سوره اعراف: تفاوت میان نسخهها
جز
←محال بودن ورود تکذیبکنندگان آیات خدا به بهشت (آیه ۴۰)
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
* تعبیر «لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ»ترجمه: (هرگز) درهای آسمان به رویشان(تکذیب کنندگان آیات الهی) گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! به سرنوشت افراد متکبر و لجوج که زیر بار آیات الهی نمیروند و در برابر حق تسلیم نمیگردند، پرداخته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۶۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] عدم باز شدن درهای آسمان به سوی تکذیبکنندگان آیات الهی به عدم پذیرش کارهایشان و عدم صعود ارواح آنان و همچنین عدم ورود آنان به [[بهشت]] تفسیر کرده است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> منظور از آسمان را نیز در این آیه کنایه از مقام [[تقرب|قرب الهی]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> | * تعبیر «لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ»ترجمه: (هرگز) درهای آسمان به رویشان(تکذیب کنندگان آیات الهی) گشوده نمیشود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! به سرنوشت افراد متکبر و لجوج که زیر بار آیات الهی نمیروند و در برابر حق تسلیم نمیگردند، پرداخته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۶۹.</ref> [[علامه طباطبایی]] عدم باز شدن درهای آسمان به سوی تکذیبکنندگان آیات الهی به عدم پذیرش کارهایشان و عدم صعود ارواح آنان و همچنین عدم ورود آنان به [[بهشت]] تفسیر کرده است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> منظور از آسمان را نیز در این آیه کنایه از مقام [[تقرب|قرب الهی]] دانستهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> | ||
* تعبیر «حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ» را تعبیری کنایی برای اشاره به محال بودن عدم ورود تکذیبکنندگان آیات الهی به بهشت دانستهاند تا به صورت حسی آن را درک کنند و هیچ تردیدی در آن وجود نداشته باشد؛ چراکه ممکن نیست شتر با جثه بزرگش بتواند از سوراخ باریک سوزن عبور کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> این گونه سخن گفتن را از باب تعلیق بر محال دانستهاند؛ با این توضیح که عرب برای چیزی که تحقق پیدا نمیکند چنین مثل میزند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴، ج۳، ص۳۲۸.</ref> | * تعبیر «حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ» را تعبیری کنایی برای اشاره به محال بودن عدم ورود تکذیبکنندگان آیات الهی به بهشت دانستهاند تا به صورت حسی آن را درک کنند و هیچ تردیدی در آن وجود نداشته باشد؛ چراکه ممکن نیست شتر با جثه بزرگش بتواند از سوراخ باریک سوزن عبور کند.{{یادداشت| برخی از مفسران و مترجمان قرآن «الجَمَل» را درآیه به معنای ریسمان یا طناب ضخیمی گرفته اند که با آن کشتی را در ساحل مهار می کنند. حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری،تهران:انتشارات ميقات،۱۳۶۳ش، چاپ اول و قرائتی، محسن، تفسير نور،ج۳3، ص۶۵}}<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.</ref> این گونه سخن گفتن را از باب تعلیق بر محال دانستهاند؛ با این توضیح که عرب برای چیزی که تحقق پیدا نمیکند چنین مثل میزند.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴، ج۳، ص۳۲۸.</ref> | ||
===منع تکلیف ما لایطاق (آیه ۴۲)=== | ===منع تکلیف ما لایطاق (آیه ۴۲)=== |