پرش به محتوا

قصی بن کلاب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ مهٔ ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Ahmadian
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==خاندان قصی بن کلاب==
==خاندان قصی بن کلاب==
به نظر می‌رسد کلاب‌ بن مره، پدر قصی، فقط دو پسر ( قصی و زُهره) و یک دختر به نام نُعم داشته است. مادر آنان، فاطمه، دختر سعدبن سَیَل از بنی‌جَدَره،تیره‌ای از قبیلۀ یمنی، [[اَزْد]] بود<ref> ابن‌هشام، ج 1، ص 109ـ 110</ref>. قصی علاوه بر این برادرو خواهر، برادری مادری هم به نام رِزاح داشت که پدرش ربیعة‌بن حرام بود. <ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 124؛ قس سمعانی، ج 2، ص 195</ref>
به نظر می‌رسد کلاب‌ بن مره، پدر قصی، فقط دو پسر ( قصی و زُهره) و یک دختر به نام نُعم داشته است. مادر آنان، فاطمه، دختر سعدبن سَیَل از بنی‌جَدَره،تیره‌ای از قبیلۀ یمنی، [[اَزْد]] بود.<ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 109ـ 110</ref> قصی علاوه بر این برادرو خواهر، برادری مادری هم به نام رِزاح داشت که پدرش ربیعة‌بن حرام بود.<ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 124؛ قس سمعانی، ج 2، ص 195</ref>


==فرزندان==
==فرزندان==
نام فرزندان قصی را چنین ذکر کرده اند: [[عبد مَناف]] یا مُغیره، عبدالله یا [[عبدالدار]]، عبدالعُزّی، عبدبن قصی، <ref>ابن‌کلبی، ص 26؛ ابن‌هشام، ج 1، ص 110ـ 111؛ قس بلاذری، 1417، ج 1، ص 59، 65؛ ‌یعقوبی، ج 1، ص 239</ref>.
نام فرزندان قصی را چنین ذکر کرده اند: [[عبد مَناف]] یا مُغیره، عبدالله یا [[عبدالدار]]، عبدالعُزّی، عبدبن قصی.<ref>ابن‌کلبی، ص 26؛ ابن‌هشام، ج 1، ص 110ـ 111؛ قس بلاذری، 1417، ج 1، ص 59، 65؛ ‌یعقوبی، ج 1، ص 239</ref>


گفته‌اند قصی همزمان با دوران سلطنت [[بهرام گور]]، پادشاه [[ساسانی]] ( 438 یا 439 میلادی)،‌ می‌زیسته است <ref>رجوع کنید به ابوهلال عسکری، ص 25؛ مقدسی، ج 4، ص 126</ref>.
گفته‌اند قصی همزمان با دوران سلطنت [[بهرام گور]]، پادشاه [[ساسانی]] ( 438 یا 439 میلادی)،‌ می‌زیسته است.<ref>رجوع کنید به ابوهلال عسکری، ص 25؛ مقدسی، ج 4، ص 126</ref>


بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید <ref>رجوع کنید به ابن‌‌سعد، ج 1، ص 67؛ یعقوبی، ج 1، ص 237؛ طبری، ج 2، ص 254</ref> نوشته‌اند.
بیشتر مورخان نام اصلی قصی را زید <ref>رجوع کنید به ابن‌‌سعد، ج 1، ص 67؛ یعقوبی، ج 1، ص 237؛ طبری، ج 2، ص 254</ref> نوشته‌اند.
خط ۱۴: خط ۱۴:
دربارۀ علت قصی نامیده شدن او گفته‌اند که فاطمه، مادراو، پس از وفات شوهرش، کلاب، با ربیعة‌بن حرام(از طایفۀ بنوعُذْره) – که برای انجام دادن اعمال [[حج]] به مکه آمده بود – ازدواج کرد و ربیعه، فاطمه و قصی شیرخوار را همراه خود به سرزمین قوم خویش در منطقۀ [[شام]] برد.
دربارۀ علت قصی نامیده شدن او گفته‌اند که فاطمه، مادراو، پس از وفات شوهرش، کلاب، با ربیعة‌بن حرام(از طایفۀ بنوعُذْره) – که برای انجام دادن اعمال [[حج]] به مکه آمده بود – ازدواج کرد و ربیعه، فاطمه و قصی شیرخوار را همراه خود به سرزمین قوم خویش در منطقۀ [[شام]] برد.


