پرش به محتوا

حبیب نجار: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ مارس ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
}}
}}


'''حبیب نجّار'''، شخصیتی مسیحی که در منابع اسلامی به '''مؤمن آل‌یس''' ملقب شده است. نام وی در [[قرآن]] نیامده ولی در آیات [[سوره یس]] در ضمن نقل ماجرای '''اصحاب القریه'''، پس از اینکه اصحاب قریه دو رسولی را که برای دعوت آنان به [[توحید]] آمده بودند، تکذیب می‌کنند، مردی شتابان از دور دست شهر می‌آید و مردم را به پیروی از رسولان فرا می‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشکار می‌سازد. پس از مرگ وی، قوم او با صیحه‌ای هلاک می‌گردند. در منابع اسلامی، این مرد مؤمن '''حبیب نجّار''' دانسته شده است.
'''حبیب نجّار'''، شخصیتی مسیحی که در منابع اسلامی به مؤمن آل‌یس ملقب شده است. نام وی در [[قرآن]] نیامده ولی در آیات [[سوره یس]] در ضمن نقل ماجرای اصحاب القریه پس از اینکه اصحاب قریه، دو رسولی را که برای دعوت آنان به [[توحید]] آمده بودند، تکذیب می‌کنند، مردی شتابان از دور دست شهر می‌آید و مردم را به پیروی از رسولان فرا می‌خواند و ایمان خود را به پروردگار آشکار می‌سازد. پس از مرگ وی، قوم او با صیحه‌ای هلاک می‌گردند. در منابع اسلامی، این مرد مؤمن، حبیب نجّار دانسته شده است.


در منابع تفسیری و روایی، از حبیب نجّار و [[ایمان]] وی تجلیل شده است. و محل دفن او در بازار [[انطاکیه]] در کشور [[ترکیه]] است.
در منابع تفسیری و روایی، از حبیب نجّار و [[ایمان]] وی تجلیل شده و محل دفن او در بازار [[انطاکیه]] در کشور [[ترکیه]] است.


==نسب و شغل حبیب نجار==
==نسب و شغل حبیب نجار==
نسب حبیب را، حبیب‌بن اَبریا، حبیب‌بن مری و حبیب‌بن اسرائیل ضبط کرده‌اند.<ref>رک: ابن سلیمان٬ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م٬ ج ۳، ص۵۷۷؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق٬ ج۱۹، ص۴۱۹؛ ثعلبی، قصص‌الأنبیاء، المکتبة الثقافیة، ص۳۶۵</ref>{{سخ}} گویا پسر عموی فرعون زمان خود بوده است.<ref>سبزوارى نجفى٬ ارشاد الاذهان الى تفسير القرآن‏٬ ۱۴۱۹ق٬ ص۳۹۳.</ref>
نسب حبیب را، حبیب‌بن اَبریا، حبیب‌بن مری و حبیب‌بن اسرائیل ضبط کرده‌اند.<ref>ابن سلیمان، تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م٬ ج۳، ص۵۷۷؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق٬ ج۱۹، ص۴۱۹؛ ثعلبی، قصص‌الأنبیاء، المکتبة الثقافیة، ص۳۶۵.</ref>{{سخ}} گویا پسر عموی فرعون زمان خود بوده است.<ref>سبزوارى نجفى٬ ارشاد الاذهان‏٬ ۱۴۱۹ق٬ ص۳۹۳.</ref>


در بیشتر منابع او را نجّار گفته‌اند و چون پیش از [[ایمان]] آوردن بت‌تراش بوده است٬<ref>رک: مقدسی،البدء و التاریخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج ۳، ص۱۳۰؛ زمخشری٬ الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل٬ ۱۴۰۷ق٬ ج۴، ص۱۰</ref> با این لقب خوانده‌ شده‌است. برخی نیز گفته‌اند کار او ریسمان‌بافی یا کفاشی بوده است.<ref>رک: طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق٬ ج۱۹، ص۴۱۹؛ ماوردى، النکت و العیون٬ ۱۴۱۲ق٬ ج۵، ص۱۳؛ سیوطی، الدر المنثور٬ ۱۴۲۱ق٬ ج ۵، ص۲۶۱</ref>  
در بیشتر منابع او را نجّار گفته‌اند و چون پیش از [[ایمان]] آوردن بت‌تراش بوده است٬<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج۳، ص۱۳۰؛ زمخشری، الكشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۰.</ref> با این لقب خوانده‌ شده‌است. برخی نیز گفته‌اند کار او ریسمان‌بافی یا کفاشی بوده است.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۲۲ق٬ ج۱۹، ص۴۱۹؛ ماوردى، النکت و العیون، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۲۱ق، ج ۵، ص۲۶۱.</ref>  


