کاربر ناشناس
السقیفة (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==روش نگارش== | ==روش نگارش== | ||
مظفر وظیفه اندیشمندان را بالابردن سطح آگاهی توده مردم میدانست که از نظر او این کار باید با انصاف از جانب شیعه و سنی باشد. مباحثهها و مناظرههای سودبخش در فضایی آزاد باید انجام شود و نویسندگان منصف اعم از شیعه و سنی، حقایق اسلامی را آن طور که هست، بنگارند تا بدین وسیله گرایشهای تعصبآمیز از بین برود و مردم از تقلید بیاساس رهایی یابند.<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۸.</ref> | مظفر وظیفه اندیشمندان را بالابردن سطح آگاهی توده مردم میدانست که از نظر او این کار باید با انصاف از جانب شیعه و سنی باشد. مباحثهها و مناظرههای سودبخش در فضایی آزاد باید انجام شود و نویسندگان منصف اعم از شیعه و سنی، حقایق اسلامی را آن طور که هست، بنگارند تا بدین وسیله گرایشهای تعصبآمیز از بین برود و مردم از تقلید بیاساس رهایی یابند.<ref>سلیمانیفر، راهکارهای تقریبی محمدرضامظفر، ص۱۸.</ref> | ||
[[پرونده:اسرار سقیفه.jpg|150px|بندانگشتی|ترجمه کتاب السقیفه که در سال ۱۳۷۳ش در قم منتشر شد.]] | |||
[[پرونده:ماجرای سقیفه.jpg|150px|بندانگشتی|ترجمه دیگری از کتاب السقیفه که در سال ۱۳۹۵ در قم منتشر شده است.]] | |||
مظفر معتقد است مورخ باید در نوشته خود با زدودن غبار تعصبات قومی، قبیلهای، دینی، وطنی و... از فکر و اندیشه خود، به بررسی و بیان تاریخ بپردازد تا به روشن شدن حقیقت کمک کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۱.</ref> او میگوید که خودش باهمین روش به بررسی ماجرای سقیفه در این کتاب میپردازد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۵.</ref> | مظفر معتقد است مورخ باید در نوشته خود با زدودن غبار تعصبات قومی، قبیلهای، دینی، وطنی و... از فکر و اندیشه خود، به بررسی و بیان تاریخ بپردازد تا به روشن شدن حقیقت کمک کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۱.</ref> او میگوید که خودش باهمین روش به بررسی ماجرای سقیفه در این کتاب میپردازد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۱۵.</ref> | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
کتاب السقیفة در چهار فصل تدوین شده است: | کتاب السقیفة در چهار فصل تدوین شده است: | ||
'''فصل اول''': نویسنده در فصل اول سؤالاتی مطرح میکند و با استناد به روایات سعی میکند پاسخ سؤالات را بدهد او میپرسد آیا پیامبر از اتفاقات بعد از رحلت خود آگاهی و اطلاعی داشتند یا خیر؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۲۶.</ref> و در صورت مثبتبودن پاسخ آیا راهحلی برای جلوگیری از وقوع این حادثه اتخاذ کردند؟ آیا این احتمال که [[اهل سنت]] ادعا میکنند که رسول خدا در این موضوع هیچ موضعی نداشته و آن را به عهده امت واگذار نموده است صحت دارد؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۳۰.</ref> و آنگاه نویسنده روایاتی را از آن پیامبر درباره [[امیرالمؤمنین]](ع) و نیز [[ابوبکر]] بیان میکند تا صلاحیت هر یک را از دیدگاه رسول خدا برای خلافت بررسی کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۵۵.</ref><ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۴۷.</ref> | '''فصل اول''': نویسنده در فصل اول سؤالاتی مطرح میکند و با استناد به روایات سعی میکند پاسخ سؤالات را بدهد او میپرسد آیا پیامبر از اتفاقات بعد از رحلت خود آگاهی و اطلاعی داشتند یا خیر؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۲۶.</ref> و در صورت مثبتبودن پاسخ آیا راهحلی برای جلوگیری از وقوع این حادثه اتخاذ کردند؟ آیا این احتمال که [[اهل سنت]] ادعا میکنند که رسول خدا در این موضوع هیچ موضعی نداشته و آن را به عهده امت واگذار نموده است صحت دارد؟<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۳۰.</ref> و آنگاه نویسنده روایاتی را از آن پیامبر درباره [[امیرالمؤمنین]](ع) و نیز [[ابوبکر]] بیان میکند تا صلاحیت هر یک را از دیدگاه رسول خدا برای خلافت بررسی کند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۵۵.</ref><ref>مظفر، السقیفة، ۱۳۹۲ق، ص۴۷.</ref> | ||