پرش به محتوا

ماجرای فدک: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۱
جز
ویکی سازی
جز (ویکی سازی)
خط ۱۸: خط ۱۸:


=== بخشیدن فدک به فاطمه===
=== بخشیدن فدک به فاطمه===
همه [[تفسیر قرآن|مفسران]] [[شیعه]] و گروهی از [[حدیث|مُحَدّثان]] [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نقل کرده‌اند وقتی [[آیه]] «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»<ref>سوره اسراء: آیه ۲۶.</ref> نازل شد، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] فدک را به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹. از میان مفسران شیعه: عیاشی، تفسیر عیاشی، مکتبة العلمیة، ج۲، ص۲۸۷؛ کوفی، تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۹، ح۳۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸. محمدباقر حسینی جلالی در کتاب فدک و العوالی، صفحه ۱۴۱ همه تفاسیر را بررسی کرده است.</ref> از علمای اهل سنت، جلال‌الدین سیوطی در تفسیر الدر المنثور،<ref>سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.</ref> متقی هندی در کتاب کنز العُمال،<ref>متقی هندی، کنز العُمال، [بی‌تا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.</ref> ثعلبی در تفسیر الکشف و البیان، حاکم حسکانی در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.</ref>، قُندوزی در [[ینابیع المودة]]<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]</ref> و بسیاری دیگر این حدیث را نقل کرده‌اند.<ref>برای مشاهده همه مراجعه کنید به: حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> [[مأمون]] خلیفه [[بنی عباس|عباسی]] نیز زمانی که دستور داد فدک را به فرزندان فاطمه برگردانند، به این بخشش اقرار کرد و این واگذاری را در زمان پیامبر امری آشکار و شناخته‌شده خواند.<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۷.</ref>
همه [[تفسیر قرآن|مفسران]] [[شیعه]] و گروهی از [[حدیث|مُحَدّثان]] [[اهل سنت]] نقل کرده‌اند وقتی [[آیه]] «وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَیٰ حَقَّهُ: و حق خویشاوند را بده»<ref>سوره اسراء: آیه ۲۶.</ref> نازل شد، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] فدک را به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] بخشید.<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۹. از میان مفسران شیعه: عیاشی، تفسیر عیاشی، مکتبة العلمیة، ج۲، ص۲۸۷؛ کوفی، تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۹، ح۳۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸؛ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸. محمدباقر حسینی جلالی در کتاب فدک و العوالی، صفحه ۱۴۱ همه تفاسیر را بررسی کرده است.</ref> از علمای اهل سنت، جلال‌الدین سیوطی در تفسیر الدر المنثور،<ref>سیوطی، الدر المنثور، بیروت، ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳.</ref> متقی هندی در کتاب کنز العُمال،<ref>متقی هندی، کنز العُمال، [بی‌تا]، ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷.</ref> ثعلبی در تفسیر الکشف و البیان، حاکم حسکانی در [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل]]<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، مؤسسة الطبع و النشر، ج۱، ص۴۳۹ و ۴۴۱.</ref>، قُندوزی در [[ینابیع المودة]]<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸ و ۳۵۹.]</ref> و بسیاری دیگر این حدیث را نقل کرده‌اند.<ref>برای مشاهده همه مراجعه کنید به: حسینی جلالی، کتاب فدک و العوالی، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref> [[مأمون]] خلیفه [[بنی عباس|عباسی]] نیز زمانی که دستور داد [[فدک]] را به فرزندان فاطمه برگردانند، به این بخشش اقرار کرد و این واگذاری را در زمان پیامبر امری آشکار و شناخته‌شده خواند.<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۷.</ref>


