Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵
ویرایش
جز (←مناظره و مرگ شاعر) |
جز (←فرار از نیشابور به گرگان: ویرایش جزیی) |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
===فرار از نیشابور به گرگان=== | ===فرار از نیشابور به گرگان=== | ||
با اینهمه نیشابور که در آن زمان بیشتر تحت نفوذ امیران [[سامانیان|سامانی]] بود، برای ابوبکر که نسبت به [[دیلمیان]] [[تعصب]] میورزید و کینۀ سامانیان را در دل داشت و گاه به هجوشان نیز میپرداخت<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۴-۲۳۵</ref> اقامتگاه مناسبی نبود،<ref>نک : ابوبکر، ص۱۰۹</ref> بهویژه که رفتار خود او نیز در تحریک سامانیان مؤثر بوده است. زیرا همینکه تاش حاجب در [[خراسان]] دچار شکست شد، او زبان به سرزنش امیر و عتبی وزیر سامانیان گشود. برخی دسیسهچینان نیز که حضور ادیبی دانشمند و شاعری بانفوذ و متمایل به [[تشیع]] را در نیشابور خوش نمیداشتند، ابیاتی در هجو [[عتبی]] به وی نسبت دادند که شاعر خود سرودن آنها را تکذیب کرده است.<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۰۸</ref> وزیر نیز که مترصد فرصت بود، به مصادرۀ اموال شاعر و قطع زبان وی فرمان داد. کارگزاران عتبی، ابوبکر خوارزمی را دستگیر کردند و به قصد مصادرۀ اموال به خانهاش ریختند، اما شاعر از غفلت محافظان استفاده کرد و به [[گرگان]] نزد صاحب بن عباد گریخت و بار دیگر در دستگاه وی به مدیحهسرایی پرداخت، اما دیری نگذشت که میان آن دو اختلاف افتاد و شاعرِ خودرأی و بلندپرواز، صاحب را به سختی هجو گفت و با این ناسپاسی، خشم ولینعمت خود را چندان برانگیخت که حتی پس از مرگِ ابوبکر نیز با بیانی تلخ از او یاد میکرد<ref>نک : سمعانی، ج۹، ص۳۸؛ ابن انباری، ص۲۲۳؛ قس: ابوحیان، ص۱۰۸-۱۱۰؛ نیز نک : ابوبکر، ص۱۰۱</ref> | با اینهمه نیشابور که در آن زمان بیشتر تحت نفوذ امیران [[سامانیان|سامانی]] بود، برای ابوبکر که نسبت به [[دیلمیان]]، [[تعصب]] میورزید و کینۀ سامانیان را در دل داشت و گاه به هجوشان نیز میپرداخت<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۴-۲۳۵</ref> اقامتگاه مناسبی نبود،<ref>نک : ابوبکر، ص۱۰۹</ref> بهویژه که رفتار خود او نیز در تحریک سامانیان مؤثر بوده است. زیرا همینکه تاش حاجب در [[خراسان]] دچار شکست شد، او زبان به سرزنش امیر و عتبی وزیر سامانیان گشود. برخی دسیسهچینان نیز که حضور ادیبی دانشمند و شاعری بانفوذ و متمایل به [[تشیع]] را در نیشابور خوش نمیداشتند، ابیاتی در هجو [[عتبی]] به وی نسبت دادند که شاعر خود سرودن آنها را تکذیب کرده است.<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۰۸</ref> وزیر نیز که مترصد فرصت بود، به مصادرۀ اموال شاعر و قطع زبان وی فرمان داد. کارگزاران عتبی، ابوبکر خوارزمی را دستگیر کردند و به قصد مصادرۀ اموال به خانهاش ریختند، اما شاعر از غفلت محافظان استفاده کرد و به [[گرگان]] نزد صاحب بن عباد گریخت و بار دیگر در دستگاه وی به مدیحهسرایی پرداخت، اما دیری نگذشت که میان آن دو اختلاف افتاد و شاعرِ خودرأی و بلندپرواز، صاحب را به سختی هجو گفت و با این ناسپاسی، خشم ولینعمت خود را چندان برانگیخت که حتی پس از مرگِ ابوبکر نیز با بیانی تلخ از او یاد میکرد<ref>نک : سمعانی، ج۹، ص۳۸؛ ابن انباری، ص۲۲۳؛ قس: ابوحیان، ص۱۰۸-۱۱۰؛ نیز نک : ابوبکر، ص۱۰۱</ref> | ||
===مناظره و مرگ شاعر=== | ===مناظره و مرگ شاعر=== |