پرش به محتوا

معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۲
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
===تفاوت معجزه و ارهاص===
===تفاوت معجزه و ارهاص===
{{نوشتار اصلی|ارهاص}}
{{نوشتار اصلی|ارهاص}}
ارهاص، وقوع کارهای خارق العاده پیش از ادعای [[نبوت]] به منظور زمینه‌سازی برای اعلام نبوت است.<ref>فیاض لاهیجی،‏ سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴. </ref> اما معجزه همراه با [[تحدی]] و ادعای نبوت است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج‏۵، ص۱۱.</ref>
ارهاص، وقوع کارهای خارق العاده پیش از ادعای [[نبوت]] به منظور زمینه‌سازی برای اعلام نبوت است.<ref>فیاض لاهیجی، سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ۱۳۷۲ش، ص۹۴. </ref> اما معجزه همراه با [[تحدی]] و ادعای نبوت است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۱.</ref>


=== تفاوت معجزه و کرامت ===
=== تفاوت معجزه و کرامت ===
خط ۲۲: خط ۲۲:
تفاوت‌هایی از سوی [[کلام|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|فلاسفه]] میان معجزه و کرامت از یک سو و سحر و جادو و کارهای از این دست بیان شده است. این تفاوت‌ها از چند جهت می‌باشد:<br>
تفاوت‌هایی از سوی [[کلام|متکلمان]] و [[فلسفه اسلامی|فلاسفه]] میان معجزه و کرامت از یک سو و سحر و جادو و کارهای از این دست بیان شده است. این تفاوت‌ها از چند جهت می‌باشد:<br>
*''منشأ فعل'': معجزه و کرامت، از عنایت [[خدا|خداوند]] به برخی از بندگان صالح خویش ناشی می‌شود و بر خلاف جادو و شعبده‌بازی و امثال آن قابل یادگیری و تمرین نیست.<br>
*''منشأ فعل'': معجزه و کرامت، از عنایت [[خدا|خداوند]] به برخی از بندگان صالح خویش ناشی می‌شود و بر خلاف جادو و شعبده‌بازی و امثال آن قابل یادگیری و تمرین نیست.<br>
*''هدف و انگیزه'': [[پیامبران]] و صاحبان کرامت، به دنبال اهداف الهی‌اند و از معجزه و کرامت برای اثبات حقانیت آموزه‌های متعالی دین خود استفاده می‌کنند؛ برخلاف جادوگران که بیشتر در پی شهرت و مال و مقام‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۵۸.</ref><br>
*''هدف و انگیزه'': [[پیامبران]] و صاحبان کرامت، به دنبال اهداف الهی‌اند و از معجزه و کرامت برای اثبات حقانیت آموزه‌های متعالی دین خود استفاده می‌کنند؛ برخلاف جادوگران که بیشتر در پی شهرت و مال و مقام‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۳۵۸.</ref><br>
*''خصوصیات عمل'': سحر و جادو، خصوصیاتی دارند که در معجزه و کرامت نیست؛ مانند قابل تکرار بودن جادو، احتمال ضرر رساندن به دیگران و شکست خوردن به دست شخصی دیگر.<ref>رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۶۴ و۶۵.</ref>
*''خصوصیات عمل'': سحر و جادو، خصوصیاتی دارند که در معجزه و کرامت نیست؛ مانند قابل تکرار بودن جادو، احتمال ضرر رساندن به دیگران و شکست خوردن به دست شخصی دیگر.<ref>رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۶۴ و۶۵.</ref>


