کاربر ناشناس
تأویل: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاههای مختلف درباره تأویل قرآن
imported>Lohrasbi |
imported>Lohrasbi |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
تأویل فاسد که گاهی نیز از آن به «مردود» یاد میشود، تأویلی است که دلیلی معتبر بر صحت آن نباشد.<ref>مبادی الوصول، ص۱۵۵؛ الاصول الاصلیه، ص۴۲، ۱۸۹</ref> همچنین برخی در بیان ملاک تأویل فاسد گفتهاند که آن تأویلی است که لفظ، تاب تحمل آن را ندارد.<ref>ارشاد الفحول، ج۲، ص۳۵</ref> | تأویل فاسد که گاهی نیز از آن به «مردود» یاد میشود، تأویلی است که دلیلی معتبر بر صحت آن نباشد.<ref>مبادی الوصول، ص۱۵۵؛ الاصول الاصلیه، ص۴۲، ۱۸۹</ref> همچنین برخی در بیان ملاک تأویل فاسد گفتهاند که آن تأویلی است که لفظ، تاب تحمل آن را ندارد.<ref>ارشاد الفحول، ج۲، ص۳۵</ref> | ||
در حوزه معارف قرآن نیز آیاتی وجود دارد که بیشتر دانشمندان اسلامی به جز کسانی که خود را [[سلفی|سَلَفی]] مینامند از پذیرش معنای ظاهری و تحتاللفظی آن به عنوان معنای مراد [[خداوند]] پرهیز داشتهاند. آنها معتقدند که این آیات را نیز باید بر معنای محتمل دیگری حمل کرد. مفسّران در آیاتی که صفاتی چون غضب، استهزا، مکر، حیا، استوا، کلام، وجه، مجئ و اتیان، نفس، رؤیت، ید، صحبت، عِندیت، رضا، مَعِیت، نور، تعجب، ظاهر و باطن را به خداوند نسبت میدهند، از معنای ظاهری آنها که در مورد انسان و موجودات جسمانی به کار میرود دست کشیده، بر معنای دیگری حمل کردهاند؛ به طور مثال گفتهاند که مراد از {{متن قرآن|جاءَ رَبُّکَ|فجر|آیه= ۲۲}} «جاء امر ربک» است<ref>التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۷۴</ref> و مراد از «ید»، «قدرت یا احسان الهی» است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۴۳</ref> یا مراد از «استوا بر عرش »، «استیلا» است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۵ - ۷</ref> سَلَفیان، این گونه تأویلها را برنتافته، معتقدند تمام آنچه را که در قرآن درباره صفات آمده باید بر ظاهرش باقی نهاد.<ref>ر. ک:المفسرون بین التأویل والاثبات فی آیات الصفات</ref> | |||
گفتنی است که در برخی تعاریف مطرح شده برای تأویل، بر محتمل یا ظنّی بودن معنای تأویلی تأکید شده که این گروه از تعاریف را نیز باید در همین گروه (نظریه دوم) طبقه بندی کرد؛ به طور مثال، [[ماتریدی]] گفته است: [[تفسیر]]، قطع به مراد خداوند است که اگر دلیل قطعی بر آن باشد، «تفسیر صحیح» و گرنه «[[تفسیر به رأی]]» خواهد بود؛ و تأویل، ترجیحِ یکی از معانی محتمل بر دیگر معانی است، بدون اینکه قطع به مراد خداوند وجود داشته باشد.<ref>مقدمة فی اصول التفسیر، ص۸؛ الاتقان، ج۲، ص۳۸۱</ref> | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||