پرش به محتوا

مفضل بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

ویرایش صوری
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Movahhed
(ویرایش صوری)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات یار امام (ع)
{{جعبه اطلاعات یار امام (ع)
| عنوان              = مفضل بن عمر جعفی کوفی
| عنوان              = مفضل بن عمر جعفی کوفی
خط ۲۴: خط ۲۳:
}}
}}


'''مُفَضَّل بن عُمر جُعفی كوفی''' از اصحاب و شاگردان [[امام جعفر صادق (ع)]] و [[امام موسی کاظم (ع)]] است. مفضل را جزء كسانی دانسته‌اند كه در [[سازمان وکالت]] فعال بوده و جزء وكلاء امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) در شهر [[كوفه]] بوده است. کتاب [[توحید مفضل]] منسوب به اوست. درباره شخصیت فکری و اعتقادی مفضل در میان دانشمندان رجالی [[شیعه]] اختلاف‌نظر است. اغلب علمای شیعه، او را از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) دانسته و برخی از آنان، ضمن اقامه دلیل در رد آرای تضعیف‌کنندگان، به تأیید و توثیق وی پرداخته‌اند اما برخی رجاليان بزرگ او را تضعيف كرده‌اند و او را شخصی [[غالی]] و از گروه [[خطابیه]] می‌دانند. برخی دیگر هم درباره وثاقت یا عدم وثاقت او سکوت کرده‌اند.
'''مُفَضَّل بن عُمر جُعفی كوفی''' از اصحاب و شاگردان [[امام جعفر صادق (ع)]] و [[امام موسی کاظم (ع)]] است. مفضل را از كسانی دانسته‌اند كه در [[سازمان وکالت]] فعال بوده و جزء وكلای امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) در شهر [[كوفه]] بوده است. کتاب [[توحید مفضل]] منسوب به اوست. درباره شخصیت فکری و اعتقادی مفضل در میان دانشمندان رجالی [[شیعه]] اختلاف‌نظر است. بیشتر علمای شیعه، او را از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) دانسته و برخی از آنان، ضمن اقامه دلیل در رد آرای تضعیف‌کنندگان، به تأیید و توثیق وی پرداخته‌اند اما برخی رجاليان بزرگ او را تضعيف كرده‌اند و او را شخصی [[غالی]] و از گروه [[خطابیه]] می‌دانند. برخی دیگر هم درباره وثاقت یا عدم وثاقت او سکوت کرده‌اند.


==زیست‌نامه==
==زیست‌نامه==
کنیه مفضل بن عمر را ابوعبدالله و برخی ابومحمد ذکر کرده‌اند.<ref>نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶.</ref> وی که از قبیله جعفی بود در اواخر قرن اول هجری قمری در کوفه متولد شد. مفضل زندگی خود را در کوفه گذراند و در همانجا وفات کرد. سال وفات او دقیقا مشخص نیست؛ برخی سال وفات او را ۱۴۸ قمری نوشته‌اند<ref>حسینى جلالى، فهرس ‏التراث، ۱۴۲۲ق، ج‏۱، ص۱۵۷؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۵۶۶.</ref> اما با توجه به اینکه بعضی دیگر از مورخان او را جزو شاگردان [[امام رضا (ع)]] ذکر کرده‌اند<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.</ref> و با توجه به اینکه سال شهادت امام کاظم (ع) ۱۸۳ قمری است،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> مفضل احتمالا باید اندکی پس از این زمان فوت کرده باشد.
کنیه مفضل بن عمر را ابوعبدالله و برخی ابومحمد ذکر کرده‌اند.<ref>نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶.</ref> وی که از قبیله جعفی بود در اواخر قرن اول هجری قمری در کوفه متولد شد. مفضل زندگی خود را در کوفه گذراند و در همانجا وفات کرد. سال وفات او دقیقا مشخص نیست؛ برخی سال وفات او را ۱۴۸ قمری نوشته‌اند<ref>حسینى جلالى، فهرس ‏التراث، ۱۴۲۲ق، ج‏۱، ص۱۵۷؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۵۶۶.</ref> اما با توجه به اینکه بعضی دیگر از مورخان او را جزو شاگردان [[امام رضا (ع)]] ذکر کرده‌اند<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.</ref> و با توجه به اینکه سال شهادت امام کاظم (ع) ۱۸۳ قمری است،<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> مفضل احتمالا باید اندکی پس از این زمان فوت کرده باشد.


مورخان به‌طور قطع او را هم‌عصر امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) و از یاران این دو امام دانسته‌اند اما براساس برخی روابات، مفضل [[امام باقر (ع)]] را نیز درک کرده و تا زمان امام رضا (ع) نیز زنده بوده است.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۴.</ref>
مورخان به‌طور قطع او را هم‌عصر امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) و از یاران این دو امام دانسته‌اند؛ اما براساس برخی روایات، مفضل [[امام باقر (ع)]] را نیز درک کرده و تا زمان امام رضا (ع) نیز زنده بوده است.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۴.</ref>
مفضل از وکلای امام صادق (ع) در شهر کوفه بود و بنابر برخی روایات مالی از طرف امام در دست داشت تا برای حل اختلافات مالی شیعیان مصرف کند.<ref>قمی، شیخ عباس، تحفة الاحباب، شماره ۶۸۹، ص۵۱۹.</ref> برخی او را وکیل امام کاظم نیز دانسته‌اند.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.</ref>
مفضل از وکلای امام صادق (ع) در شهر کوفه بود و بنابر برخی روایات مالی از طرف امام در دست داشت تا برای حل اختلافات مالی شیعیان مصرف کند.<ref>قمی، شیخ عباس، تحفة الاحباب، شماره ۶۸۹، ص۵۱۹.</ref> برخی او را وکیل امام کاظم نیز دانسته‌اند.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.</ref>


