پرش به محتوا

مجهول المالک: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Shadiba
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
مجهول المالک، مالی است که شخص یا اشخاصی مالک آن هستند اما هویت آنها یا مکانشان معلوم نیست و هیچ راهی برای رساندن آن مال به صاحب یا وارثان وجود ندارد.<ref>سیفی مازندرانى، دلیل تحریر الوسیلة - الوقف، ۱۴۳۰ق، ص۴۳۴؛ سیفی مازندرانى، دلیل تحریر الوسیلة – الوصیة، ص۲۰۶.</ref>
مجهول المالک، مالی است که شخص یا اشخاصی مالک آن هستند اما هویت آنها یا مکانشان معلوم نیست و هیچ راهی برای رساندن آن مال به صاحب یا وارثان وجود ندارد.<ref>سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة - الوقف، ۱۴۳۰ق، ص۴۳۴؛ سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة – الوصیة، ص۲۰۶.</ref>


==حکم شرعی مجهول المالک==
==حکم شرعی مجهول المالک==
طبق نظر مشهور [[فقه|فقها]]، تصرف در مال مجهول المالک، به اذن [[امام]] یا [[فقیه]] جامع الشرائط برای [[فتوا]]، نیاز دارد.<ref>نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۱.</ref> در ماده ۲۸ قانون مدنی ایران (برگرفته از فقه [[شیعه]]) آمده است: «اموال مجهول المالک با اذن حاكم یا مأذون از قبل او، به مصارف [[فقیر|فقرا]] می‌رسد».
طبق نظر مشهور [[فقه|فقها]]، تصرف در مال مجهول المالک، به اذن [[امام]] یا [[فقیه]] جامع الشرائط برای [[فتوا]]، نیاز دارد.<ref>نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۱.</ref> در ماده ۲۸ قانون مدنی ایران (برگرفته از فقه [[شیعه]]) آمده است: «اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا مأذون از قبل او، به مصارف [[فقیر|فقرا]] می‌رسد».


==مصادیق مجهول المالک==
==مصادیق مجهول المالک==
در کتب فقهی مواردی جزو مصادیق مجهول المالک ذکر شده است؛ از جمله:
در کتب فقهی مواردی جزو مصادیق مجهول المالک ذکر شده است؛ از جمله:
* '''مال پیداشده''': در اصطلاح فقها، به کودک پیداشده «لقیط»، به حیوان گمشده «ضالّه» و به غیر این دو (اشیاء گمشده) «[[لقطه]]» می‌گویند.<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۱)»، ۱۳۸۷ش، ص۳۴؛ محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۱.</ref> لقطه را در صورتی که قیمتش کمتر از یک درهم (۱۲.۶ نخود نقره) باشد می‌توان آن را تملّک کرد و در صورت بیشتر بودن قیمت، حکم آن اعلان و اطلاع‌رسانی (تعریف<ref> قانون مدنی، ماده ۱۶۴ اصلاحی.</ref>) به مدت یک سال است. پس از آن در فقه سه حکم مطرح است: تملک، صدقه دادن از طرف مالک، نگهداری امانی<ref>محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۲؛ قانون مدنی، ماده ۱۶۲ اصلاحی و ۱۶۳ اصلاحی.</ref> و سپردن به حاکم شرع (ولی امر) .<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۳)»،۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> یکی از دلایل تسلیم لقطه به حاکم شرع را این دانسته‌اند که مال مجهول المالک را باید به ولی امر سپرد.<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۳)»،۱۳۸۸ش، ص۵۷.</ref>
