پرش به محتوا

ازدواج دختر باکره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۵: خط ۵:
فقهای شیعه معتقدند، اگر دختری پدر و جد پدری نداشت، برای ازدواج به اجازه فرد دیگری نیاز ندارد. همچنین به گفته گروهی از [[مجتهد|فقها]]، در صورتی که برای دختر دوشیزه مورد ازدواج مناسبی پیدا شده و عُرفاً هم‌سنگ هم بودند، اجازه پدر و جد پدر لازم نیست.  
فقهای شیعه معتقدند، اگر دختری پدر و جد پدری نداشت، برای ازدواج به اجازه فرد دیگری نیاز ندارد. همچنین به گفته گروهی از [[مجتهد|فقها]]، در صورتی که برای دختر دوشیزه مورد ازدواج مناسبی پیدا شده و عُرفاً هم‌سنگ هم بودند، اجازه پدر و جد پدر لازم نیست.  
== نظرات ==
== نظرات ==
ازدواج دختر باکره یا دوشیزه [[اصطلاحات فقهی|اصطلاحی فقهی]] که در [[حدیث|روایات]] و کتب فقهی در مورد آن بحث شده‌است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ صدوق، الهدایه، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۰؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۱۲۰؛ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۱۱.</ref> پاره‌ای از روایات موافق و برخی روایات مخالف اذن پدر در ازدواج دختر باکره است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۱۱؛  شیخ صدوق، من لایحضرالفقیه، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۱۱۹.</ref> در کتب فقهی [[شیعه]] در اینکه دختران دوشیزه برای [[ازدواج]] نیاز به اجازه ولی (پدر یا جد پدری) دارند یا نه، نظرات متفاوتی وجود دارد که مهم‌ترین آن بدین شرح است:
ازدواج دختر باکره یا دوشیزه [[اصطلاحات فقهی|اصطلاحی فقهی]] که در [[حدیث|روایات]] و کتب فقهی در مورد آن بحث شده‌است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ صدوق، الهدایة، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۰؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۱۲۰؛ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۱۱.</ref> پاره‌ای از روایات موافق و برخی روایات مخالف اذن پدر در ازدواج دختر باکره است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۱۱۱؛  شیخ صدوق، من لایحضر الفقیه، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۱۱۹.</ref> در کتب فقهی [[شیعه]] در اینکه دختران دوشیزه برای [[ازدواج]] نیاز به اجازه ولی (پدر یا جد پدری) دارند یا نه، نظرات متفاوتی وجود دارد که مهم‌ترین آن بدین شرح است:


# برخی از فقها از جمله [[شیخ صدوق]]، [[شیخ طوسی]]، [[یوسف بن احمد بحرانی|علامه بحرانی]] و اکثر فقهای معاصر معتقدند دختر دوشیزه بالغه برای [[ازدواج موقت]] یا دائم نیاز به اجازه دارد.<ref>شیخ صدوق، الهدایه، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۰؛ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۵۳؛ بحرانی، الحدائق الناظره، ۱۴۰۶ق، ج۲۳، ص۲۱۲-۲۱۴؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref>
# برخی از فقها از جمله [[شیخ صدوق]]، [[شیخ طوسی]]، [[یوسف بن احمد بحرانی|علامه بحرانی]] و اکثر فقهای معاصر معتقدند دختر دوشیزه بالغه برای [[ازدواج موقت]] یا دائم نیاز به اجازه دارد.<ref>شیخ صدوق، الهدایة، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۰؛ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۵۳؛ بحرانی، الحدائق الناظرة، ۱۴۰۶ق، ج۲۳، ص۲۱۲-۲۱۴؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref>
# برخی نیز اجازه پدر یا جد پدری را برای ازدواج دختر باکره لازم ندانسته و معتقدند دختر باکره [[بلوغ|بالغه]]، مستقل است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ مفید، احکام النساء، قم، ص۳۶؛ سید مرتضی، رساله الشریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref> به عقیده آنان روایاتی که اشاره به «لزوم اجازه پدر» دارد، بر استحباب دلالت دارند. این نظریه را [[شیخ مفید]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، [[سید مرتضی]]، محقق حلی، مطرح کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ مفید، احکام النساء، قم، ص۳۶؛ سید مرتضی، رساله الشریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref> به باور برخی این نظر در گذشته مشهور بوده است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵.</ref>
# برخی نیز اجازه پدر یا جد پدری را برای ازدواج دختر باکره لازم ندانسته و معتقدند دختر باکره [[بلوغ|بالغه]]، مستقل است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ مفید، احکام النساء، قم، ص۳۶؛ سید مرتضی، رساله الشریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref> به عقیده آنان روایاتی که اشاره به «لزوم اجازه پدر» دارد، بر استحباب دلالت دارند. این نظریه را [[شیخ مفید]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، [[سید مرتضی]]، محقق حلی، مطرح کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ مفید، احکام النساء، قم، ص۳۶؛ سید مرتضی، رساله الشریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref> به باور برخی این نظر در گذشته مشهور بوده است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵.</ref>
همچنین برخی فقها از جمله [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] معتقدند، دختر و پدر هر دو باید به ازدواج راضی باشند.<ref>شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۵و۱۲۶؛ موسوی خمینی، تحریر الوسیله، قم، ج۲، ص۲۵۴.</ref> این نظریه در کتب فقهی به «تشریک» شهرت دارد.<ref>شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۵و۱۲۶؛ موسوی خمینی، تحریر الوسیله، قم، ج۲، ص۲۵۴.</ref> برخی نیز بین ازدواج موقت و دائم فرق قائل شده‌اند.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۱۷ق، ص۴۴۰.</ref>
همچنین برخی فقها از جمله [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] معتقدند، دختر و پدر هر دو باید به ازدواج راضی باشند.<ref>شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۵و۱۲۶؛ موسوی خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج۲، ص۲۵۴.</ref> این نظریه در کتب فقهی به «تشریک» شهرت دارد.<ref>شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۵و۱۲۶؛ موسوی خمینی، تحریر الوسیلة، قم، ج۲، ص۲۵۴.</ref> برخی نیز بین ازدواج موقت و دائم فرق قائل شده‌اند.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۱۷ق، ص۴۴۰.</ref>
 