درباره زندگی زاهدانه و رفتارهای عابدانه وی مطالب اندکی در منابع آمده است.<ref>برای نمونه رک: ثعلبی، قصص الأنبیاء٬ المکتبة الثقافیة، همانجا</ref>
درباره زندگی زاهدانه و رفتارهای عابدانه وی مطالب اندکی در منابع آمده است.<ref>ثعلبی، قصص الأنبیاء، المکتبة الثقافیة.</ref>


==ماجرای حبیب نجار در منابع اسلامی==
==ماجرای حبیب نجار در منابع اسلامی==
نام حبیب نجّار صریحاً در [[قرآن]] نیامده، اما در منابع اسلامی، ضمن نقل ماجرای «اصحاب‌القریة» در [[سوره یس]] آیات ۱۳ تا ۲۹ ٬ به وی اشاره شده است.  
نام حبیب نجّار صریحاً در [[قرآن]] نیامده، اما در منابع اسلامی، ضمن نقل ماجرای «اصحاب‌القریة» در [[سوره یس]] آیات ۱۳ تا ۲۹ به وی اشاره شده است.  
در تفاسیر و تواریخ اسلامی این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتی نقل شده است. بر این اساس، [[حضرت عیسی|عیسی علیه‌السلام]] دو تن از [[حواریون]] خود را به [[انطاکیه]] که در [[قرآن]] «'''القَرْیة'''» خوانده شده است می‌فرستد. فرستادگان حضرت عیسی در حوالی شهر با چوپان پیری روبه‌رو می‌شوند و او را به پرستش [[خدا]] و دین '''عیسی(ع)''' دعوت می‌کنند. چوپان از آنان درخواست [[معجزه]] می‌کند و ایشان پسر بیمار او را شفا می‌دهند و پیرمرد که همان حبیب نجّار است٬ به گفته‌های آنان ایمان می‌آورد. دلایل دیگری نیز برای ایمان آوردن حبیب نقل شده است، از جمله اینکه رسولان، پسر او را که هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده کردند و دیگر اینکه خودِ حبیب را که به جذام و فلج مبتلا بود٬ شفا دادند.<ref>طبرسی٬ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش٬ ج۸، ص۶۵۵</ref>  
در تفاسیر و تواریخ اسلامی این داستان با تفصیل بیشتر و گاه با اختلافاتی نقل شده است. بر این اساس، [[حضرت عیسی|عیسی علیه‌السلام]] دو تن از [[حواریون]] خود را به [[انطاکیه]] که در [[قرآن]] «القَرْیة» خوانده شده است می‌فرستد. فرستادگان حضرت عیسی در حوالی شهر با چوپان پیری روبه‌رو می‌شوند و او را به پرستش [[خدا]] و دین عیسی(ع) دعوت می‌کنند. چوپان از آنان درخواست [[معجزه]] می‌کند و او پسر بیمارش را شفا می‌دهند و پیرمرد که همان حبیب نجّار است، به گفته‌های آنان ایمان می‌آورد. دلایل دیگری نیز برای ایمان آوردن حبیب نقل شده است، از جمله اینکه رسولان، پسر او را که هفت روز از مرگش می‌گذشت زنده کردند و دیگر اینکه خودِ حبیب را که به جذام و فلج مبتلا بود٬ شفا دادند.<ref>طبرسی٬ مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۶۵۵.</ref>  


