پرش به محتوا

سید محمدهاشم خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر ( د 1240 ) ، همراه پدر و خانواده‌اش به [[اصفهان]] مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص191؛ روضاتی، ص113؛ابن الرضا، ج2، ص581-583 </ref>
پس از درگذشت پدر بزرگش، [[ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری]] مشهور به میر صغیر ( د 1240 ) ، همراه پدر و خانواده‌اش به [[اصفهان]] مهاجرت کرد.<ref>بخشی، ص191؛ روضاتی، ص113؛ابن الرضا، ج2، ص581-583 </ref>


بر اساس آنچه میرزا هاشم خوانساری در زندگی نامه خود آورده است، وی تحصیل [[فقه]] و [[اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در اصفهان آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د1264)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.<ref>المقالات اللطیفة، ص312-313</ref>  
بر اساس آنچه میرزا هاشم خوانساری در زندگی نامه خود آورده است، وی تحصیل [[فقه]] و [[اصول]] و دیگر علوم عقلی و نقلی را در اصفهان آغاز کرد. و عمده تحصیلات خود را نزد [[صدر الدین عاملی]] (د1264)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.<ref>المقالات اللطیفة، ص312-313</ref>


صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref>
صدرالدین عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به [[اجتهاد]] وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref>
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د 1273) شرکت کرد و در 1261 از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است.<ref>خوانساری، ص۷۸</ref>
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول [[سید حسن بن علی مدرس اصفهانی]] (د 1273) شرکت کرد و در 1261 از او نیز اجازه روایت و اجتهاد گرفت.<ref>المقالات اللطیفة، ص313</ref> این اجازه نامه در آخر کتاب [[حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر]] خوانساری چاپ شده است.<ref>خوانساری، ص۷۸</ref>
 
خوانساری پس از سالها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می‌کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref>
خوانساری پس از سالها تحصیل در اصفهان به [[نجف]] رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس [[شیخ مرتضی انصاری]] (د۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژه ای به او داشت و حتی به طور خصوصی با وی مذاکره علمی می‌کرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.<ref>روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷</ref>
 
برخی استادان و مشایخ روایی وی، در اصفهان و نجف
برخی استادان و مشایخ روایی وی، در اصفهان و نجف
[[ابراهیم بن محمد حسن کلباسی]] (د ۱۲۶۱)  
* [[ابراهیم بن محمد حسن کلباسی]] (د ۱۲۶۱)
[[اسدالله بیدآبادی]]
* [[اسدالله بیدآبادی]]
[[مهدی بن علی کاشف الغطاء]] (د ۱۲۸۹).<ref>حرزالدین، ج۳، ص۲۷۶؛ روضاتی، ص ۱۱۴؛ مهدوی، ص۵۳۵-۵۳۶</ref>
* [[مهدی بن علی کاشف الغطاء]] (د ۱۲۸۹).<ref>حرزالدین، ج۳، ص۲۷۶؛ روضاتی، ص ۱۱۴؛ مهدوی، ص۵۳۵-۵۳۶</ref>
 