قصی تا هنگام بلوغ یا نزدیک به آن در آنجا ماند، سپس با کاروانی از حاجیان قضاعه، در یکی از [[ماههای حرام]]، به مکه بازگشت <ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 124؛ ابن‌سعد، ج 1، ص 67؛ ازرقی، 1403، ج 1، ص 104ـ 105</ref>. چون زید در این مدت از وطنش مکه و قوم خویش دور شده بود، او را قصی خواندند،یعنی کسی که از شهر و وطن خویش دور است <ref>بلاذری، 1417، ج 1، ص 55؛ یعقوبی، همانجا؛ سهیلی، ج 2، ص 33ـ 34</ref>.
قصی تا هنگام بلوغ یا نزدیک به آن در آنجا ماند، سپس با کاروانی از حاجیان قضاعه، در یکی از [[ماههای حرام]]، به مکه بازگشت.<ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 124؛ ابن‌سعد، ج 1، ص 67؛ ازرقی، 1403، ج 1، ص 104ـ 105</ref> چون زید در این مدت از وطنش مکه و قوم خویش دور شده بود، او را قصی خواندند،یعنی کسی که از شهر و وطن خویش دور است.<ref>بلاذری، 1417، ج 1، ص 55؛ یعقوبی، همانجا؛ سهیلی، ج 2، ص 33ـ 34</ref>


==وجه تسمیه قریش ==
==وجه تسمیه قریش ==
به او «قریش» یا «قرشی» هم می‌گفتند. درباره سبب این نامگذاری، تسلط قصی بر مکه و انجام دادن کارهای خوب و پسندیده را ذکر کرده‌اند یا به این علت که خصلت های نیک در قصی جمع بود، زیرا یکی از معانی قریش، جمع است. عنوان قریش یا قرشی بر کسی پیش از او اطلاق نشده بود. به قصی «مُجَمَّع»، به معنای جمع کننده و گردآورنده، هم گفته‌اند زیرا او بعد از مسلط شدن بر [[مکه]] و ریاست در آن ناحیه، [[قریش]]، را از دره‌ها و کوههای اطراف مکه در آن شهر جمع کرد. <ref>رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 1، ص 71ـ 72؛ ابن‌قتیبه، ص 117، 641؛ طبری، ج 2، ص 256؛ سمعانی، ج 4، ص 485؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 27</ref>
به او «قریش» یا «قرشی» هم می‌گفتند. درباره سبب این نامگذاری، تسلط قصی بر مکه و انجام دادن کارهای خوب و پسندیده را ذکر کرده‌اند یا به این علت که خصلت های نیک در قصی جمع بود، زیرا یکی از معانی قریش، جمع است. عنوان قریش یا قرشی بر کسی پیش از او اطلاق نشده بود. به قصی «مُجَمَّع»، به معنای جمع کننده و گردآورنده، هم گفته‌اند زیرا او بعد از مسلط شدن بر [[مکه]] و ریاست در آن ناحیه، [[قریش]]، را از دره‌ها و کوههای اطراف مکه در آن شهر جمع کرد.<ref>رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 1، ص 71ـ 72؛ ابن‌قتیبه، ص 117، 641؛ طبری، ج 2، ص 256؛ سمعانی، ج 4، ص 485؛ ابن‌اثیر، ج 2، ص 27</ref>


==جنگ با قبیله خزاعه==
==جنگ با قبیله خزاعه==
پس از آن که قصی در مکه اقامت گزید، از حُلَیل‌بن حُبشیّه، آخرین امیرخُزاعی مکه و متولی کعبه، دخترش حُبّی را خواستگاری کرد. حلیل نیز، که او را نیرومند و با تدبیر و لایق و با اصل و نسب یافت، دخترش را به او تزویج نمود. <ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 122ـ 123؛ ازرقی، ج 1، ص 105</ref>
پس از آن که قصی در مکه اقامت گزید، از حُلَیل‌بن حُبشیّه، آخرین امیرخُزاعی مکه و متولی کعبه، دخترش حُبّی را خواستگاری کرد. حلیل نیز، که او را نیرومند و با تدبیر و لایق و با اصل و نسب یافت، دخترش را به او تزویج نمود.<ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 122ـ 123؛ ازرقی، ج 1، ص 105</ref>




وقتی فرزندان قصی پراکنده شدند و اموالش بسیار شد و شرافتی بزرگ یافت، حلیل درگذشت. <ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 123</ref> حلیل در آستانه مرگ، قصی را نزد خود خواند و ولایت [[بیت‌ الله الحرام]] و [[کلیدداری]] خانه [[کعبه]] را به او واگذارد، اما پس از مرگش، خزاعه کلید کعبه را، که نزد حبّی بود، گرفتند و مانع قصی شدند. قصی برای گرفتن حق خویش، از قریش و [[بنی‌ کنانه]] و برادر مادری خود رزاح و حامیان او یاری خواست و در نهایت بر خزاعه پیروز گردید. <ref>ابن‌هشام، ج 1،‌ص 123ـ 124، 130ـ 131؛ ازرقی،‌ج 1، ص 105ـ 107؛ سهیلی، ج 2، ص 28ـ 29، 32- 33، 45ـ 46</ref>
وقتی فرزندان قصی پراکنده شدند و اموالش بسیار شد و شرافتی بزرگ یافت، حلیل درگذشت. <ref>ابن‌هشام، ج 1، ص 123</ref> حلیل در آستانه مرگ، قصی را نزد خود خواند و ولایت [[بیت‌ الله الحرام]] و [[کلیدداری]] خانه [[کعبه]] را به او واگذارد، اما پس از مرگش، خزاعه کلید کعبه را، که نزد حبّی بود، گرفتند و مانع قصی شدند. قصی برای گرفتن حق خویش، از قریش و [[بنی‌ کنانه]] و برادر مادری خود رزاح و حامیان او یاری خواست و در نهایت بر خزاعه پیروز گردید.<ref>ابن‌هشام، ج 1،‌ص 123ـ 124، 130ـ 131؛ ازرقی،‌ج 1، ص 105ـ 107؛ سهیلی، ج 2، ص 28ـ 29، 32- 33، 45ـ 46</ref>


گفته شده است قصی در جنگ با خزاعه، از یاری [[قیصر روم]] برخوردار بود <ref>رجوع کنید به ابن‌قتیبه، ص 640ـ 641؛ قس جوادعلی، ج 4، ‌ص 39</ref>. به قولی نیز، پس از مرگ حلیل، پسرش، ابوغُبْشان مُحتَرِش، ریاست یافت، اما خانه کعبه را در مقابل شتری مادّه و خیک شرابی به قصی واگذارد. <ref>بلاذری، 1417، ج 1، ص 56؛ قس مسعودی، ج 2، ص 175</ref>
گفته شده است قصی در جنگ با خزاعه، از یاری [[قیصر روم]] برخوردار بود <ref>رجوع کنید به ابن‌قتیبه، ص 640ـ 641؛ قس جوادعلی، ج 4، ‌ص 39</ref>. به قولی نیز، پس از مرگ حلیل، پسرش، ابوغُبْشان مُحتَرِش، ریاست یافت، اما خانه کعبه را در مقابل شتری مادّه و خیک شرابی به قصی واگذارد.<ref>بلاذری، 1417، ج 1، ص 56؛ قس مسعودی، ج 2، ص 175</ref>


==قصی ومناصب مکه==
==قصی ومناصب مکه==
قصی مناصب مهم آن روز مکه یعنی حجابت (پرده‌داری)، سقایت (آب دادن به حاجیان)، رفادت (اطعام قریش از طریق اموالی که جمع‌آوری می‌شد)، [[دارالندوه]] و لوا (پرچم‌داری جنگ) را بر عهده گرفت و نخستین فرد از دودمان [[کَعب‌ بن لُؤَیّ]] بود که ریاست و فرمانروایی یافت و پس از او شرافت و ریاست قریش و این مناصب در دودمان قصی برقرار ماند. <ref>ابن‌هشام، ج 1،‌ص 131ـ 132؛ ابن‌حبیب، ص 164ـ 165</ref>
قصی مناصب مهم آن روز مکه یعنی حجابت (پرده‌داری)، سقایت (آب دادن به حاجیان)، رفادت (اطعام قریش از طریق اموالی که جمع‌آوری می‌شد)، [[دارالندوه]] و لوا (پرچم‌داری جنگ) را بر عهده گرفت و نخستین فرد از دودمان [[کَعب‌ بن لُؤَیّ]] بود که ریاست و فرمانروایی یافت و پس از او شرافت و ریاست قریش و این مناصب در دودمان قصی برقرار ماند.<ref>ابن‌هشام، ج 1،‌ص 131ـ 132؛ ابن‌حبیب، ص 164ـ 165</ref>


==خدمات قصی==
==خدمات قصی==
===حفرچاه و آب رسانی به مکه===
===حفرچاه و آب رسانی به مکه===
قصی برای مردم مکه و حجاج، خدمات برجسته‌ای انجام داد. حوضهایی از جنس پوست درست کرد و از چاه «میمون» و غیر آن، که خارج از مکه بود، آب آنها را تأمین می‌کرد تا در مکه و [[مِنا]] و [[عرفات]] مردم را سیراب سازد. <ref>ابن‌سعد، ج 1، ص 73؛ صالحی شامی، ج 1، ص 275</ref>
قصی برای مردم مکه و حجاج، خدمات برجسته‌ای انجام داد. حوضهایی از جنس پوست درست کرد و از چاه «میمون» و غیر آن، که خارج از مکه بود، آب آنها را تأمین می‌کرد تا در مکه و [[مِنا]] و [[عرفات]] مردم را سیراب سازد.<ref>ابن‌سعد، ج 1، ص 73؛ صالحی شامی، ج 1، ص 275</ref>


