پرش به محتوا

زبیر بن عوام: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ مارس ۲۰۱۹
منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع
imported>Baqer h
جز (اصلا جعبه اطلاعات)
imported>M.r.seifi
(منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۳۱: خط ۳۱:


==ازدواج با دختر ابوبکر==
==ازدواج با دختر ابوبکر==
زبیر با [[اسماء دختر ابوبکر]] ازدواج کرد.<ref>سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> این ازدواج را اولین ازدواج از طریق [[متعه]] دانسته‌اند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۴؛ طحاوی حنفی، شرح معانی الاثار، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۴.</ref> او پس از چندی اسماء را طلاق داد.<ref> نک: ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۵۳؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، ص۱۷۳؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ص۹ و نیز ص۱۶-۱۸.</ref> گفته‌اند عبدالله پدرش را مجبور به طلاق کرد.<ref> اسدالغابه، ج۶، ص۱۰.</ref> برخی نیز گفته‌اند زبیر وی را به شدت زد و وی به پسرش عبدالله پناه برد و تا آخر عمر پیش وی ماند.<ref> اسدالغابه، ج۶، ص۱۰.</ref>
زبیر با [[اسماء دختر ابوبکر]] ازدواج کرد.<ref>سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref> این ازدواج را اولین ازدواج از طریق [[متعه]] دانسته‌اند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۴؛ طحاوی حنفی، شرح معانی الاثار، ۱۳۹۹ق، ج۳، ص۲۴.</ref> او پس از چندی اسماء را طلاق داد.<ref>نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۲۵۳؛ ابن قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۱۷۳.</ref> گفته‌اند عبدالله پدرش را مجبور به طلاق کرد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۰.</ref> برخی نیز گفته‌اند زبیر وی را به شدت زد و وی به پسرش عبدالله پناه برد و تا آخر عمر پیش وی ماند.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۰.</ref>


==اسلام زبیر==
==اسلام زبیر==
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] نوشته‌اند، بعضی گفته‌اند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است<ref>مقدسی، البدءوالتاریخ، ج۵، ص۸۳.</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۱۰؛ ابن اثیر، أسدالغابة، ج۲، ص۹۸.</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با [[حضرت علی(ع)]] هم‌سن بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۵۱۱.</ref> که در این صورت نمی‌تواند در سن هشت‌سالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست می‌نماید.{{مدرک}}
منابع تاریخی، اسلام زبیر را بعد از مسلمان شدن [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] نوشته‌اند، بعضی گفته‌اند وی در آن هنگام ۸ ساله بوده است<ref>مقدسی، البدء والتاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۳.</ref> اما بعضی دیگر از مورخان وی را در آن هنگام نوجوانی ۱۵ ساله دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۱۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۹۸.</ref> در گزارشی عنوان شده که وی با [[حضرت علی(ع)]] هم‌سن بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۵۱۱.</ref> که در این صورت نمی‌تواند در سن هشت‌سالگی اسلام آورده باشد و به نظر همان ۱۵ سالگی درست می‌نماید.{{مدرک}}


زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام می‌دانند.<ref> طبقات، ابن سعد، ج۳، ص۷۵.</ref> از آنجا که نوه‌اش [[هشام بن عروة بن زبیر]]، اسلام آوردن وی را گزارش کرده است<ref>ابن ابی شیبه، ج۸، ص۴۵۰؛ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵.</ref> بدین سبب احتمال اینکه درباره زمان اسلام آوردن او اغراق شده باشد، وجود دارد.<ref> فلاح زاده، «جایگاه ونقش آل زبیر در تاریخ اسلام»، ص۱۲۳.</ref>
زبیر را پنجمین یا ششمین گرونده به اسلام می‌دانند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۵.</ref> از آنجا که نوه‌اش [[هشام بن عروة بن زبیر]]، اسلام آوردن وی را گزارش کرده است<ref>ابن ابی شیبه، المصنف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۴۵۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۵.</ref> بدین سبب احتمال اینکه درباره زمان اسلام آوردن او اغراق شده باشد، وجود دارد.<ref> فلاح زاده، «جایگاه ونقش آل زبیر در تاریخ اسلام»، ص۱۲۳.</ref>