 
شاگردان در نجف و اصفهان
==شاگردان==
* [[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] (د۱۳۳۷)  
* [[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] (د۱۳۳۷)
* [[ملا فتح الله شریعت اصفهانی]] معروف به شیخ الشریعه (د ۱۳۳۹)  
* [[ملا فتح الله شریعت اصفهانی]] معروف به شیخ الشریعه(د۱۳۳۹)
* [[شیخ محمد هادی تهرانی]] (د۱۳۲۱)  
* [[شیخ محمد هادی تهرانی]] (د۱۳۲۱)
* [[حاج آقا رضا همدانی]] (د۱۳۲۳)  
* [[حاج آقا رضا همدانی]] (د۱۳۲۳)
* [[ابو تراب خوانساری]] (د۱۳۴۶)  
* [[ابو تراب خوانساری]] (د۱۳۴۶)
* برادر زاده‌هایش
* [[محمد مهدی بن محمد باقر خوانساری]] برادرزاده وی
* [[محمد مهدی بن محمد باقر]]
* [[محمد ابراهیم بن محمد صادق خوانساری]] برادر زاده وی
* [[محمد ابراهیم بن محمد صادق]]  
*[[محمد امین شوشتری]]
*[[محمد امین شوشتری]]
* [[محمد تقی شوشتری]] فرزندان [[اسدالله شوشتری]]<ref>تبریزی خیابانی، ص۶۸-۶۹؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۲</ref>
*[[محمد تقی شوشتری]] فرزندان [[اسدالله شوشتری]]<ref>تبریزی خیابانی، ص۶۸-۶۹؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۲</ref>
برخی چون [[میرزا حسین نوری]] (د۱۳۲۰) صاحب [[مستدرک الوسائل]]، [[سید حسن صدر]] (د۱۳۵۴) و [[محمد مرتضی کشمیری]] (د۱۳۲۳) از او روایت نقل کرده‌اند.<ref>روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ برای آگاهی از سایر شاگردان و راویان از او: نک، روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ این الرضا، ج۲، ص۵۸۶-۵۸۷؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۳</ref>
برخی چون [[میرزا حسین نوری]] (د۱۳۲۰) صاحب [[مستدرک الوسائل]]، [[سید حسن صدر]] (د۱۳۵۴) و [[محمد مرتضی کشمیری]] (د۱۳۲۳) از او روایت نقل کرده‌اند.<ref>روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ برای آگاهی از سایر شاگردان و راویان از او: نک، روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ این الرضا، ج۲، ص۵۸۶-۵۸۷؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۳</ref>
 
وی در جوانی موضوعات فراوانی را به صورت منظوم به عربی و فارسی درآورده است.<ref>خوانساری، مبانی الاصول، ص۲۵۷</ref>
وی در جوانی موضوعات فراوانی را به صورت منظوم به عربی و فارسی درآورده است.<ref>خوانساری، مبانی الاصول، ص۲۵۷</ref>
 
خوانساری را فقیهی عارف، زاهد، محقق و نویسنده‌ای کوشا دانسته‌اند.<ref> امینی، ج۲، ص۵۴۸؛ انصاری، ص۳۷۲</ref> او حدود سی سال در بخشی مهمی از [[ایران]] [[الگو:مراجع تقلید|مرجع]] [[شیعیان]] بود.<ref> حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۴</ref>
خوانساری را فقیهی عارف، زاهد، محقق و نویسنده‌ای کوشا دانسته‌اند.<ref> امینی، ج۲، ص۵۴۸؛ انصاری، ص۳۷۲</ref> او حدود سی سال در بخشی مهمی از [[ایران]] [[الگو:مراجع تقلید شیعه|مرجع]] [[شیعیان]] بود.<ref> حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۴</ref>
 
[[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم [[تهران]] از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref>
[[ناصر الدین شاه]] (حک: ۱۲۶۴-۱۳۱۳) نیز به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر [[مشهد]] به دستور شاه، مردم [[تهران]] از او استقبال کردند.<ref>موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲</ref>
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ [[ناصر الدین شاه]] وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در تهران ملاقات کرده و او را ستوده است.<ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref>
محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ ناصر الدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت. از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در تهران ملاقات کرده و او را ستوده است.<ref> اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲</ref>
 


==آثار==
==آثار==
خوانساری آثار بسیاری در [[فقه]] [[حدیث]] [[اصول]] [[کلام]] [[رجال]] و [[فلسفه]] دارد.
خوانساری آثار بسیاری در [[فقه]] [[حدیث]] [[اصول]] [[کلام]] [[رجال]] و [[فلسفه]] دارد.
رسالۀ الذّبیحیه
رسالۀ الذّبیحیه
نخستین اثر فقهی او و درباره حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش ، صدر الدین عاملی تألیف کرد.<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref>
نخستین اثر فقهی او و درباره حکم ذبایح [[اهل کتاب]] است. که آن را به توصیۀ استادش، صدر الدین عاملی تألیف کرد.<ref>خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴</ref>
احکام الایمان: رسالۀ عملیه اوست به فارسی درباره عبادات تا آخر مبحث [[رزوه]] که به درخواست ناصرالدین شاه نوشت. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref>
'''احکام الایمان'''
 
رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعه‌ای با عنوان شش رساله چاپ شد. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> دراین مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام اصول الدین <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی صیغ العقود، و صوم و مناسک [[حج]] نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref>
رسالۀ عملیۀ او و به فارسی است که درباره عبادات تا آخر [[رزوه]] و به درخواست ناصرالدین شاه نوشت.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶</ref>
او بر برخی منابع فقهی از جمله [[ریاض المسائل]] حاشیه زده و شرحی بر الدرة النجفیة [[محمد مهدی بحر العلوم]] (د ۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref>
 
وی رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ ضمن مجموعه‌ای با عنوان شش رساله چاپ شد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹</ref> در این مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام '''اصول الدین'''<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶</ref> و رساله های فارسی '''صیغ العقود'''، و '''صوم''' و '''مناسک [[حج]]''' نیز چاپ شده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵</ref>
او بر برخی منابع فقهی از جمله [[ریاض المسائل]] حاشیه زده و شرحی بر [[الدرة النجفیة]] [[محمد مهدی بحرالعلوم]] (د۱۲۱۲) نگاشته است.<ref> خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲</ref>
 


خوانساری در جوانی برخی ابواب اصول فقه مانند اصل برائت، استصحاب، اجماع منقول و شهرت را به نظم در آورده که به نام منظومة لطیفة فی تحقیق المطالبالاصولیة منتشر شده است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref>
خوانساری در جوانی برخی ابواب [[اصول فقه]] مانند اصل برائت، استصحاب، [[اجماع]] منقول و [[شهرت]] را به نظم در آورده که به نام منظومة لطیفة فی تحقیق المطالب الاصولیة منتشر شده است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵</ref>
 
و کتابی به نام الاستصحاب نگاشته <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref> و بر کتاب‌های معالم الدین حسین بن زین الدین و زبدة الاصول [[شیخ بهائی]] حاشیه یا شرح نوشته است. <ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref>
و کتابی به نام '''الاستصحاب''' نگاشته <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶</ref> و بر کتاب‌های معالم الدین [[حسین بن زین الدین]] و [[زبدة الاصول (کتاب)]] [[شیخ بهائی]] حاشیه یا شرح نوشته است.<ref>گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰</ref>
مهمترین کتاب اصولی او مبانی الاصول است به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد. <ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref>
[['''مبانی الاصول''']]
 
اثر دیگر او در این زمینه [[اصول آل الرسول]] است که وی در آن مجموعه ای از احادیث [[امامان علیهم السلام]] را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است.
مهمترین کتاب اصولی او است به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بی فایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد. <ref>مبانی الاصول، ص۳-۵</ref>
'''[[اصول آل الرسول]]'''
 
وی در آن مجموعه ای از احادیث [[امامان علیهم السلام]] را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است.
[[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد <ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref>
[[شیخ انصاری]] اتمام این کتاب را به وی توصیه کرد <ref>مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷</ref>
 
از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رساله‌ای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref>
از آثار مهم خوانساری در باب [[حدیث]] و [[رجال]]، رساله‌ای دربارۀ اعتبار کتاب مشهور [[فقه الرضا]] منسوب به [[امام رضا علیه السلام]] است. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹</ref>
میرزا هاشم در این رساله ابتدا سه قول را دربارۀ مؤلف فقه الرضا مطرح کرده و پس از طرح دلایل موافقان و مخالفان انتساب کتاب به امام، صحت انتساب را نپذیرفته است. <ref> ص۳-۴، ۹</ref>
میرزا هاشم در این رساله ابتدا سه قول را دربارۀ مؤلف فقه الرضا مطرح کرده و پس از طرح دلایل موافقان و مخالفان انتساب کتاب به امام، صحت انتساب را نپذیرفته است. <ref> ص۳-۴، ۹</ref>
به نظر او بسیاری از روایات این اثر با احکام و قواعد ضروری [[شیعه]] ناسازگار است. <ref>ص۲۴-۲۰</ref>و ضعف سند آن با شهرت جبران نمی شود.<ref>ص ۳۷</ref>
به نظر او بسیاری از روایات این اثر با احکام و قواعد ضروری [[شیعه]] ناسازگار است. <ref>ص۲۴-۲۰</ref>و ضعف سند آن با شهرت جبران نمی شود.<ref>ص ۳۷</ref>
 
اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است. <ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref>
اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت [[ابو بصیر مرادی]] است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابو بصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است. <ref>رسالة معمولة فی حال ابی بصیر</ref>
تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب [[مبانی الاصول]] و برخی رساله های یاد شده از جمله رساله اصولی منظومة لطیفة و رساله های حدیثی و رجالی فقه الرضا و حال ابی بصیر در مجموعه ای به نام [[مجمع الفوائد و مخزن الفرائد]] در تهران، ۱۳۱۷ چاپ سنگی شده است.
تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب [[مبانی الاصول]] و برخی رساله های یاد شده از جمله رساله اصولی منظومة لطیفة و رساله های حدیثی و رجالی فقه الرضا و حال ابی بصیر در مجموعه ای به نام [[مجمع الفوائد و مخزن الفرائد]] در تهران، ۱۳۱۷ چاپ سنگی شده است.
رساله‌ای فقهی با عنوان [[حلّ العسیر فی حلّ العصیر]] نیز در این مجموعه آمده است به علاوه مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی ، کلامی، حدیثی و رجالی است.
رساله‌ای فقهی با عنوان [[حلّ العسیر فی حلّ العصیر]] نیز در این مجموعه آمده است به علاوه مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی، کلامی، حدیثی و رجالی است.
 
اربعون حدیثاً دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref>
'''اربعون حدیثاً'''
 
دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخه‌ای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد. <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲</ref>
 
دیگر آثار حدیث و رجالی:
دیگر آثار حدیث و رجالی:
شرح مشیخة الفقیه
شرح مشیخة الفقیه
اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]]
اجازاتی برای برخی علما از جمله [[میرزا ابوالهدی کلباسی]]
دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحة که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref>
دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحة که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴، ص ۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹</ref>
 
خوانساری در ۱۲۹۹ [[میزان الانساب]] را در شرح حال امامزاده های معتبر در اصفهان نگاشت <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref>
'''[[میزان الانساب]]'''
که در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی احمد روضاتی به چاپ رسید. او همچنین بر الاسفار الاربعة صدرالدین شیرازی حاشیه زده است که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود. <ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref>
خوانساری در ۱۲۹۹ آن را در شرح حال امامزاده‌های معتبر در اصفهان نگاشت<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷</ref> و در سال ۱۳۳۲ ش در قم با مقدمه و حواشی [[احمد روضاتی]] به چاپ رسید.  
خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است <ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref>
 
او همچنین بر [[الاسفار الاربعة]] [[صدرالدین شیرازی]] حاشیه زده است که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته می شود.<ref>مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲</ref>
یکی از فرزندان او [[جمال الدین خوانساری|جمال الدین]]، از شاگردان او به شمار می رفت و او از خوانساری اجازۀ [[اجتهاد]] گرفت. جمال الدین چند رساله دبارۀ فقه و اصول تألیف کرد، او در سال ۱۳۳۹ در دنیا رفت و نخست در [[تخت فولاد اصفهان]] کنار عمویش [[محمد باقر]] به خاک سپرده شد و سپس در سال ۱۳۴۸ به نزدیک قبر پدرش در اصفهان منتقل شد. <ref>روضاتی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۳۳۷، ۵۰۵-۵۰۶</ref>
خوانساری علاوه بر سرودن منظومه های یاد شده، قصاید و منظومه هایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶</ref> خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است.<ref>آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰</ref>
 
یکی از فرزندان او [[جمال الدین خوانساری|جمال الدین]]، از شاگردان او به شمار می رفت و او از خوانساری اجازۀ [[اجتهاد]] گرفت. جمال الدین چند رساله دبارۀ فقه و اصول تألیف کرد، او در سال ۱۳۳۹ در دنیا رفت و نخست در [[تخت فولاد اصفهان]] کنار عمویش [[محمد باقر خوانساری|محمد باقر]] به خاک سپرده شد و سپس در سال ۱۳۴۸ به نزدیک قبر پدرش در اصفهان منتقل شد.<ref>روضاتی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۳۳۷، ۵۰۵-۵۰۶</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|3}}
{{پانویس|3}}
 
 
==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع|3}}
{{ستون-شروع|3}}