===تفاوت معجزه و نبوغ===
===تفاوت معجزه و نبوغ===
در فرق معجزه انبیاء و نبوغ نوابغ، چند فرق ذکر شده است:
در فرق معجزه انبیاء و نبوغ نوابغ، چند فرق ذکر شده است:
*معجزه کارى است که اساساً از قدرت هر انسانى بیرون است؛ در حالى که ممکن است در مقابل هر نابغه اى فردى همانند او پیدا شود و مقابله به مثل کند.
*معجزه کاری است که اساساً از قدرت هر انسانی بیرون است؛ در حالی که ممکن است در مقابل هر نابغه‌ای فردی همانند او پیدا شود و مقابله به مثل کند.
*کارهاى نوابغ همیشه در محدوده معیّنى است؛ یکى در ادبیات نابغه است، دیگرى در هنر، و سوّمى در ریاضیات، و چهارمى در صنعت، ولى اعجاز انبیاء هیچ گونه محدودیتى ندارد.
*کارهای نوابغ همیشه در محدوده معینی است؛ یکی در ادبیات نابغه است، دیگری در هنر، و سوّمی در ریاضیات، و چهارمی در صنعت، ولی اعجاز انبیاء هیچ گونه محدودیتی ندارد.
*نوابغ آنچه را مى دانند انجام مى دهند نه آنچه را مردم مى خواهند؛ در حالى که پاره ای از معجزات انبیاء (معجزات اقتراحی) طبق درخواست مردم ـ البتّه مردمى که جویاى حق بودند نه بهانه جویان ـ صورت مى گرفت.
*نوابغ آنچه را می‌دانند انجام می‌دهند نه آنچه را مردم می‌خواهند؛ در حالی که پاره‌ای از معجزات انبیاء (معجزات اقتراحی) طبق درخواست مردم البتّه مردمی که جویای حق بودند نه بهانه جویان صورت می‌گرفت.
*نوابغ معمولا با تعلیم و تربیت، استعدادهاى درونى خود را شکوفا مى سازند و بدون تحصیل علم و تمرین مستمر، قادر بر انجام کارى نیستند؛ ولى این مسأله در مورد انبیاء صادق نیست.<ref>مکارم شیرازی، پيام قرآن‏، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۲۸۱.</ref>
*نوابغ معمولا با تعلیم و تربیت، استعدادهای درونی خود را شکوفا می‌سازند و بدون تحصیل علم و تمرین مستمر، قادر بر انجام کاری نیستند؛ ولی این مسأله در مورد انبیاء صادق نیست.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۲۸۱.</ref>


===واژه معجزه در قرآن===
===واژه معجزه در قرآن===
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی<ref>مثلا سوره توبه، آیه۲؛ سوره جن، آیه۱۲.</ref> به کار رفته اما هیچ یک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست. در قرآن برای اشاره به معنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بیّنه»(دلیل روشن)،<ref>سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.</ref> «آیه»(نشانه روشن)،<ref>سوره غافر، آیه۷۸.</ref> «برهان»(دلیل واضح)،<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.</ref> «سلطان»(دلیل قاطع)<ref>سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.</ref>، «بصیرت»<ref>سوره انعام، آیه۱۰۴.</ref> و «عَجَب»(شگفت‌انگیز)،<ref>سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.</ref> استفاده شده است.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۳۹-۴۰؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.</ref>
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی<ref>مثلا سوره توبه، آیه۲؛ سوره جن، آیه۱۲.</ref> به کار رفته اما هیچ یک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست. در قرآن برای اشاره به معنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بینه»(دلیل روشن)،<ref>سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.</ref> «آیه»(نشانه روشن)،<ref>سوره غافر، آیه۷۸.</ref> «برهان»(دلیل واضح)،<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.</ref> «سلطان»(دلیل قاطع)<ref>سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.</ref>، «بصیرت»<ref>سوره انعام، آیه۱۰۴.</ref> و «عَجَب»(شگفت‌انگیز)،<ref>سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.</ref> استفاده شده است.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۳۹-۴۰؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.</ref>


==شروط معجزه==
==شروط معجزه==
خط ۴۷: خط ۴۷:
* '''معجزه حسی''' کاری است که به چشم دیده می‌شود؛ مانند [[ناقه صالح]]، [[طوفان نوح]]، [[عصای موسی]] و زنده کردن مردگان توسط عیسی.
* '''معجزه حسی''' کاری است که به چشم دیده می‌شود؛ مانند [[ناقه صالح]]، [[طوفان نوح]]، [[عصای موسی]] و زنده کردن مردگان توسط عیسی.


* '''معجزه عقلی''' معجزه‌اى است که با حواس ظاهرى قابل‌درک نباشد و به بصيرت، بررسى و کاوش نياز داشته باشد. اين ويژگى در معجزه‌هاى کلامی، همانند [[قرآن]] وجود دارد.<ref>سعیدی روشن، معجزه شناسی، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۴.</ref>
* '''معجزه عقلی''' معجزه‌ای است که با حواس ظاهری قابل‌درک نباشد و به بصیرت، بررسی و کاوش نیاز داشته باشد. این ویژگی در معجزه‌های کلامی، همانند [[قرآن]] وجود دارد.<ref>سعیدی روشن، معجزه شناسی، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۴.</ref>


==هدف و دلالت معجزه==
==هدف و دلالت معجزه==
هدف از ارائه معجزه را اثبات نبوت (یا امامت) دانسته‌اند تا از این طریق، مردم به آنان ایمان آورده و از تعالیم‌شان پیروی کرده و به سعادت برسند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، منشورات انوار الهدی، ص۳۳؛ ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۳۹-۴۱. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۹-۲۲۳</ref>  
هدف از ارائه معجزه را اثبات نبوت (یا امامت) دانسته‌اند تا از این طریق، مردم به آنان ایمان آورده و از تعالیم‌شان پیروی کرده و به سعادت برسند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۲؛ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، منشورات انوار الهدی، ص۳۳؛ ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۳۹-۴۱. مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۹-۲۲۳</ref>  


مشهور [[متکلمان]] <ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۰؛ قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م، ج۱۵، ص۱۶۸؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۶.</ref> بر این باورند که اعطای معجزه به مدعیِ نبوت، تصدیق عملی ادعای او از جانب خداوند است زیرا هر گاه کسی مدعی نبوت باشد و در مقام احتجاج بگوید «خداوندا اگر من در ادعایم راستگو هستم، مرا از طریق نقض عادت و انجام کار اعجازین، تصدیق نما» و سپس آن کار خارق‌العاده اتفاق بیفتد، می‌توان حکم کرد که عملاً خداوند این شخص را در ادعایش تصدیق کرده است؛ شبیه به پادشاهی که از طریق دادن انگشتر به فرستاده‌اش، به دیگران می‌فهماند که این شخص حقیقتاً فرستاده او است.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۴۸؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۰۵.</ref> <ref>طباطبایی ،المیزان فی تفسیر القرآن ،منشورات اعلمی بیروت ، ۱۳۹۳ق ، ج۱ ،ص ۸۶</ref>
مشهور [[متکلمان]]<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۰؛ قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ۱۹۶۲-۱۹۶۵م، ج۱۵، ص۱۶۸؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۱۶.</ref> بر این باورند که اعطای معجزه به مدعی نبوت، تصدیق عملی ادعای او از جانب خداوند است زیرا هر گاه کسی مدعی نبوت باشد و در مقام احتجاج بگوید «خداوندا اگر من در ادعایم راستگو هستم، مرا از طریق نقض عادت و انجام کار اعجازین، تصدیق نما» و سپس آن کار خارق‌العاده اتفاق بیفتد، می‌توان حکم کرد که عملاً خداوند این شخص را در ادعایش تصدیق کرده است؛ شبیه به پادشاهی که از طریق دادن انگشتر به فرستاده‌اش، به دیگران می‌فهماند که این شخص حقیقتاً فرستاده او است.<ref>ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی، ۱۳۸۵ش، ص۴۸؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۰۵.</ref><ref>طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن،منشورات اعلمی بیروت، ۱۳۹۳ق، ج۱،ص ۸۶</ref>


برخی از محققان تصریح کرده‌اند که معجزه، باواسطه، حقانیت آموزه‌های نبی را نیز اثبات می‌کند؛ یعنی بعد از دلالت بی‌واسطه معجزه بر ارتباط نبی با خدا، می‌فهمیم که آموزه‌های نبی -که برگرفته از وحی و علم خطاناپذیر خدا است- محال است خطا باشند.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۵-۲۴۷.</ref>
برخی از محققان تصریح کرده‌اند که معجزه، باواسطه، حقانیت آموزه‌های نبی را نیز اثبات می‌کند؛ یعنی بعد از دلالت بی‌واسطه معجزه بر ارتباط نبی با خدا، می‌فهمیم که آموزه‌های نبی -که برگرفته از وحی و علم خطاناپذیر خدا است- محال است خطا باشند.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۵-۲۴۷.</ref>


