Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۸۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (− رده:کشتگان قیام مختار ثقفی، + رده:کشتگان جنگ خازر (هاتکت)) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==نسب و ویژگیهای رفتاری== | ==نسب و ویژگیهای رفتاری== | ||
ابو حفص عبیدالله بن زیاد بن ابیه، از کنیزی به نام مرجانه زاده شد.<ref>بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۴، ص۷۵.</ref> برخی ابن زیاد را به طعنه به مادرش منسوب کرده و «ابن مرجانه» خواندهاند که اشاره به اتهام ناپاکی تولد عبیدالله دارد و در برخی منابع، به بدنام و زناکار بودن او تصریح شده است.<ref>مفید، الاختصاص، | ابو حفص عبیدالله بن زیاد بن ابیه، از کنیزی به نام مرجانه زاده شد.<ref>بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۴، ص۷۵.</ref> برخی ابن زیاد را به طعنه به مادرش منسوب کرده و «ابن مرجانه» خواندهاند که اشاره به اتهام ناپاکی تولد عبیدالله دارد و در برخی منابع، به بدنام و زناکار بودن او تصریح شده است.<ref>مفید، الاختصاص، ص۷۳.</ref> | ||
پدرش [[زیاد بن ابیه]]، از سرداران و حکمرانان اموی بود که در سرکوب شورشها در مناطق اسلامی، به قساوت و بیرحمی شهرت داشته است. در نسب زیاد بن ابیه نیز اختلاف است و مشخص نیست پدر او کیست. از این رو، وی را ابن ابیه (یعنی پسرِ پدرش) خواندهاند. گفته شده [[ابوسفیان]]، زیاد را حاصل زنای خود با سمیه، مادر زیاد میدانست و بدین رو، [[معاویه]]، زیاد را برادر خویش میخواند.<ref>نک: الاستیعاب، ج | پدرش [[زیاد بن ابیه]]، از سرداران و حکمرانان اموی بود که در سرکوب شورشها در مناطق اسلامی، به قساوت و بیرحمی شهرت داشته است. در نسب زیاد بن ابیه نیز اختلاف است و مشخص نیست پدر او کیست. از این رو، وی را ابن ابیه (یعنی پسرِ پدرش) خواندهاند. گفته شده [[ابوسفیان]]، زیاد را حاصل زنای خود با سمیه، مادر زیاد میدانست و بدین رو، [[معاویه]]، زیاد را برادر خویش میخواند.<ref>نک: الاستیعاب، ج ۲، ص۵۲۵.</ref> | ||
گفتهاند که ابن زیاد، بسیار خشن، بیرحم و متهوّر بوده و برخی از زندگینامهنویسان از او با عنوان «جبّار» یاد کردهاند<ref>زرکلی، الاعلام، | گفتهاند که ابن زیاد، بسیار خشن، بیرحم و متهوّر بوده و برخی از زندگینامهنویسان از او با عنوان «جبّار» یاد کردهاند<ref>زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref> چنان که نقل کردهاند، در سرکوب [[خوارج]] در [[بصره]]، خشونتی شگفتانگیز از خود نشان داد.<ref>دینوری، اخبار، الاخبار الطوال، ص۲۶۹-۲۷۰؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref> این خصلت عبیدالله باعث شد در جنگ با غیرمسلمانان در فتوحات نیز موفقیتهایی به دست آورد.<ref>نک: زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref> | ||
==مقامهای سیاسی و حکومتی== | ==مقامهای سیاسی و حکومتی== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
===دوره یزید=== | ===دوره یزید=== | ||
[[یزید]] پس از مرگ معاویه در [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]] /۶۸۰م قصد داشت عبیدالله را از حکومت بصره بردارد؛ ولی گویا اوضاع وخیم سیاسی بصره و کوفه اجازه این کار را به او نداد. با آغاز قیام امام حسین (ع) و اعزام نماینده او [[مسلم بن عقیل]] به کوفه، عبیدالله که خشونت وی و پدرش در سرکوب شورشها و جنبشها مشهور بود، در سال ۶۰ق با حفظ سمت به ولایت کوفه منصوب گشت. گفتهاند که یزید به پیشنهاد [[سرجون بن منصور رومی|سرجون مسیحی]] که از مشاوران یزید بود، دست به این اقدام زده است تا با قیام امام حسین (ع) مقابله کند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۲۸.</ref> | [[یزید]] پس از مرگ معاویه در [[سال ۶۰ هجری قمری|۶۰ق]] /۶۸۰م قصد داشت عبیدالله را از حکومت بصره بردارد؛ ولی گویا اوضاع وخیم سیاسی بصره و کوفه اجازه این کار را به او نداد. با آغاز قیام امام حسین(ع) و اعزام نماینده او [[مسلم بن عقیل]] به کوفه، عبیدالله که خشونت وی و پدرش در سرکوب شورشها و جنبشها مشهور بود، در سال ۶۰ق با حفظ سمت به ولایت کوفه منصوب گشت. گفتهاند که یزید به پیشنهاد [[سرجون بن منصور رومی|سرجون مسیحی]] که از مشاوران یزید بود، دست به این اقدام زده است تا با قیام امام حسین(ع) مقابله کند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۲۸.</ref> | ||
==نقش ابن زیاد در واقعه کربلا== | ==نقش ابن زیاد در واقعه کربلا== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
عبیدالله پس از تهدید و تطمیع کوفیان، [[حر بن یزید ریاحی|حرّ بن یزید]] را به سوی حسین بن علی(ع) فرستاد و به او دستور داد تا جلوی حسین(ع) را بگیرد و نیز اجازه ندهد در محلی که دارای آب است، اردو بزند. سپس [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] را با لشکری به سوی وی فرستاد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۰۸.</ref> | عبیدالله پس از تهدید و تطمیع کوفیان، [[حر بن یزید ریاحی|حرّ بن یزید]] را به سوی حسین بن علی(ع) فرستاد و به او دستور داد تا جلوی حسین(ع) را بگیرد و نیز اجازه ندهد در محلی که دارای آب است، اردو بزند. سپس [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] را با لشکری به سوی وی فرستاد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۰۸.</ref> | ||
عمر بن سعد پیش از آن از سوی ابن زیاد به حکومت ری منصوب شده بود و در صدد عزیمت به ری بود؛ ولی ابن زیاد او را مأمور بیعت گرفتن از حسین (ع) برای یزید یا جنگ با او کرد و چون عمر خواست که وی را از آن کار معذور دارد، ابن زیاد حکومت او را بر [[ری]]، به مقابله با حسین بن علی(ع) مشروط کرد.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۸؛ دینوری، اخبار الطوال، ج۱، ص۲۵۳.</ref> | عمر بن سعد پیش از آن از سوی ابن زیاد به حکومت ری منصوب شده بود و در صدد عزیمت به ری بود؛ ولی ابن زیاد او را مأمور بیعت گرفتن از حسین(ع) برای یزید یا جنگ با او کرد و چون عمر خواست که وی را از آن کار معذور دارد، ابن زیاد حکومت او را بر [[ری]]، به مقابله با حسین بن علی(ع) مشروط کرد.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۱۶۸؛ دینوری، اخبار الطوال، ج۱، ص۲۵۳.</ref> | ||
عمر بن سعد پس از مذاکره با حسین بن علی(ع)، به ابن زیاد خبر داد که حسین خواهان بازگشت است و بنابراین نیازی به جنگ نیست. گویا ابن زیاد در آغاز از این خبر شادمان شد؛ ولی [[شمر بن ذی الجوشن]] او را از پذیرش صلح بازداشت. ابن زیاد در نامهای به عمر بن سعد نوشت که اگر از حسین بیعت گرفت، او را به کوفه بفرستد وگرنه با او بجنگد و اگر طالب جنگ با حسین (ع) نیست، فرماندهی را به شمر بدهد.<ref>نک: طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۱۵-۳۱۶؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۴۳۸.</ref> | عمر بن سعد پس از مذاکره با حسین بن علی(ع)، به ابن زیاد خبر داد که حسین خواهان بازگشت است و بنابراین نیازی به جنگ نیست. گویا ابن زیاد در آغاز از این خبر شادمان شد؛ ولی [[شمر بن ذی الجوشن]] او را از پذیرش صلح بازداشت. ابن زیاد در نامهای به عمر بن سعد نوشت که اگر از حسین بیعت گرفت، او را به کوفه بفرستد وگرنه با او بجنگد و اگر طالب جنگ با حسین(ع) نیست، فرماندهی را به شمر بدهد.<ref>نک: طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۳۱۵-۳۱۶؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۴۳۸.</ref> | ||