== عدم نیاز به اجازه ==
== عدم نیاز به اجازه ==
فقهای شیعه معتقدند، زنی که قبلا ازدواج کرده و بکارتش توسط [[جماع]] از بین رفته یا دختری که پدر یا جد پدری او نباشند، نیاز به [[اذن ولی]] ندارند.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref> همچنین به عقیده همه [[مجتهد|فقیهان شیعه]]، دختری که قصد ازدواج با شخصی دارد که شرعاً و عرفاً هم‌سنگ و مناسب بوده و از طرفی مخالفت پدر بی‌جهت باشد، نیاز به اجاره پدر ندارد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref> همچنین برخی ازدواج دختر باکره «رشیده» را بدون إذن پدر جایز می‌دانند.<ref>روحانی، استفتائات، ۱۳۸۲ش، ص۵۶.</ref> گروهی از علماء از جمله [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] رشیده را به‌معنای شخصی که بعد از [[بلوغ]] مصلحت خویش را تشخیص داده و به پختگی، عقل و فهم اجتماعی رسیده، دانسته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۲ش، ج۴۷، ص۲۷۴؛ روحانی، استفتائات، ۱۳۸۲ش، ص۵۶؛ امامی‌فر، «بررسی فقهی اجتماعی اذن پدر در ازدواج دختر»، ص۹۴.</ref>
فقهای شیعه معتقدند، زنی که قبلا ازدواج کرده و بکارتش توسط [[جماع]] از بین رفته یا دختری که پدر یا جد پدری او نباشند، نیاز به [[اذن ولی]] ندارند.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref> همچنین به عقیده همه [[مجتهد|فقیهان شیعه]]، دختری که قصد ازدواج با شخصی دارد که شرعاً و عرفاً هم‌سنگ و مناسب بوده و از طرفی مخالفت پدر بی‌جهت باشد، نیاز به اجاره پدر ندارد.<ref>رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref> همچنین برخی ازدواج دختر باکره «رشیده» را بدون إذن پدر جایز می‌دانند.<ref>روحانی، استفتائات، ۱۳۸۲ش، ص۵۶.</ref> گروهی از علماء از جمله [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] رشیده را به‌معنای شخصی که بعد از [[بلوغ]] مصلحت خویش را تشخیص داده و به پختگی، عقل و فهم اجتماعی رسیده، دانسته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۲ش، ج۴۷، ص۲۷۴؛ روحانی، استفتائات، ۱۳۸۲ش، ص۵۶؛ امامی‌فر، «بررسی فقهی اجتماعی اذن پدر در ازدواج دختر»، ص۹۴.</ref>
کاربر ناشناس