گروهی از متفکران مسیحی و مسلمان بر این باورند که می‌توان از معجزه برای [[برهان‌های اثبات خدا|اثبات خدا]] نیز استفاده کرد.<ref>ژیلسون، روح فلسفه در قرون وسطی، ۱۳۶۶ش، ص۵۷۱-۵۸۰؛ مراغی، تفسیر المراغی، دارالفکر، ج۱، ص۱۶۳.</ref> این دیدگاه برخلاف نظر مشهور است که دلالت معجزه را محدود به اثبات [[نبوت]] و [[امامت]] می‌داند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، انتشارات اسراء، ص۱۵۰؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۵۰-۲۵۴.</ref>
گروهی از متفکران مسیحی و مسلمان بر این باورند که می‌توان از معجزه برای [[برهان‌های اثبات خدا|اثبات خدا]] نیز استفاده کرد.<ref>ژیلسون، روح فلسفه در قرون وسطی، ۱۳۶۶ش، ص۵۷۱-۵۸۰؛ مراغی، تفسیر المراغی، دارالفکر، ج۱، ص۱۶۳.</ref> این دیدگاه برخلاف نظر مشهور است که دلالت معجزه را محدود به اثبات [[نبوت]] و [[امامت]] می‌داند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، انتشارات اسراء، ص۱۵۰؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۲۵۰-۲۵۴.</ref>


==معجزه و قانون علیت==
==معجزه و قانون علیت==
خط ۶۲: خط ۶۲:


==معجزه، فعل خدا یا پیامبران==
==معجزه، فعل خدا یا پیامبران==
[[اشاعره]] به سبب تلقی خاصی که از توحید فاعلی داشته و فقط [[خداوند]] را فاعل حقیقی به حساب می‌آورند، معجزات را فعل خدا می‌دانند نه فعل پیامبران<ref>رازی، النبوات و ما یتعلق بها، مكتبة الكليات الأزهرية، ص۱۵۹.</ref>. همچنین برخی از متکلمان [[امامیه]] نیز معجزه را فعل خدا می‌دانند چرا که به باور آنها اگر معجزه فعل خدا نباشد، دلالتی ندارد بر این که پیامبر در مدعایش صادق است و خداوند بر او [[وحی]] نازل کرده است<ref>سید مرتضی، الموضح عن جهة إعجاز القرآن‏، ۱۳۸۳ش، صصص۱۹۹-۲۰۰.</ref>. کسانی که معجزه را فعل خدا (نه پیامبران) می‌دانند، به آیاتی از [[قرآن]] -مثلا آیات ۱۹ تا ۲۳ [[سوره طه]]- استناد می‌کنند که خداوند انجام معجزات را به خودش نسبت داده است.<ref>جواهری، اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۱۴۱-۱۴۲.</ref>
[[اشاعره]] به سبب تلقی خاصی که از توحید فاعلی داشته و فقط [[خداوند]] را فاعل حقیقی به حساب می‌آورند، معجزات را فعل خدا می‌دانند نه فعل پیامبران<ref>رازی، النبوات و ما یتعلق بها، مکتبة الکلیات الأزهریة، ص۱۵۹.</ref>. همچنین برخی از متکلمان [[امامیه]] نیز معجزه را فعل خدا می‌دانند چرا که به باور آنها اگر معجزه فعل خدا نباشد، دلالتی ندارد بر این که پیامبر در مدعایش صادق است و خداوند بر او [[وحی]] نازل کرده است<ref>سید مرتضی، الموضح عن جهة إعجاز القرآن، ۱۳۸۳ش، صصص۱۹۹-۲۰۰.</ref>. کسانی که معجزه را فعل خدا (نه پیامبران) می‌دانند، به آیاتی از [[قرآن]] -مثلا آیات ۱۹ تا ۲۳ [[سوره طه]]- استناد می‌کنند که خداوند انجام معجزات را به خودش نسبت داده است.<ref>جواهری، اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۱۴۱-۱۴۲.</ref>


اما بسیاری از فلاسفه و بخشی از متکلمان [[امامیه]]، معجزه را فعل مستقیم و بی‌واسطه خداوند نمی‌دانند چرا که به باور آنها هم عقلاً چنین چیزی محال است و هم متون دینی -مثلا آیه۴۹ [[سوره آل عمران]] یا آیه۳۸ [[سوره رعد]]- معجزات را به نفوس قوی انبیاء به اذن الهی نسبت می‌دهند.<ref>صدرالمتالهین، شواهد الربوبیه، ۱۳۶۰ش، ص۳۴۱؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۰؛ جوادی آملی، وحی و رهبری، ۱۳۶۸ش، ص۱۸؛ جواهری، اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۱۴۴-۱۴۹</ref>
اما بسیاری از فلاسفه و بخشی از متکلمان [[امامیه]]، معجزه را فعل مستقیم و بی‌واسطه خداوند نمی‌دانند چرا که به باور آنها هم عقلاً چنین چیزی محال است و هم متون دینی -مثلا آیه۴۹ [[سوره آل عمران]] یا آیه۳۸ [[سوره رعد]]- معجزات را به نفوس قوی انبیاء به اذن الهی نسبت می‌دهند.<ref>صدرالمتالهین، شواهد الربوبیه، ۱۳۶۰ش، ص۳۴۱؛ لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۰؛ جوادی آملی، وحی و رهبری، ۱۳۶۸ش، ص۱۸؛ جواهری، اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۱۴۴-۱۴۹</ref>