==در زمان پیامبر==
==در زمان پیامبر==
:'''قبل از هجرت'''
:'''قبل از هجرت'''
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزء [[هجرت به حبشه|مهاجرین به حبشه]] به شمار آمده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۵.</ref> هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه در آنجا به سر می‌بردند شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویده‌اند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به [[مکه]] بازگشتند.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۱۵.</ref>
اخبار زیادی درباره زبیر قبل از [[هجرت]] وجود ندارد جز اینکه وی جزء [[هجرت به حبشه|مهاجرین به حبشه]] به شمار آمده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۱۵.</ref> هنگامی که زبیر و دیگر مهاجرین به حبشه در آنجا به سر می‌بردند شایع شد که [[قریش]] به [[اسلام]] گرویده‌اند، بدین جهت بعضی از مهاجرین از جمله زبیر به [[مکه]] بازگشتند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۱۵.</ref>


:'''پیمان برادری'''
:'''پیمان برادری'''
یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۵.</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سلمه بن سلامه بن وقش|سَلَمَة بن سَلامَة بن وَقش]] یاد شده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳.</ref>
یکی از اقداماتی که پیامبر(ص) پس از [[هجرت به مدینه]]، انجام داد برقراری [[عقد اخوت]] بین مسلمانان بود، در آن هنگام، بین زبیر و [[عبدالله بن مسعود]] پیمان برادری بسته شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۵.</ref> در روایتی دیگر، پیمان برادری میان زبیر و [[سلمه بن سلامه بن وقش|سَلَمَة بن سَلامَة بن وَقش]] یاد شده است.<ref> تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۲۳.</ref>


==حضور در غزوه‎ها==
==حضور در غزوه‎ها==
حضور زبیر در [[جنگ بدر]]،<ref>سمعانی، الأنساب، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۷.</ref> [[غزوه احد|احد]] و [[فتح مکه]] گزارش شده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۷۷.</ref>
حضور زبیر در [[جنگ بدر]]،<ref>سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۷.</ref> [[غزوه احد|احد]] و [[فتح مکه]] گزارش شده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۷.</ref>


==زبیر و خلفا==
==زبیر و خلفا==
خط ۵۳: خط ۵۳:
::{{عربی|یا مَعشَرَ بَنی عَبدِالمُطلّب، أ یفعَلُ هذا بِعَلی وَ اَنتُم أحیاء؟|ترجمه=ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟}}  
::{{عربی|یا مَعشَرَ بَنی عَبدِالمُطلّب، أ یفعَلُ هذا بِعَلی وَ اَنتُم أحیاء؟|ترجمه=ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟}}  


سپس شمشیر کشید و به آنان حمله کرد. [[خالد بن ولید]] از پشت سنگی به وی زد که منجر به افتادن شمشیرش شد. [[عمر بن خطاب|عمر]] شمشیر را برداشت و شکست.<ref> الاختصاص، ص۱۸۶؛ الامامه والسیاسه، ج ۱، ص۲۸.</ref>
سپس شمشیر کشید و به آنان حمله کرد. [[خالد بن ولید]] از پشت سنگی به وی زد که منجر به افتادن شمشیرش شد. [[عمر بن خطاب|عمر]] شمشیر را برداشت و شکست.<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۶؛ ابن قتیبه دینوری، الامامه والسیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۸.</ref>


زبیر داماد ابابکر یعنی همسر [[اسماء دختر ابوبکر|اسماء]] است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۸۱.</ref> وی اسماء را [[طلاق]] داده و گویند این طلاق با اصرار فرزندش عبدالله بوده است.<ref>الاصابه، ج۸، ص۱۳.</ref>
زبیر داماد ابابکر یعنی همسر [[اسماء دختر ابوبکر|اسماء]] است.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۷۸۱.</ref> وی اسماء را [[طلاق]] داده و گویند این طلاق با اصرار فرزندش عبدالله بوده است.{{مدرک}}


