پرش به محتوا

تأویل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۴
جز
imported>Lohrasbi
imported>Lohrasbi
خط ۴۵: خط ۴۵:


=== عمل ===
=== عمل ===
در ۴ مورد تأویل به عمل نسبت داده شده است:در دو مورد، صیرورت خود عمل به سوی غایت فعلی آن را نشان می‌دهد و دو مورد دیگر مربوط به بازگشت فعل به سوی غایت علمی آن است. در [[سوره نساء]] ارجاع دعاوی و مرافعات به [[خدا]] و [[رسول خدا|رسول]] را دارای تأویلی نیکو دانسته است: {{متن قرآن|فَاِن تَنزَعتُم فی شَیء فَرُدّوهُ اِلَی اللّهِ والرَّسولِ اِن کُنتُم تُؤمِنونَ بِاللّهِ والیومِ الأخِرِ ذلِکَ خَیرٌ و اَحسَنُ تَأویلا‌|سوره= [[سوره نساء|نساء]]|آیه= ۵۹}}؛ همچنین در [[سوره اسراء]] درست‌کاری و دقت در داد و ستد را دارای تأویلی نیکو برشمرده است: {{متن قرآن|و اَوفُوا الکَیلَ اِذا کِلتُم وزِنوا بِالقِسطاسِ المُستَقیمِ ذلِکَ خَیرٌ واَحسَنُ تَأویلا.|سوره= اسراء|آیه= ۳۵}}
در ۴ مورد تأویل به عمل نسبت داده شده است:در دو مورد، صیرورت خود عمل به سوی غایت فعلی آن را نشان می‌دهد و دو مورد دیگر مربوط به بازگشت فعل به سوی غایت علمی آن است. در [[سوره نساء]] ارجاع دعاوی و مرافعات به [[خدا]] و [[رسول خدا|رسول]] را دارای تأویلی نیکو دانسته است: {{متن قرآن|فَاِن تَنزَعتُم فی شَیء فَرُدّوهُ اِلَی اللّهِ والرَّسولِ اِن کُنتُم تُؤمِنونَ بِاللّهِ والیومِ الأخِرِ ذلِکَ خَیرٌ و اَحسَنُ تَأویلا‌|سوره= [[سوره نساء|نساء]]|آیه= ۵۹}}؛ همچنین در [[سوره اسراء]] درست‌کاری و دقت در داد و ستد را دارای تأویلی نیکو برشمرده است: {{متن قرآن|و اَوفُوا الکَیلَ اِذا کِلتُم وزِنوا بِالقِسطاسِ المُستَقیمِ ذلِکَ خَیرٌ واَحسَنُ تَأویلا.|سوره= [[سوره اسراء|اسراء]]|آیه= ۳۵}}


مفسران «‌اَحسَنُ تَأویلا‌» را در آیات یاد شده به «‌اَحسنُ عاقبةً‌» یا «‌اَحسنُ جزاءً‌» تفسیر کرده‌اند؛<ref>جامع البیان، ج۵، ص۲۱۰؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۳۹</ref> یعنی این افعال در نظام الهی در مسیری قرار دارند که به فرجامی نیکو می‌انجامند.
مفسران «‌اَحسَنُ تَأویلا‌» را در آیات یاد شده به «‌اَحسنُ عاقبةً‌» یا «‌اَحسنُ جزاءً‌» تفسیر کرده‌اند؛<ref>جامع البیان، ج۵، ص۲۱۰؛ مجمع البیان، ج۶، ص۶۳۹</ref> یعنی این افعال در نظام الهی در مسیری قرار دارند که به فرجامی نیکو می‌انجامند.


دو مورد دیگر، که بازگشت فعل به غایت علمی آن مورد نظر است، در داستان [[حضرت موسی]] با [[حضرت خضر]] (کهف، ۷۸، ۸۲) <ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۴۵؛ الکشاف، ج۲، ص۷۳۱</ref> آمده است. در آن داستان آمده است که او به موسی گفت:تأویل کارهایی را که درباره آنها از خودشکیبایی نشان نداده است به او خواهد گفت: {{متن قرآن|سَاُنَبِّئُکَ بِتَأویلِ ما لَم تَستَطِع عَلَیهِ صَبرا.|سوره= کهف|آیه= ۷۸}} آنچه که او با عنوان تأویل آن کارها به موسی گفته است چیزی جز پرده برداشتن از حقیقتِ ماجرا و نیت و قصد او (غایت علمی) از انجام کارها نبوده است.
دو مورد دیگر، که بازگشت فعل به غایت علمی آن مورد نظر است، در داستان [[حضرت موسی]] با [[حضرت خضر]] (کهف، ۷۸، ۸۲) <ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۴۵؛ الکشاف، ج۲، ص۷۳۱</ref> آمده است. در آن داستان آمده است که او به موسی گفت:تأویل کارهایی را که درباره آنها از خودشکیبایی نشان نداده است به او خواهد گفت: {{متن قرآن|سَاُنَبِّئُکَ بِتَأویلِ ما لَم تَستَطِع عَلَیهِ صَبرا.|سوره= [[سوره کهف|کهف]]|آیه= ۷۸}} آنچه که او با عنوان تأویل آن کارها به موسی گفته است چیزی جز پرده برداشتن از حقیقتِ ماجرا و نیت و قصد او (غایت علمی) از انجام کارها نبوده است.


= پانویس ==
= پانویس ==
کاربر ناشناس