==مصادره فدک و باغ‌های هفتگانه==
==مصادره فدک و باغ‌های هفتگانه==
[[فدک]] تا زمان وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در دست حضرت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] بود و افرادی به عنوان وکیل، کارگزار و کارگر در فدک کار می‌کردند.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۱؛ سید جعفر مرتضی، الصحیح، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۱.</ref> پس از [[واقعه سقیفه بنی‌ساعده|واقعه سقیفه]] و به خلافت رسیدن [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، او اعلام کرد فدک ملک کسی نیست؛ از این رو آن را به نفع [[خلافت]] خود مصادره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref> مالکیت فدک در دوران [[عمر بن خطاب|عمر]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۶.</ref> و [[عثمان بن عفان|عثمان]]<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۸۴؛ تاریخ ابو الفدا، ج۱، ص۱۶۸؛ سنن بیهقی، ج۶، ص۳۰۱؛ العقد الفرید، ج۵، ص۳۳؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۹۸؛ الغدیر، ج۸، ص۲۳۸-۲۳۶، به نقل از: شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> نیز به خاندان پیامبر(ص) بازنگشت.
[[فدک]] تا زمان وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در دست حضرت [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] بود و افرادی به عنوان وکیل، کارگزار و کارگر در فدک کار می‌کردند.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۱؛ سید جعفر مرتضی، الصحیح، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۱.</ref> پس از [[واقعه سقیفه بنی‌ساعده|واقعه سقیفه]] و به خلافت رسیدن [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، او اعلام کرد فدک ملک کسی نیست؛ از این رو آن را به نفع [[خلافت]] خود مصادره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref> مالکیت فدک در دوران [[عمر بن خطاب|عمر]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۶.</ref> و [[عثمان بن عفان|عثمان]]<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۸۴؛ تاریخ ابو الفدا، ج۱، ص۱۶۸؛ سنن بیهقی، ج۶، ص۳۰۱؛ العقد الفرید، ج۵، ص۳۳؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۹۸؛ الغدیر، ج۸، ص۲۳۸-۲۳۶، به نقل از: شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> نیز به خاندان پیامبر(ص) بازنگشت.


گفته شده است [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|خلیفه اول]] علاوه بر فدک، باغ‌های هفتگانه (الحوائط السبعة) را از فاطمه گرفت. نقل شده این باغ‌ها اموال مُخیرق یهودی بود که [[اسلام]] آورد و وصیت کرد اگر در جنگ کشته شد، باغ‌هایش از آنِ پیامبر(ص) باشد.<ref>حسینی جلالی در کتاب فدک و العوالی، صفحه ۶۱ می‌نویسد این وصیت را این آثار نقل کرده‌اند: فتح الباری، ج۶، ص۱۴۰؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۰۱؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۲۲۹؛ الاصابة، ج۶، ص۴۶؛ معجم البلدان، ج۵، ص۲۴۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۰۹.</ref> وی در [[غزوه احد|جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید. پیامبر(ص) نیز این هفت باغ را با فدک به زهرا بخشید.<ref>حسینی جلالی، فدک و العوالی، ص۳۷۷۴. بنابر کتاب فدک و العوالی آثاری که این بخشیدن را نقل کرده‌اند چنین‌اند: شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۴؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۱۰۹؛ دلائل الصدق، ج۳، ص۵۷۸؛ الطرائف، ج۱، ص۲۴۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۹۹ و دیگر منابع.</ref>
گفته شده است [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|خلیفه اول]] علاوه بر فدک، باغ‌های هفتگانه (الحوائط السبعة) را از فاطمه گرفت. نقل شده این باغ‌ها اموال مُخیرق یهودی بود که [[اسلام]] آورد و [[وصیت]] کرد اگر در جنگ کشته شد، باغ‌هایش از آنِ پیامبر(ص) باشد.<ref>حسینی جلالی در کتاب فدک و العوالی، صفحه ۶۱ می‌نویسد این وصیت را این آثار نقل کرده‌اند: فتح الباری، ج۶، ص۱۴۰؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۰۱؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۲۲۹؛ الاصابة، ج۶، ص۴۶؛ معجم البلدان، ج۵، ص۲۴۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۰۹.</ref> وی در [[غزوه احد|جنگ احد]] به [[شهادت]] رسید. پیامبر(ص) نیز این هفت باغ را با فدک به زهرا بخشید.<ref>حسینی جلالی، فدک و العوالی، ص۳۷۷۴. بنابر کتاب فدک و العوالی آثاری که این بخشیدن را نقل کرده‌اند چنین‌اند: شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۴؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۱۰۹؛ دلائل الصدق، ج۳، ص۵۷۸؛ الطرائف، ج۱، ص۲۴۷؛ وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۹۹ و دیگر منابع.</ref>