* '''مال پیداشده''': در اصطلاح فقها، به کودک پیداشده «لقیط»، به حیوان گمشده «ضالّه» و به غیر این دو (اشیاء گمشده) «[[لقطه]]» می‌گویند.<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۱)»، ۱۳۸۷ش، ص۳۴؛ محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۱.</ref> لقطه را در صورتی که قیمتش کمتر از یک درهم (۱۲.۶ نخود نقره) باشد می‌توان آن را تملّک کرد و در صورت بیشتر بودن قیمت، حکم آن اعلان و اطلاع‌رسانی (تعریف<ref> قانون مدنی، ماده ۱۶۴ اصلاحی.</ref>) به مدت یک سال است. پس از آن در فقه سه حکم مطرح است: تملک، صدقه دادن از طرف مالک، نگهداری امانی<ref>محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۶۲؛ قانون مدنی، ماده ۱۶۲ اصلاحی و ۱۶۳ اصلاحی.</ref> و سپردن به حاکم شرع (ولی امر).<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۳)»،۱۳۸۸ش، ص۴۲.</ref> یکی از دلایل تسلیم لقطه به حاکم شرع را این دانسته‌اند که مال مجهول المالک را باید به ولی امر سپرد.<ref>حائری، «لقطه و مجهول المالک(۳)»،۱۳۸۸ش، ص۵۷.</ref>
* '''مال ربوی، غصبی، دزدی و قمار''': اموالی که از [[ربا]]، [[غصب]]، [[سرقت]] یا [[قمار]] به دست آمده‌اند، در صورت معلوم بودن مالک یا وارثان باید به آنها بازگردانده شود و در صورت ناشناخته بودن مالک و ناامیدی از یافتن مالک یا وارثان، در حکم مجهول المالک هستند.<ref>حلی، تذكرة الفقهاء، ج۱۰، ص۲۰۹و۲۱۰؛ سیفی مازندرانى، دلیل تحریر الوسیلة - فقه الربا، ۱۴۳۰ق، ص۱۳۳؛ گیلانی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۷؛ مرعشى نجفى، السرقة على ضوء القرآن و السنة‌، ۱۴۲۴ق، ص۴۰۳ و ۴۰۵.</ref>
* '''مال ربوی، غصبی، دزدی و قمار''': اموالی که از [[ربا]]، [[غصب]]، [[سرقت]] یا [[قمار]] به دست آمده‌اند، در صورت معلوم بودن مالک یا وارثان باید به آنها بازگردانده شود و در صورت ناشناخته بودن مالک و ناامیدی از یافتن مالک یا وارثان، در حکم مجهول المالک هستند.<ref>حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱۰، ص۲۰۹و۲۱۰؛ سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة - فقه الربا، ۱۴۳۰ق، ص۱۳۳؛ گیلانی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۷؛ مرعشی نجفی، السرقة علی ضوء القرآن و السنة‌، ۱۴۲۴ق، ص۴۰۳ و ۴۰۵.</ref>
* '''آثار باستانی و گنج و عتیقه''': طبق نظر برخی [[فقه|فقها]]، یکی از مصادیق مجهول المالک بودن، آثار باستانی (اشیاء منقول یا غیرمنقول قدیمی) است که در زمین یا ملک بدون مالک یافت شود یا در ملکی که برای [[احیای اموات]] خریداری شده است و خریدار بداند آن عتیقه از آن فروشنده نیست. نظر برخی از فقها این است که یابنده مالک است<ref>هاشمی شاهرودی، «آثار باستانی»، ج۱، ص۱۰۶.</ref> که در این صورت، به آن مال آثار و [[احکام شرعی]]، مانند [[وجوب]] [[خمس]] تعلق می‌گیرد.<ref>طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref>
* '''آثار باستانی و گنج و عتیقه''': طبق نظر برخی [[فقه|فقها]]، یکی از مصادیق مجهول المالک بودن، آثار باستانی (اشیاء منقول یا غیرمنقول قدیمی) است که در زمین یا ملک بدون مالک یافت شود یا در ملکی که برای [[احیای اموات]] خریداری شده است و خریدار بداند آن عتیقه از آن فروشنده نیست. نظر برخی از فقها این است که یابنده مالک است<ref>هاشمی شاهرودی، «آثار باستانی»، ج۱، ص۱۰۶.</ref> که در این صورت، به آن مال آثار و [[احکام شرعی]]، مانند [[وجوب]] [[خمس]] تعلق می‌گیرد.<ref>طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۷۵.</ref>
* '''بدهی به طلبکار غایب''': اگر کسی بدهکار و [[دین|مدیون]] باشد و زمان پرداخت بدهی هم رسیده باشد اما به طلبکار یا ورثه او دسترسی نداشته باشد، راه بری شدن [[ذمه]] بدهکار، پرداخت بدهی به [[حاکم شرع]] است و با نبود حاکم، دین بر عهده بدهکار می‌ماند تا زمانی که به طلبکار یا قائم‌مقام او (مانند ورثه) بپردازد و در صورت ناامیدی از یافتن طلبکار یا ورثه او، بنا بر نظر مشهور، این مال حکم مجهول المالک را دارد و باید از طرف صاحبش [[صدقه]] داده شود.<ref>هاشمی شاهرودی، «دَین»، ج۳، ص۶۸۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۴۴.</ref>
* '''بدهی به طلبکار غایب''': اگر کسی بدهکار و [[دین|مدیون]] باشد و زمان پرداخت بدهی هم رسیده باشد اما به طلبکار یا ورثه او دسترسی نداشته باشد، راه بری شدن [[ذمه]] بدهکار، پرداخت بدهی به [[حاکم شرع]] است و با نبود حاکم، دین بر عهده بدهکار می‌ماند تا زمانی که به طلبکار یا قائم‌مقام او (مانند ورثه) بپردازد و در صورت ناامیدی از یافتن طلبکار یا ورثه او، بنا بر نظر مشهور، این مال حکم مجهول المالک را دارد و باید از طرف صاحبش [[صدقه]] داده شود.<ref>هاشمی شاهرودی، «دَین»، ج۳، ص۶۸۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۴۴.</ref>
* '''اموال بلا وارث''': اموال اشخاص بدون [[ارث|وارث]]، جزو اموال بلامالک است و طبق نصوص و [[ادله شرعیه]]، مانند اموال مجهول المالک محسوب می‌شود و در اختیار [[امام]] یا [[حاکم]] قرار می‌گیرد تا در جهت منافع عمومی هزینه شود.<ref>محقق داماد یزدی، وصیت: تحلیل فقهی و حقوقی، ۱۴۲۰ق، ص۱۲۳.</ref>
* '''اموال بلا وارث''': اموال اشخاص بدون [[ارث|وارث]]، جزو اموال بلامالک است و طبق نصوص و [[ادله شرعیه]]، مانند اموال مجهول المالک محسوب می‌شود و در اختیار [[امام]] یا [[حاکم]] قرار می‌گیرد تا در جهت منافع عمومی هزینه شود.<ref>محقق داماد یزدی، وصیت: تحلیل فقهی و حقوقی، ۱۴۲۰ق، ص۱۲۳.</ref>
* '''زمین‌های موات بالعرض''': به زمینی که با وجود سابقه آبادانی، اکنون آبادانی خود را از دست داده است و به حالت ناآباد برگشته است، موات بالعرض می‌گویند. یکی از موارد موات بالعرض، زمین‌هایی است که مالک آنها مجهول است. طبق نظر مشهور فقیهان، این زمین‌ها مشمول [[احیای موات]] و تملک می‌شوند اما در حکم مجهول المالک هستند و ابتدا باید درباره صاحبان و مالکان آنها تحقیق شود و پس از یأس از یافتن آنها، از حاکم شرع خریداری یا اجاره شود.<ref>محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۳؛ سیفی مازندرانى، دلیل تحریر الوسیلة – احیاء الموات و اللقطة، ۱۴۱۵ق، ص۱۷.</ref> و در صورت علم نداشتن به اِعراض مالکان نیز طبق احتیاط در حکم مجهول المالک است و تصرف در آن بدون اذن حاکم شرعی جایز نیست.<ref>نجفی، مصطفی الدین القیم، ۱۴۲۷ق، ص۲۰۴.</ref>
* '''زمین‌های موات بالعرض''': به زمینی که با وجود سابقه آبادانی، اکنون آبادانی خود را از دست داده است و به حالت ناآباد برگشته است، موات بالعرض می‌گویند. یکی از موارد موات بالعرض، زمین‌هایی است که مالک آنها مجهول است. طبق نظر مشهور فقیهان، این زمین‌ها مشمول [[احیای موات]] و تملک می‌شوند اما در حکم مجهول المالک هستند و ابتدا باید درباره صاحبان و مالکان آنها تحقیق شود و پس از یأس از یافتن آنها، از حاکم شرع خریداری یا اجاره شود.<ref>محقق داماد یزدی، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۴۳؛ سیفی مازندرانی، دلیل تحریر الوسیلة – احیاء الموات و اللقطة، ۱۴۱۵ق، ص۱۷.</ref> و در صورت علم نداشتن به اِعراض مالکان نیز طبق احتیاط در حکم مجهول المالک است و تصرف در آن بدون اذن حاکم شرعی جایز نیست.<ref>نجفی، مصطفی الدین القیم، ۱۴۲۷ق، ص۲۰۴.</ref>
