پرش به محتوا

آیه نفر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''آیه نَفْر''' آیه ۱۲۲ [[سوره توبه]] است که عده‌ای از مومنان را از [[جهاد]] منع کرده و به علم‌آموزی و تبلیغ دین دعوت می کند. برخی از مفسرین و فقها این آیه را از دلایل حجیت [[خبر واحد]] و حجیت [[فتوا|فتوای]] [[مجتهد]] و واجب بودن تحصیل برای [[اجتهاد]] و جواز [[تقلید]] می‌‌دانند.
'''آیه نَفْر''' آیه ۱۲۲ [[سوره توبه]] است که عده‌ای از مؤمنان را از [[جهاد]] منع کرده و به علم‌آموزی و تبلیغ دین دعوت می‌کند. برخی از مفسرین و فقها این آیه را از دلایل حجیت [[خبر واحد]] و حجیت [[فتوا|فتوای]] [[مجتهد]] و واجب بودن تحصیل برای [[اجتهاد]] و جواز [[تقلید]] می‌دانند.


==متن آیه==
==متن آیه==
آیه نفر آیه ۱۲۲ سوره توبه است. متن آیه چنین است:
آیه نفر آیه ۱۲۲ سوره توبه است. متن آیه چنین است:


«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»<ref>سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>
«وَمَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینفِرُوا کافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ»<ref>سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>


«و شایسته نیست مؤمنان همگى (به سوى میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهى از آنان، طایفه‌اى کوچ نمى‌کند (تا طایفه‌اى در مدینه بماند)، که در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهى یابند وبه هنگام بازگشت به سوى قوم خود،آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى کنند»<ref>مكارم شيرازی، ترجمه قرآن‌، ۱۳۷۸، ص۲۰۶.</ref>
«و شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند (تا طایفه‌ای در مدینه بماند)، که در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند وبه هنگام بازگشت به سوی قوم خود،آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند»<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن‌، ۱۳۷۸ش، ص۲۰۶.</ref>


==شأن نزول==
==شأن نزول==
[[آیت‌الله مکارم شیرازی]] در [[تفسیر نمونه]] روایتی را از [[ابن عباس|ابن‌عباس]] را برای توضیح این آیه آورده است كه هنگامى كه پيامبر(ص) به سوى ميدان جهاد حركت مى‌كرد، همه مسلمانان به استثناى منافقان و معذوران به‌همراه او به میدان جهاد حركت مى‌كردند، پس از آنكه آياتى در مذمت منافقان نازل شد و متخلفان [[غزوه تبوک]] را مورد سرزنش قرار داد، مؤمنان با جدیت بیشتری در ميدان‌هاى جهاد حاضر می‌شدند، حتى در جنگ‌هايى كه پيغمبر شخصا شركت نمى‌كرد همه مومنان به جهاد می‌رفتند و پيامبر را تنها مى‌گذاشتند، این آیه نازل شد و اعلام كرد كه در غير ضرورت، شايسته نيست همه مسلمانان به‌سوى ميدان جنگ بروند بلكه گروهى در [[مدينه]] بمانند، و معارف و احكام اسلام را از پيامبر بياموزند، و به دوستان مجاهدشان پس از بازگشت تعليم دهند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰، ج۸، ص۱۸۹.   </ref>
[[آیت‌الله مکارم شیرازی]] در [[تفسیر نمونه]] روایتی را از [[ابن عباس|ابن‌عباس]] را برای توضیح این آیه آورده است که هنگامی که پیامبر(ص) به سوی میدان جهاد حرکت می‌کرد، همه مسلمانان به استثنای منافقان و معذوران به‌همراه او به میدان جهاد حرکت می‌کردند، پس از آنکه آیاتی در مذمت منافقان نازل شد و متخلفان [[غزوه تبوک]] را مورد سرزنش قرار داد، مؤمنان با جدیت بیشتری در میدان‌های جهاد حاضر می‌شدند، حتی در جنگ‌هایی که پیغمبر شخصا شرکت نمی‌کرد همه مومنان به جهاد می‌رفتند و پیامبر را تنها می‌گذاشتند، این آیه نازل شد و اعلام کرد که در غیر ضرورت، شایسته نیست همه مسلمانان به‌سوی میدان جنگ بروند بلکه گروهی در [[مدینه]] بمانند، و معارف و احکام اسلام را از پیامبر بیاموزند، و به دوستان مجاهدشان پس از بازگشت تعلیم دهند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۸۹. </ref>


==نکات مهم==
==نکات مهم==
[[علامه طباطبایی]] دو نکته را درباره این آیه بیان می‌کند:
[[علامه طباطبایی]] دو نکته را درباره این آیه بیان می‌کند:


