confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
فرزندان و نوادگان او همگی به بنی عبدمناف شهرت دارند. [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] از شاخههای مشهور بنی عبدمناف و [[قریش]] هستند. بنی عبدمناف از ساکنان اطراف [[بیت الحرام]] بودند، از این رو به قریش بطائح مشهورند. (در مقابلِ آندسته از قریش که در حاشیه شهر مکه و بالای کوهها استقرار یافتند قریش ظواهر خوانده شدند).<ref>اعلام القرآن، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۴۴.</ref> | فرزندان و نوادگان او همگی به بنی عبدمناف شهرت دارند. [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] از شاخههای مشهور بنی عبدمناف و [[قریش]] هستند. بنی عبدمناف از ساکنان اطراف [[بیت الحرام]] بودند، از این رو به قریش بطائح مشهورند. (در مقابلِ آندسته از قریش که در حاشیه شهر مکه و بالای کوهها استقرار یافتند قریش ظواهر خوانده شدند).<ref>اعلام القرآن، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۴۴.</ref> | ||
خلفای بنی امیه و بنی عباس از تبار بنی عبدمنافاند و از اینرو قرنها خلافت جهان اسلام در اختیار بنی عبدمناف بوده است. [[محمد بن ادریس شافعی]] از امامان چهارگانه [[اهل سنت]] نیز از ریشه بنی عبدمناف و از نوادگان مطلب بن عبدمناف است.<ref>ابن عبد البر، الانتقاء فی فضائل الثلاثه الائمه الفقهاء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۶.</ref> | خلفای [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] از تبار بنی عبدمنافاند و از اینرو قرنها خلافت [[جهان اسلام]] در اختیار بنی عبدمناف بوده است. [[محمد بن ادریس شافعی]] از امامان چهارگانه [[اهل سنت]] نیز از ریشه بنی عبدمناف و از نوادگان مطلب بن عبدمناف است.<ref>ابن عبد البر، الانتقاء فی فضائل الثلاثه الائمه الفقهاء، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۶.</ref> | ||
{{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | {{شجرهنامه پیامبر اسلام}} | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
قصی مناصب مکه را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ به این نحو که [[سقایت]] و رفادت از آنِ عبدمناف و بقیه از آنِ عبدالدار باشد.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، دارالصاوی، ص۱۸۰.</ref> البته بنابر برخی از گزارشها، قصی همه مناصب را به عبدالدار سپرد، از این رو که او از برادرانش بزرگتر بود.<ref>بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۱۹۰.</ref> | [[قصی بن کلاب|قصی]] مناصب [[مکه]] را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ به این نحو که [[سقایت]] و رفادت از آنِ عبدمناف و بقیه از آنِ عبدالدار باشد.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، دارالصاوی، ص۱۸۰.</ref> البته بنابر برخی از گزارشها، قصی همه مناصب را به عبدالدار سپرد، از این رو که او از برادرانش بزرگتر بود.<ref>بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ۱۴۰۵ق، ص۱۹۰.</ref> | ||
پس از وفات عبدمناف، هاشم و برادرانش (عبدشمس، مطّلب، و نَوْفَل) با عموزادگانشان (یعنی بنی عبدالدّار) بر سر تصاحب مناصب کعبه به نزاع برخاستند. هر گروه با طوایفی از قریش هم پیمان شدند. در پایان، بدون آنکه نزاعی درگیرد، دو طرف صلح کردند و مناصب اجتماعی بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد؛ بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایت به هاشم و منصب قیادت (فرماندهی جنگها و شاخه نظامی قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلی ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد.<ref>زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۹۳.</ref> | پس از وفات عبدمناف، [[هاشم بن عبد مناف|هاشم]] و برادرانش (عبدشمس، مطّلب، و نَوْفَل) با عموزادگانشان (یعنی بنی عبدالدّار) بر سر تصاحب مناصب کعبه به نزاع برخاستند. هر گروه با طوایفی از قریش هم پیمان شدند. در پایان، بدون آنکه نزاعی درگیرد، دو طرف صلح کردند و مناصب اجتماعی بین هاشم و عبدشمس تقسیم شد؛ بدین صورت که منصب رفادت (اطعام حجاج) و سقایت به هاشم و منصب قیادت (فرماندهی جنگها و شاخه نظامی قریش) برعهده عبدشمس گذاشته شد. علاوه بر این، بهطور کلی ریاست قریش بعد از عبدمناف به هاشم واگذار شد.<ref>زرگرینژاد، تاریخ صدر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۵۹۳.</ref> | ||
همچنین عبدمناف کسی است که پیمانی را معروف به پیمان احابیش بین قبایلی از مکه جاری کرد.<ref>جواد علی، المفصّل، ۱۹۷۶م، ج۱، ص۶۴ و ۳۸۶.</ref> | همچنین عبدمناف کسی است که پیمانی را معروف به پیمان احابیش بین قبایلی از مکه جاری کرد.<ref>جواد علی، المفصّل، ۱۹۷۶م، ج۱، ص۶۴ و ۳۸۶.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق. | *بغدادی، محمد بن حبیب، المنمق فی اخبار قریش، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق. | ||
*جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۹۷۶م. | *جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۹۷۶م. | ||
*علامه | *[[علامه حلی]]، حسن بن یوسف بن مطهر، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، ۱۴۱۲ق. | ||
*زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م. | *زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م. | ||
*زرگرینژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۸ش. | *زرگرینژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۸ش. |