کاربر ناشناس
تأویل: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاههای مختلف درباره تأویل قرآن
imported>Lohrasbi |
imported>Lohrasbi |
||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
در برخی روایات، ظاهر قرآن، به تنزیل، و باطن آن به تأویل معنا شده است. در روایتی آمده است که [[فضیل بن یسار]] گوید:از [[امام باقر(ع)|امام باقر علیهالسلام]] در مورد روایت {{حدیث|ما من القرآن آیة إلاّ و لها ظهر و بطن}} پرسیدم. آن حضرت فرمود: {{حدیث|ظهره تنزیله و بطنه تأویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن. یجری کما یجری الشمس والقمر.}}<ref>بصائر الدرجات، ص۲۱۶؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص۹۷</ref>در ذیل این روایت از آیه «و ما یعلَمُ تَأویلَهُ اِلاَّ اللّهُ والرّ سِخونَ فِی العِلم» نیز یاد شده است. این امر نشان میدهد که بنابر مدلول این روایت، این معنا از تأویل، همان معنایی است که در آیه ۷ آل عمران قصد شده است. همین معنا در روایتی از [[ابن عباس]] نیز آمده است که گفت: {{حدیث|اِنَّ القُرآن ذُو شُجُون وَ فُنُون وَ ظُهُور وَ بُطُون... فَظَهْرُه التَّلاوة وَ بَطْنُهُ التأویل.}}<ref>الدرالمنثور، ج۲، ص۱۰</ref> از آنجا که «تأویل و باطن» در این [[روایات]] در برابر «تنزیل و ظاهر» به کار رفته است، توجه به آنچه که در روایات به عنوان تنزیل و ظاهر معرفی شده میتواند روشنگر معنای مراد از تأویل و باطن نیز باشد. در روایات، واژههای تنزیل و ظاهر عمدتاً در دو معنا به کار رفته است: | در برخی روایات، ظاهر قرآن، به تنزیل، و باطن آن به تأویل معنا شده است. در روایتی آمده است که [[فضیل بن یسار]] گوید:از [[امام باقر(ع)|امام باقر علیهالسلام]] در مورد روایت {{حدیث|ما من القرآن آیة إلاّ و لها ظهر و بطن}} پرسیدم. آن حضرت فرمود: {{حدیث|ظهره تنزیله و بطنه تأویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن. یجری کما یجری الشمس والقمر.}}<ref>بصائر الدرجات، ص۲۱۶؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص۹۷</ref>در ذیل این روایت از آیه «و ما یعلَمُ تَأویلَهُ اِلاَّ اللّهُ والرّ سِخونَ فِی العِلم» نیز یاد شده است. این امر نشان میدهد که بنابر مدلول این روایت، این معنا از تأویل، همان معنایی است که در آیه ۷ آل عمران قصد شده است. همین معنا در روایتی از [[ابن عباس]] نیز آمده است که گفت: {{حدیث|اِنَّ القُرآن ذُو شُجُون وَ فُنُون وَ ظُهُور وَ بُطُون... فَظَهْرُه التَّلاوة وَ بَطْنُهُ التأویل.}}<ref>الدرالمنثور، ج۲، ص۱۰</ref> از آنجا که «تأویل و باطن» در این [[روایات]] در برابر «تنزیل و ظاهر» به کار رفته است، توجه به آنچه که در روایات به عنوان تنزیل و ظاهر معرفی شده میتواند روشنگر معنای مراد از تأویل و باطن نیز باشد. در روایات، واژههای تنزیل و ظاهر عمدتاً در دو معنا به کار رفته است: | ||
* الفاظ قرآن که تلاوت و قرائت میشوند؛ | |||
* معنای سطحی و لفظی که با توجّه به معنای لغوی و با در نظر گرفتن سبب نزول به دست میآید. | |||
با توجه به این دو معنا، مراد از تأویل و باطن نیز متفاوت خواهد بود؛ مراد از باطن در مورد نخست، مطلقِ معناست که از معنای سطحی تا معانی ژرف را شامل میشود و در مورد دوم، ویژه معنایی است که نوعی خفا داشته و بیرون از معنای سطحی آیات باشد؛ به طور مثال، در روایات آمده است که ظاهر قرآن، تلاوت و باطن قرآن فهم است،<ref>الاتقان، ج۲، ص۴۰۶</ref> ظاهر قرآن، تلاوت و باطن قرآن، تأویل است.<ref> الاتقان، ج۲، ص۷۸</ref> منظور از تلاوت و فهم در این روایات، «متلوّ» (الفاظی که تلاوت میشود) و «مفهوم» (معنایی که فهمیده میشود) است. در سخنی از [[میثم تمّار]] نیز آمده است که گفت: «تنزیل قرآن را بر [[امیرمؤمنان(ع)|امیرمؤمنان علی علیهالسلام]] قرائت میکردم و آن حضرت تأویل آن را به من میآموخت».<ref>بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۲۸</ref> روشن است که معانی قرآن مورد تلاوت و قرائت قرار نمیگیرد، بنابراین منظور از «تنزیل» در این روایت و «ظاهر» در دو روایت پیشین، الفاظ قرآن است. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||