وی همچنین، برای نخستین بار، در شهر مکه چاهی حفر کرد و نامش را عَجول گذاشت. این چاه تا زمانی که قصی زنده بود، باقی ماند. بعدها بلااستفاده و در خانۀ [[امّ‌هانی]]، دختر [[ابوطالب]]، واقع شد و سپس جزء مسجدالحرام گردید. ظاهراً، با توجه به کمبود آب در مکه، چاه عجول اهمیت بسیار داشته است و علاوه بر قریش، حجاج نیز ازآب آن بهره‌مند می‌شده اند. <ref>فاکهی، ‌ج 2، ص 173، ج 4، ص 97؛ بلاذری، 1413، ص 48؛ همو، 1417، ج 1، ص 58؛ یاقوت حموی، ذیل «العَجول»‌ص 58؛ ابن‌ضیاء، ص 67</ref>. به قولی، ‌قصی چاههای خُمّ و بَذَّر را نیز حفر کرد <ref>فاکهی، ج 4،‌ ص 98ـ 99؛</ref>
وی همچنین، برای نخستین بار، در شهر مکه چاهی حفر کرد و نامش را عَجول گذاشت. این چاه تا زمانی که قصی زنده بود، باقی ماند. بعدها بلااستفاده و در خانۀ [[امّ‌هانی]]، دختر [[ابوطالب]]، واقع شد و سپس جزء مسجدالحرام گردید. ظاهراً، با توجه به کمبود آب در مکه، چاه عجول اهمیت بسیار داشته است و علاوه بر قریش، حجاج نیز ازآب آن بهره‌مند می‌شده اند.<ref>فاکهی، ‌ج 2، ص 173، ج 4، ص 97؛ بلاذری، 1413، ص 48؛ همو، 1417، ج 1، ص 58؛ یاقوت حموی، ذیل «العَجول»‌ص 58؛ ابن‌ضیاء، ص 67</ref> به قولی، ‌قصی چاههای خُمّ و بَذَّر را نیز حفر کرد.<ref>فاکهی، ج 4،‌ ص 98ـ 99؛</ref>


===اطعام زایران بیت‌الله الحرام===
===اطعام زایران بیت‌الله الحرام===
خط ۴۴: خط ۴۴:
قریش پیش از آمدن به مکه، در کوهها و دره‌های اطراف مکه زندگی می‌کردند. بعد از آن که قصی زعیم قریش شد، شهر مکه را به چهار بخش تقسیم، و هر قسمت را به گروهی از قریش واگذار کرد <ref>رجوع کنید به ابن‌هشام، ج 1،‌ص 131ـ 132؛ یعقوبی، ج 1، ‌ص 240</ref>. قصی از قریش خواست که منازل خود را اطراف کعبه بنا کنند. از این رو، خانه‌های قریش در جهتهای چهارگانۀ کعبه ساخته شد. فاصله خانه‌ها تا کعبه به اندازۀ مطاف (محل طواف) بود. <ref>حلبی، ج 1،‌19، ص 297</ref>
قریش پیش از آمدن به مکه، در کوهها و دره‌های اطراف مکه زندگی می‌کردند. بعد از آن که قصی زعیم قریش شد، شهر مکه را به چهار بخش تقسیم، و هر قسمت را به گروهی از قریش واگذار کرد <ref>رجوع کنید به ابن‌هشام، ج 1،‌ص 131ـ 132؛ یعقوبی، ج 1، ‌ص 240</ref>. قصی از قریش خواست که منازل خود را اطراف کعبه بنا کنند. از این رو، خانه‌های قریش در جهتهای چهارگانۀ کعبه ساخته شد. فاصله خانه‌ها تا کعبه به اندازۀ مطاف (محل طواف) بود. <ref>حلبی، ج 1،‌19، ص 297</ref>


قصی محل قریشیان را، به ترتیب نسب، در مکه معیّن کرد. گروهی را که در دره جای داد، قریش بِطاح یا اباطح و گروهی را که در بیرون دره جای داد، قریش ظاهری یا ظواهر خواندند <ref>رجوع کنید به مسودی،‌ج 2، ‌ص 176ـ 177</ref>. بدین‌گونه، قصی نخستین بار قریش را متحد و یکپارچه و گرامی و شکوهمند ساخت <ref>یعقوبی، ج 1، ‌ص 240</ref> و از غیرقریشیان، از کسانی که وارد مکه می‌شدند، عوارض ده یک می‌گرفت. <ref>مسعودی، ج 2، ص 176</ref>
قصی محل قریشیان را، به ترتیب نسب، در مکه معیّن کرد. گروهی را که در دره جای داد، قریش بِطاح یا اباطح و گروهی را که در بیرون دره جای داد، قریش ظاهری یا ظواهر خواندند<ref>رجوع کنید به مسودی،‌ج 2، ‌ص 176ـ 177</ref>. بدین‌گونه، قصی نخستین بار قریش را متحد و یکپارچه و گرامی و شکوهمند ساخت<ref>یعقوبی، ج 1، ‌ص 240</ref> و از غیرقریشیان، از کسانی که وارد مکه می‌شدند، عوارض ده یک می‌گرفت. <ref>مسعودی، ج 2، ص 176</ref>


