پرش به محتوا

سوره رعد: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ مهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۲۵: خط ۲۵:
از این آیه برداشت می‌شود که [[خداوند]] نعمت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد و آنان را [[عذاب]] نمی‌کند مگر آنکه خود راه عصیان در پیش گیرند. سنت الهی این است که اگر [[کفران نعمت|کفران]] را جایگزین [[شکر|شُکر]] و عصیان را جایگزین طاعت کنند، سعادت آنان به نگون‌بختی بدل خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن؛ طباطبائی، المیزان، ذیل آیه ۱۳ رعد.</ref> برخی از مفسران، تفسیری دیگر از این آیه دارند و می‌گویند سرنوشت هر قومی به تصمیم آنان گره خورده است و هر قومی با اراده خود، زندگی‌اش را دگرگون می‌کند.<ref>سید قطب،  فی ظلال القرآن، ۱۹۷۶، ذیل آیه؛ محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، ذیل آیه؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ذیل آیه. برای بحث و نقد این دیدگاه: خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر جدید، ص۱۲۴-۱۳۱.</ref> از روایات مختلف نیز فهمیده می شود که آیه دلالتی بر این ندارد که انسان ها درتمام کارها اختیار کامل دارند  به گونه‌ای که تدبیر امور جهان هستی از دست خدا خارج باشد چنان چه فرقه ی [[قدریه]] بر این باور است و نیز گناهانی مانند: ستم بر مردمان، رها کردن عادات خیر ونیکی در حق دیگران، کفران نعمت، ترک شکر را نمونه‎‌هایی از گناهانی دانسته که خداوند به سبب آنها نعمت‌هایش را از مردمان می‌گیرد. <ref>بحرانی، البرهان في تفسير القرآن۷ ج۳۷ ص۲۳۶</ref>
از این آیه برداشت می‌شود که [[خداوند]] نعمت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد و آنان را [[عذاب]] نمی‌کند مگر آنکه خود راه عصیان در پیش گیرند. سنت الهی این است که اگر [[کفران نعمت|کفران]] را جایگزین [[شکر|شُکر]] و عصیان را جایگزین طاعت کنند، سعادت آنان به نگون‌بختی بدل خواهد شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن؛ طباطبائی، المیزان، ذیل آیه ۱۳ رعد.</ref> برخی از مفسران، تفسیری دیگر از این آیه دارند و می‌گویند سرنوشت هر قومی به تصمیم آنان گره خورده است و هر قومی با اراده خود، زندگی‌اش را دگرگون می‌کند.<ref>سید قطب،  فی ظلال القرآن، ۱۹۷۶، ذیل آیه؛ محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، ذیل آیه؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ذیل آیه. برای بحث و نقد این دیدگاه: خرمشاهی، تفسیر و تفاسیر جدید، ص۱۲۴-۱۳۱.</ref> از روایات مختلف نیز فهمیده می شود که آیه دلالتی بر این ندارد که انسان ها درتمام کارها اختیار کامل دارند  به گونه‌ای که تدبیر امور جهان هستی از دست خدا خارج باشد چنان چه فرقه ی [[قدریه]] بر این باور است و نیز گناهانی مانند: ستم بر مردمان، رها کردن عادات خیر ونیکی در حق دیگران، کفران نعمت، ترک شکر را نمونه‎‌هایی از گناهانی دانسته که خداوند به سبب آنها نعمت‌هایش را از مردمان می‌گیرد. <ref>بحرانی، البرهان في تفسير القرآن۷ ج۳۷ ص۲۳۶</ref>


* '''«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ»''' (آیه ۱۷)ترجمه:خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه‌ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه (در کوره‌ها،) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن می‌کنند نیز کف‌هایی مانند آن به وجود می‌آید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل می‌زند!- امّا کفها به بیرون پرتاب می‌شوند، ولی آنچه به مردم سود می‌رساند [= آب یا فلز خالص] در زمین می‌ماند؛ خداوند اینچنین مثال می‌زند!
* '''«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ»''' (آیه ۱۷)ترجمه:خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه‌ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه (در کوره‌ها،) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن می‌کنند نیز کف‌هایی مانند آن به وجود می‌آید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل می‌زند!- امّا کف‌ها به بیرون پرتاب می‌شوند، ولی آنچه به مردم سود می‌رساند [= آب یا فلز خالص] در زمین می‌ماند؛ خداوند اینچنین مثال می‌زند!
در تفسیر المیزان علامه طباطبایی آیاتی از قرآن را به عنوان غرر آیات معرفی کرده است. غرر در لغت
در تفسیر المیزان [[علامه طباطبایی]] آیاتی از قرآن را به عنوان غرر آیات معرفی کرده است. غرر در لغت جمع غرّه به معنای درخشندگی و برجستگی است و نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو به دلیل دورنمای خاص آن گفته می‌شود.و در اصطلاح به آیاتی گفته  می‌شود که با درخشش، برجستگی و نقش کلیدی و زیربنایی ویژه ای دارند که به غررالایات معروفند.آیت الله جوادی آملی معيار غُرَر الآيات را  كليدی بودن آن آيات، عُلوِّ متن، ايجازِ اعجازآميز، اتقان در برهان، جمع برهان و عرفان در بيان قرآنی و نيز راهگشایی آن ها برای آيات ديگر و پايه و ميزانِ عدل بودن و روشنگري برای پيچيدگی احاديث دانسته است.
 
جمع غرّه به معنای درخشندگی و برجستگی است و نیز به سفیدی موجود در پیشانی گاو به دلیل دورنمای خاص آن گفته می‌شود.و در اصطلاح به آیاتی گفته  می‌شود که با درخشش، برجستگی و نقش کلیدی و زیربنایی ویژه ای دارند که به غررالایات معروفند.آیت الله جوادی آملی معيار غُرَر الآيات را  كليدی بودن آن آيات، عُلوِّ متن، ايجازِ اعجازآميز، اتقان در برهان، جمع برهان و عرفان در بيان قرآنی و نيز راهگشایی آن ها برای آيات ديگر و پايه و ميزانِ عدل بودن و روشنگري برای پيچيدگی احاديث دانسته است.
   
   


۱۸٬۴۵۹

ویرایش