اما برخی از محققان معتقدند که خداوند گاهی معجزات را از طریق اسبابی مستقل از [[پیامبران]] -مثلا از طریق [[ملائکه]] و استفاده از علل طبیعی ناشناخته- بوجود می‌آورد؛ و گاهی آنها را به‌واسطه قدرت و اذنی که به پیامبران می‌دهد، پدید می آورد.<ref>جواهری، اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>
اما برخی از محققان معتقدند که خداوند گاهی معجزات را از طریق اسبابی مستقل از [[پیامبران]] -مثلا از طریق [[ملائکه]] و استفاده از علل طبیعی ناشناخته- بوجود می‌آورد؛ و گاهی آنها را به‌واسطه قدرت و اذنی که به پیامبران می‌دهد، پدید می‌آورد.<ref>جواهری، اعجاز و تحدی، ۱۳۹۷ش، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>


==تفاوت معجزه پیامبران==
==تفاوت معجزه پیامبران==
در قرآن ، به برخی از معجزات انبیاء اشاره شده است:
در قرآن، به برخی از معجزات انبیاء اشاره شده است:
*معجزه‌های [[حضرت ابراهیم]]: سرد شدن آتش<ref>سوره انبیاء، آیه۶۹.</ref> و زنده کردن پرندگان تکه‌تکه‌شده.<ref>سوره بقره، آیه۲۶۰.</ref>
*معجزه‌های [[حضرت ابراهیم]]: سرد شدن آتش<ref>سوره انبیاء، آیه۶۹.</ref> و زنده کردن پرندگان تکه‌تکه‌شده.<ref>سوره بقره، آیه۲۶۰.</ref>
*معجزه‌های [[حضرت موسی]]: [[عصای حضرت موسی|مار شدن عصا]]، [[ید بیضاء]]، طوفان، بارش ملخ و خون، قحطی و کمبود میوه­‌ها،<ref>سوره اعراف، آیه۱۳۳.</ref> شکافته‌شدن دریا و عبور بنی­‌اسرائیل،<ref>سوره اعراف، آیه۱۱۷.</ref> جوشیدن دوازده چشمه،<ref>سوره بقره، آیه۶۰</ref> زنده شدن مقتول بنی­ اسرائیل،<ref>سوره بقره، آیه۶۷</ref> ابر­های سایبان<ref>سوره بقره، آیه۵۷</ref> و قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنی ­اسرائیل.<ref>سوره بقره، آیه۶۳</ref>
*معجزه‌های [[حضرت موسی]]: [[عصای حضرت موسی|مار شدن عصا]]، [[ید بیضاء]]، طوفان، بارش ملخ و خون، قحطی و کمبود میوه­‌ها،<ref>سوره اعراف، آیه۱۳۳.</ref> شکافته‌شدن دریا و عبور بنی­‌اسرائیل،<ref>سوره اعراف، آیه۱۱۷.</ref> جوشیدن دوازده چشمه،<ref>سوره بقره، آیه۶۰</ref> زنده شدن مقتول بنی­ اسرائیل،<ref>سوره بقره، آیه۶۷</ref> ابر­های سایبان<ref>سوره بقره، آیه۵۷</ref> و قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنی ­اسرائیل.<ref>سوره بقره، آیه۶۳</ref>
*معجزه‌های [[حضرت عیسی]]: زنده کردن مردگان، شفا دادن کور، کر و ابرص مادرزاد، خبر دادن از اخبار غیبی، جان بخشیدن به مجسمه پرنده.<ref>سوره آل عمران، آیه۴۹.</ref>
*معجزه‌های [[حضرت عیسی]]: زنده کردن مردگان، شفا دادن کور، کر و ابرص مادرزاد، خبر دادن از اخبار غیبی، جان بخشیدن به مجسمه پرنده.<ref>سوره آل عمران، آیه۴۹.</ref>
*[[معجزات پیامبر(ص)|معجزه‌های حضرت محمد(ص)]]: [[شق القمر]]،<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۴۱؛ ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، ج۱، ص۱۶۳.</ref> [[رد الشمس]]،<ref>ابن عطیه، ابهی المراد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۷۹۱؛ مسعودی، اثبات الوصیه للامام علی‌بن ابیطالب، ۱۴۲۳ق، ص۱۵۳.</ref> [[قرآن کریم]].<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج‏۱، ص۴۱.</ref>
*[[معجزات پیامبر(ص)|معجزه‌های حضرت محمد(ص)]]: [[شق القمر]]،<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳۴۱؛ ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، ج۱، ص۱۶۳.</ref> [[رد الشمس]]،<ref>ابن عطیه، ابهی المراد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۷۹۱؛ مسعودی، اثبات الوصیه للامام علی‌بن ابیطالب، ۱۴۲۳ق، ص۱۵۳.</ref> [[قرآن کریم]].<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۱.</ref>


