پرش به محتوا

غزوه خیبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۱۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵
جز
خط ۲۱: خط ۲۱:
| یادداشت  =
| یادداشت  =
}}
}}
از [[غزوه|غزوات]] [[پیامبر اکرم]] (ص) در [[سال هفتم هجری|سال هفتم]]. منطقه خیبر امروزه در ۱۶۵ کیلومتری شمال [[مدینه]] در جاده منتهی به [[شام]] (جاده تبوک) واقع و مرکز آن شهر الشُرَیف است. این منطقه مشتمل بر مجموعه روستاها و مزارع سرسبزی است که در واحه ای به همین نام (خیبر) در سنگستانی به ارتفاع حدود ۸۵۴ متر از سطح دریا قرار دارند. خیبر دره‌ها و وادی‌های بزرگ و آب، زراعت و جمعیت فراوان دارد و محصول عمده آن خرماست که از دیرباز به آن مشهور بوده است. ساکنان خیبر بیشتر از قبیله عنزه‎اند، که در روستای سُریر و سراسر وادی غَرَس به نورشید زندگی می‌کنند.<ref>بلادی، ص ۱۷۰-۱۷۱؛ حافظ وهبه، ص ۲۱؛ حربی، ص ۴۱۳.</ref>


== خیبر ==
'''غزوه خیبر''' از [[غزوه|غزوات]] [[پیامبر اکرم]] (ص) در [[سال هفتم هجری|سال هفتم]]. منطقه خیبر امروزه در ۱۶۵ کیلومتری شمال [[مدینه]] در جاده منتهی به [[شام]] (جاده تبوک) واقع و مرکز آن شهر الشُرَیف است. این منطقه مشتمل بر مجموعه روستاها و مزارع سرسبزی است که در واحه ای به همین نام (خیبر) در سنگستانی به ارتفاع حدود ۸۵۴ متر از سطح دریا قرار دارند. خیبر دره‌ها و وادی‌های بزرگ و آب، زراعت و جمعیت فراوان دارد و محصول عمده آن خرماست که از دیرباز به آن مشهور بوده است. ساکنان خیبر بیشتر از قبیله عنزه‎اند، که در روستای سُریر و سراسر وادی غَرَس به نورشید زندگی می‌کنند.<ref>بلادی، ص ۱۷۰-۱۷۱؛ حافظ وهبه، ص ۲۱؛ حربی، ص ۴۱۳.</ref>
خیبر در زمان قدیم محل سکونت [[یهود|یهودیان]] بود.<ref>قزوینی، ص ۹۲</ref> تعیین زمان مهاجرت یهودیان به این منطقه دشوار است. بعضی آن را همزمان با حمله رومی‌ها به [[فلسطین]] و برخی آن را قدیم‌تر و در زمان استیلای بابلی‌ها بر [[اورشلیم]] دانسته‌اند. <ref>جوادعلی، ج۶، ص ۵۲۷.</ref> برخی گفته‌اند که آنان در زمان بختنصر (۶۰۵-۵۶۲ قم)، شاه بابل<ref>مجمع التواریخ، ص ۱۵۱؛ مقریزی ج ۱۴، ص ۳۶۶</ref> و برخی گفته‌اند که در زمان نبونیدوس (متوفی ۵۳۸ قم)، آخرین پادشاه سلسله کلدانی بابل <ref>جوادعلی، همانجا</ref> به خیبر کوچیدند.
در روزگار [[جاهلیت]]، در نطاة از قلاع خیبر، بازاری برپا می‌شد<ref>. ابن حبیب، ص ۲۶۸؛ ابوریحان بیرونی، ص ۳۲۸</ref> در سده چهارم، گروه‌هایی از یهودیان، موالی و عرب‌های دورگه در خیبر زندگی می‌کردند. <ref>ابن حائک، ص ۲۴۴ </ref>در سده پنجم نیز مرطه، که [[عثمان]] آن را به صورت شهری آباد در آورده بود، بازار خیبر برپا می‌شد و در دژ آن، خاندانی از نسل [[عمر بن خطاب]] می‌زیستند. <ref>بکری، ج۲، ص ۵۲۱</ref>


=== دلیل نامگذاری ===
به گفته [[یاقوت حموی]]، <ref>ذیل خیبر</ref> خیبر در زبان عبرانی به معنای قلعه بوده است و این ناحیه را به دلیل وجود چند قلعه، خیابر (خیبرها) خوانده‌اند. به روایتی دیگر، این ناحیه پس از سکونت طایفهٔ بنوخیبر بن مهلهل، از قوم عمالقه، چنین نام گرفت. <ref>قلقشدی، ص ۲۳۱، نیز جوادعلی، ج ۶، ص ۵۲۶-۵۲۷</ref>
=== تعداد قلعه‌ها ===
شمار قلعه‌های خیبر را به اختلاف، شش <ref>یعقوبی، ج ۲، ص ۵۶؛ حازمی همدانی، ج ۱، ص ۴۲۰</ref> هفت <ref>یاقوت حموی، همانجا</ref> و هشت <ref>آیتی، ص ۵۰۲- ۵۰۳</ref> نوشته‌اند. تعداد افزون‌تر قلعه‌ها در بعضی منابع از آن روست که برخی قلعه‌ها مشتمل بر دژهای کوچک‌تری درون خود بوده‌اند<ref>. واقدی، ج ۲، ص ۶۴۸، ۶۵۸، ۶۶۶-۶۶۸؛ ابن سعد، ج ۲، ص ۱۰۶؛ برای موقعیت و اهمیت قلاع و دژهای خیبر: سلام شافعی محمود، ص ۲۰-۵۰؛ برای کاوش در منطقه خیبر و آثار بازمانده در آنجا: فیلبی، ص ۳۵-۵۷</ref>
در سده‌های نخست هجری، ناحیه خیبر از توابع [[مدینه]] و جزء منطقه [[حجاز]] به شمار می‌رفت. <ref>ابن خردادبه، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ مقدسی، ص ۶۹ </ref>و با مدینه هشت منزل و به قولی سه روز راه فاصله داشت. در راه مدینه به خیبر، در جایی به نام نقب یردوح، [[مسجد پیامبر]] قرار داشت. دومه نخستین حد خیبر بود و پس از آن، قلعه‌های خیبر قرار داشتند.<ref>بکری، همانجا؛ برای اطلاع درباره راه مدینه به خیبر: حربی، ص ۵۳۹-۵۴۱؛ ابن حائک، همانجا</ref>