*'''اسیر کردن خاندان امام حسین(ع)''' | *'''اسیر کردن خاندان امام حسین(ع)''' | ||
پس از شهادت امام حسین (ع)، ابن زیاد دستور داد باقیمانده خاندان او را اسیر کنند و به کوفه بیاورند. ورود اهل بیت پیامبر(ص) در حال اسارت به کوفه، وقایعی آفرید که در منابع ثبت شدهاند. از جمله این وقایع، مواجهه و مجادله ابن زیاد با [[زینب(س)|حضرت زینب(ع)]] و پاسخهای او ابن زیاد است که به نقل منابع، بر شنوندگان و حاضران در مجلس تاثیر فراوانی نهاد. | پس از شهادت امام حسین(ع)، ابن زیاد دستور داد باقیمانده خاندان او را اسیر کنند و به کوفه بیاورند. ورود اهل بیت پیامبر(ص) در حال اسارت به کوفه، وقایعی آفرید که در منابع ثبت شدهاند. از جمله این وقایع، مواجهه و مجادله ابن زیاد با [[زینب(س)|حضرت زینب(ع)]] و پاسخهای او ابن زیاد است که به نقل منابع، بر شنوندگان و حاضران در مجلس تاثیر فراوانی نهاد. | ||
*'''توهین به سر امام حسین''' | *'''توهین به سر امام حسین''' | ||
از جمله وقایع کوفه در این هنگام، بردن سر مطهّر امام حسین (ع) به مجلس ابن زیاد است. به نقل منابع، او با چوبی که در دست داشت، به لبها و دندانهای امام حسین(ع) نواخت و | از جمله وقایع کوفه در این هنگام، بردن سر مطهّر امام حسین(ع) به مجلس ابن زیاد است. به نقل منابع، او با چوبی که در دست داشت، به لبها و دندانهای امام حسین(ع) نواخت و بیاحترامی کرد. [[زید بن ارقم]] از اصحاب پیامبر(ص) در مجلس حضور داشت و چون این کار را دید، گریست و گفت: آن چوب را از لبان حسین بردار. به خدا قسم بارها دیدهام که پیامبر(ص) لبان خویش را بر آنها مینهاد. عبیدالله به خشم آمد و گفت: خدایت بگریاند! بر چه میگریی؟ بر فتح الهی؟! به خدا قسم اگر پیر نبودی و نمیدانستم که عقلت زایل شده، گردنت را میزدم. زید چون این را شنید، مجلس را ترک کرد.<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۴ و ۱۱۵.</ref> | ||
*'''مجادله با حضرت زینب(س)''' | *'''مجادله با حضرت زینب(س)''' | ||
پس از ورود [[اسیران کربلا]] به کوفه، آنان را به کاخ حکومتی عبیدالله آوردند. به نقل منابع، حضرت | پس از ورود [[اسیران کربلا]] به کوفه، آنان را به کاخ حکومتی عبیدالله آوردند. به نقل منابع، حضرت زینب(س) با جامهای کهنه و بدون آنکه به عبیدالله و مجلس او اعتنا کند، در گوشهای نشست. عبیدالله سه بار از او پرسید: «کیستی؟» ولی جوابی نشنید. سرانجام یکی از کسانی که در مجلس بود، گفت: «زینب، دختر علی ابن ابی طالب است.» ابن زیاد گویا از بیاعتنایی زینب به خشم آمده بود. به طعنه گفت: «سپاس خدا را که شما را رسوا نمود و دروغگویتان را آشکار ساخت.» | ||
حضرت | حضرت زینب جواب داد: «سپاس خدا را که ما را با پیامبرش گرامی داشت، از آلودگی و پلیدی، پاک ساخت. آن که گناهکار است، رسوا میگردد و آن که بدکار است دروغ میگوید و او ما نیستیم.» | ||
ابن | ابن زیاد گفت: «دیدی عاقبت خدا با شما چه کرد؟» | ||