* '''مالکیت دولت''': به نظر برخی از فقها یکی از مصادیق اموال مجهول المالک، اموالی است که تحت مالکیت دولت‌هاست<ref>نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۶-۹۹.</ref> که آثار شرعی متفاوتی در پی خواهد داشت.<ref>هاشمی شاهرودی، «اعتبار بانکی»، ج۱، ص۵۶۲.</ref> یکی از این موارد، عدم مالکیت بانک دولتی است که در این صورت، گرفتن پول از بانک‌های دولتی و هر گونه تصرف در آنها منوط به [[اذن]] [[حاکم شرع]] است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بانک»، ج۲، ص۵۹.</ref> مورد دیگر، جوایز بخت‌آزمایی شرکت‌های دولتی است که این جوایز حکم مجهول المالک را دارند و هر گونه تصرف در آن منوط به اذن حاکم شرع است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بخت‌آزمایی»، ج۲، ص۷۰.</ref>
* '''مالکیت دولت''': به نظر برخی از فقها یکی از مصادیق اموال مجهول المالک، اموالی است که تحت مالکیت دولت‌هاست<ref>نجفی، بحوث فقهیة معاصرة، ۱۴۲۷ق، ص۸۶-۹۹.</ref> که آثار شرعی متفاوتی در پی خواهد داشت.<ref>هاشمی شاهرودی، «اعتبار بانکی»، ج۱، ص۵۶۲.</ref> یکی از این موارد، عدم مالکیت بانک دولتی است که در این صورت، گرفتن پول از بانک‌های دولتی و هر گونه تصرف در آنها منوط به [[اذن]] [[حاکم شرع]] است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بانک»، ج۲، ص۵۹.</ref> مورد دیگر، جوایز بخت‌آزمایی شرکت‌های دولتی است که این جوایز حکم مجهول المالک را دارند و هر گونه تصرف در آن منوط به اذن حاکم شرع است.<ref>هاشمی شاهرودی، «بخت‌آزمایی»، ج۲، ص۷۰.</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|۲}}
* [[صدقه]]
* [[صدقه]]
* [[حاکم شرع]]
* [[حاکم شرع]]
خط ۳۴: خط ۳۴:
{{منابع}}
{{منابع}}
* قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران.
* قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران.
* امامی، سید حسن، حقوق مدنى‌، تهران، انتشارات اسلامیة‌، [بی‌تا].
* امامی، سید حسن، حقوق مدنی‌، تهران، انتشارات اسلامیة‌، [بی‌تا].
* انصاری دزفولی، مرتضی (شیخ انصاری)، كتاب المكاسب المحرمة و البیع و الخیارات، قم، كنگره جهانى بزرگداشت شیخ اعظم انصارى‌، ۱۴۱۵ق.
* انصاری دزفولی، مرتضی (شیخ انصاری)، کتاب المکاسب المحرمة و البیع و الخیارات، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری‌، ۱۴۱۵ق.
* حائری، سید کاظم، «لقطه و مجهول المالک(۱)»، در فصل‌نامه فقه اهل بیت(ع)، شماره ۵۶، زمستان ۱۳۸۷ش.
* حائری، سید کاظم، «لقطه و مجهول المالک(۱)»، در فصل‌نامه فقه اهل بیت(ع)، شماره ۵۶، زمستان ۱۳۸۷ش.
*حائری، سید کاظم، «لقطه و مجهول المالک(۲)»، در فصل‌نامه فقه اهل بیت(ع)، شماره ۵۷، بهار ۱۳۸۸ش.
*حائری، سید کاظم، «لقطه و مجهول المالک(۲)»، در فصل‌نامه فقه اهل بیت(ع)، شماره ۵۷، بهار ۱۳۸۸ش.
* حائری، سید کاظم، «لقطه و مجهول المالک(۳)»، در فصل‌نامه فقه اهل بیت(ع)، شماره ۵۸و۵۹، تابستان و پاییز ۱۳۸۸ش.