===دادخواهی فاطمه===
===دادخواهی فاطمه===
پس از تصرف [[فدک]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] نزد ابوبکر رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به [[اسلام|مسلمانان]] می‌رسد و از او میراثی نمی‌ماند.{{یادداشت|«إِنّی سَمعتُ رسول الله یقول: إنا (نحن) مَعاشرَ الأَنبیاء لا نُوَّرِثُ ما ترکناه صدقةً»}}<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.</ref> فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از حضرت فاطمه(س) برای اثبات آنکه پیامبر(ص) فدک را بدو بخشیده است، شاهد خواست. به نقل برخی منابع [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و [[ام ایمن|ام‌ایمن]] شهادت دادند<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> و بنابر برخی دیگر، ام ایمن و یکی از [[ولاء عتق|موالی]] پیامبر(ص)<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.]</ref> و بنابر برخی دیگر امام علی، ام‌ایمن و حسنین گواه شدند.<ref>کلینی، اصول الکافی، ترجمه کمره‌ای، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۰۹.</ref> ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دست‌درازی نکند. وقتی [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] از مجلس بیرون آمد، [[عمر بن خطاب]] او را دید و نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳. حلبی می‌نویسد عمر برگه را از دست ابوبکر گرفت و پاره کرد (حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲).</ref> بنابر برخی منابع ([[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]) ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰.</ref> [[ابن ابی الحدید]] عالم سنی می‌گوید: «از ابن فارقی مدرس بغداد پرسیدم آیا فاطمه راست می‌گفت. ابن فارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین می‌کرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا می‌کرد و ابوبکر نمی‌توانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابن ابی الحدید در ادامه می‌نویسد: «ابن فارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.</ref>
پس از تصرف [[فدک]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] نزد [[ابوبکر]] رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به [[اسلام|مسلمانان]] می‌رسد و از او میراثی نمی‌ماند.{{یادداشت|«إِنّی سَمعتُ رسول الله یقول: إنا (نحن) مَعاشرَ الأَنبیاء لا نُوَّرِثُ ما ترکناه صدقةً»}}<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.</ref> فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از حضرت فاطمه(س) برای اثبات آنکه پیامبر(ص) فدک را بدو بخشیده است، شاهد خواست. به نقل برخی منابع [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] و [[ام ایمن|ام‌ایمن]] شهادت دادند<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> و بنابر برخی دیگر، ام ایمن و یکی از [[ولاء عتق|موالی]] پیامبر(ص)<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.]</ref> و بنابر برخی دیگر امام علی(ع)، [[ام‌ایمن]] و [[حسنین]] گواه شدند.<ref>کلینی، اصول الکافی، ترجمه کمره‌ای، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۰۹.</ref> ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دست‌درازی نکند. وقتی [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] از مجلس بیرون آمد، [[عمر بن خطاب]] او را دید و نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳. حلبی می‌نویسد عمر برگه را از دست ابوبکر گرفت و پاره کرد (حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲).</ref> بنابر برخی منابع ([[اهل سنت]]) ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰.</ref> [[ابن ابی الحدید]] عالم سنی می‌گوید: «از ابن فارقی مدرس بغداد پرسیدم آیا فاطمه راست می‌گفت. ابن فارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین می‌کرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا می‌کرد و ابوبکر نمی‌توانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابن ابی الحدید در ادامه می‌نویسد: «ابن فارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.</ref>


اگرچه منابع تاریخی، سقط‌شدن [[محسن بن علی(ع)|محسن]] را مربوط به ماجرای [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه زهرا(س)]] دانسته‌اند، کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]، منسوب به [[شیخ مفید]]، آن را در ماجرای اعتراض به غصب [[فدک]] ذکر کرده و نوشته است در ماجرای فدک پس از اینکه [[عمر بن خطاب|عمر]] نوشته را خواست، فاطمه(س) آن را نداد و عمر با لگد به او زد، در حالی که فاطمه(س) بر محسن حامله بود و با این لگد، محسن سقط شد. سپس عمر به فاطمه(س) سیلی زد و نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>«...فلقیها عمر، فقال: یا بنت محمد! ما هذا الکتاب الذی معک؟ فقالت: کتاب کتب لی ابوبکر برد فدک، فقال هلمیه الی، فابت ان تدفعه الیه، فرفسها برجله و کانت علیهماالسلام حامله یابن اسمه المحسن. فاسقطت المحسن من بطنها ثم لطمها، فکانی انظر الی قرط فی اذنها حین نقفت ثم اخذ الکتاب فخرقه...» (شیخ مفید، الاختصاص، جامعه مدرسین، ص۱۸۵).</ref>
اگرچه منابع تاریخی، سقط‌شدن [[محسن بن علی(ع)|محسن]] را مربوط به ماجرای [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه زهرا(س)]] دانسته‌اند، کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]، منسوب به [[شیخ مفید]]، آن را در ماجرای اعتراض به غصب [[فدک]] ذکر کرده و نوشته است در ماجرای فدک پس از اینکه [[عمر بن خطاب|عمر]] نوشته را خواست، فاطمه(س) آن را نداد و عمر با لگد به او زد، در حالی که فاطمه(س) بر محسن حامله بود و با این لگد، محسن سقط شد. سپس عمر به فاطمه(س) سیلی زد و نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>«...فلقیها عمر، فقال: یا بنت محمد! ما هذا الکتاب الذی معک؟ فقالت: کتاب کتب لی ابوبکر برد فدک، فقال هلمیه الی، فابت ان تدفعه الیه، فرفسها برجله و کانت علیهماالسلام حامله یابن اسمه المحسن. فاسقطت المحسن من بطنها ثم لطمها، فکانی انظر الی قرط فی اذنها حین نقفت ثم اخذ الکتاب فخرقه...» (شیخ مفید، الاختصاص، جامعه مدرسین، ص۱۸۵).</ref>