== زمینه‌های جنگ ==
== زمینه‌های جنگ ==
{{تاریخ صدر اسلام}}
در سال چهارم، پس از آنکه [[پیامبر اسلام]] یهودیان [[بنی نضیر]] را به سبب خیانت از مدینه بیرون راند، برخی از آنان از جمله حیب بن اخطب، سلام بن ابی الحقیق و کنانة بن ربیع بن ابی الحقیق روانه خیبر شدند. آنان سال بعد به [[مکه]] رفتند و [[قریش]] را به جنگ با پیامبر برانگیختند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۴۴۱-۴۴۲؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۲۰۱، ۲۲۵؛ بلاذری، ۱۹۹۶-۲۰۰، ج ۱، ص ۴۰۹؛ نیز: صلاح تجانی، ص ۵۶-۵۷، ۹۲؛ </ref>بدین گونه خیبر کانون خطر و توطئه بر ضد امت نوپای اسلامی شد. <ref>صلاح تجانی، ص ۹۳-۹۴؛ وات، ص ۲۱۲</ref> در [[شعبان]] [[سال ششم]] نیز چون پیامبر خبر یافت که قبیله بنی سعد بن بکر، از همسایگان عرب خیبر، برای یاری کردن یهودیان خیبر جمع شده‌اند، [[حضرت علی]] علیه السلام را با گروهی به سوی آنان فرستاد. با حمله آن حضرت، دشمن گریخت و غنایمی به دست [[اسلام|مسلمانان]] افتاد. همچنین در [[رمضان]] همان سال، در [[سریه|سریه‎ای]] به فرماندهی [[عبدالله بن عیتک]]، [[سلام بن ابی الحقیق]] به جرم برانگیختن احزاب بر ضد پیامبر و مسلمانان به قتل رسید. در همین زمان، [[عبدالله بن رواحه]] در مأموریتی به خیبر، به دستور پیامبر به تحقیق درباره وضع یهودیان پرداخت. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۵۲۶-۵۶۳؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۲۸۶-۲۸۸</ref>
در سال چهارم، پس از آنکه [[پیامبر اسلام]] یهودیان [[بنی نضیر]] را به سبب خیانت از مدینه بیرون راند، برخی از آنان از جمله حیب بن اخطب، سلام بن ابی الحقیق و کنانة بن ربیع بن ابی الحقیق روانه خیبر شدند. آنان سال بعد به [[مکه]] رفتند و [[قریش]] را به جنگ با پیامبر برانگیختند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۴۴۱-۴۴۲؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۲۰۱، ۲۲۵؛ بلاذری، ۱۹۹۶-۲۰۰، ج ۱، ص ۴۰۹؛ نیز: صلاح تجانی، ص ۵۶-۵۷، ۹۲؛ </ref>بدین گونه خیبر کانون خطر و توطئه بر ضد امت نوپای اسلامی شد. <ref>صلاح تجانی، ص ۹۳-۹۴؛ وات، ص ۲۱۲</ref> در [[شعبان]] [[سال ششم]] نیز چون پیامبر خبر یافت که قبیله بنی سعد بن بکر، از همسایگان عرب خیبر، برای یاری کردن یهودیان خیبر جمع شده‌اند، [[حضرت علی]] علیه السلام را با گروهی به سوی آنان فرستاد. با حمله آن حضرت، دشمن گریخت و غنایمی به دست [[اسلام|مسلمانان]] افتاد. همچنین در [[رمضان]] همان سال، در [[سریه|سریه‎ای]] به فرماندهی [[عبدالله بن عیتک]]، [[سلام بن ابی الحقیق]] به جرم برانگیختن احزاب بر ضد پیامبر و مسلمانان به قتل رسید. در همین زمان، [[عبدالله بن رواحه]] در مأموریتی به خیبر، به دستور پیامبر به تحقیق درباره وضع یهودیان پرداخت. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۵۲۶-۵۶۳؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۲۸۶-۲۸۸</ref>


خط ۴۲: خط ۳۴:


==زمان غزوه خیبر==
==زمان غزوه خیبر==
پس از عقد [[صلح حدیبیه]] میان پیامبر اکرم و قریش، خاطر پیامبر از جانب قریش آسوده شد. <ref>واقدی ج ۲، ص ۶۱۱-۶۱۲ </ref>آن حضرت در اوایل [[محرم]] سال هفتم روانه خیبر شد و در ماه [[صفر]] آنجا را فتح کرد و در اول [[ربیع الثانی|ربیع الآخر]] سال هفتم به مدینه بازگشت.<ref>. ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۲، ۳۵۵؛ ابن حبیب، ص ۱۱۵</ref> روایت‌های دیگری نیز درباره تاریخ وقوع این [[غزوه]] وجود دارد. <ref>ابن سعد، ج ۲، ص ۴۲۰؛ طوسی، ص ۸۱۲؛ نورالدین حلبی، ج ۳، ص ۴۵</ref> اما از آنجا که این غزوه در تابستانی بسیار گرم انجام شده است، درست تر می‌نماید. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۴۵</ref>
پیامبر اکرم(ص) در اوایل [[محرم]] سال هفتم روانه خیبر شد و در ماه [[صفر]] آنجا را فتح کرد و در اول [[ربیع الثانی|ربیع الآخر]] سال هفتم به مدینه بازگشت.<ref>. ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۲، ۳۵۵؛ ابن حبیب، ص ۱۱۵</ref>


==جانشین پیامبر در مدینه==
==جانشین پیامبر در مدینه==
پیامبر فردی را<ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۳۶-۶۳۷: سباع بن عرفطه غفاری یا ابوذر غفاری؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۲: نمیله بن عبدالله لیثی؛ ابن حبیب، ص ۱۲۷: ابورهم غفاری کلثوم بن حصین</ref> در مدینه جانشین خود کرد و پرچم جنگ را که به رنگ سفید بود به دست علی علیه السلام سپرد. <ref>ابن هشام، همانجا؛ قس واقدی، ج ۲، ص ۶۴۹؛ ابن سعد، ج ۲، ص ۱۰۶؛ عاملی، ج ۱۷، ص ۱۵۳-۱۵۴</ref> و آن حضرت را فرمانده سپاه پیشاهنگ خود قرار داد. <ref>ابن اثیر، ج ۳، ص ۴۵</ref>
پیامبر فردی را<ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۳۶-۶۳۷: سباع بن عرفطه غفاری یا ابوذر غفاری؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۲: نمیله بن عبدالله لیثی؛ ابن حبیب، ص ۱۲۷: ابورهم غفاری کلثوم بن حصین</ref>{{چه کسی؟}} در مدینه جانشین خود کرد و پرچم جنگ را که به رنگ سفید بود به دست علی علیه السلام سپرد. <ref>ابن هشام، همانجا؛ قس واقدی، ج ۲، ص ۶۴۹؛ ابن سعد، ج ۲، ص ۱۰۶؛ عاملی، ج ۱۷، ص ۱۵۳-۱۵۴</ref> و آن حضرت را فرمانده سپاه پیشاهنگ خود قرار داد. <ref>ابن اثیر، ج ۳، ص ۴۵</ref>


==تعداد سپاه مسلمانان==
==تعداد سپاه مسلمانان==
خط ۵۱: خط ۴۳:


==تعداد اهالی خیبر==
==تعداد اهالی خیبر==
اهالی خیبر که شمار جنگجویان آن‌ها را با ارقام مبالغه آمیز ده هزار <ref>همان، ج، ۲، ص ۶۳۴، ۶۴۰</ref> یا بیست هزار تن یعقوبی، <ref>ج ۲، ص ۵۶</ref> نوشته‌اند، گمان نمی‌کردند پیامبر به جنگ ایشان برود و به اتکای دژهای بلند و استوار خود که بر قله کوه‌ها قرار داشت و نیز برخورداری از اسلحه و جمعیت فراوان و آب دائمی، می‌پنداشتند چند سال می‌توانند مقاومت کنند. برخی یهودیان مدینه مسلمانان را بیم می‌دادند که توان رویارویی با خیبریان و قلعه‌های استوار آنجا را ندارند. آنان حتی کیس را نزد کنانة بن ابی حقیق به خیبر فرستاده بودند تا به وی بگوید مسلمانان عده و سلاح کمی دارند. کفار قریش نیز امیدوار بودند در صورت بروز جنگ، خیبری‌ها بر پیامبر پیروز شوند و در این باره شرط بندی کردند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۳۴، ۶۳۷، ۶۴۰-۶۴۱، ۷۰۱-۷۰۳</ref>
اهالی خیبر که شمار جنگجویان آن‌ها را با ارقام مبالغه آمیز ده هزار <ref>همان، ج، ۲، ص ۶۳۴، ۶۴۰</ref> یا بیست هزار تن <ref> یعقوبی، ج ۲، ص ۵۶</ref> نوشته‌اند، گمان نمی‌کردند پیامبر به جنگ ایشان برود و به اتکای دژهای بلند و استوار خود که بر قله کوه‌ها قرار داشت و نیز برخورداری از اسلحه و جمعیت فراوان و آب دائمی، می‌پنداشتند چند سال می‌توانند مقاومت کنند. برخی یهودیان مدینه مسلمانان را بیم می‌دادند که توان رویارویی با خیبریان و قلعه‌های استوار آنجا را ندارند. آنان حتی کسی را نزد کنانة بن ابی حقیق به خیبر فرستاده بودند تا به وی بگوید مسلمانان عده و سلاح کمی دارند. کفار قریش نیز امیدوار بودند در صورت بروز جنگ، خیبری‌ها بر پیامبر پیروز شوند و در این باره شرط بندی کردند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۳۴، ۶۳۷، ۶۴۰-۶۴۱، ۷۰۱-۷۰۳</ref>


==مسیر پیامبر از مدینه تا خیبر==
==مسیر پیامبر از مدینه تا خیبر==
خط ۶۴: خط ۵۶:


==ورود سپاه اسلام به خیبر==
==ورود سپاه اسلام به خیبر==
خداوند زمان حرکت سپاه پیامبر را بر اهالی خیبر پوشاند، تا آنکه آن حضرت پس از گذر از میان قلعه‌های شق و نطاة، شبانگاه نزدیک خیبر رسید و شب را گذراند و -طبق روش همیشگی‌اش- چون صدای [[اذان|اذانی]] نشنید، به حرکت خود ادامه داد. او نخست [[دعا]]یی کرد و از مسلمانان خواست آن را بخوانند. سپس حرکت کردند تا به منزله رسیدند. پیامبر در منزله جایی را [[مسجد]] قرار داد و [[نماز]] گزارد و آنجا پس از آن مسجد خیبر گردید. چون صبح شد، یهودیان خیبر از ورود پیامبر به این ناحیه غافلگیر شدند و به دورن قلعه‌های خود گریختند. <ref>همان، ج ۲، ص ۶۳۷؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۳-۳۴۴؛ بکری، ج ۲، ص ۵۲۲ </ref> پیامبر یارانش را از قتل زنان و کودکان نهی کرد. <ref>ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۵۲۶</ref> و آن روز را تا شب با اهل قلعه نطاة جنگید. سپس لشکرگاه خود را از محلی که در تیررس دشمن و زمینش مرطوب بود، منتقل کرد و فرمود به جایی به نام رجیع بروند. همچنین، فرمود تا پاره ای از نخل‌های خیبر را (احتمالاً به ضرورت نظامی) قطع کنند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۴۳-۶۴۵؛ قس عاملی، ج ۱۷، ص ۱۳۹-۱۴۱</ref>
خداوند زمان حرکت سپاه پیامبر را بر اهالی خیبر پوشاند، تا آنکه آن حضرت پس از گذر از میان قلعه‌های شق و نطاة، شبانگاه نزدیک خیبر رسید و شب را گذراند و -طبق روش همیشگی‌اش- چون صدای [[اذان|اذانی]] نشنید{{گنگ}}، به حرکت خود ادامه داد. او نخست [[دعا]]یی کرد و از مسلمانان خواست آن را بخوانند. سپس حرکت کردند تا به منزله رسیدند. پیامبر در منزله جایی را [[مسجد]] قرار داد و [[نماز]] گزارد و آنجا پس از آن مسجد خیبر گردید. چون صبح شد، یهودیان خیبر از ورود پیامبر به این ناحیه غافلگیر شدند و به دورن قلعه‌های خود گریختند. <ref>همان، ج ۲، ص ۶۳۷؛ ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۳-۳۴۴؛ بکری، ج ۲، ص ۵۲۲ </ref> پیامبر یارانش را از قتل زنان و کودکان نهی کرد. <ref>ابن ابی شیبه، ج ۸، ص ۵۲۶</ref> و آن روز را تا شب با اهل قلعه نطاة جنگید. سپس لشکرگاه خود را از محلی که در تیررس دشمن و زمینش مرطوب بود، منتقل کرد و فرمود به جایی به نام رجیع بروند. همچنین، فرمود تا پاره ای از نخل‌های خیبر را (احتمالاً به ضرورت نظامی) قطع کنند. <ref>واقدی، ج ۲، ص ۶۴۳-۶۴۵؛ قس عاملی، ج ۱۷، ص ۱۳۹-۱۴۱</ref>


==گزارش جنگ==
==گزارش جنگ==
خط ۱۹۵: خط ۱۸۷:
{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* منبع اصلی مقاله: دانشنامه جهان اسلام ج ۱۶.
* [http://www.shareh.com/persian/magazine/tarikh_i/02/b.htm برخوردهاى مسالمت آميز پيامبر(ص) با يهود]
* [http://www.shareh.com/persian/magazine/tarikh_i/02/b.htm برخوردهاى مسالمت آميز پيامبر(ص) با يهود]
{{غزوه‌های پیامبر(ص)}}
{{غزوه‌های پیامبر(ص)}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱

ویرایش