===بدگویی عمر از زبیر===
===بدگویی عمر از زبیر===
{{اعضای شورای شش نفره}}
{{اعضای شورای شش نفره}}
رابطه زبیر با خلافت در زمان خلیفه دوم نیز چندان خوب نبود. شبی عمر با ابن عباس در حال گشت زنی در مدینه بود، وقتی سخن از زبیر به میان می‌آید وی گفت «وی مردی کم حوصله و رنگ به رنگ، در زمان رضایت، همچون [[ایمان|مؤمن]] و به هنگام خشم، همچون [[کفر|کافر]] است، روزی انسان و روزی [[شیطان]] و اگر به [[خلافت]] برسد چه بسا که روز خود را به چانه زدن درباره یک مد جو صرف کند».<ref> یعقوبی، ج۲، ص۱۵۸.</ref>
رابطه زبیر با خلافت در زمان خلیفه دوم نیز چندان خوب نبود. شبی عمر با ابن عباس در حال گشت زنی در مدینه بود، وقتی سخن از زبیر به میان می‌آید وی گفت «وی مردی کم حوصله و رنگ به رنگ، در زمان رضایت، همچون [[ایمان|مؤمن]] و به هنگام خشم، همچون [[کفر|کافر]] است، روزی انسان و روزی [[شیطان]] و اگر به [[خلافت]] برسد چه بسا که روز خود را به چانه زدن درباره یک مد جو صرف کند».<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref>


===مشارکت در قتل عثمان===
===مشارکت در قتل عثمان===
زبیر، در [[شورای شش نفره]] به عثمان رأی نداد و این حاکی از عدم همراهی وی با عثمان است. عثمان برای راضی نگه داشتن وی ۶۰۰/۰۰۰ درهم به وی داد<ref> ابن سعد، طبقات کبری، ج ۳ص۷۹ .</ref> ولی طولی نکشید که مردم را به کشتن عثمان تحریک نمود.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه ج۱، ص۴۷؛ بلاذری، انساب الاشراف ج ۳، ص۵۶.</ref>
زبیر، در [[شورای شش نفره]] به عثمان رأی نداد و این حاکی از عدم همراهی وی با عثمان است. عثمان برای راضی نگه داشتن وی ۶۰۰/۰۰۰ درهم به وی داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۹.</ref> ولی طولی نکشید که مردم را به کشتن عثمان تحریک نمود.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۵۶.</ref>


==زبیر و خلافت حضرت علی(ع)==
==زبیر و خلافت حضرت علی(ع)==
زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی رای داد.
زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود و رابطه وی با امام داری فراز و نشیب‌های زیادی است. وی از مدافعان حضرت علی(ع) در سقیفه بود، همچنین او از شهود وصیت [[حضرت زهرا(س)]] بوده<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۲۴۴.</ref> و در هنگام دفن حضرت زهرا حضور داشت<ref>فتال النیشابوری، روضة الواعظین، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۴۹.</ref> و در [[شورای شش نفره]] به حضرت علی رای داد.


پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> الجمل، مفید، ص۱۳۰ .</ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۷.</ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref> تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.{{مدرک}}
پس از قتل عثمان، جمعیت زیادی که طلحه و زبیر نیز در میان آنان بودند، به خانه حضرت علی(ع) هجوم برده و گفتند ما آمده‌ایم تا با شما به خلافت [[بیعت]] کنیم. پس از اصرار زیاد، حضرت علی(ع) پذیرفت.<ref> مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۰.</ref> زبیر در این واقعه به همراهی طلحه، بیعت [[مهاجران]] را تضمین کرد<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۶۷.</ref> اما دیری نپایید که از نظر خود برگشت و به مخالفت با خلافت حضرت علی برخاست.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۱۶۹.</ref> زبیر به همراه طلحه وقتی شنید [[عایشه]] نیز در مکه نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) به خلافت ناخشنود است، به بهانه [[عمره]] از [[مدینه]] بیرون آمدند.{{مدرک}}


امام علی(ع) هنگام خروج آنان فرمود: ایشان برای زیارت [[خانه خدا]] نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref> شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲.</ref>
امام علی(ع) هنگام خروج آنان فرمود: ایشان برای زیارت [[خانه خدا]] نمی‌روند، بلکه به قصد مکر و حیله و خیانت مسافرت می‌کنند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۳۲.</ref>


زبیر، عایشه را نیز با خود همراه کرد و به قصد خروج علیه حضرت علی(ع) با تشکیل سپاهی عظیمی عازم [[بصره]] شد. آنان پس از مصادره اموال یمنیان که توسط [[یعلی بن منبه]] برای حضرت علی(ع) فرستاده می‌شد، به طور رسمی و علنی مخالفت خود را اظهار نمودند.<ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۳.</ref>
زبیر، عایشه را نیز با خود همراه کرد و به قصد خروج علیه حضرت علی(ع) با تشکیل سپاهی عظیمی عازم [[بصره]] شد. آنان پس از مصادره اموال یمنیان که توسط [[یعلی بن منبه]] برای حضرت علی(ع) فرستاده می‌شد، به طور رسمی و علنی مخالفت خود را اظهار نمودند.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۳.</ref>


===نقش زبیر در جنگ جمل===
===نقش زبیر در جنگ جمل===
زبیر را می‌توان یکی از سه ضلع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در [[سال ۳۶ هجری قمری]] با همکاری [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به [[بصره]] کشاند. آنان وارد بصره شده و [[عثمان بن حنیف]] استاندار حضرت علی(ع) را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب،،ج۱، ص۳۶۶- ۳۶۹؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۱، ص۲۵۱.</ref> حضرت علی(ع) با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی جنگ به نفع حضرت علی(ع) تمام شد.{{مدرک}}
زبیر را می‌توان یکی از سه ضلع مثلث [[جنگ جمل]] دانست. وی در [[سال ۳۶ هجری قمری]] با همکاری [[طلحه بن عبیدالله|طلحه]]، عایشه را نیز با خود همراه کرده و به [[بصره]] کشاند. آنان وارد بصره شده و [[عثمان بن حنیف]] استاندار حضرت علی(ع) را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۶-۳۶۹؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> حضرت علی(ع) با سپاه، خود را به حوالی بصره رساند و پس از کش و قوس‌هایی جنگ به نفع حضرت علی(ع) تمام شد.{{مدرک}}


:'''ملاقات زبیر و علی(ع) در صف نبرد'''
:'''ملاقات زبیر و علی(ع) در صف نبرد'''
پس از رویارویی دو لشکر، حضرت علی(ع) زبیر را فرا خواند، ملاقات آن دو بین صفوف دو لشکر صورت گرفت. امام سفارش پیامبر نسبت به خود را به زبیر یادآوری کرد.{{مدرک}}
پس از رویارویی دو لشکر، حضرت علی(ع) زبیر را فرا خواند، ملاقات آن دو بین صفوف دو لشکر صورت گرفت. امام سفارش پیامبر نسبت به خود را به زبیر یادآوری کرد.{{مدرک}}


سفارش این بود که: پیامبر(ص) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!<ref> تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۸، ص۴۰۹؛ بحار، ج۱۸، ص۱۲۳.</ref>
سفارش این بود که: پیامبر(ص) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟!<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۴۰۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۱۲۳.</ref>


زبیر پس از یادآوری این مطلب از اردوگاه کناره‌گیری کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج ۹، ص۴۳۰.</ref>
زبیر پس از یادآوری این مطلب از اردوگاه کناره‌گیری کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۴۳۰.</ref>


==کشته شدن زبیر==
==کشته شدن زبیر==
پس از کناره‌گیری زبیر، [[عمرو بن جرموز|عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام [[وادی السباع|وادی السِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref> طبری، تاریخ، ج۴، ص۵۱۱.</ref> وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم به او بده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۵۴ .</ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۸، ص۴۲۱.</ref>
پس از کناره‌گیری زبیر، [[عمرو بن جرموز|عَمرو بن جُرموز]]، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام [[وادی السباع|وادی السِّباع]] او را غافلگیرانه کشت.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۴، ص۵۱۱.</ref> وی سپس نزد حضرت علی رفت و به دربان گفت، برای قاتل زبیر اجازه ورود بگیر. حضرت فرمود: اجازه بده وارد شود و مژده آتش جهنم به او بده.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> پیامبر(ص) نیز درباره قاتل زبیر فرموده بود: جایگاه قاتل زبیر آتش است.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۴۲۱.</ref>


امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود.<ref>ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص۷۸.</ref>
امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۷۸.</ref>


==توبه زبیر==
==توبه زبیر==
شاید از [[حدیث]] [[پیامبر(ص)]] و سخن [[حضرت علی(ع)]] نسبت به قاتل زبیر چنین تصور شود که زبیر [[توبه]] کرده است. [[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی]] توبه زبیر را نمی‌پذیرد و می‌گوید: توبه زبیر در صورتی درست بود که از امام زمان خویش پیروی می‌کرد و به علاوه خود را در خدمت او قرار می‌داد که البته پس از گفتگو با حضرت علی(ع) چنین نکرد و نمی‌توان گفت سخن [[حضرت علی(ع)|حضرت امیر(ع]]) (و قبل از آن سخن رسول خدا(ص) مبنی بر بشارت دادن آتش به قاتل او نشانه قبولی توبه زبیر است، چرا که شاید بدین علت چنین بشارت داده شده که قاتل، بدون امر شرعی و اذن امام او را کشته است، خصوصا که قاتل بعدها جزء [[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]] شد.<ref>عسکری وادقانی، صحابه پیامبراعظم، ج۵، ص۱۳۷.</ref>
شاید از [[حدیث]] [[پیامبر(ص)]] و سخن [[حضرت علی(ع)]] نسبت به قاتل زبیر چنین تصور شود که زبیر [[توبه]] کرده است. [[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی]] توبه زبیر را نمی‌پذیرد و می‌گوید: توبه زبیر در صورتی درست بود که از امام زمان خویش پیروی می‌کرد و به علاوه خود را در خدمت او قرار می‌داد که البته پس از گفتگو با حضرت علی(ع) چنین نکرد و نمی‌توان گفت سخن [[حضرت علی(ع)|حضرت امیر(ع]]) (و قبل از آن سخن رسول خدا(ص) مبنی بر بشارت دادن آتش به قاتل او نشانه قبولی توبه زبیر است، چرا که شاید بدین علت چنین بشارت داده شده که قاتل، بدون امر شرعی و اذن امام او را کشته است، خصوصا که قاتل بعدها جزء [[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]] شد.<ref>عسکری وادقانی، دایرة المعارف صحابه پیامبراعظم، ۱۳۹۱ش، ج۵، ص۱۳۷.</ref>


[[پرونده:بنای قبر زبیر بن عوام.jpeg|بندانگشتی|تصویری از بنای قبر زبیر بن عوام]]
[[پرونده:بنای قبر زبیر بن عوام.jpeg|بندانگشتی|تصویری از بنای قبر زبیر بن عوام]]
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


==دارایی==
==دارایی==
زبیر در دوران خلفای سه گانه دارایی زیادی جمع‌آوری کرد. گفته‌اند وی پس از خود یازده خانه در [[مدینه]]، دو خانه در [[بصره]]، یک خانه در [[کوفه]] و یک خانه در [[مصر]] به ارث گذاشت.<ref>صحیح بخاری، ج۴؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج ۸، ص۷۱۷.</ref> نیز دارایی وی را پس از مرگش، هزار دینار، هزار اسب، هزار کنیز و غلام ذکر کرده‌اند.<ref>المسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۳۳.</ref>
زبیر در دوران خلفای سه گانه دارایی زیادی جمع‌آوری کرد. گفته‌اند وی پس از خود یازده خانه در [[مدینه]]، دو خانه در [[بصره]]، یک خانه در [[کوفه]] و یک خانه در [[مصر]] به ارث گذاشت.<ref>صحیح بخاری، ج۴؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۷۱۷.</ref> نیز دارایی وی را پس از مرگش، هزار دینار، هزار اسب، هزار کنیز و غلام ذکر کرده‌اند.<ref>المسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۳۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
* ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیت الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
* ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیت الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
* ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، المصنف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
* ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، المصنف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
* ابن اثیر الجزری، علی بن محمد،أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۹/۱۹۸۹ق.
* ابن اثیر الجزری، علی بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۹/۱۹۸۹ق.
* ابن الجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۲ق.
* ابن الجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۲ق.
* ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دار الفکر، ط الثانیة، ۱۴۰۸/۱۹۸۸ق.
* ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون (دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸/۱۹۸۸ق.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، درالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، درالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
* ابن عساکر، علی بن الحسن، تاریخ مدینة دمشق،‌ دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ق.
* ابن عساکر، علی بن الحسن، تاریخ مدینة دمشق،‌ بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،‌دار الجیل، ط الأولی، ۱۴۱۲/۱۹۹۲ق.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲/۱۹۹۲ق.
* ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید،‌ بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق.
* ابن عبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید،‌ بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق.
* ابن قتیبه الدینوری، عبد الله بن مسلم،الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ۱۴۱۰/۱۹۹۰ق.
* ابن قتیبه دینوری، عبد الله بن مسلم، الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰/۱۹۹۰ق.
* ابن قتیبه الدینوری، عبد الله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ط الثانیة، ۱۹۹۲.
* ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
* بلاذری، أحمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت،‌دار الفکر، ط الأولی، ۱۴۱۷/۱۹۹۶ق.
* بلاذری، أحمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷/۱۹۹۶ق.
* سمعانی، عبد الکریم بن محمد،الأنساب، تحقیق عبد الرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولی، ۱۳۸۲/۱۹۶۲ق.
* سمعانی، عبد الکریم بن محمد،الأنساب، تحقیق عبد الرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ، ۱۳۸۲/۱۹۶۲ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،‌دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷/۱۹۶۷ق.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،‌ دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷/۱۹۶۷ق.
* طحاوی حنفی، أحمد بن محمد، شرح معانی الآثار، تحقیق محمد زهری النجار، ناشر‌ دار الکتب العلمیة، بیروت، الطبعةالأولی، ۱۳۹۹ق.
* طحاوی حنفی، أحمد بن محمد، شرح معانی الآثار، تحقیق محمد زهری النجار، ناشر‌ دار الکتب العلمیة، بیروت، الطبعةالأولی، ۱۳۹۹ق.
* العسکری،ابو هلال،الأوائل،‌دار البشیر، طنطا، ۱۴۰۸ق.
* العسکری،ابو هلال،الأوائل،‌دار البشیر، طنطا، ۱۴۰۸ق.
* عسکری وادقانی، عبدالرضا، دایره المعارف صحابه پیامبراعظم، به اشراف محمدهادی یوسفی غروی، قم، انتشارات پژوهشکده باقرالعلوم، بهار۱۳۹۱.
* عسکری وادقانی، عبدالرضا، دایرة المعارف صحابه پیامبراعظم، به اشراف محمدهادی یوسفی غروی، قم، انتشارات پژوهشکده باقرالعلوم، بهار۱۳۹۱.
* فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، دلیل ما، ۱۴۲۳ق.
* فتال نیشابوری، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، دلیل ما، ۱۴۲۳ق.
* فلاح زاده، احمد، جایگاه ونقش آل زبیر در تاریخ اسلام، فصلنامه تاریخ اسلام، سال یازدهم، شماره سوم و چهارم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹، مسلسل ۴۴-۴۳.
* فلاح زاده، احمد، جایگاه ونقش آل زبیر در تاریخ اسلام، فصلنامه تاریخ اسلام، سال یازدهم، شماره سوم و چهارم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹، مسلسل ۴۴-۴۳.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار،‌ دار إحیاء التراث العربی، بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار،‌ بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، الموتمرالعالمی لالفیه الشیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، الموتمرالعالمی لالفیه الشیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الجمل، قم، مکتبة الداوری، بی تا.
* مفید، محمد بن محمد، الجمل، قم، مکتبة الداوری، بی تا.
* مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، قم، الموتمرالعالمی لالفیه الشیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، قم، الموتمرالعالمی لالفیه الشیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
* مقدسی، مطهر بن طاهر،البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی تا.
* مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
* مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب ومعادن الجوهر، قم،‌ دار الهجرة، الطبعة الثانیة، ۱۹۸۴م.
* مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب ومعادن الجوهر، قم،‌ دار الهجرة، الطبعة الثانیة، ۱۹۸۴م.
* یعقوبی، احمد بن ابی اسحاق، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
{{پایان}}
{{پایان}}


کاربر ناشناس