تفاوت معجزات [[پیامبران]] را به سبب تفاوت در زمانه و زمینه ظهور پیامبران دانسته‌اند تا از این طریق، حجت بر مردم تمام شود و متخصصان هر دوره، اذعان کنند که این کار خارق‌العاده نمی‌تواند ناشی از قدرت بشری باشد.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۸۱-۸۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۱-۴۲.</ref> <br>
تفاوت معجزات [[پیامبران]] را به سبب تفاوت در زمانه و زمینه ظهور پیامبران دانسته‌اند تا از این طریق، حجت بر مردم تمام شود و متخصصان هر دوره، اذعان کنند که این کار خارق‌العاده نمی‌تواند ناشی از قدرت بشری باشد.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۸۱-۸۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۴۱-۴۲.</ref> <br>
در این راستا، [[یعقوبی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده که خداوند متعال پیامبري را مبعوث نکرد مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: [[موسی بن عمران]] را بر قومي بر انگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاین‌رو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند -مثلا [[عصای حضرت موسی|عصا]] و [[ید بیضاء]]، شکافتن دریا غیره- فرستاد. [[داود(ع)|داود]] را در زماني که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را براي او نرم کرد. [[سلیمان(ع)|سلیمان]] را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمان‌سازی و طلسمات وعجائب بودند؛ ازاین‌رو، باد و جن را به تسخیر او درآورد. [[عیسی(ع)|عیسی]] را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت می‌پرداختند؛ در نتیجه، او را با زنده کردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. [[محمد(ص)]] را در زماني که مردمش اهل کلام و سجع بودند، با معجزه [[قرآن]] برانگیخت.<ref>یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.</ref>
در این راستا، [[یعقوبی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده که خداوند متعال پیامبری را مبعوث نکرد مگر با آنچه بر اهل زمان او غلبه داشت: [[موسی بن عمران]] را بر قومی بر انگیخت که بیشتر آنها اهل سحر بودند؛ ازاین‌رو، پیامبرش را با آنچه سحرشان را نابود کند -مثلا [[عصای حضرت موسی|عصا]] و [[ید بیضاء]]، شکافتن دریا غیره- فرستاد. [[داود(ع)|داود]] را در زمانی که بیشتر مردمش اهل صنعت بودند مبعوث کرد؛ در نتیجه آهن را برای او نرم کرد. [[سلیمان(ع)|سلیمان]] را در زمانی برانگیخت که مردمش اهل ساختمان‌سازی و طلسمات وعجائب بودند؛ ازاین‌رو، باد و جن را به تسخیر او درآورد. [[عیسی(ع)|عیسی]] را در زمانی فرستاد که مردمش بیشتر به طبابت می‌پرداختند؛ در نتیجه، او را با زنده کردن مردگان و شفای کوری و پیسی مبعوث نمود. [[محمد(ص)]] را در زمانی که مردمش اهل کلام و سجع بودند، با معجزه [[قرآن]] برانگیخت.<ref>یعقوبی،‌دار صادر، ج۲، ص۳۴-۳۵.</ref>


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
خط ۸۲: خط ۸۲:
* احمدی، محمد امین، تناقض نما یا غیب نمون: نگرشی نو به معجزه، قم، انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
* احمدی، محمد امین، تناقض نما یا غیب نمون: نگرشی نو به معجزه، قم، انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
* قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
* قدردان قراملکی، محمدحسن، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، قم، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۸۱

ویرایش