حضرت | حضرت زینب گفت: «از خدا جز نیکویی و خوبی ندیدم. خدا بر خاندان ما شهادت را مقدّر فرموده بود و آنان با شجاعت به قتلگاه خویش شتافتند و خدا به زودی آنان و تو را کنار هم گرد میآورد تا در پیشگاه او محاکمه شوید. آن گاه خواهی دید که عاقبت و رستگاری از آن کیست؟ای پسر مرجانه مادرت به عزایت بنشیند!» | ||
ابن | ابن زیاد خشمگین شد و گفتهاند که قصد کشتن زینب را کرد که با وساطت عمرو بن حُرَیث منصرف شد و گفت: «خداوند دل مرا با کشته شدن برادر سرکش و دیگر شورشیان و هواخواهان خاندانت آرامش بخشید.» | ||
حضرت | حضرت زینب گفت: «به خدا قسم که بزرگ مرا کشتی، شاخه و برگ مرا بریدی، اصل و ریشهام را از بن برکندی. اگر شفای دل تو در اینها است، پس شفا یافتهای.» | ||
ابن | ابن زیاد گفت: «او نیز چون [[امام علی(ع)|پدرش]] قافیه به هم میبافد و مثل او به سجع سخن میگوید.»<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵ و ۱۱۶.</ref> | ||
==پس از مرگ یزید== | ==پس از مرگ یزید== | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
==مرگ ابن زیاد == | ==مرگ ابن زیاد == | ||
پس از پیروزی لشکریان [[مختار بن ابوعبید ثقفی|مختار]]، ابن زیاد خود با سپاه به سوی آنان آمد، و سپاه مختار عقب نشست. مختار که اساساً در پی هلاک ابن زیاد و کسان دیگری بود که در [[واقعه کربلا]] دست داشتند، [[ابراهیم بن مالک اشتر]] را با سپاه به مقابله ابن زیاد فرستاد. ابراهیم که میخواست قبل از ورود ابن زیاد به سرزمین [[عراق]]، به وی برسد، در ساحل رود خازر نزدیک روستایی به نام باربیثا در ۵ فرسخی [[موصل]] به لشکر شام رسید. در جنگ شدیدی که میان عراقیان و شامیان آغاز شد، ابن زیاد شکست خورد ( محرم [[سال ۶۷ هجری قمری|۶۷]]) و همراه با یارانش به قتل رسید. براساس روایتی از [[ابومخنف]]، گویا ابراهیم بن اشتر خود در جنگ تن به تن، ابن زیاد را به قتل رسانید. <ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۸، ص۶۴۳، ۶۴۹، ۶۴۶ و ۷۰۷-۷۱۳.</ref> | پس از پیروزی لشکریان [[مختار بن ابوعبید ثقفی|مختار]]، ابن زیاد خود با سپاه به سوی آنان آمد، و سپاه مختار عقب نشست. مختار که اساساً در پی هلاک ابن زیاد و کسان دیگری بود که در [[واقعه کربلا]] دست داشتند، [[ابراهیم بن مالک اشتر]] را با سپاه به مقابله ابن زیاد فرستاد. ابراهیم که میخواست قبل از ورود ابن زیاد به سرزمین [[عراق]]، به وی برسد، در ساحل رود خازر نزدیک روستایی به نام باربیثا در ۵ فرسخی [[موصل]] به لشکر شام رسید. در جنگ شدیدی که میان عراقیان و شامیان آغاز شد، ابن زیاد شکست خورد (محرم [[سال ۶۷ هجری قمری|۶۷]]) و همراه با یارانش به قتل رسید. براساس روایتی از [[ابومخنف]]، گویا ابراهیم بن اشتر خود در جنگ تن به تن، ابن زیاد را به قتل رسانید.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۸، ص۶۴۳، ۶۴۹، ۶۴۶ و ۷۰۷-۷۱۳.</ref> | ||
==عقیده شیعیان درباره عبیدالله== | ==عقیده شیعیان درباره عبیدالله== | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{ | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن اعثم کوفی؛ احمد، | * ابن اعثم کوفی؛ احمد، الفتوح؛دار الاضواء؛ بیروت؛ ۱۴۱۱ ه.ق. | ||
* ابن سعد بصری؛ محمد، الطبقات | * ابن سعد بصری؛ محمد، الطبقات الکبری؛دار الکتب العلمیه؛ بیروت؛ ۱۴۱۰ ه.ق. | ||
* ابن قولویه، جعفر بن محمد؛ کامل | * ابن قولویه، جعفر بن محمد؛ کامل الزیارات؛دار المرتضویه؛ نجف اشرف؛ ۱۳۵۶ ه.ش. | ||
* اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق. | * اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق. | ||
* طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک؛ ج | * طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک؛ ج ۷؛دار التراث؛ بیروت؛ ۱۳۸۷ | ||
*ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م. | *ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۸م. | ||
*ابن طاووس علی، اللهوف فی قتلی الطفوف، نجف، ۱۳۶۹ق. | *ابن طاووس علی، اللهوف فی قتلی الطفوف، نجف، ۱۳۶۹ق. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
*جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، قاهره، ۱۳۵۱ق. | *جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، قاهره، ۱۳۵۱ق. | ||
*دینوری احمد، اخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، بغداد، ۱۳۷۹ق. | *دینوری احمد، اخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، بغداد، ۱۳۷۹ق. | ||
*مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر الاخبار الائمة | *مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر الاخبار الائمة الاطهار؛دار احیاء التراث العربی؛ بیروت؛ ۱۴۰۳ ه.ق. | ||
*مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، تهران، ۱۳۵۱ش. | *مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، تهران، ۱۳۵۱ش. | ||
* | *مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید قم، ۱۴۱۳ق. | ||
*یاقوت حموی، معجم البلدان، | *یاقوت حموی، معجم البلدان، | ||
*یعقوبی احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر. | *یعقوبی احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* منبع اصلی مقاله: [http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1784 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد | * منبع اصلی مقاله: [http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1784 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۳، صفحه ۶۴۰ تا ۶۴۲، ذیل مدخل «ابن زیاد، ابوحفص»، نوشته صادق سجادی] | ||
{{واقعه کربلا}} | {{واقعه کربلا}} | ||
{{عاملان واقعه کربلا}} | {{عاملان واقعه کربلا}} | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
[[es:‘Ubaydul-lah Ibn Ziyad]] | [[es:‘Ubaydul-lah Ibn Ziyad]] | ||
[[id:Ubaidillah bin Ziyad]] | [[id:Ubaidillah bin Ziyad]] | ||
<onlyinclude>{{درجهبندی | |||
| پیوند = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| رده = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| جعبه اطلاعات = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->دارد | |||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | |||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | |||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | |||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب | |||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | |||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | |||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->ندارد | |||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | |||
| زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد | |||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | |||
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | |||
| توضیحات = | |||
}}</onlyinclude> | |||
[[رده:حاکمان کوفه]] | [[رده:حاکمان کوفه]] |