۱۶٬۶۶۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==اصحاب ائمه == | ==اصحاب ائمه == | ||
اصحاب واژهای عربی است که از ماده «ص - ح - ب» گرفته شده است این ماده در معنای همنشینی، دوستی و یاری به کار میرود. اصحاب جمع صاحب است و صاحب به معنای یار و همنشبن است.<ref>فرهنگ | اصحاب واژهای عربی است که از ماده «ص - ح - ب» گرفته شده است این ماده در معنای همنشینی، دوستی و یاری به کار میرود. اصحاب جمع صاحب است و صاحب به معنای یار و همنشبن است.<ref>بستانى، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۵۴۴.</ref> در اصطلاح معمولا این واژه درباره یاران امامان شیعه استفاده میشود، همانگونه که واژه [[صحابه]] در مورد یاران پیامبر(ص)به کار میرود. | ||
افرادی را که بدون واسطه از یکی یا بیشتر از امامان روایت<ref> برای نمونه رجوع کنید به رجال شیخ طوسی. </ref>یا دستکم مدتی را در خدمت یکی از آنها سپری کرده باشند، به اصحاب ائمه میشناسند. در میان اصحاب ائمه برخی خاص بودند، امامان آنها را از برخی امور غیبی آگاه میکردند، از این گروه به اصحاب سر امامان یاد میشود. | افرادی را که بدون واسطه از یکی یا بیشتر از امامان روایت<ref> برای نمونه رجوع کنید به رجال شیخ طوسی. </ref>یا دستکم مدتی را در خدمت یکی از آنها سپری کرده باشند، به اصحاب ائمه میشناسند. در میان اصحاب ائمه برخی خاص بودند، امامان آنها را از برخی امور غیبی آگاه میکردند، از این گروه به اصحاب سر امامان یاد میشود. | ||
حذیفه را نیز به جهت اینکه پیامبر او را از برخی امور غیبی آگاه کرده بود، صاحب سر پیامبر اکرم مینامند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن حجر، | حذیفه را نیز به جهت اینکه پیامبر او را از برخی امور غیبی آگاه کرده بود، صاحب سر پیامبر اکرم مینامند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸.</ref> | ||
== صاحب سر پیامبر == | == صاحب سر پیامبر == | ||
در منابع رجالی از [[حذیفه بن یمان]] به عنوان صاحب سر پیامبر(ص) یاد شده است زیرا پیامبر به او اطمینان داشت و اخباری از حوادث آینده را با او در میان گذاشته بود. همچنین از باطن برخی افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود.<ref>رجوع کنید به ابنسعد، الطبقات | در منابع رجالی از [[حذیفه بن یمان]] به عنوان صاحب سر پیامبر(ص) یاد شده است زیرا پیامبر به او اطمینان داشت و اخباری از حوادث آینده را با او در میان گذاشته بود. همچنین از باطن برخی افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود.<ref>رجوع کنید به ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸-۱۹۷۷م، ج۲، ص۳۴۶؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸.</ref> به ویژه رسول خدا(ص) به هنگام بازگشت از تبوک، نام منافقانی را که قصد ترور وی را داشتند، به او گفت.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۰۴۲ـ ۱۰۴۴.</ref> به همین دلیل شرححالنگاران از وی با عنوان «صاحب سرّ» (رازدار) رسول خدا(ص) یاد کردهاند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به ابنعبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۳۸۰ق، قسم ۱، ص۳۳۵؛ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶ق، ج۱، ص۴۶۸.</ref> | ||
== اصحاب سر حضرت علی== | == اصحاب سر حضرت علی== | ||
صاحب سر در مورد برخی از اصحاب حضرت علی(ع) به کار رفته است اما در مورد اصحاب سایر ائمه این تعبیر به کار نرفته است. برخی از [[کمیل بن زیاد]]<ref>حسینی زبیدی، تاج | صاحب سر در مورد برخی از اصحاب حضرت علی(ع) به کار رفته است اما در مورد اصحاب سایر ائمه این تعبیر به کار نرفته است. برخی از [[کمیل بن زیاد]]<ref>حسینی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۶۶۸.</ref> و [[رشید هجری]]<ref>قمی منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۷۳.</ref> به عنوان صاحب سر و محرم اسرار علی(ع) یاد کردهاند. درباره میثم تمار نیز گفته شده است که حضرت علی او را از «أسرار خفيّة من أسرار الوصيّة» آگاه کرده بود.<ref> ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۷۹۷.</ref> | ||
اگر صاحب سر به معنای کسانی باشد که امام آنها را از برخی امور غیبی باخبر کرده باشد، میتوان افرادی چون [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] را نیز صاحب سر علی(ع) دانست، هر چند در منابع به صاحب سر بودن آنها تصریح نشده باشد. [[شیخ عباس قمی]] از این سه تن به عنوان کسانی یاد میکند که اخبار غیبی را برای یکدیگر بیان میکردند و از نحوه [[شهادت]] یکدیگر خبر میدادند.<ref>قمی منتهی | اگر صاحب سر به معنای کسانی باشد که امام آنها را از برخی امور غیبی باخبر کرده باشد، میتوان افرادی چون [[میثم تمار]] و [[حبیب بن مظاهر]] را نیز صاحب سر علی(ع) دانست، هر چند در منابع به صاحب سر بودن آنها تصریح نشده باشد. [[شیخ عباس قمی]] از این سه تن به عنوان کسانی یاد میکند که اخبار غیبی را برای یکدیگر بیان میکردند و از نحوه [[شهادت]] یکدیگر خبر میدادند.<ref>قمی منتهی الآمال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۷۳.</ref> | ||
== پانویس== | == پانویس== |
ویرایش