فرستادگان پس از ورود به انطاکیه، به دستور پادشاه زندانی می‌شوند. حضرت عیسی '''شمعون'''٬ بزرگ حواریون را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتی از خود نشان می‌دهند، اما پادشاه و اطرافیان او بنابه قولی تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند.<ref>رک: ابن سلیمان٬ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م٬ ج۳، ص۵۷۵-۵۷۷؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق٬ ج۸، ص۱۲۴-۱۲۵</ref>
فرستادگان پس از ورود به انطاکیه، به دستور پادشاه زندانی می‌شوند. حضرت عیسی، شمعون، بزرگ حواریون را به یاریشان می‌فرستد و آنان در حضور پادشاه معجزاتی از خود نشان می‌دهند، اما پادشاه و اطرافیان او بنابه قولی تصمیم به قتل رسولان می‌گیرند.<ref>ابن سلیمان٬ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م، ج۳، ص۵۷۵-۵۷۷؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>


حبیب نجّار هنگامی‌که از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منکران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستی و [[معاد]] دعوت می‌کند، وی سه دلیل برای ضرورت تبعیت از پیامبران بیان می‌کند:
حبیب نجّار هنگامی‌که از این خبر آگاه می‌شود، شتابان خود را به منکران می‌رساند و آنان را به پذیرش یگانه‌پرستی و [[معاد]] دعوت می‌کند، وی سه دلیل برای ضرورت تبعیت از پیامبران بیان می‌کند:
خط ۵۷: خط ۵۷:
**غیر الله توانایی دور کردن ضرر و جلب منفعت برای خود و دیگران را ندارند: {{متن قرآن|«أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَٰنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ»|سوره=یس|آیه=۲۳}}
**غیر الله توانایی دور کردن ضرر و جلب منفعت برای خود و دیگران را ندارند: {{متن قرآن|«أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَٰنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ»|سوره=یس|آیه=۲۳}}


اما مردم به او حمله می‌کنند و او را به طرز فجیعی به قتل می‌رسانند.<ref>رک:ابن سلیمان٬ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م٬ ج ۳، ص۵۷۵-۵۷۷؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۸، ص۱۲۴-۱۲۵</ref>
اما مردم به او حمله می‌کنند و او را به طرز فجیعی به قتل می‌رسانند.<ref>ابن سلیمان، تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م، ج ۳، ص۵۷۵-۵۷۷؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۸، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>


او وارد بهشت می‌شود: {{متن قرآن|«قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ»|سوره=یس|آیه=۲۶}} و آرزو می‌کند قومش می‌دانستند خداوند چگونه او را گرامی داشت: {{متن قرآن|«قالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ(۲۶)بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ»|سوره=یس|آیه=۲۷}}  
او وارد بهشت می‌شود: {{متن قرآن|«قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ»|سوره=یس|آیه=۲۶}} و آرزو می‌کند قومش می‌دانستند خداوند چگونه او را گرامی داشت: {{متن قرآن|«قالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ(۲۶)بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ»|سوره=یس|آیه=۲۷}}  
خط ۶۴: خط ۶۴:


===تجلیل از ایمان وی===
===تجلیل از ایمان وی===
براساس حدیثی نبوی، حبیب نجّار ملقب به مؤمن آل‌یس٬ حزقیل ملقب به [[مؤمن آل فرعون]]٬ و [[حضرت علی|حضرت علی(ع)]] '''صِدِّیقان''' هستند و '''علی''' افضل آنهاست. <ref>فيض كاشانى٬ الأصفى فى تفسيرالقرآن٬ ۱۴۱۸ق٬ ج۲ ٬ ص۱۰۳۴.</ref> نیز آن حضرت فرموده است آن سه تن حتی لحظه‌ای به خدا [[کفر|کافر]] نشدند.<ref>رک: ثعلبی، قصص‌الأنبیاء، المکتبة الثقافیة، ص۳۶۶؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن٬ ۱۳۷۲ش٬ ج ۸، ص۶۵۹</ref>
براساس حدیثی نبوی، حبیب نجّار ملقب به مؤمن آل‌یس٬ حزقیل ملقب به [[مؤمن آل فرعون]]٬ و [[حضرت علی|حضرت علی(ع)]] '''صِدِّیقان''' هستند و '''علی''' افضل آنهاست. <ref>فيض كاشانى، الأصفی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۰۳۴.</ref> نیز آن حضرت فرموده است آن سه تن حتی لحظه‌ای به خدا [[کفر|کافر]] نشدند.<ref>ثعلبی، قصص‌الأنبیاء، المکتبة الثقافیة، ص۳۶۶؛ طبرسی، مجمع البیان٬ ۱۳۷۲ش، ج ۸، ص۶۵۹.</ref>


از امام کاظم(ع) نقل شده است که «سابقين چهار كس هستند: اول پسر آدم(ع) كه به دست برادرش كشته شد؛ دوم پيشگام امت موسى(ع) كه همان «مؤمن آل فرعون» است؛ سوم پيشگام امت عيسى(ع) يعنى حبيب نجار و چهارم پيشگام امت اسلام؛ يعنى على بن ابى طالب(ع).»<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن٬ ۱۳۷۲ش٬ ج۹، ص۳۲۵</ref>
از امام کاظم(ع) نقل شده است که «سابقين چهار كس هستند: اول پسر آدم(ع) كه به دست برادرش كشته شد؛ دوم پيشگام امت موسى(ع) كه همان «مؤمن آل فرعون» است؛ سوم پيشگام امت عيسى(ع) يعنى حبيب نجار و چهارم پيشگام امت اسلام؛ يعنى على بن ابى طالب(ع).»<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۲۵.</ref>


نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهی و اهل [[بهشت]] و یکی از مصادیق «ثُلَّةٌ من الاَوَّلین»{{یادداشت| منظور آیه شریفه ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ([[سوره واقعه]] آیه ۱۳) می‌باشد که در آن گروهی از متقدمان٬ که تعدادشان اندک است٬ مقربان الهی معرفی شده اند}} معرفی شده است.<ref>رک: ابن سلیمان٬ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان،  ۱۹۷۹م٬ ج ۳، ص۵۷۸؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی٬ ۱۴۱۰ق٬ ص۳۵۴، ۴۶۵؛ صدوق، الامالی٬ ۱۴۰۰ق٬ ص۳۸۵.</ref>
نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که حبیب نجّار از صدیقان، مقربان الهی و اهل [[بهشت]] و یکی از مصادیق «ثُلَّةٌ من الاَوَّلین»{{یادداشت| منظور آیه شریفه ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ([[سوره واقعه]] آیه ۱۳) می‌باشد که در آن گروهی از متقدمان٬ که تعدادشان اندک است٬ مقربان الهی معرفی شده اند}} معرفی شده است.<ref>رک: ابن سلیمان، تفسیر مقاتل‌بن سلیمان،  ۱۹۷۹م٬ ج ۳، ص۵۷۸؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۵۴، ۴۶۵؛ صدوق، الامالی، ۱۴۰۰ق، ص۳۸۵.</ref>


به نوشته برخی منابع، وی پیش از ایمان به رسولان، [[شرک|مشرک]] بوده است و حتی گفته‌اند هفتاد سال بت می‌پرستیده است،<ref>رک: ابن سلیمان٬ تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م٬ ج ۳، ص۵۷۶؛ قرطبى، الجامع لاحکام القرآن٬ دارالفکر، ج ۱۵، ص۱۸</ref> با این حال وی را در زمره کسانی چون [[ورقه بن نوفل|ورقةبن نوفل]]، [[بحیرا]] و [[قیس‌ بن ساعده]] شمرده‌اند که پیش از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم|پیامبر اکرم(ص)]] به او ایمان داشته‌اند،<ref>رک: بغوی، ج ۱، ص۷۹؛ فخر رازی، ج ۳، ص۱۰۴</ref> چنان‌که تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور [[اسلام]]، به حضرت محمد(ص) [[مؤمن|ایمان آورده]] بوده است.<ref>قرطبى، الجامع لاحکام القرآن٬ دارالفکر، همانجا</ref>
به نوشته برخی منابع، وی پیش از ایمان به رسولان، [[شرک|مشرک]] بوده است و حتی گفته‌اند هفتاد سال بت می‌پرستیده است،<ref>ابن سلیمان، تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، ۱۹۷۹م، ج۳، ص۵۷۶؛ قرطبى، الجامع لاحکام القرآن، دارالفکر، ج ۱۵، ص۱۸.</ref> با این حال، وی را در زمره کسانی چون [[ورقه بن نوفل|ورقةبن نوفل]]، [[بحیرا]] و [[قیس‌ بن ساعده]] شمرده‌اند که پیش از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم|پیامبر اکرم(ص)]] به او ایمان داشته‌اند،<ref>رک: بغوی، ج ۱، ص۷۹؛ فخر رازی، ج ۳، ص۱۰۴</ref> چنان‌که تصریح شده حبیب نجار ششصد سال پیش از ظهور [[اسلام]]، به حضرت محمد(ص) [[مؤمن|ایمان آورده]] بوده است.<ref>قرطبى، الجامع لاحکام القرآن٬ دارالفکر، همانجا</ref>


