Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۲۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←فرق اسراف و تبذیر) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
# اسراف، گاه بر زیادهروی در انجام دادن عملی [[مباح]]، اطلاق میشود؛ مانند زیادهروی در خوردن که اصل آن تا حدّ نیاز جایز، بلکه مطلوب است و گاه بر خصوص مصارف نابجا و ناشایست، اگرچه اندک باشد؛ مانند دور ریختن مواد غذایی که ارتکاب آن به مقدار کم نیز جایز نیست.<ref>احکامالقرآن، ج۳، ص۵۱. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۲۳ـ۱۲۵. الفروقاللغویه، ص۱۱۵.</ref> بنابراین، مصادیق آن را میتوان از دو نوعِ کمّی و کیفی دانست. امّا تبذیر غالباً بهصورت کیفی و در خصوص مصارف ناشایست تحقق مییابد؛ مثلا به شخصی [[انفاق]] کند تا با آن، [[حرام|حرامی]] را مرتکب شود.<ref>مجمعالبحرین، ج۱، ص۱۷۰. الفرقان، ج۱۵، ص۱۶۵. روحالمعانی، مج۹، ج۱۵، ص۹۰.</ref> تبذیر بر خلاف اسراف، هیچ گاه برای بیان زیادهروی در امور خیر، چون انفاق بهکار نرفته است.<ref>التحریر والتنویر، ج۱۵، ص۷۹.</ref> بر همین اساس، [[امام صادق(ع)]] تبذیر را جزئی از اسراف دانسته<ref>وسائلالشیعه، ج۹، ص۴۶. بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۰۲.</ref> و اسراف بر وجه تبذیر را از اسرافهای دیگر زشتتر شمرده شده است.<ref>الفروق اللغویه، ص۱۱۵. روحالمعانی، مج۹، ج۱۵، ص۹۰.</ref> | # اسراف، گاه بر زیادهروی در انجام دادن عملی [[مباح]]، اطلاق میشود؛ مانند زیادهروی در خوردن که اصل آن تا حدّ نیاز جایز، بلکه مطلوب است و گاه بر خصوص مصارف نابجا و ناشایست، اگرچه اندک باشد؛ مانند دور ریختن مواد غذایی که ارتکاب آن به مقدار کم نیز جایز نیست.<ref>احکامالقرآن، ج۳، ص۵۱. تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۲۳ـ۱۲۵. الفروقاللغویه، ص۱۱۵.</ref> بنابراین، مصادیق آن را میتوان از دو نوعِ کمّی و کیفی دانست. امّا تبذیر غالباً بهصورت کیفی و در خصوص مصارف ناشایست تحقق مییابد؛ مثلا به شخصی [[انفاق]] کند تا با آن، [[حرام|حرامی]] را مرتکب شود.<ref>مجمعالبحرین، ج۱، ص۱۷۰. الفرقان، ج۱۵، ص۱۶۵. روحالمعانی، مج۹، ج۱۵، ص۹۰.</ref> تبذیر بر خلاف اسراف، هیچ گاه برای بیان زیادهروی در امور خیر، چون انفاق بهکار نرفته است.<ref>التحریر والتنویر، ج۱۵، ص۷۹.</ref> بر همین اساس، [[امام صادق(ع)]] تبذیر را جزئی از اسراف دانسته<ref>وسائلالشیعه، ج۹، ص۴۶. بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۰۲.</ref> و اسراف بر وجه تبذیر را از اسرافهای دیگر زشتتر شمرده شده است.<ref>الفروق اللغویه، ص۱۱۵. روحالمعانی، مج۹، ج۱۵، ص۹۰.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{سخ}}{{حدیث|وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا﴿٦٧﴾|ترجمه=و كسانىاند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجى مىكنند و نه تنگ مىگيرند، و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمىگزينند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = [[سوره فرقان|فرقان]]، ٦٧| تراز = چپ| عرض = | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{سخ}}{{حدیث|وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا﴿٦٧﴾|ترجمه=و كسانىاند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجى مىكنند و نه تنگ مىگيرند، و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمىگزينند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = [[سوره فرقان|فرقان]]، ٦٧| تراز = چپ| عرض = 200px|حاشیه= 7px|اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#EDFDEB| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
===قِوام مقابل اسراف=== | ===قِوام مقابل اسراف=== | ||
در قرآن از واژه قوام (حد وسط و اعتدال) نیز یاد شده است،<ref>سوره فرقان، آیه۶۷.</ref> که مرز تعیین اسراف به شمار میرود و تشخیص آن برعهده عقل، [[شرع]] یا [[عرف]] است.<ref>تفسیرالمنار، ج۶، ص۳۵۱؛ التحقیق، ج۵، ص۱۱۰، «سرف».</ref> چون اسراف همواره با نوعی زیادهروی و گاه کوتاهی ملازم و در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمانهای الهی نمایان است،<ref>تفسیرنمونه، ج۱۵، ص۳۰۷۳۰۸؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۳۶۹.</ref> با فساد ارتباط مستقیم دارد،<ref>سوره شعراء، آیه۱۵۲-۱۲۱؛ تفسیرنمونه، ج۱۵، ص۳۰۷۳۰۹.</ref> زیرا بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد در آن میشود.<ref>تفسیر المنار، ج۶، ص۳۵۲؛ الفرقان، ج۱۵، ص۱۶۹؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۰۶.</ref> بر همین اساس، اسراف را که نابود کننده امکانات و داراییهای گوناگون انسان است، با سُرفه(کرمی که درختان را میخورد و از درون میپوساند) همریشه دانستهاند.<ref>لسانالعرب، ج۶، ص۲۴۴۲۴۵؛ المفردات فی غریبالقرآن، ص۲۳۱، «سرف»؛ تفسیر المنار، ج۶، ص۳۵۱.</ref> | در قرآن از واژه قوام (حد وسط و اعتدال) نیز یاد شده است،<ref>سوره فرقان، آیه۶۷.</ref> که مرز تعیین اسراف به شمار میرود و تشخیص آن برعهده عقل، [[شرع]] یا [[عرف]] است.<ref>تفسیرالمنار، ج۶، ص۳۵۱؛ التحقیق، ج۵، ص۱۱۰، «سرف».</ref> چون اسراف همواره با نوعی زیادهروی و گاه کوتاهی ملازم و در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمانهای الهی نمایان است،<ref>تفسیرنمونه، ج۱۵، ص۳۰۷۳۰۸؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۳۶۹.</ref> با فساد ارتباط مستقیم دارد،<ref>سوره شعراء، آیه۱۵۲-۱۲۱؛ تفسیرنمونه، ج۱۵، ص۳۰۷۳۰۹.</ref> زیرا بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد در آن میشود.<ref>تفسیر المنار، ج۶، ص۳۵۲؛ الفرقان، ج۱۵، ص۱۶۹؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۰۶.</ref> بر همین اساس، اسراف را که نابود کننده امکانات و داراییهای گوناگون انسان است، با سُرفه(کرمی که درختان را میخورد و از درون میپوساند) همریشه دانستهاند.<ref>لسانالعرب، ج۶، ص۲۴۴۲۴۵؛ المفردات فی غریبالقرآن، ص۲۳۱، «سرف»؛ تفسیر المنار، ج۶، ص۳۵۱.</ref> |