پرش به محتوا

سید محمدهاشم خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:
او در [[خوانسار]] نزد [[محمد باقر خوانساری]]، در [[اصفهان]] نزد [[صدر الدین عاملی]] و در [[نجف]] نزد [[شیخ مرتضی انصاری]] شاگردی کرد. و از شاگردان او می توان به [[ابو تراب خوانساری]] و [[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] اشاره کرد.
او در [[خوانسار]] نزد [[محمد باقر خوانساری]]، در [[اصفهان]] نزد [[صدر الدین عاملی]] و در [[نجف]] نزد [[شیخ مرتضی انصاری]] شاگردی کرد. و از شاگردان او می توان به [[ابو تراب خوانساری]] و [[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] اشاره کرد.


او آثار بسیاری در [[فقه]] [[حدیث]] [[اصول فقه|اصول]] [[کلام]] [[رجال]] و [[فلسفه]] نگاشت و [[مبانی الاصول]] مهمترین اثر اصولی او به شمار می آید. وی سرانجام در ۱۳۳۸ق، در نجف درگذشت، در [[وادی السلام]] به خاک سپرده شد.
او آثار بسیاری در [[فقه]] ، [[حدیث]] ، [[اصول فقه|اصول]] ، [[کلام]] ، [[رجال]] و [[فلسفه]] نگاشت و [[مبانی الاصول]] مهمترین اثر اصولی او به شمار می آید. وی سرانجام در ۱۳۳۸ق، در نجف درگذشت، در [[وادی السلام]] به خاک سپرده شد.


==ولادت و درگذشت==
==ولادت و درگذشت==
خط ۶۳: خط ۶۳:
و در رثای او قصیده هایی سرودند. <ref>بخشی، ص۱۸۷-۱۸۹؛ روضاتی، ص۱۱۷-۱۱۸</ref>
و در رثای او قصیده هایی سرودند. <ref>بخشی، ص۱۸۷-۱۸۹؛ روضاتی، ص۱۱۷-۱۱۸</ref>
==تحصیلات==
==تحصیلات==
درس‌های مقدماتی را در زادگاهش از پدرش، [[زین العابدین خوانساری]] و برادرش [[محمد باقر خوانساری|محمد باقر]] فراگرفت.
درس‌های مقدماتی را در زادگاه از پدرش، [[زین العابدین خوانساری]] و برادرش [[محمد باقر خوانساری|محمد باقر]] فراگرفت.
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر (د ۱۲۴۰) ، همراه پدر و خانواده‌اش به [[اصفهان]] مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص۱۹۱؛ روضاتی، ص۱۱۳؛ابن الرضا، ج۲، ص۵۸۱-۵۸۳ </ref>
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر (د ۱۲۴۰ق) ، همراه پدر و خانواده‌اش به [[اصفهان]] مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص۱۹۱؛ روضاتی، ص۱۱۳؛ابن الرضا، ج۲، ص۵۸۱-۵۸۳ </ref>


میرزا هاشم تحصیل [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در اصفهان آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د۱۲۶۴)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.<ref>المقالات اللطیفة، ص۳۱۲-۳۱۳</ref>
میرزا هاشم تحصیل [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در اصفهان آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د۱۲۶۴)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.<ref>المقالات اللطیفة، ص۳۱۲-۳۱۳</ref>


صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص۳۱۳</ref>
صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص۳۱۳</ref>
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د ۱۲۷۳) شرکت کرد و در ۱۲۶۱ از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص۳۱۳</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حل العسیر فی حل العصیر|حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است.<ref>خوانساری، ص۷۸</ref>
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د ۱۲۷۳ق) شرکت کرد و در ۱۲۶۱ از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص۳۱۳</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حل العسیر فی حل العصیر|حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است.<ref>خوانساری، ص۷۸</ref>


خوانساری پس از سال‌ها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د ۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می‌کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref>
خوانساری پس از سال‌ها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د ۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می‌کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref>
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


