پرش به محتوا

سید حسین نصر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۲۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶
imported>Mhosseini
imported>Mhosseini
خط ۹۳: خط ۹۳:


===سنت===
===سنت===
واژه‌ی سنت برگرفته از واژه‌ی لاتینی Traditio است که در کلیسای کاتولیک آن را به معنای آموزه‌هایی می‌دانند که از دوره‌ی حواریون در طول چندین سده بر هم انباشته شده و به ما رسیده<ref>نصر، در جست‌وجوی امر قدسی، ص17</ref> این واژه از نظر ریشه‌شناسی به انتقال مربوط می‌شود و در حوزه‌ی معنایی‌اش شامل نظریه‌ی معرفت، عمل، فنون، قوانین، اشکال و برخی عناصر دیگر است که شفاهی یا مکتوب‌اند. اما سنت از نظر رنه گنون (که مورد پذیرش نصر نیز هست) به معنای حقایق یا اصولی است که دارای منشا الهی بوده و بر بشر و کل قلمرو هستی، وحی و الهام شده است. آنچه از طریق شخصیت‌هایی که به صورت  پیامبران، آواتارها و لوگوس نمود یافته‌اند و از طریق دیگر مراکز انتقال دهنده به همراه همه‌ی نتایج و تاثیرات این اصول در حوزه‌های گوناگونی شامل حقوق، ساختار اجتماعی، هنر، علوم و نیز شامل معرفت و دانش عالی توام با ابزارهای کسب آن است.<ref>همان، ص258</ref> نصر معتقد است سنت هم حقیقت است و هم حضور. از منبعی می‌آید که هر چیزی از آن نشات گرفته و به آن باز می‌گردد. بنابراین تمامی چیزها را دربرگرفته است. دربردارنده‌ی معنای حقیقتی است که هم منشا الهی دارد و هم در سراسر یک دوره از تاریخ انسانی و از طریق انتقال یا احیای پیام وحیانی تداوم یافته است. سنت در چنین معنایی پیوند و ارتباط محکمی با حکمت جاویدان دارد.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص61-58</ref> بدین ترتیب سنت مطابق تعریف نصر و سایر سنت‌گرایان، در برابر تجددگرایی(مدرنیته) قرار می‌گیرد.<ref>نصر، در جست‌وجوی امر قدسی، ص259</ref> به علاوه این معنا از سنت به طور جدایی ناپذیری با وحی و دین، امر قدسی، عقیده‌ی راست کیشی، با اقتدار و تداوم و ترتیب انتقال حقیقت، با حیات آفاقی و انفسی و نیز با زندگی روحانی، علم و هنر مرتبط است.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص58</ref>
واژه‌ی سنت برگرفته از واژه‌ی لاتینی Traditio است که در کلیسای کاتولیک آن را به معنای آموزه‌هایی می‌دانند که از دوره‌ی حواریون در طول چندین سده بر هم انباشته شده و به ما رسیده<ref>نصر، در جست‌وجوی امر قدسی، ص17</ref> این واژه از نظر ریشه‌شناسی به انتقال مربوط می‌شود و در حوزه‌ی معنایی‌اش شامل نظریه‌ی معرفت، عمل، فنون، قوانین، اشکال و برخی عناصر دیگر است که شفاهی یا مکتوب‌اند. اما سنت از نظر رنه گنون (که مورد پذیرش نصر نیز هست) به معنای حقایق یا اصولی است که دارای منشا الهی بوده و بر بشر و کل قلمرو هستی، وحی و الهام شده است. آنچه از طریق شخصیت‌هایی که به صورت  پیامبران، آواتارها و لوگوس نمود یافته‌اند و از طریق دیگر مراکز انتقال دهنده به همراه همه‌ی نتایج و تاثیرات این اصول در حوزه‌های گوناگونی شامل حقوق، ساختار اجتماعی، هنر، علوم و نیز شامل معرفت و دانش عالی توام با ابزارهای کسب آن است.<ref>همان، ص258</ref>  
نصر معتقد است سنت هم حقیقت است و هم حضور. از منبعی می‌آید که هر چیزی از آن نشات گرفته و به آن باز می‌گردد. بنابراین تمامی چیزها را دربرگرفته است. دربردارنده‌ی معنای حقیقتی است که هم منشا الهی دارد و هم در سراسر یک دوره از تاریخ انسانی و از طریق انتقال یا احیای پیام وحیانی تداوم یافته است. سنت در چنین معنایی پیوند و ارتباط محکمی با حکمت جاویدان دارد.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص61-58</ref> بدین ترتیب سنت مطابق تعریف نصر و سایر سنت‌گرایان، در برابر تجددگرایی(مدرنیته) قرار می‌گیرد.<ref>نصر، در جست‌وجوی امر قدسی، ص259</ref> به علاوه این معنا از سنت به طور جدایی ناپذیری با وحی و دین، امر قدسی، عقیده‌ی راست کیشی، با اقتدار و تداوم و ترتیب انتقال حقیقت، با حیات آفاقی و انفسی و نیز با زندگی روحانی، علم و هنر مرتبط است.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص58</ref>