===تاسیس دارالندوه===
===تاسیس دارالندوه===
قصی منزلی برای خود، چسبیده به مسجدالحرام، در سمت شامی (شمال) کعبه، به نام [[دارالندوه]] ساخت که در آن به سوی کعبه باز می‌شد و قریش در آن جا برای امور مهم و تصمیم‌گیریهای اساسی، از جمله جنگ و قضاوت در اختلافات و عقد ازدواج و غیر آن، اجتماع می کردند و فقط کسانی که چهل سال به بالا داشتند، می‌توانستند برای مشورت وارد آنجا شوند. چنین محدودیتی برای فرزندان قصی آنان وجود نداشت. <ref>ابن‌هشام، ج 1،‌ص 132؛ ازرقی، همان، ج 1،‌ص 109، ج 2،‌ص 109؛ بلاذری، 1417،‌ج 1، ص 58ـ 59؛ ابن‌کثیر، ج 2،‌ص 207</ref>
قصی منزلی برای خود، چسبیده به مسجدالحرام، در سمت شامی (شمال) کعبه، به نام [[دارالندوه]] ساخت که در آن به سوی کعبه باز می‌شد و قریش در آن جا برای امور مهم و تصمیم‌گیریهای اساسی، از جمله جنگ و قضاوت در اختلافات و عقد ازدواج و غیر آن، اجتماع می کردند و فقط کسانی که چهل سال به بالا داشتند، می‌توانستند برای مشورت وارد آنجا شوند. چنین محدودیتی برای فرزندان قصی آنان وجود نداشت.<ref>ابن‌هشام، ج 1،‌ص 132؛ ازرقی، همان، ج 1،‌ص 109، ج 2،‌ص 109؛ بلاذری، 1417،‌ج 1، ص 58ـ 59؛ ابن‌کثیر، ج 2،‌ص 207</ref>


===تاسیس مشعرالحرام===
===تاسیس مشعرالحرام===


قصی در [[مُزْدَلِفَه]] [[مشعرالحرام]] را بنا نهاد که محل وقوف و بیتوتۀ حجاج بود و در آنجا آتش روشن کرد تا کسانی که از عرفات به آنجا می رفتند، راه را بیابند و گم نشوند. این رسم پس از ظهور [[اسلام]] نیز ادامه یافت. <ref>ابن‌سعد، ج 1، ص 72؛ ابن‌حبیب، ص 236، 319؛ طبری، ج 2، ص 265؛ ابن‌عبدربه، ‌ج 3، ‌ص 266</ref>
قصی در [[مُزْدَلِفَه]] [[مشعرالحرام]] را بنا نهاد که محل وقوف و بیتوتۀ حجاج بود و در آنجا آتش روشن کرد تا کسانی که از عرفات به آنجا می رفتند، راه را بیابند و گم نشوند. این رسم پس از ظهور [[اسلام]] نیز ادامه یافت.<ref>ابن‌سعد، ج 1، ص 72؛ ابن‌حبیب، ص 236، 319؛ طبری، ج 2، ص 265؛ ابن‌عبدربه، ‌ج 3، ‌ص 266</ref>


===بازسازی کعبه===
===بازسازی کعبه===
گفته شده است قصی نخستین کسی بود که پس از حضرت ابراهیم علیه السلام، بود که کعبه را بازسازی و آن را سقف‌دار کرد. <ref>ماوردی،‌ص 418ـ 419؛ قس ابن‌درید، ص 155؛ بعد ازتُبَّع؛ طبرانی، ص 63: بعد از کلاب‌بن مره؛ فاکهی، ج 5، ص 138: قریش ـ احتمالاً منظور، قصی است ـ بعد از جرهم و عمالقه؛ قلقشندی، ج 4،‌ص 250: بعد از عمالقه و سپس جرهم</ref> او طول دیوارهای کعبه را که 9 ذراع بود تا 18 ذراع افزایش داد و ارتفاع آن را 25 ذراع قرار داد و با چوب نخل و چوب درخت «دَوم» آن را مسقف کرد و کعبه تا آن زمان چنین ساختاری نداشت. <ref>یعقوبی، ج 1، ص 240؛ قلقشندی، ج 4، ص 250ـ 251</ref>
گفته شده است قصی نخستین کسی بود که پس از حضرت ابراهیم علیه السلام، بود که کعبه را بازسازی و آن را سقف‌دار کرد.<ref>ماوردی،‌ص 418ـ 419؛ قس ابن‌درید، ص 155؛ بعد ازتُبَّع؛ طبرانی، ص 63: بعد از کلاب‌بن مره؛ فاکهی، ج 5، ص 138: قریش ـ احتمالاً منظور، قصی است ـ بعد از جرهم و عمالقه؛ قلقشندی، ج 4،‌ص 250: بعد از عمالقه و سپس جرهم</ref> او طول دیوارهای کعبه را که 9 ذراع بود تا 18 ذراع افزایش داد و ارتفاع آن را 25 ذراع قرار داد و با چوب نخل و چوب درخت «دَوم» آن را مسقف کرد و کعبه تا آن زمان چنین ساختاری نداشت.<ref>یعقوبی، ج 1، ص 240؛ قلقشندی، ج 4، ص 250ـ 251</ref>