===دادخواهی امیرالمؤمنین===
===دادخواهی امیرالمؤمنین===
نقل شده است پس از مصادره فدک، [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین]] به مسجد آمد و در حضور [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] به ابوبکر اعتراض کرد چرا فاطمه را از چیزی که [[پیامبر(ص)]] به او بخشیده، منع کرده است. پس از آن ابوبکر شاهدِ عادل طلبید که امام علی(ع) استدلال کرد اگر چیزی در دست کسی باشد و دیگری مدعی آن شود، فرد مدعی باید برای خود بینه (دلیل و شاهد) بیاورد نه فاطمه که فدک از قبل در دستش بوده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref>
نقل شده است پس از مصادره فدک، [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین]] به [[مسجد]] آمد و در حضور [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] به ابوبکر اعتراض کرد چرا فاطمه را از چیزی که [[پیامبر(ص)]] به او بخشیده، منع کرده است. پس از آن ابوبکر شاهدِ [[عادل]] طلبید که امام علی(ع) استدلال کرد اگر چیزی در دست کسی باشد و دیگری مدعی آن شود، فرد مدعی باید برای خود بینه (دلیل و شاهد) بیاورد نه فاطمه که فدک از قبل در دستش بوده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref>


امام علی(ع) در ادامه [[آیه تطهیر]] را [[تلاوت]] کرد و از ابوبکر اقرار گرفت که این آیه در شأن امام و خانواده‌اش نازل شده است. سپس پرسید اگر دو شاهد بگویند فاطمه مرتکب فحشا شده چه کار خواهی کرد؟ که ابوبکر گفت بر فاطمه [[حد]] خواهم زد. امیرالمؤمنین گفت بنابراین تو شهادت خلق را بر شهادت [[خدا|خداوند]] ترجیح داده‌ای و [[کفر|کافر]] خواهی بود. در این هنگام مردم گریستند و پراکنده شدند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref> نقل شده است امام علی(ع) همچنین نامه‌ای به ابوبکر نوشت و در کلامی تهدیدآمیز، از غصب [[خلافت]] و [[فدک]] سخن گفت.<ref>برای دیدن متن نامه رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۵.</ref>
امام علی(ع) در ادامه [[آیه تطهیر]] را [[تلاوت]] کرد و از ابوبکر اقرار گرفت که این آیه در شأن امام و خانواده‌اش نازل شده است. سپس پرسید اگر دو شاهد بگویند فاطمه مرتکب فحشا شده چه کار خواهی کرد؟ که ابوبکر گفت بر فاطمه [[حد]] خواهم زد. [[امیرالمؤمنین]] گفت بنابراین تو شهادت خلق را بر شهادت [[خدا|خداوند]] ترجیح داده‌ای و [[کفر|کافر]] خواهی بود. در این هنگام مردم گریستند و پراکنده شدند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref> نقل شده است امام علی(ع) همچنین نامه‌ای به ابوبکر نوشت و در کلامی تهدیدآمیز، از غصب [[خلافت]] و [[فدک]] سخن گفت.<ref>برای دیدن متن نامه رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۵.</ref>


===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا===
===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا===
confirmed، templateeditor
۱۱٬۳۶۱

ویرایش