[[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم [[تهران]] از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref>
[[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم [[تهران]] از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref>
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در [[تهران]] ملاقات کرده و او را ستوده است.<ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref>
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در [[تهران]] ملاقات کرده و او را ستوده است.<ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref>


==آثار==
==آثار==
خوانساری آثار بسیاری در [[فقه]] [[حدیث]] [[اصول فقه|اصول]] [[کلام]] [[رجال]] و [[فلسفه]] دارد،از جمله:
خوانساری آثار بسیاری در [[فقه]] ، [[حدیث]] ، [[اصول فقه|اصول]] ، [[کلام]] ، [[رجال]] و [[فلسفه]] دارد، از جمله:
*'''رسالۀ الذّبیحیه'''، نخستین اثر فقهی او و دربارۀ حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش، صدر الدین عاملی تألیف کرد.<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref>
*'''رسالة الذّبیحیه'''، نخستین اثر فقهی او و دربارۀ حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش، صدر الدین عاملی تألیف کرد.<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref>
*'''احکام الایمان'''، رسالۀ عملیۀ او و به فارسی است که دربارۀ عبادات تا آخر [[رزوه]] و به درخواست ناصر الدین شاه نوشت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref>
*'''احکام الایمان'''، رسالۀ عملیۀ او و به فارسی است که دربارۀ عبادات تا آخر [[روزه]] و به درخواست ناصر الدین شاه نوشت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref>
*وی رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعه‌ای با عنوان شش رساله چاپ شد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> در این مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام '''اصول الدین'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی '''صیغ العقود'''، و '''صوم''' و '''مناسک [[حج]]''' نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref>
*وی رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعه‌ای با عنوان شش رساله چاپ شد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> در این مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام '''اصول الدین'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی '''صِیَغ العُقود'''، و '''صوم''' و '''مناسک [[حج]]''' نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref>
*حاشیه بر [[ریاض المسائل]]
*حاشیه بر [[ریاض المسائل]]
*شرح [[الدرة النجفیة]] [[محمد مهدی بحرالعلوم]] (د۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref>
*شرح [[الدرة النجفیة]] [[محمد مهدی بحرالعلوم]] (د۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref>
*خوانساری در جوانی برخی ابواب اصول فقه مانند اصل [[برائت]]، [[استصحاب]]، [[اجماع]] منقول و [[شهرت]] را به نظم در آورده که به نام منظومة لطیفة فی تحقیق المطالب الاصولیة منتشر شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref>
*خوانساری در جوانی برخی ابواب اصول فقه مانند اصل [[برائت]]، [[استصحاب]]، [[اجماع]] منقول و [[شهرت]] را به نظم در آورده که به نام ''منظومة لطیفة فی تحقیق المطالب الاصولیة'' منتشر شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref>
*'''الاستصحاب'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref>
*'''الاستصحاب'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref>
*حاشیه بر معالم الدین [[حسین بن زین الدین]]
*حاشیه بر معالم الدین [[حسین بن زین الدین]]
*شرح [[زبدة الاصول|زبدة الاصول (کتاب)]] [[شیخ بهائی]].<ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref>
*شرح [[زبدة الاصول|زبدة الاصول (کتاب)]] [[شیخ بهائی]].<ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref>
*'''[[مبانی الاصول]]'''، مهمترین کتاب اصولی او است، به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد.<ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref>
*'''[[مبانی الاصول]]'''، مهمترین کتاب اصولی او است، به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد.<ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref>
*'''[[اصول آل الرسول]]''' در آن مجموعه‌ای از احادیث [[امامان علیهم السلام]] را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است. [[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد.<ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref>
*'''[[اصول آل الرسول]]''' در آن مجموعه‌ای از احادیث [[امامان]] علیهم السلام را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است. [[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد.<ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref>
*از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رساله‌ای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref> میرزا هاشم در این رساله صحت انتساب را به امام رضا (ع) نپذیرفته است.<ref> ص۳-۴، ۹</ref> <ref>ص ۳۷</ref>
*از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رساله‌ای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref> میرزا هاشم در این رساله صحت انتساب را به امام رضا (ع) نپذیرفته است.<ref> ص۳-۴، ۹</ref> <ref>ص ۳۷</ref>
*اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابوبصیر|ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است.<ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref>
*اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابوبصیر|ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است.<ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref>
*'''[[مجمع الفوائد و مخزن الفرائد]]'''تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب [[مبانی الاصول]] و برخی رساله‌های یاد شده، در این مجموعه و در تهران ۱۳۱۷ چاپ سنگی شده است.
*'''[[مجمع الفوائد و مخزن الفرائد]]'''تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب [[مبانی الاصول]] و برخی رساله‌های یاد شده، در این مجموعه و در تهران ۱۳۱۷ق چاپ سنگی شده است.
*[[حل العسیر فی حل العصیر|حلّ العسیر فی حلّ العصیر]]
*حلّ العسیر فی حلّ العصیر
*مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی، کلامی، حدیثی و رجالی است.
*مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی، کلامی، حدیثی و رجالی است.
*'''اربعون حدیثاً'''، دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref>
*'''اربعون حدیثاً'''، دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ [[آیت الله گلپایگانی]] در [[قم]] وجود دارد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref>
*'''شرح مشیخة الفقیه'''
*'''شرح مشیخة الفقیه'''
*اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]]
*اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]]
*دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحة که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref>
*دو اثر رجالی ''الفوائد الرجالیة'' و ''الفلاحة'' که دومی خلاصۀ دو کتاب ''نفائس الفنون'' و ''ازهار الجنان'' است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref>
*'''[[میزان الانساب]]'''، خوانساری در ۱۲۹۹ آن را در شرح حال امامزاده‌های معتبر در اصفهان نگاشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref> و در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی [[احمد روضاتی]] به چاپ رسید.
*'''[[میزان الانساب]]'''، خوانساری در ۱۲۹۹ آن را در شرح حال امامزاده‌های معتبر در اصفهان نگاشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref> و در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی [[احمد روضاتی]] به چاپ رسید.
*'''حاشیه بر [[الاسفار الاربعة]] [[صدرالدین شیرازی]]''' که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود.<ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref>
*'''حاشیه بر [[الاسفار الاربعة]] [[صدرالدین شیرازی]]''' که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود.<ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref>
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
'''شعر'''
'''شعر'''


خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه‌هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref>
خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه‌هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او '''موسوی''' بود<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref>
==فرزندان==
==فرزندان==
یکی از فرزندان او [[جمال الدین خوانساری|جمال الدین]]، از شاگردان او به شمار می رفت و او از خوانساری اجازۀ [[اجتهاد]] گرفت. جمال الدین چند رساله دربارۀ فقه و اصول تألیف کرد، او در ۱۳۳۹ در دنیا رفت و نخست در [[تخت فولاد اصفهان]] کنار عمویش [[محمد باقر خوانساری|محمد باقر]] به خاک سپرده شد و سپس در ۱۳۴۸ به نزدیک قبر پدرش در اصفهان منتقل شد.<ref>روضاتی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۳۳۷، ۵۰۵-۵۰۶</ref>
یکی از فرزندان او [[جمال الدین خوانساری|جمال الدین]]، از شاگردان او به شمار می رفت و او از خوانساری اجازۀ [[اجتهاد]] گرفت. جمال الدین چند رساله دربارۀ فقه و اصول تألیف کرد، او در ۱۳۳۹ق از دنیا رفت و نخست در [[تخت فولاد اصفهان]] کنار عمویش [[محمد باقر خوانساری|محمد باقر]] به خاک سپرده شد و سپس در ۱۳۴۸ به نزدیک قبر پدرش در اصفهان منتقل شد.<ref>روضاتی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۳۳۷، ۵۰۵-۵۰۶</ref>


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس