کاربر ناشناس
لیلة المبیت: تفاوت میان نسخهها
منبع یابی، اصلاح متن، اصلاح پاورقی و منابع
imported>S.J.Mosavi جز (لینک بین زبان) |
imported>M.r.seifi (منبع یابی، اصلاح متن، اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==نقشه قتل پیامبر (ص)== | ==نقشه قتل پیامبر (ص)== | ||
با بالا گرفتن دعوت [[پیامبر(ص)]] به اسلام، کفار [[قریش]] پس از مرگ [[ابوطالب]] به آزار و اذیت [[مسلمانان]] دامن زده و آنان را به دست کشیدن از [[اسلام]] مجبور میکردند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از [[بیعت عقبه|پیمانی]] که با اهل [[یثرب]] بست، دستور داد تا مسلمانان به آن دیار [[هجرت]] کنند. آنان در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم [[قریش]] رهسپار یثرب شدند.<ref>ابن | با بالا گرفتن دعوت [[پیامبر(ص)]] به اسلام، کفار [[قریش]] پس از مرگ [[ابوطالب]] به آزار و اذیت [[مسلمانان]] دامن زده و آنان را به دست کشیدن از [[اسلام]] مجبور میکردند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از [[بیعت عقبه|پیمانی]] که با اهل [[یثرب]] بست، دستور داد تا مسلمانان به آن دیار [[هجرت]] کنند. آنان در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم [[قریش]] رهسپار یثرب شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، قاهره، ج۱، ص۴۸۰.</ref> کفار قریش در آخرین چارهاندیشی علیه دعوت پیامبر(ص)، تصمیم به قتل وی گرفتند. | ||
جمعی از [[قریش]] در [[دار الندوه]] جمع شدند تا درباره نوع برخورد با [[پیامبر(ص)]] تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته [[ابوجهل]]، تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشد و [[بنیهاشم]] که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار مجبور میشدند به گرفتن [[دیه]] رضایت دهند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، | جمعی از [[قریش]] در [[دار الندوه]] جمع شدند تا درباره نوع برخورد با [[پیامبر(ص)]] تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته [[ابوجهل]]، تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشد و [[بنیهاشم]] که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار مجبور میشدند به گرفتن [[دیه]] رضایت دهند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۵.</ref> ابناثیر در کتاب [[الکامل فی التاریخ]] گفته است، [[شیطان]] به شکل پیرمردی در این جلسه حاضر شد و مشرکان را راهنمایی کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۹۴.</ref> | ||
==نزول آیه و آگاهی پیامبر(ص)== | ==نزول آیه و آگاهی پیامبر(ص)== | ||
به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر (ص)، [[جبرئیل]] بر پیامبر (ص) نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند برای هجرت را ابلاغ کرد. در [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] آمده است: | به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر (ص)، [[جبرئیل]] بر پیامبر (ص) نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند برای هجرت را ابلاغ کرد. در [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] آمده است: | ||
:::و [ياد كن] هنگامى را كه كافران | :::و [ياد كن] هنگامى را كه كافران درباره تو نيرنگ مىكردند تا تو را به بند كشند يا بكشند يا [از مكه] بیرون كنند، و نيرنگ مىزدند، و خدا تدبير مىكرد، و خدا بهترين تدبيركنندگان است. | ||
بنابراین پیامبر (ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف [[یثرب]] ترک کند.<ref>حلبی، | بنابراین پیامبر (ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف [[یثرب]] ترک کند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | ||
==ماجرای لیلة المبیت== | ==ماجرای لیلة المبیت== | ||
در شب اول ماه [[ربیع الاول]] پیامبر (ص) برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به [[امام علی(ع)|علی(ع)]] فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی تا من به [[غار ثور]] بروم؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر (ص) فرمود: «آری.» علی (ع) تبسمی کرد و [[سجده شکر|سجدۀ شکر]] به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد...»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱۹، ص۶۰</ref> سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.<ref>طوسی، امالی، ص۴۶۶</ref> | در شب اول ماه [[ربیع الاول]] پیامبر (ص) برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به [[امام علی(ع)|علی(ع)]] فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی تا من به [[غار ثور]] بروم؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر (ص) فرمود: «آری.» علی (ع) تبسمی کرد و [[سجده شکر|سجدۀ شکر]] به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد...»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۰.</ref> سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.<ref>طوسی، امالی، ص۴۶۶</ref> | ||
وقتی علی(ع) در بستر پیامبر (ص) خوابیده بود، [[جبرئیل]] در بالای سر او و [[میکائیل]] پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند [[ابو طالب]]! که خدا در برابر [[فرشتگان]] به تو مباهات میکند.»<ref>صدوق، امالی، ص ۴۶۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۵، ص۱۷۴؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۲۳</ref> | وقتی علی(ع) در بستر پیامبر (ص) خوابیده بود، [[جبرئیل]] در بالای سر او و [[میکائیل]] پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند [[ابو طالب]]! که خدا در برابر [[فرشتگان]] به تو مباهات میکند.»<ref>صدوق، امالی، ص ۴۶۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۵، ص۱۷۴؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۲۳</ref> | ||
مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر (ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، | مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر (ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | ||
علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید، آنان با سنگ به علی (ع) که در بستر خوابیده بود زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.<ref>طوسی، امالی، ص۲۹۸</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.» | علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید، آنان با سنگ به علی (ع) که در بستر خوابیده بود زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.<ref>طوسی، امالی، ص۲۹۸</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.» | ||
در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده، سپس آزادش کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱۹، ص۹۲</ref> آنها در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، ارشاد، ص۳۰</ref> | در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده، سپس آزادش کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۹۲.</ref> آنها در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، ارشاد، ص۳۰</ref> | ||
در نقل دیگری آمده است که علی(ع) وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیدهاند و به سوی وی میآیند، با ترفندی شمشیر [[خالد بن ولید]] را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد (ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان به جست و جوی رسول الله صلّی اللّه علیه و آله پرداختند.<ref>امالی شیخ طوسی، ص۴۶۶- ۴۶۷، حدیث ۳۵ و از او در بحار الانوار، ج۱۹، ص۵۸-۶۳ و حلیة الابرار، ص۸۳-۹۰.</ref> | در نقل دیگری آمده است که علی(ع) وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیدهاند و به سوی وی میآیند، با ترفندی شمشیر [[خالد بن ولید]] را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد (ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان به جست و جوی رسول الله صلّی اللّه علیه و آله پرداختند.<ref>امالی شیخ طوسی، ص۴۶۶- ۴۶۷، حدیث ۳۵ و از او در بحار الانوار، ج۱۹، ص۵۸-۶۳ و حلیة الابرار، ص۸۳-۹۰.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* قرآن کریم. | * قرآن کریم. | ||
* ابن اثیر، | * ابن اثیر، علی بن أبیالکرم، الکامل فی التاریخ، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دار الکتب العربی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* ابن هشام، | * ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة محمدعلی صبیح، بیتا. | ||
* ابو عبدالله شیبانی، ''فضائل الصحابة''، تحقیق وصی الله محمد عباس، مؤسسة الرسالة، بیروت. | * ابو عبدالله شیبانی، ''فضائل الصحابة''، تحقیق وصی الله محمد عباس، مؤسسة الرسالة، بیروت. | ||
* حاکم حسکانی، ''شواهد التنزیل''، تحقیق محمدباقر محمودی، وزارت ارشاد، تهران. | * حاکم حسکانی، ''شواهد التنزیل''، تحقیق محمدباقر محمودی، وزارت ارشاد، تهران. | ||
* حاکم نیشابوری، ''المستدرک علی الصحیحین''، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا،دار الکتب العلمیة، بیروت. | * حاکم نیشابوری، ''المستدرک علی الصحیحین''، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا،دار الکتب العلمیة، بیروت. | ||
* حلبی، | * حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفة، بیتا. | ||
* زرکشی، ''البرهان''، تحقیق محمد ابراهیم،دار احیاءالکتب العربیه. | * زرکشی، ''البرهان''، تحقیق محمد ابراهیم،دار احیاءالکتب العربیه. | ||
* سبحانی، ''فروغ ابدیت''، مؤسسه بوستان کتاب، قم. | * سبحانی، ''فروغ ابدیت''، مؤسسه بوستان کتاب، قم. | ||
* صدوق، ''امالی''، مؤسسه بعثة، قم. | * صدوق، ''امالی''، مؤسسه بعثة، قم. | ||
* طباطبایی، ''المیزان''، جامعه مدرسین، قم. | * طباطبایی، ''المیزان''، جامعه مدرسین، قم. | ||
* طبرسی، | * طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدي، قم، مؤسسة آل البیت لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* طوسی، ''امالی''، دارالثقافه للطباعه، قم. | * طوسی، ''امالی''، دارالثقافه للطباعه، قم. | ||
* عیاشی، ''تفسیر العیاشی''، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، مکتبه علمیه الاسلامیه، تهران. | * عیاشی، ''تفسیر العیاشی''، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، مکتبه علمیه الاسلامیه، تهران. | ||
* فخر رازی، ''مفاتیح الغیب''، چاپ عثمانیه. | * فخر رازی، ''مفاتیح الغیب''، چاپ عثمانیه. | ||
* مجلسی، | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
* مفید، ''ارشاد''، مؤسسه اعلمی، بیروت. | * مفید، ''ارشاد''، مؤسسه اعلمی، بیروت. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |