پرش به محتوا

مزار شریف: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:مزار شریف 1.jpg|300px|بندانگشتی|نمایی از مزار شریف در ۱۸۹۰میلادی]]
[[پرونده:مزار شریف 1.jpg|300px|بندانگشتی|نمایی از مزار شریف در ۱۸۹۰میلادی]]
'''مزار شریف'''، مرکز ولایت [[بلخ]] [[افغانستان]]. مقبره منسوب به [[علی بن ابی طالب(ع)]]، امام اول [[شیعیان]] در این شهر واقع است. مزار شریف در حدود ۱۵ کیلومتری شهر تاریخی بلخ قرار دارد. [[اهل سنت]] در افغانستان معتقدند که پیکر امام علی(ع)از [[نجف]] به این شهر منتقل شده است؛ اما شیعیان ضمن احترام به مدفن مزار شریف، بنابر شواهد و ادله تاریخی و [[کلام|کلامی]]، معتقدند که مدفن امام علی(ع)در نجف قرار دارد.
'''مزار شریف'''، بزرگترین شهر در شمال [[افغانستان]] و مرکز ولایت [[بلخ]] است. این شهر نام و موقعیت خود را از قرن ۹قمری بخاطر پیداشدن مزار یا زیارت سخی، مقبره منسوب به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]، گرفته است. برخی معتقدند که پیکر امام علی(ع)از [[نجف]] به این شهر منتقل شده. باور غالب شیعیان بر وجود مرقد این امام در شهر [[نجف]]، در [[عراق]] است.
== علت نام‌گذاری==
== علت نام‌گذاری==
«مزار شریف» به فارسی به معنای زیارتگاه یا مدفن گرامی است. این نام را به سبب وجود مقبره منسوب [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] به امام اول شیعیان در این شهر به آن داده‌اند. گویا نام پیشین آن خواجه خیران بوده است. مزار شریف در قدیم روستایی از توابع شهر تاریخی بلخ به نام خواجه خیران بوده و بعدها به نام مزار شریف شهرت یافته و تبدیل به شهر شده است. باور عمومی در این شهر این است که پیکر حضرت علی(ع) در این شهر مدفون است.
«مزار شریف» به فارسی به معنای زیارتگاه یا مدفن گرامی است. این نام را به سبب وجود مقبره منسوب به [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] به امام اول شیعیان در این شهر به آن داده‌اند. مزار شریف در قدیم روستایی از شهر باستانی [[بلخ]] به نام خواجه خیران بوده است.


== موقعیت جغرافیایی ==
== موقعیت جغرافیایی ==
خط ۱۰: خط ۱۰:
[[پرونده:بارگاه منسوب به حضرت علی در مزار شریف.jpg|300px|بندانگشتی|بارگاه منسوب به [[حضرت علی(ع)]] در مزار شریف]]
[[پرونده:بارگاه منسوب به حضرت علی در مزار شریف.jpg|300px|بندانگشتی|بارگاه منسوب به [[حضرت علی(ع)]] در مزار شریف]]
بنابر برخی روایات که به لحاظ تاریخی در محل تردید قرار دارند، پیکر [[امام علی(ع)]] به دستور [[امام صادق(ع)]] و توسط [[ابومسلم خراسانی]] از [[نجف]] به محل فعلی مقبره منسوب، منتقل شده است. سلطان حسین تابنده در سفری که در اواخر دهه چهل خورشیدی به [[افغانستان]] داشته، ماجرا و باورهای مردم افغانستان را درباره این موضوع به تفصیل نوشته است:<br />
بنابر برخی روایات که به لحاظ تاریخی در محل تردید قرار دارند، پیکر [[امام علی(ع)]] به دستور [[امام صادق(ع)]] و توسط [[ابومسلم خراسانی]] از [[نجف]] به محل فعلی مقبره منسوب، منتقل شده است. سلطان حسین تابنده در سفری که در اواخر دهه چهل خورشیدی به [[افغانستان]] داشته، ماجرا و باورهای مردم افغانستان را درباره این موضوع به تفصیل نوشته است:<br />
چون ابومسلم مروزی خراسانی در سال ۱۲۹ ق. از قریه سفیدج مرو، قیام کرد و با بنی‌امیه جنگید، به [[امام صادق(ع)]] نامه نوشت که اگر ایشان مایل به خلافت است، او و سپاهیانش در خدمت آن حضرت خواهند بود. امام نپذیرفت و در جواب از او خواست پیکر [[امام علی(ع)]] را که همراه یک تابوت در نجف دفن شده، برای در امان ماندن از دستبرد [[بنی‌امیه]] به [[بلخ]] ببرد تا پس از فرونشستن جنگ و فتنه به [[مدینه]] منتقل شود. ابومسلم افراد کارآزموده خود را فرستاد و آنها تابوت حاوی پیکر امام علی(ع) را پنهانی از نجف با شتر به [[مرو|مرو شاه‌جهان]] بردند و در محلی موسوم به کوه نور گذاشتند و از آنجا بعداً وارد بلخ کردند و در قریه خواجه خیران مخفیانه مدفون ساختند و لوحی نیز بر روی آن گذاشتند. به سبب درگیری ابومسلم در جنگ و قلع و قمع بنی‌امیه و تشتت امور خلافتی در آغاز دولت [[بنی‌عباس]] و قتل نابه‌هنگام ابومسلم، موضوع انتقال جسد مطهر یا اظهار و اعلان موضوع دفن در بلخ میسر نشد و مدفن مطهر پنهان بود. در زمان [[هارون الرشید]] بر او معلوم شد که جسد امام(ع)در [[نجف]] [[دفن]] شده است. هارون بارگاهی در آنجا ساخت و از این رو ماجرای بلخ همچنان پنهان ماند و آن واقعه فراموش شد.<br />
چون ابومسلم مروزی خراسانی در سال ۱۲۹ق از قریه سفیدج [[مرو]]، قیام کرد و با بنی‌امیه جنگید، به [[امام صادق(ع)]] نامه نوشت که اگر ایشان مایل به خلافت است، او و سپاهیانش در خدمت آن حضرت خواهند بود. امام نپذیرفت و در جواب از او خواست پیکر [[امام علی(ع)]] را که همراه یک تابوت در نجف دفن شده، برای در امان ماندن از دستبرد [[بنی‌امیه]] به [[بلخ]] ببرد تا پس از فرونشستن جنگ و فتنه، به [[مدینه]] منتقل شود. ابومسلم افراد کارآزموده خود را فرستاد و آنها تابوت حاوی پیکر امام علی(ع) را پنهانی از نجف با شتر به [[مرو|مرو شاه‌جهان]] بردند و در محلی موسوم به کوه نور گذاشتند و از آنجا بعداً وارد بلخ کردند و در قریه خواجه خیران مخفیانه مدفون ساختند و لوحی نیز بر آن گذاشتند. به سبب درگیری ابومسلم در جنگ و قلع و قمع بنی‌امیه و تشتت امور خلافتی در آغاز دولت [[بنی‌عباس]] و قتل نابه‌هنگام ابومسلم، موضوع انتقال جسد مطهر یا اظهار و اعلان موضوع دفن در بلخ میسر نشد و مدفن مطهر پنهان بود. در زمان [[هارون الرشید]] بر او معلوم شد که جسد امام(ع)در [[نجف]] [[دفن]] شده است. هارون بارگاهی در آنجا ساخت و از این رو ماجرای بلخ همچنان پنهان ماند و آن واقعه فراموش شد.<br />
در زمان سلطان سنجر بن ملکشاه سلجوقی(در گذشتۀ ۵۵۲ق) در سال ۵۳۰ق در یادداشت‌هایی از ابومسلم، مطالبی از جمله موضوع نامه به امام صادق(ع) و جواب آن حضرت و انتقال جسد و دفن به قریه خواجه خیران، پیدا شد. گویند از طرفی دیگر چهارصد نفر از سادات و اکابر بلخ در یک شب حضرت را در نزدیکی قریه خیران خواب دیدند که بالای صفه آن ایستاده و به آنان دستور می‌دهد که محل دفنش را به سلطان خبر دهند. سلطان سنجر از مرو به امیر قماج، والی بلخ دستور داد تا موضوع را پی گیرد. او با وجود مخالفت بعضی علمای بلخ و انکار وجود جسد در آنجا به قریه خیران آمد و بر تپه‌ای که به نام تل علی معروف بود، شروع به حفاری کرد. پس از اندکی حفاری به گنبد کوچکی با دریچه فولادین با قفل نقره برخوردند. همراه گروهی از علما آن را باز کردند و داخل حجره شدند. صندوقی فولادین پیدا شد. روی آن [[قرآن|قرآنی]] به [[خط کوفی]] روی پوست آهو با شمشیری بزرگ و سنگی دیدند که بر سنگ نوشته بود:«هذا قبر ولی الله علی اسدالله». صندوق را باز کردند و جسد مطهر را‌ تر و تازه یافتند.
در زمان سلطان سنجر بن ملکشاه [[سلجوقیان|سلجوقی]] (در گذشتۀ ۵۵۲ق) در سال ۵۳۰ق در یادداشت‌هایی از ابومسلم، مطالبی از جمله موضوع نامه به امام صادق(ع) و جواب آن حضرت و انتقال جسد و دفن به قریه خواجه خیران، پیدا شد. گویند از طرفی دیگر چهارصد نفر از سادات و اکابر بلخ در یک شب حضرت را در نزدیکی قریه خیران خواب دیدند که بالای صفه آن ایستاده و به آنان دستور می‌دهد که محل دفنش را به سلطان خبر دهند. سلطان سنجر از مرو به امیر قماج، والی بلخ دستور داد تا موضوع را پی گیرد. او با وجود مخالفت بعضی علمای بلخ و انکار وجود جسد در آنجا به قریه خیران آمد و بر تپه‌ای که به نام تل علی معروف بود، شروع به حفاری کرد. پس از اندکی حفاری به گنبد کوچکی با دریچه فولادین با قفل نقره برخوردند. همراه گروهی از علما آن را باز کردند و داخل حجره شدند. صندوقی فولادین پیدا شد. روی آن [[قرآن|قرآنی]] به [[خط کوفی]] روی پوست آهو با شمشیری بزرگ و سنگی دیدند که بر سنگ نوشته بود:«هذا قبر ولی الله علی اسدالله». صندوق را باز کردند و جسد مطهر را‌ تر و تازه یافتند.
چون خبر به سلطان سنجر رسید، برای زیارت به آنجا رفت و پنجاه هزار دینار زر سرخ تقدیم کرد و خواست صندوق را با خود به مرو ببرد و در آنجا دفن کند و بارگاهی بسازد ولی علما و مردم مانع شده و تقاضا کردند در همانجا بماند و او از تصمیم خود منصرف شد و ساختمان کوچک خشتی بنا کرد. او تصمیم داشت بارگاه بسیار مجللی بسازد ولی به سبب گرفتاری به جنگ توفیق ساختن نیافت و در سال ۵۵۲ق درگذشت.
چون خبر به سلطان سنجر رسید، برای زیارت به آنجا رفت و پنجاه هزار دینار زر سرخ تقدیم کرد و خواست صندوق را با خود به مرو ببرد و در آنجا دفن کند و بارگاهی بسازد ولی علما و مردم مانع شده و تقاضا کردند در همانجا بماند و او از تصمیم خود منصرف شد و ساختمان کوچک خشتی بنا کرد. او تصمیم داشت بارگاه بسیار مجللی بسازد ولی به سبب گرفتاری به جنگ توفیق ساختن نیافت و در سال ۵۵۲ق درگذشت.


خط ۲۶: خط ۲۶:
شمس‌الدین محمد از احفاد بایزید بسطامی در سال ۸۸۵ قمری در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا، برادر امیر بایقرا، حاکم بلخ، از کتابخانه ملتان [[هند]] منبعی تاریخی به دست آورد که در زمان سلطان سنجر نوشته شده و قضیه مدفن حضرت را نیز شرح داده بود. شمس الدین محمد آن را به میرزا بایقرا ارائه داد و او بزرگان را جمع کرد و با حضور آنها شروع به کاوش کرد و قبر باری دیگر پیدا شد. میرزا بایقرا پیکی به سوی سلطان حسین فرستاد. سلطان نیز وزیر خود امیر علیشیر را برای تحقیق گسیل کرد و او پس از زیارت آنجا موضوع را تایید نمود و سلطان حسین نیز به زیارت رفت و گویند اشعاری در آنجا تقدیم بارگاه کرد از جمله «بر درت آمد گدای بینوا سلطان حسین/ رحم کن بر حال این مشتاق‌ ای شاه کرام».
شمس‌الدین محمد از احفاد بایزید بسطامی در سال ۸۸۵ قمری در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا، برادر امیر بایقرا، حاکم بلخ، از کتابخانه ملتان [[هند]] منبعی تاریخی به دست آورد که در زمان سلطان سنجر نوشته شده و قضیه مدفن حضرت را نیز شرح داده بود. شمس الدین محمد آن را به میرزا بایقرا ارائه داد و او بزرگان را جمع کرد و با حضور آنها شروع به کاوش کرد و قبر باری دیگر پیدا شد. میرزا بایقرا پیکی به سوی سلطان حسین فرستاد. سلطان نیز وزیر خود امیر علیشیر را برای تحقیق گسیل کرد و او پس از زیارت آنجا موضوع را تایید نمود و سلطان حسین نیز به زیارت رفت و گویند اشعاری در آنجا تقدیم بارگاه کرد از جمله «بر درت آمد گدای بینوا سلطان حسین/ رحم کن بر حال این مشتاق‌ ای شاه کرام».


او سپس خواست صندوق را به [[هرات]] نقل دهد ولی [[استخاره]] موافقت نکرد و علما هم نقل آن را توهین و هتک حرمت دانستند و اجازه ندادند. به دستور سلطان حسین بارگاهی در آنجا ساختند که بنای فعلی، از بقایای همان است. او دستور داد برای آبادانی آنجا ساختمانها و بازاری ساختند و صد خانوار از بزرگان هرات را بدانجا فرستاد و نهری از رودخانه بلخ به بدانجا آورد که به [[نهر شاهی]] موسوم گردید و آن را وقف بارگاه و تولیت و [[نقابت]] را به سید تاج الدین اندخوئی واگذار کرد و نهر خضر آباد را هم که سلطان سنجر وقف نموده، اما از بین رفته بود، باری دیگر حفر کردند. بدین ترتیب مردم از اطراف بدانجا روی آوردند و اندک اندک شهر بزرگی بر پا و به مزار شریف مشهور شد.<ref>میرخواند، تاریخ حبیب السیر، ج۴، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ هروی، تاریخ روضة الصفا، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۷۴۶ و ۵۷۴۷.</ref>
او سپس خواست صندوق را به [[هرات]] نقل دهد ولی [[استخاره]] موافقت نکرد و علما هم نقل آن را توهین و هتک حرمت دانستند و اجازه ندادند. به دستور سلطان حسین بارگاهی در آنجا ساختند که بنای فعلی، از بقایای همان است. او دستور داد برای آبادانی آنجا ساختمانها و بازاری ساختند و صد خانوار از بزرگان هرات را بدانجا فرستاد و نهری از رودخانه بلخ به بدانجا آورد که به [[نهر شاهی]] موسوم گردید و آن را وقف بارگاه و تولیت کرده و [[نقابت]] را به سید تاج الدین اندخویی واگذار کرد و نهر خضر آباد را هم که سلطان سنجر وقف نموده، اما از بین رفته بود، باری دیگر حفر کردند. بدین ترتیب مردم از اطراف بدانجا روی آوردند و اندک اندک شهر بزرگی بر پا و به مزار شریف مشهور شد.<ref>میرخواند، تاریخ حبیب السیر، ج۴، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ هروی، تاریخ روضة الصفا، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۷۴۶ و ۵۷۴۷.</ref>


از آن پس حاکمان و سلاطین تعمیرات و توسعه‌هایی در این بارگاه پدید آوردند و موقوفاتی کردند. از جمله عبدالمؤمن خان بن عبدالله خان ازبک، یازدهمین امیر شیبانی گنبدی بر آن ساخت و ولی محمدخان بن جانی خان، دومین امیر سلسله جانی، تزییناتی در ساختمانها و داخل روضه پدید آورد و باغهایی ساخت. در زمان محمد مقیم خان بن سبحانقلی خان، حاکم بلخ زلزله رخ داد و گنبد از هم پاشید و او باری دیگر آن را ساخت. کاشی کاری بارگاه از سال ۱۲۸۷ق. در زمان حکومت امیر علم خان توسط استاد سمیع سمرقندی شروع شد. محمد ظاهرشاه، پادشاه اسبق افغانستان نیز در سال ۱۳۱۹ش. تعمیرات و تزییناتی در این بنا ایجاد کرده است.<ref>[http://www.bsharat.com/id/1/3/4.html مزار شریف، بارگاه منسوب به امام علی(ع)]</ref>