==محل دفن==
==محل دفن==
در منابع متقدم، محل دفن حبیب نجّار بازار [[انطاکیه]] ذکر شده است،<ref>رک: مقدسی، البدء و التاریخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج ۳، ص۱۳۰-۱۳۱؛ نیز رک: هروی، ص۱۷؛ یاقوت حموی، ج ۱، ص۳۸۷</ref> اما به گزارش منابع جدید، مقبره وی در مشرق انطاکیه، در دامنه کوه سلبیوس، که جبل حبیب نجّار نامیده می‌شود، قرار دارد.<ref>رک: د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ بوسه، ص۱۵۷</ref> در خیابان اصلی انطاکیه نیز مسجدی به نام حبیب نجّار هست که ابتدا کلیسای جامع انطاکیه بوده و در دوره اسلامی، [[مسجد]] شده است.<ref>بوسه، ص۱۵۶</ref> در منبعی قدیمی نیز از وجود این مسجد خبر داده شده است.<ref>رک: ابن‌عبدربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۸ق٬ ج ۶، ص۲۶۸</ref> همچنین در یکی از تراجم نسبتآ متأخر، از قریه‌ای به نام سیدی حبیب نجّار سخن گفته شده است.<ref>رک: محبی، خلاصة الاثر فى اعیان القرن الحادى عشر، دارصادر، ج۲، ص۱۴۰</ref> در انطاکیه امروزی قریه‌ای به این نام وجود ندارد، اما ناحیه هم‌جوار مسجد حبیب نجّار، داربوس نام دارد که شاید همان قریه باشد.<ref>بوسه، ص۱۵۷</ref>
در منابع متقدم، محل دفن حبیب نجّار بازار [[انطاکیه]] ذکر شده است،<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج ۳، ص۱۳۰-۱۳۱؛ نیز رک: هروی، ص۱۷؛ یاقوت حموی، ج ۱، ص۳۸۷.</ref> اما به گزارش منابع جدید، مقبره وی در مشرق انطاکیه، در دامنه کوه سلبیوس، که جبل حبیب نجّار نامیده می‌شود، قرار دارد.<ref>رک: د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ بوسه، ص۱۵۷</ref> در خیابان اصلی انطاکیه نیز مسجدی به نام حبیب نجّار هست که ابتدا کلیسای جامع انطاکیه بوده و در دوره اسلامی، [[مسجد]] شده است.<ref>بوسه، ص۱۵۶</ref> در منبعی قدیمی نیز از وجود این مسجد خبر داده شده است.<ref>رک: ابن‌عبدربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۸ق٬ ج ۶، ص۲۶۸</ref> همچنین در یکی از تراجم نسبتآ متأخر، از قریه‌ای به نام سیدی حبیب نجّار سخن گفته شده است.<ref>رک: محبی، خلاصة الاثر فى اعیان القرن الحادى عشر، دارصادر، ج۲، ص۱۴۰</ref> در انطاکیه امروزی قریه‌ای به این نام وجود ندارد، اما ناحیه هم‌جوار مسجد حبیب نجّار، داربوس نام دارد که شاید همان قریه باشد.<ref>بوسه، ص۱۵۷</ref>


==در منابع مسیحی==
==در منابع مسیحی==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۱۷

ویرایش