میثم تمار: تفاوت میان نسخهها
جز
←روایت دوم از شهادتش (قطع زبان میثم)
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
'''پرسش''' : بر اساس روایت دوم از شهادت میثم، این پرسش به ذهن میآید که چطور میثم توانست بالای چوبهدار حرف بزند و سخنرانی کند؟ | '''پرسش''' : بر اساس روایت دوم از شهادت میثم، این پرسش به ذهن میآید که چطور میثم توانست بالای چوبهدار حرف بزند و سخنرانی کند؟ | ||
'''پاسخ''' : در آن روزگار، بهدار کشیدن این گونه نبود که حلقه طناب را به دور گردن شخص محکوم به اعدام بیندازند بلکه آن را دور سینه میانداختند تا از کتف هایش آویزان شود و آن قدر بماند تا از گرسنگی و تشنگی تلف شود.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/16880/%D9%85%D9%8A%D8%AB%D9%85-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF میثم تمار را چگونه کشتند؟]، سایت مشرقنیوز.</ref>{{یادداشت|امروزه معروف است که کسى را كه به دار مىزنند، او را آويزان مىكنند، بدین گونه که طنابى بر گردنش مىاندازند و بالا مىبرند؛ او فوراً خفه مىشود و جان مىدهد. امّا در سابق کسى را که به دار مىزدند، بدن او را بر روى تخته چوبى به شکل صلیب مىکوبیدند و يا مىبستند. یعنى قامت او را بر روى چوبى عمودى و دستهایش را گشاده و بر روى تخته چوبى افقى مىكوبيدند، و بعدا این تخته چوب را در جاى بلندى همچون درخت و یا تیر و يا ساختمانى نگه مىداشتند، تا كمكم بواسطه گرسنگى و تشنگى و یا بواسطه خون رفتن از مواضع ميخكوب، شخص دار كشيدهشده جان بدهد، و چه بسا دو سه روز طول مىكشيد. و أحياناً در موقع به دار بودن، حربهاى به او اضافه مىزدند همچون ميثم تمّار، تا زجركش شود و زودتر جان بسپارد. | '''پاسخ''' : در آن روزگار، بهدار کشیدن این گونه نبود که حلقه طناب را به دور گردن شخص محکوم به اعدام بیندازند بلکه آن را دور سینه میانداختند تا از کتف هایش آویزان شود و آن قدر بماند تا از گرسنگی و تشنگی تلف شود.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/16880/%D9%85%D9%8A%D8%AB%D9%85-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF میثم تمار را چگونه کشتند؟]، سایت مشرقنیوز.</ref>{{یادداشت|امروزه معروف است که کسى را كه به دار مىزنند، او را آويزان مىكنند، بدین گونه که طنابى بر گردنش مىاندازند و بالا مىبرند؛ او فوراً خفه مىشود و جان مىدهد. امّا در سابق کسى را که به دار مىزدند، بدن او را بر روى تخته چوبى به شکل صلیب مىکوبیدند و يا مىبستند. یعنى قامت او را بر روى چوبى عمودى و دستهایش را گشاده و بر روى تخته چوبى افقى مىكوبيدند، و بعدا این تخته چوب را در جاى بلندى همچون درخت و یا تیر و يا ساختمانى نگه مىداشتند، تا كمكم بواسطه گرسنگى و تشنگى و یا بواسطه خون رفتن از مواضع ميخكوب، شخص دار كشيدهشده جان بدهد، و چه بسا دو سه روز طول مىكشيد. و أحياناً در موقع به دار بودن، حربهاى به او اضافه مىزدند همچون ميثم تمّار، تا زجركش شود و زودتر جان بسپارد.[[سید محمدحسین حسینی تهرانی|علامه طهرانی]]، نور ملکوت قرآن، ج۳، ص۳۹۳.http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/noormalakout/noor3/noor3.20.htm#_Toc70241708 }} | ||
میثم تمار بهدار کشیده شد اما باز هم بر فراز دار، با صدایی رسا مردم را به شنیدن حقایق اسلام و احادیث و اسرار [[علی(ع)]] فرا میخواند. | میثم تمار بهدار کشیده شد اما باز هم بر فراز دار، با صدایی رسا مردم را به شنیدن حقایق اسلام و احادیث و اسرار [[علی(ع)]] فرا میخواند. |