==احترام و منزلت قصی==
==احترام و منزلت قصی==
قریش در زمان حیات قصی و پس از مرگش چنان برای او احترام و منزلت قائل بودند که پیروی از کارهای او را همچون احکام دین واجب می‌دانستند. <ref>ابن‌سعد، ج 1، ‌ص 70، یعقوبی، همانجا؛ بلاذری، 1417، ج 1،‌ ص 59</ref>
قریش در زمان حیات قصی و پس از مرگش چنان برای او احترام و منزلت قائل بودند که پیروی از کارهای او را همچون احکام دین واجب می‌دانستند.<ref>ابن‌سعد، ج 1، ‌ص 70، یعقوبی، همانجا؛ بلاذری، 1417، ج 1،‌ ص 59</ref>


حتی بعد از مرگ قصی و ظهور اسلام، که مشرکان مکه به مخالفت با [[پیامبر]] پرداختند، از آن حضرت خواستند قصی را زنده کند تا با وی دربارۀ صحت نبوت پیامبر و روز رستاخیز مشورت کنند <ref>رجوع کنید به طبرسی و ابوحیان غَرناطی، ذیل دخان: 36</ref>. قصی، پیش از وفات ، با تقسیم وظایف و مناصب حج و مکه میان فرزندانش، ادارۀ شهر و امور حج را که سامان داده بود، پس از خود به آنان واگذارکرد. <ref>رجوع کنید به یعقوبی، ج 1،‌ص 241؛ قس ابن‌هشام، ج 1، ‌ص 136ـ 137</ref>
حتی بعد از مرگ قصی و ظهور اسلام، که مشرکان مکه به مخالفت با [[پیامبر]] پرداختند، از آن حضرت خواستند قصی را زنده کند تا با وی دربارۀ صحت نبوت پیامبر و روز رستاخیز مشورت کنند.<ref>رجوع کنید به طبرسی و ابوحیان غَرناطی، ذیل دخان: 36</ref> قصی، پیش از وفات ، با تقسیم وظایف و مناصب حج و مکه میان فرزندانش، ادارۀ شهر و امور حج را که سامان داده بود، پس از خود به آنان واگذارکرد.<ref>رجوع کنید به یعقوبی، ج 1،‌ص 241؛ قس ابن‌هشام، ج 1، ‌ص 136ـ 137</ref>


==وفات ==
==وفات ==
قصی در مکه درگذشت و پیکرش را در دامنۀ کوه [[حَجون]] <ref>در بالای مکه، رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل«‌الحجون»</ref> به خاک سپردند، و باز هم او را بزرگ می‌داشتند و قبرش را زیارت می‌کردند. بعد از آن، مردم مکه مردگان خود را در حجون،‌که نخستین قبرستان مکه بود، به خاک ‌سپردند. <ref>فاکه، ج 4، ص 58ـ 59؛ بلاذری، 1417، ج 1، ص 59</ref>
قصی در مکه درگذشت و پیکرش را در دامنۀ کوه [[حَجون]] <ref>در بالای مکه، رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل«‌الحجون»</ref> به خاک سپردند، و باز هم او را بزرگ می‌داشتند و قبرش را زیارت می‌کردند. بعد از آن، مردم مکه مردگان خود را در حجون،‌که نخستین قبرستان مکه بود، به خاک ‌سپردند.<ref>فاکه، ج 4، ص 58ـ 59؛ بلاذری، 1417، ج 1، ص 59</ref>


==ویژگی های قصی==
==ویژگی های قصی==
قصی در درایت و دقت نظر، راست‌گویی، سخاوت و عفت برتر از مردم زمان خویش بود <ref>بلاذری، 1417، ج 1،‌ص 55</ref> و به اعتقاد [[شیعه دوازده امامی]] همچون دیگر آباء و اجداد [[پیامبر اکرم]]، مؤمن و موحد بود. <ref>رجوع کنید به مفید، ص 139؛ مجلسی، ‌ج 12، ‌ص 49؛ ج 15، ص 117</ref> قصی به پروردگار یکتا ایمان داشت و از عبادت [[لات]] و [[عُزّی]] و دیگر بتها خودداری می کرد و مردم عرب را از پرستش غیرخدا بازمی‌داشت.<ref> رجوع کنید به شهرستانی، ج 2،‌ص 248</ref>
قصی در درایت و دقت نظر، راست‌گویی، سخاوت و عفت برتر از مردم زمان خویش بود <ref>بلاذری، 1417، ج 1،‌ص 55</ref> و به اعتقاد [[شیعه دوازده امامی]] همچون دیگر آباء و اجداد [[پیامبر اکرم]]، مؤمن و موحد بود.<ref>رجوع کنید به مفید، ص 139؛ مجلسی، ‌ج 12، ‌ص 49؛ ج 15، ص 117</ref> قصی به پروردگار یکتا ایمان داشت و از عبادت [[لات]] و [[عُزّی]] و دیگر بتها خودداری می کرد و مردم عرب را از پرستش غیرخدا بازمی‌داشت.<ref> رجوع کنید به شهرستانی، ج 2،‌ص 248</ref>


