم عظيم نگاه داشته است».<ref>مهرين،عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن،۱۳۷۴، ص ۴۶۹</ref>


==هاروت و ماروت در اشعار فارسی==
==هاروت و ماروت در اشعار فارسی==
به نام ''هاروت و ماروت'' در اشعار فارسی نیز اشاره شده است.
به نام ''هاروت و ماروت'' در اشعار فارسی نیز اشاره شده است.
{{شعر۲
{{شعر۲
|گوش كن هاروت را ماروت را|اى غلام و چاكران ما، روت را<ref>شهیدی، شرح مثنوى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۱۲۵</ref>}}
|گوش کن هاروت را ماروت را|اى غلام و چاکران ما، روت را<ref>شهیدی، شرح مثنوى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۱۲۵</ref>}}
{{شعر۲
{{شعر۲
|
|
خط ۵۷: خط ۵۷:
*جفرى، آرتور، واژه هاى دخيل در قرآن مجيد، ترجمه فريدون بدره اى، تهران، انتشارات توس، ۱۳۷۲.
*جفرى، آرتور، واژه هاى دخيل در قرآن مجيد، ترجمه فريدون بدره اى، تهران، انتشارات توس، ۱۳۷۲.
*حسینی فاطمی،سیدعلی، هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه، مجله تاریخ در آینه پژوهش، سال سوم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۵.
*حسینی فاطمی،سیدعلی، هاروت و ماروت از واقعيت تا افسانه، مجله تاریخ در آینه پژوهش، سال سوم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۸۵.
*خزائلى، محمد، اعلام قرآن، تهران، انتشارات اميركبير، ۱۳۷۱.
*خزائلى، محمد، اعلام قرآن، تهران، انتشارات اميرکبير، ۱۳۷۱.
*شهيدى، جعفر، شرح مثنوى (شهيدى)، ۷جلد، شركت انتشارات علمى فرهنگى - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۳ش.
*شهيدى، جعفر، شرح مثنوى (شهيدى)، ۷جلد، شرکت انتشارات علمى فرهنگى - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۳ش.
*علامه طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان‏، تعداد جلد: ۲۰، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى‏ قم‏، سال چاپ: ۱۳۷۴ش‏، چاپ:پنجم‏.
*علامه طباطبايى، ترجمه تفسير الميزان‏، تعداد جلد: ۲۰، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى‏ قم‏، سال چاپ: ۱۳۷۴ش‏، چاپ:پنجم‏.
*مكارم شيرازى ناصر، تفسیر نمونه، ناشر: دار الكتب الإسلامية، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: ۱۳۷۴ ش، نوبت چاپ:اول.
*مکارم شيرازى ناصر، تفسیر نمونه، ناشر: دار الکتب الإسلامية، مکان چاپ: تهران، سال چاپ: ۱۳۷۴ ش، نوبت چاپ:اول.
*مهرين شوشترى، عباس، فرهنگ كامل لغات قرآن، تهران، انتشارات گنجينه، ۱۳۷۴.
*مهرين شوشترى، عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن، تهران، انتشارات گنجينه، ۱۳۷۴.


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
کاربر ناشناس