===نسبت سنت و دین===
===نسبت سنت و دین===
برای فهم بهتر معنای سنت، نصر نسبت آن را با دین بررسی می‌کند. سنت از لحاظ مفهومی با انتقال و دین در ریشه با معنای تسلیم مرتبط است. بنابراین دین را می‌توان خاستگاه و مبدا ملکوتی سنت دانست که از طریق وحی، حقایق و اصولی را اعلام کرده و تاثیرات آنها سنت را به وجود آورده است اما معنای تام سنت هم تبعات و هم منبع و خاستگاه آن را شامل می‌شود. پس سنت مفهومی است اعم از دین<ref>همان، ص62</ref>. (27) اما هنگامی که دین به معنای چیزی به کار رود که از آن «منبع« فرود می‌آید، در آن صورت دین می‌تواند به عنوان قلب سنت دانسته شود.<ref>محمدی، نصر،سنت، تجدد، ص7-66</ref>
برای فهم بهتر معنای سنت، نصر نسبت آن را با دین بررسی می‌کند. سنت از لحاظ مفهومی با انتقال و دین در ریشه با معنای تسلیم مرتبط است. بنابراین دین را می‌توان خاستگاه و مبدا ملکوتی سنت دانست که از طریق وحی، حقایق و اصولی را اعلام کرده و تاثیرات آنها سنت را به وجود آورده است اما معنای تام سنت هم تبعات و هم منبع و خاستگاه آن را شامل می‌شود. پس سنت مفهومی است اعم از دین<ref>همان، ص62</ref>. (27) اما هنگامی که دین به معنای چیزی به کار رود که از آن «منبع« فرود می‌آید، در آن صورت دین می‌تواند به عنوان قلب سنت دانسته شود.<ref>همان، ص63</ref>
 
===تکثر ادیان و سنت‌ها===
نصر معتقد است ادیان با مجهز شدن به عقل الهی ناقص باقی نمی‌مانند. سنت همواره با وحی الهی ارتباط دارد اما وحی الهی منوط به ادیان الهی نیست. درواقع بر این باور است که حقیقت اسلام در ادیان دیگر نیز موجود است.<ref>محمدی، نصر،سنت، تجدد، ص7-66</ref> نصر به نظریه‌ی وحدت درونی و کثرت بیرونی ادیان باور دارد.<ref>همان، ص46</ref> همچنین در نظر او درحالی‌که معمولا از سنت نخستین سخن گفته می‌شود، چندگانگی و تکثر ادیان بر تکثر سنت‌ها دلالت دارد. از منظر خاصی تنها یک سنت وجود دارد که همیشه هست و سرچشمه‌ی تمام حقایق است اما تمامی سنت‌ها نهایتا به آن الگوی پایدار سنت ازلی متصل‌اند. بنابراین هم سنت وجود دارد و هم سنت‌ها، بدون آنکه با یکدیگر تعارضی داشته باشند.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص4-63</ref>


== آثار ==
== آثار ==
کاربر ناشناس