کاربر ناشناس
دلدل: تفاوت میان نسخهها
جز
←پس از پیامبر (ص)
imported>A.atashinsadaf |
imported>A.atashinsadaf جز (←پس از پیامبر (ص)) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==پس از پیامبر (ص) == | ==پس از پیامبر (ص) == | ||
[[ابن شهر آشوب]] | [[ابن شهر آشوب]] در [[مناقب آل ابی طالب (کتاب)|مناقب آل ابی طالب]] نقل میکند که روزی [[عباس بن عبدالمطلب|عباس عموی پیامبر (ص)]] به نزد [[علی بن ابی طالب]] آمد و به ایشان گفت من عموی پیامبرم لذا میراث او- که چیزی جز دلدل و شمیشرش [[ذوالفقار]] و زره و عمامهاش نیست – به من میرسد حضرت علی(ع) فرمود: [[ارث|میراث]] [[پیامبران|انبیاء]] به اوصیاء آنان می رسد نه به دیگران، حتی فرزندانشان و سپس با او مماشات کرد و گفت هر یک از این چیزها را توانستی به دست بگیری متعلق به شماست. و این اشیاء به طرز شگفت آوری گویی که جاندار و ذیشعور باشند به تملک او در نمی آمدند تا نوبت به دلدل رسید یکی از مشاوران عباس به او گفت علی به تو ترفند میزند. برای دفع آن وقتی که خواستی دلدل را سوار شوی آن را یاد کن و بسم الله بگو و این [[آیه]] را بخوان. | ||
<blockquote>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّـهَ یمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا ۚ وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ﴿۴۱﴾|ترجمه= همانا خدا آسمانها و زمین را نگاه میدارد تا نیفتند، و اگر بیفتند بعد از او هیچ كس آنها را نگاه نمیدارد؛ اوست بردبار آمرزنده.|سوره=۳۵|آیه=۴۱}}</blockquote> | <blockquote>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّـهَ یمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا ۚ وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ ۚ إِنَّهُ كَانَ حَلِیمًا غَفُورًا ﴿۴۱﴾|ترجمه= همانا خدا آسمانها و زمین را نگاه میدارد تا نیفتند، و اگر بیفتند بعد از او هیچ كس آنها را نگاه نمیدارد؛ اوست بردبار آمرزنده.|سوره=۳۵|آیه=۴۱}}</blockquote> | ||
چون دلدل دید که عباس آهنگ او را دارد رم کرد و چنان شیههای کشید که نظیر آن شنیده نشده بود و از مهابت آن عباس بیهوش درافتاد. و حضرت علی (ع) دستور داد استر را بگیرند اما نتوانستند آنگاه خود حضرت علی (ع) آن را با نامی غریب خواندند آنگاه دلدل رام شد و حضرت همراه [[حسنین]] علیهمالسلام سوار بر آن شدند. و در حالی که زره پیامبر را در بر و عمامۀ او را سر داشتند با ادای [[شکر]] الهی با همان هیئت به منزل خود رفتند.<ref>بحار الانوار، ج۴۲، ص۳۲</ref><ref> ابن شهر آشوب، المناقب، ج۲، ص۳۲۵</ref> طبق بعضی گزارشات دیگر پیامبر(ع) دلدل را در عزوه حنین به علی(ع) بخشید، و از او پرسید چرا اسب سوار نمی شود، علی پاسخ داد اسب برای تعقیب و فرار است و من به کسی که بگریزد حمله نمی کنم و از حمله کسی فرار نمی کنم، بنابراین استر برای من کافی است. <ref>ابن شهر آشوب، ج3ص 343</ref><ref> مجلسی، ج42ص59</ref> | |||
چون دلدل دید که عباس آهنگ او را دارد رم کرد و چنان شیههای کشید که نظیر آن شنیده نشده بود و از مهابت آن عباس بیهوش درافتاد. و حضرت علی (ع) دستور داد استر را بگیرند اما نتوانستند آنگاه خود حضرت علی (ع) آن را با نامی غریب خواندند آنگاه دلدل رام شد و حضرت همراه [[حسنین]] علیهمالسلام سوار بر آن شدند. و در حالی که زره پیامبر را در بر و عمامۀ او را سر داشتند با ادای [[شکر]] الهی با همان هیئت به منزل خود رفتند.<ref>بحار الانوار، ج۴۲، ص۳۲</ref><ref> ابن شهر آشوب، المناقب، ج۲، ص۳۲۵</ref> | |||
طبق بعضی گزارشات دیگر پیامبر(ع) دلدل را در عزوه حنین به علی(ع) بخشید، و از او پرسید چرا اسب سوار نمی شود، علی پاسخ داد اسب برای تعقیب و فرار است و من به کسی که بگریزد حمله نمی کنم و از حمله کسی فرار نمی کنم، بنابراین استر برای من کافی است.<ref>ابن شهر آشوب، ج3ص 343</ref><ref> مجلسی، ج42ص59</ref> | |||
===دوران امام علی (ع)=== | ===دوران امام علی (ع)=== |