* حائری، سید کاظم، «لقطه و مجهول المالک(۳)»، در فصل‌نامه فقه اهل بیت(ع)، شماره ۵۸و۵۹، تابستان و پاییز ۱۳۸۸ش.
* حلی، حسن بن یوسف (علامه حلی)، تذكرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* حلی، حسن بن یوسف (علامه حلی)، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم، [بی‌تا].
* خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، قم، دارالعلم، [بی‌تا].
* سیفی مازندرانى، علی اكبر، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الأساسیة‌، قم، انتشارات اسلامى، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
* سیفی مازندرانی، علی اکبر، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الأساسیة‌، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۵ق.
* سیفی مازندرانى، على اكبر، دلیل تحریر الوسیلة - الوصیة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، [بی‌تا].
* سیفی مازندرانی، علی اکبر، دلیل تحریر الوسیلة - الوصیة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، [بی‌تا].
* سیفی مازندرانى، على اكبر، دلیل تحریر الوسیلة - الوصیة، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* سیفی مازندرانی، علی اکبر، دلیل تحریر الوسیلة - الوصیة، قم، انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* سیفی مازندرانى، على اكبر، دلیل تحریر الوسیلة - الوقف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
* سیفی مازندرانی، علی اکبر، دلیل تحریر الوسیلة - الوقف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
* سیفی مازندرانى، على اكبر، دلیل تحریر الوسیلة - فقه الربا، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
* سیفی مازندرانی، علی اکبر، دلیل تحریر الوسیلة - فقه الربا، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
* صدر، سید محمد، ما وراء الفقه‌، مصحح: جعفر هادى دجيلى‌، بیروت، دار الأضواء للطباعة و النشر و التوزيع‌، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
* صدر، سید محمد، ما وراء الفقه‌، مصحح: جعفر هادی دجیلی‌، بیروت،‌دار الأضواء للطباعة و النشر و التوزیع‌، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
* طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* گیلانی، ابوالقاسم ین محمدحسن (میرزای قمی)، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات‌، مصحح: مرتضی رضوی‌، تهران، مؤسسه كیهان‌، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* گیلانی، ابوالقاسم ین محمدحسن (میرزای قمی)، جامع الشتات فی أجوبة السؤالات‌، مصحح: مرتضی رضوی‌، تهران، مؤسسه کیهان‌، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* عاملى، زين الدين بن على‌ (شهيد ثانى)، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، المحشّٰى: سید محمد كلانتر، قم، كتاب‌فروشى داورى‌، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* عاملی، زین الدین بن علی‌ (شهید ثانی)، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، المحشّٰی: سید محمد کلانتر، قم، کتاب‌فروشی داوری‌، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* فاضل موحدی لنکرانی، محمد، جامع المسائل، قم، امیر قلم، ۱۴۲۵ق.
* فاضل موحدی لنکرانی، محمد، جامع المسائل، قم، امیر قلم، ۱۴۲۵ق.
* محقق داماد یزدی، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق.
* محقق داماد یزدی، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، ۱۴۰۶ق.
* محقق داماد یزدی، سید مصطفی، وصیت: تحلیل فقهی و حقوقی، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* محقق داماد یزدی، سید مصطفی، وصیت: تحلیل فقهی و حقوقی، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
* مرعشى نجفى، سيد شهاب الدين‌، السرقة على ضوء القرآن و السنة‌، مقرر: سید عادل علوی، قم، كتاب‌خانه آية الله مرعشى نجفی، ۱۴۲۴ق.‌
* مرعشی نجفی، سید شهاب الدین‌، السرقة علی ضوء القرآن و السنة‌، مقرر: سید عادل علوی، قم، کتاب‌خانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۲۴ق.‌
* نجفی، محمدحسن، جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام‌، مصحح: عباس قوچانى و على آخوندى‌، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام‌، مصحح: عباس قوچانی و علی آخوندی‌، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
* نجفی، بشیر، بحوث فقهیة معاصرة، نجف، دفتر آیت الله نجفی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
* نجفی، بشیر، بحوث فقهیة معاصرة، نجف، دفتر آیت الله نجفی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
* نجفی، بشیر، حسین، مصطفی الدین القیم، نجف، دفتر آیت الله نجفی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
* نجفی، بشیر، حسین، مصطفی الدین القیم، نجف، دفتر آیت الله نجفی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۱۷

ویرایش