در منابع، سخنان حکیمانه‌ای به او نسبت داده شده است. او به فرزندان خود می‌گفت هر کس فرومایه‌ای را بزرگ دارد، شریک پستی او گشته است و هر کس کار زشتی را نیکو پندارد، شریک زشتی آن شده است و هر که بزرگواری شما اصلاحش نکند، پس خواری‌اش را به او بنمایانید، که دارو ریشه درد را می‌کند. <ref>رجوع کنید به یعقوبی، ‌ج 1، ص 241</ref>
در منابع، سخنان حکیمانه‌ای به او نسبت داده شده است. او به فرزندان خود می‌گفت هر کس فرومایه‌ای را بزرگ دارد، شریک پستی او گشته است و هر کس کار زشتی را نیکو پندارد، شریک زشتی آن شده است و هر که بزرگواری شما اصلاحش نکند، پس خواری‌اش را به او بنمایانید، که دارو ریشه درد را می‌کند.<ref>رجوع کنید به یعقوبی، ‌ج 1، ص 241</ref>


به فرزندانش می‌گفت که خویشتن واقعی خود را عزیز و محترم بدارند تا قوم و قبیلۀ آنان با عزت و احترام با ایشان برخورد کنند. به قوم خود ستم نکنند که نابود خواهند شد. از خیانت بپرهیزند، زیرا در پیشگاه خداست و موجب عار و سرزنش می شود. <ref>سیوطی، ج 1، ص 163ـ 164</ref> از نوشیدن شراب اجتناب کنند، زیرا به فرض این که بدن را اصلاح کند، ذهن را خراب و فاسد می‌نماید. <ref>ابن‌عبدربه، ج 8، ص 52؛ ابن‌بابویه، ص 51ـ 52، سیوطی،‌ج 1،‌ص 164</ref>
به فرزندانش می‌گفت که خویشتن واقعی خود را عزیز و محترم بدارند تا قوم و قبیلۀ آنان با عزت و احترام با ایشان برخورد کنند. به قوم خود ستم نکنند که نابود خواهند شد. از خیانت بپرهیزند، زیرا در پیشگاه خداست و موجب عار و سرزنش می شود. <ref>سیوطی، ج 1، ص 163ـ 164</ref> از نوشیدن شراب اجتناب کنند، زیرا به فرض این که بدن را اصلاح کند، ذهن را خراب و فاسد می‌نماید.<ref>ابن‌عبدربه، ج 8، ص 52؛ ابن‌بابویه، ص 51ـ 52، سیوطی،‌ج 1،‌ص 164</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۹۰: خط ۹۰:
{{راست‌چین}}
{{راست‌چین}}


*ابن‌اثیر؛
* ابن‌اثیر.
*محمدبن علی‌ابن‌بابویه، الامالی، قم 1417؛
* محمدبن علی‌ابن‌بابویه، الامالی، قم 1417.
*محمدبن حبیب، کتاب‌المحبر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن 1361؛
* محمدبن حبیب، کتاب‌المحبر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن 1361.
*محمدبن حسن ابن‌درید، کتاب‌الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد 1399/ 1979؛
* محمدبن حسن ابن‌درید، کتاب‌الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد 1399/ 1979.
*ابن‌سعد (بیروت)؛
*ابن‌سعد (بیروت).
*محمدبن احمدابن ضیاء مکی حنفی، تاریخ مکة‌المشرفة و المسجدالحرام والمدینة‌الشریفة والقبرالشریف، چاپ علاء ابراهیم ازهری و ایمن نصر، بیروت 1424/ 2004؛
* محمدبن احمدابن ضیاء مکی حنفی، تاریخ مکة‌المشرفة و المسجدالحرام والمدینة‌الشریفة والقبرالشریف، چاپ علاء ابراهیم ازهری و ایمن نصر، بیروت 1424/ 2004.
*یوسف‌ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة‌الأصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت 1412/1992؛
* یوسف‌ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة‌الأصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت 1412/1992.
*احمدابن عبدربه، العقدالفرید، چاپ مفیدمحمد قمیحه، بیروت 1404؛
* احمدابن عبدربه، العقدالفرید، چاپ مفیدمحمد قمیحه، بیروت 1404.
*عبدالله ابن‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1960؛
* عبدالله ابن‌قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1960.
*اسماعیل‌ابن کثیر، البدایة والنهایة، بیروت 1407/1986؛
* اسماعیل‌ابن کثیر، البدایة والنهایة، بیروت 1407/1986.
*هشام‌بن محمدابن کلبی، جمهرة‌النَسَب، چاپ ناجی حسن، بیروت 1407/1986؛
* هشام‌بن محمدابن کلبی، جمهرة‌النَسَب، چاپ ناجی حسن، بیروت 1407/1986.
*عبدالملک‌ابن هشام، السیرة‌النبویة، چاپ مصطفی سقا ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره 1355/ 1936؛
* عبدالملک‌ابن هشام، السیرة‌النبویة، چاپ مصطفی سقا ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره 1355/ 1936.
*ابوحیان غرناطی، محمدبن یوسف، تفسیر البحرالمحیط، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت 1422/ 2001؛
* ابوحیان غرناطی، محمدبن یوسف، تفسیر البحرالمحیط، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت 1422/ 2001.
*ابوهلال عسکری، الاوائل، طنطا (مصیر) 1408؛
* ابوهلال عسکری، الاوائل، طنطا (مصیر) 1408.
*ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فیها من‌الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت 1416؛
* ازرقی، اخبار مکه و ماجاء فیها من‌الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت 1416.
*احمدبن یحیی بلاذری، فتوح‌البلدان، چاپ دخویه، لیدن 1866، فرانکفورت 1413/ 1992؛
* احمدبن یحیی بلاذری، فتوح‌البلدان، چاپ دخویه، لیدن 1866، فرانکفورت 1413/ 1992.
*همو، کتاب جمل من انساب‌الاشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت 1417/ 1997؛
* همو، کتاب جمل من انساب‌الاشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت 1417/ 1997.
*جوادعلی، المفصل فی ‌تاریخ‌العرب قبل‌الاسلام، بیروت 1413/1993؛
* جوادعلی، المفصل فی ‌تاریخ‌العرب قبل‌الاسلام، بیروت 1413/1993.
*علی‌بن برهان‌الدین حلبی، السیرة‌الحلبیة، بیروت 1400؛
* علی‌بن برهان‌الدین حلبی، السیرة‌الحلبیة، بیروت 1400.
*سمعانی؛ عبدالرحمن‌بن عبدالله سهیلی، الروض‌الانف، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره 1410/1990؛
* سمعانی.
*عبدالرحمان سیوطی، المزهر فی علوم‌اللغة‌ و انواعها، چاپ محمداحمد جادالمولی، علی محمد بجاوی و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره،‌ داراحیاء‌المکتب الغربیه، بی‌تا؛
* عبدالرحمن‌بن عبدالله سهیلی، الروض‌الانف، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره 1410/1990.
*محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل‌والنحل، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت دارالمعرفه؛
* عبدالرحمان سیوطی، المزهر فی علوم‌اللغة‌ و انواعها، چاپ محمداحمد جادالمولی، علی محمد بجاوی و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره،‌ داراحیاء‌المکتب الغربیه، بی‌تا.
محمدبن یوسف صالحی شامی، سبل‌الهدی والرشاد فی سیرة‌ خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت 1414/ 1993؛
* محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل‌والنحل، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت دارالمعرفه.
*سیلمان‌بن احمد طبرانی، کتاب‌الاوائل، چاپ محمد شکوربن محمد حاجی امریر، بیروت 1408/1987؛ طبرسی؛
* محمدبن یوسف صالحی شامی، سبل‌الهدی والرشاد فی سیرة‌ خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت 1414/ 1993.
*طبری، تاریخ (بیروت)؛
* سیلمان‌بن احمد طبرانی، کتاب‌الاوائل، چاپ محمد شکوربن محمد حاجی امریر، بیروت 1408/1987؛ طبرسی.
*محمدبن اسحاق فاکهی، اخبار مکة فی قدیم‌الدهر و حدیثه، چاپ عبدالملک‌بن عبدالله‌بن دهیش، بیروت 1419/1998؛
* طبری، تاریخ (بیروت).
*قلقشندی؛ علی‌بن ماوردی، الاحکام‌السلطانیة والولایات‌الدینیة، چاپ محمدجاسم حدیثی، بغداد 1422/2001؛
* محمدبن اسحاق فاکهی، اخبار مکة فی قدیم‌الدهر و حدیثه، چاپ عبدالملک‌بن عبدالله‌بن دهیش، بیروت 1419/1998.
*مسعودی، مروج (بیروت)؛
* قلقشندی؛ علی‌بن ماوردی، الاحکام‌السلطانیة والولایات‌الدینیة، چاپ محمدجاسم حدیثی، بغداد 1422/2001.
*محمدبن محمد مفید، تصحیح اعتقادات الامامیة، چاپ حسین درگاهی، بیروت 1414/1993؛
* مسعودی، مروج (بیروت).
*مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس 1899ـ 1916، چاپ افست تهران 1962/1341ش؛
* محمدبن محمد مفید، تصحیح اعتقادات الامامیة، چاپ حسین درگاهی، بیروت 1414/1993.
*یاقوت حموی؛
* مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس 1899ـ 1916، چاپ افست تهران 1962/1341ش.
*یاقوت حموی.
*یعقوبی، تاریخ.
*یعقوبی، تاریخ.
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
این مقاله با تلخیص از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=7204 دائره المعارف بزرگ اسلامی] اخذ شده است.
این مقاله با تلخیص از [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=7204 دائره المعارف بزرگ اسلامی] اخذ شده است.
[[رده:پیامبر اسلام(ص)]]
کاربر ناشناس