Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (←منابع: اصلاح درجه بندی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
===ظهورهم=== | ===ظهورهم=== | ||
===ذریه=== | ===ذریه=== | ||
لغت شناسان اصل ذر را به معنای انتشار و پراکندگی می دانند. در کتاب لسان العرب ذیل این ماده آمده است: ذر شی به معنای پراکنده کردن آن است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۰۴.</ref> واژه ذریه در باره نسل انسان، چه مرد و چه زن به کار رفته است.<ref>مصطفوی، | لغت شناسان اصل ذر را به معنای انتشار و پراکندگی می دانند. در کتاب لسان العرب ذیل این ماده آمده است: ذر شی به معنای پراکنده کردن آن است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۰۴.</ref> واژه ذریه در باره نسل انسان، چه مرد و چه زن به کار رفته است.<ref>مصطفوی، التحقیق، وزارت فرهنگ و ارشاد، ج۳، ص۳۰۷.</ref> | ||
===اشهدهم=== | ===اشهدهم=== | ||
== تفسیر آیه== | == تفسیر آیه== | ||
[[آیات]] فوق سخن از پیمانی به میان می آورد كه از فرزندان [[آدم]] گرفته شده و آنان همگی در برابر [[خداوند|خداوند متعال]] گواهی به [[توحید|وحدانیت]] او داده اند. اما اینكه این پیمان چگونه بوده و زمان آن کی بوده است؟ آیات شریفه به آن اشاره ای ندارد، البته مفسران با استناد به روایاتی که در این خصوص در منابع اسلامی وجود دارد، نظرات متفاوتی دارند: | [[آیات]] فوق سخن از پیمانی به میان می آورد كه از فرزندان [[آدم]] گرفته شده و آنان همگی در برابر [[خداوند|خداوند متعال]] گواهی به [[توحید|وحدانیت]] او داده اند. اما اینكه این پیمان چگونه بوده و زمان آن کی بوده است؟ آیات شریفه به آن اشاره ای ندارد، البته مفسران با استناد به روایاتی که در این خصوص در منابع اسلامی وجود دارد، نظرات متفاوتی دارند: | ||
# هنگامی كه آدم آفریده شد فرزندان آینده او تا آخرین فرد بشر از پشت او به صورت ذراتی بیرون آمدند (و طبق بعضی از روایات این ذرات از گل آدم بیرون آمدند) آنها دارای عقل و شعور كافی برای شنیدن سخن و پاسخ گفتن بودند، در این هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد: آیا پروردگار شما نیستم؟! همگی در پاسخ گفتند:آری، بر این حقیقت همگی گواهیم. سپس همه این ذرات به صلب [[آدم]] (یا به گل آدم) باز گشتند و به همین جهت این عالم را [[عالم ذر]] و این پیمان را [[عهد الست|پیمان الست]] می نامند. بنا بر این، پیمان مزبور یك [[حکم تشریعی|پیمان تشریعی]] و قرارداد خود آگاه در میان | # هنگامی كه آدم آفریده شد فرزندان آینده او تا آخرین فرد بشر از پشت او به صورت ذراتی بیرون آمدند (و طبق بعضی از روایات این ذرات از گل آدم بیرون آمدند) آنها دارای عقل و شعور كافی برای شنیدن سخن و پاسخ گفتن بودند، در این هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد: آیا پروردگار شما نیستم؟! همگی در پاسخ گفتند:آری، بر این حقیقت همگی گواهیم. سپس همه این ذرات به صلب [[آدم]] (یا به گل آدم) باز گشتند و به همین جهت این عالم را [[عالم ذر]] و این پیمان را [[عهد الست|پیمان الست]] می نامند. بنا بر این، پیمان مزبور یك [[حکم تشریعی|پیمان تشریعی]] و قرارداد خود آگاه در میان انسانها و پروردگارشان بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶.</ref> | ||
# منظور از این عالم و این پیمان همان عالم استعدادها و پیمان [[فطرت]] و [[حکم تکوینی|تكوین]] و آفرینش است، كه هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران كه ذراتی بیش نبودند، خداوند استعداد و آمادگی برای حقیقت [[توحید|توحید]] به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان این سر الهی به صورت یك حس درون ذاتی به ودیعه گذارده شده است و هم در [[عقل]] و خردشان به صورت یك حقیقت خودآگاه!. بنا بر این همه افراد بشر دارای روح توحیدند و سؤالی كه خداوند از آنها كرده به زبان تكوین و آفرینش است و پاسخی كه آنها دادهاند نیز به همین زبان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶؛ طبرسی، مجمع | # منظور از این عالم و این پیمان همان عالم استعدادها و پیمان [[فطرت]] و [[حکم تکوینی|تكوین]] و آفرینش است، كه هنگام خروج فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب پدران به رحم مادران كه ذراتی بیش نبودند، خداوند استعداد و آمادگی برای حقیقت [[توحید|توحید]] به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان این سر الهی به صورت یك حس درون ذاتی به ودیعه گذارده شده است و هم در [[عقل]] و خردشان به صورت یك حقیقت خودآگاه!. بنا بر این همه افراد بشر دارای روح توحیدند و سؤالی كه خداوند از آنها كرده به زبان تكوین و آفرینش است و پاسخی كه آنها دادهاند نیز به همین زبان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۹ش، ج۷، ص۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.</ref> | ||
==ادبیات فارسی== | ==ادبیات فارسی== |