از آن پس حاکمان و سلاطین تعمیرات و توسعه‌هایی در این بارگاه پدید آوردند و موقوفاتی کردند. از جمله عبدالمؤمن خان بن عبدالله خان ازبک، یازدهمین امیر شیبانی گنبدی بر آن ساخت و ولی محمدخان بن جانی خان، دومین امیر سلسله جانی، تزییناتی در ساختمانها و داخل روضه پدید آورد و باغهایی ساخت. در زمان محمد مقیم خان بن سبحانقلی خان، حاکم بلخ زلزله رخ داد و گنبد از هم پاشید و او باری دیگر آن را ساخت. کاشی کاری بارگاه از سال ۱۲۸۷ق. در زمان حکومت امیر علم خان توسط استاد سمیع سمرقندی شروع شد. محمد ظاهرشاه، پادشاه اسبق افغانستان نیز در سال ۱۳۱۹ش. تعمیرات و تزییناتی در این بنا ایجاد کرده است.<ref>[http://www.bsharat.com/id/1/3/4.html مزار شریف، بارگاه منسوب به امام علی(ع)]</ref>


== عقیده شیعیان درباره مزار شریف ==
==عقیده درباره مزار شریف ==
بنابر باور شیعیان که بر شواهد و ادله تاریخی مبتنی است مدفن [[امام علی(ع)]] در [[نجف اشرف]] است. بعضی نیز احتمال می‌دهند شخص مدفون در مزار شریف، امام زاده‌ای [[فقیه]] و شاعر است که در قرن پنجم قمری در [[بلخ]] می‌زیسته و اشتراکاتی با امام علی داشته است که سبب شده‌اند او را با امام علی(ع) اشتباه بگیرند. از جمله نام، کنیه و لقب او همانند امام علی(ع) و نام پدرش ابوطالب بوده است. [[شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله نجفی مرعشی]] از نسب شناسان معاصر تصریح کرده است که این اشتباه ناشی از شباهت نام او و پدرش به نام امام علی(ع)و پدر آن حضرت است.<ref>مروزی، الفخری فی انساب الطالبیین، ۱۴۰۹ق، ص۶۴، پانوشت؛ فاطمی، وقف میراث جاودان، ص۱۱۰.</ref>
بنابر باور شیعیان که بر شواهد و ادله تاریخی مبتنی است مدفن [[امام علی(ع)]] در [[نجف اشرف]] است. بعضی نیز احتمال می‌دهند شخص مدفون در مزار شریف، امام زاده‌ای [[فقیه]] و شاعر است که در قرن پنجم قمری در [[بلخ]] می‌زیسته و اشتراکاتی با امام علی داشته است که سبب شده‌اند او را با امام علی(ع) اشتباه بگیرند. از جمله نام، کنیه و لقب او همانند امام علی(ع) و نام پدرش ابوطالب بوده است. [[شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله نجفی مرعشی]] از نسب شناسان معاصر تصریح کرده است که این اشتباه ناشی از شباهت نام او و پدرش به نام امام علی(ع)و پدر آن حضرت است.<ref>مروزی، الفخری فی انساب الطالبیین، ۱۴۰۹ق، ص۶۴، پانوشت؛ فاطمی، وقف میراث جاودان، ص۱۱۰.</ref>


خط ۵۲: خط ۵۲:
== منابع ==
== منابع ==
*مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۹ق.
*مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۹ق.
*فاطمی، سید حسن، «پژوهشی در مورد مزار معروف در مزار شریف افغانستان»، میراث جاویدان''، شماره ۵۲.
*فاطمی، سید حسن، «پژوهشی در مورد مزار معروف در مزار شریف افغانستان»، نشریه میراث جاویدان، شماره ۵۲.
* هروی، خواجه غیاث‌الدین، تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد البشر، نشر هرمس، تهران‫، ۱۳۸۷ش.
*هروی، خواجه غیاث‌الدین، تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد البشر، نشر هرمس، تهران‫، ۱۳۸۷ش.
*میرخواند بلخی، سید محمّد، روضة الصفا، مقدّمة جواد مشکور.
*میرخواند بلخی، سید محمّد، روضة الصفا، مقدّمة جواد مشکور.
{{تشیع در افغانستان}}
{{تشیع در افغانستان}}
کاربر ناشناس