اول آنکه مقصود از تفقه در دین، فهمیدن همه معارف دینى از اصول و فروع آن است، او ادامه داده است که در ادبیات علماى دین، کلمه [[فقه]] در احکام عملى اصطلاح شده است در حالی که معنای آیه گسترده از این معنا است. علامه استدلال می کند که از «ولینذروا قومهم: و قوم خود را انذار کنند» معلوم است که انذار با بیان فقه اصطلاحى، یعنى با گفتن مسائل عملى صورت نمى گیرد، بلکه احتیاج به بیان اصول عقاید و دیگر معارف دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، بیروت، ج۹، ص۴۰۴.</ref>
اول آنکه مقصود از تفقه در دین، فهمیدن همه معارف دینی از اصول و فروع آن است، او ادامه داده است که در ادبیات علمای دین، کلمه [[فقه]] در احکام عملی اصطلاح شده است در حالی که معنای آیه گسترده از این معنا است. علامه استدلال می‌کند که از «ولینذروا قومهم: و قوم خود را انذار کنند» معلوم است که انذار با بیان فقه اصطلاحی، یعنی با گفتن مسائل عملی صورت نمی‌گیرد، بلکه احتیاج به بیان اصول عقاید و دیگر معارف دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، بیروت، ج۹، ص۴۰۴.</ref>


دیگر اینکه معلوم مى‌شود که وظیفه کوچ کردن براى [[جهاد]]، از طلبه علوم‌دینى برداشته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، بیروت، ج۹، ص۴۰۴.</ref>
دیگر اینکه معلوم می‌شود که وظیفه کوچ کردن برای [[جهاد]]، از طلبه علوم‌دینی برداشته شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، بیروت، ج۹، ص۴۰۴.</ref>


برخی نیز از این آیه برداشت کرده‌اند که اسلام به علم‌آموزی اهمیت می‌دهد زیرا آیه عده‌ای را از جهاد منع می کند تا به فراگیری دانش بپردازند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰، ج۸، ص۱۹۴. </ref>
برخی نیز از این آیه برداشت کرده‌اند که اسلام به علم‌آموزی اهمیت می‌دهد زیرا آیه عده‌ای را از جهاد منع می‌کند تا به فراگیری دانش بپردازند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴. </ref>


==استدلال برای جواز تقلید==
==استدلال برای جواز تقلید==
برخی از مفسران و فقیهان، درباره جایز بودن تقلید به این آیه استناد کرده‌اند. به نظر آنها آیه ۱۲۲ [[سوره توبه]]، که بر ضرورت سفر برای تفقّه در امر دین دلالت دارد، از دلایل قرآنی [[تقلید]] غیرعالمان از فقیهان و عالمان است. آنان معتقدند که فراگیری تعلیمات [[اسلام]] و رساندن آن به دیگران در مسائل فروع دین و لزوم پیروی از آنها، همان تقلید است.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰، ج۸، ص۱۹۳. </ref><ref>غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۶۴</ref>
برخی از مفسران و فقیهان، درباره جایز بودن تقلید به این آیه استناد کرده‌اند. به نظر آنها آیه ۱۲۲ [[سوره توبه]]، که بر ضرورت سفر برای تفقّه در امر دین دلالت دارد، از دلایل قرآنی [[تقلید]] غیرعالمان از فقیهان و عالمان است. آنان معتقدند که فراگیری تعلیمات [[اسلام]] و رساندن آن به دیگران در مسائل فروع دین و لزوم پیروی از آنها، همان تقلید است.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۳. </ref><ref>غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۶۴.</ref>


==استدلال به اثبات خبر واحد==
==استدلال به اثبات خبر واحد==
برخی نیز با استناد به آیه ۱۲۲ سوره توبه قبول [[خبر واحد]] را اثبات می‌کنند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴. </ref><ref>هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج۷، ص۲۷۵.</ref>
برخی نیز با استناد به آیه ۱۲۲ سوره توبه قبول [[خبر واحد]] را اثبات می‌کنند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴. </ref><ref>هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج۷، ص۲۷۵.</ref>
برخی هم با این آیه قبول قول مسئله‌گویان دینی را اثبات می کنند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴. </ref>
برخی هم با این آیه قبول قول مسئله‌گویان دینی را اثبات می‌کنند.<ref>مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴. </ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۲: خط ۳۲:
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، انتشارات الاعلمی للمطبوعات.
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، انتشارات الاعلمی للمطبوعات.
*مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران، تفسیر نمونه، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۰ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران، تفسیر نمونه، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۰ش.
*مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، دارالقرآن الكريم(دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى)،۱۳۷۳ش، قم‌.
*مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، دارالقرآن الکریم(دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی)،۱۳۷۳ش، قم‌.
*غروی تبریزی، علی، التنقیح فی‌شرح العروةالوثقی، تقریرات درس آیةاللّه خوئی، قم، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۸م.
*غروی تبریزی، علی، التنقیح فی‌شرح العروةالوثقی، تقریرات درس آیةاللّه خوئی، قم، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۸م.
*هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، بی‌تا، بی‌جا.
*هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، بی‌تا، بی‌جا.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۸۸۴

ویرایش