==روایت حدیث==
==روایت حدیث==
در کتب حدیثی ۱۰۶ روایت از او نقل شده است که بیشتر این روایات از امام صادق (ع) است. در برخی از اسناد و روایات، با نام «مفضل جعفی» هم آمده است.<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵؛ ترابی، علی اکبر، الموسوعة الرجالية الميسرة،    ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۲۷. </ref>
در کتب حدیثی ۱۰۶ روایت از او نقل شده که بیشتر این روایات از امام صادق (ع) است. در برخی از اسناد و روایات، با نام «مفضل جعفی» نیز آمده است.<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵؛ ترابی، علی اکبر، الموسوعة الرجالية الميسرة،    ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۲۷. </ref>


مفضل بن عمر از راویانی چون: ابو ایوب العطار، اسماعیل بن ابی فدیک، ثابت الثمالی، [[جابر بن یزید جعفی]]، [[یونس بن ظبیان]] و [[خیبری بن علی طحان]] روایت نقل کرده است. مهم‌ترین راویانی که از او روایت نقل کرده‌اند، عبارتند از: [[محمد بن سنان]]، [[ابن ابی عمیر]]، [[عثمان بن عیسی]]، بشر بن جعفر، عبدالرحمان بن کثیر، [[معلی بن خنیس]]، [[خلف بن حماد]]، ورزعه و….<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵-۳۱۶.</ref>
مفضل بن عمر از راویانی چون: ابو ایوب العطار، اسماعیل بن ابی فدیک، ثابت الثمالی، [[جابر بن یزید جعفی]]، [[یونس بن ظبیان]] و [[خیبری بن علی طحان]] روایت نقل کرده است. مهم‌ترین راویانی که از او روایت نقل کرده‌اند، عبارتند از: [[محمد بن سنان]]، [[ابن ابی عمیر]]، [[عثمان بن عیسی]]، بشر بن جعفر، عبدالرحمان بن کثیر، [[معلی بن خنیس]]، [[خلف بن حماد]]، ورزعه و….<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵-۳۱۶.</ref>
==شخصیت و جایگاه روایی==
==شخصیت و جایگاه روایی==
دانشمندان علم رجال درباره مفضل بن عمر و وثاقت و عدم وثاقت او نظرات متفاوتی ارائه کرده‌اند که این دیدگاه‌ها را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:  
دانشمندان علم رجال درباره مفضل بن عمر و وثاقت و عدم وثاقت او نظرات متفاوتی ارائه کرده‌اند که این دیدگاه‌ها را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:  
*'''عدم وثاقت:''' برخی رجالیان متقدم مانند [[ابن غضایری]]، [[ابن داود حلی]]، نجاشی و [[علامه حلی]] او را ضعیف، فاسد المذهب، مضطرب الروایة، مرتفع القول، خطابی و… می‌نامند.<ref>ابن غضایری، رجال ابن غضایری (الضعفاء)، ۱۳۸۰ش، ش۱۱۷، ص۸۷؛ حلی، ابن داود، الرجال، منشورات الشریف الرضی، ج۱، ص۲۸۰؛ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶؛ حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۲. </ref> دست‌آویز این علما برای ضعیف بودن مفضل چند روایت در ذم اوست که کشی در کتاب خود ذکر کرده است.<ref>ن.ک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref>
*'''عدم وثاقت:''' برخی رجالیان متقدم مانند [[ابن غضایری]]، [[ابن داود حلی]]، نجاشی و [[علامه حلی]] او را ضعیف، فاسد المذهب، مضطرب الروایة، مرتفع القول، خطابی و… می‌نامند.<ref>ابن غضایری، رجال ابن غضایری (الضعفاء)، ۱۳۸۰ش، ش۱۱۷، ص۸۷؛ حلی، ابن داود، الرجال، منشورات الشریف الرضی، ج۱، ص۲۸۰؛ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶؛ حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۲. </ref> دست‌آویز این علما برای ضعیف بودن مفضل، چند روایت در ذم اوست که کشی در کتاب خود ذکر کرده است.<ref>ن.ک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref>
*'''وثاقت:''' بزرگانی مانند [[شیخ مفید]] در [[ارشاد شیخ مفید|ارشاد]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶. </ref> و [[شیخ طوسی]]، در کتاب [[الغیبة]]، مفضل را از بزرگان اصحاب امام صادق (ع)، از خواص ایشان و از فقهای صالحين دانسته‌اند. بسیاری از رجالیان متاخر نیز او را شخصی موثق و دارای اعتقادات صحیح می‌دانند و با نقل روایاتی که در مدح مفضل بن عمر است و نسبت‌سنجی آنها در مقابل روایات ذم او و همچنین جمع‌آوری قراین و شواهد متعددی او را از اتهاماتی هم چون غلو، خطابی بودن و اضطراب روایت و… مبرا کرده‌‌اند. از جمله این رجالیان می توان به [[ابوعلی حائری]] در کتاب [[منتهی المقال]]،<ref>مازندرانی، منتهی المقال، ج۶، ص۳۱۰، ش۳۰۲۹، ۱۴۱۶ق.</ref> ملاعلی علیاری تبریزی در [[بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال]]،<ref>علیاری تبریزی، بهجه الآمال، ج۷، ص۷۰، ۱۴۱۲ق.</ref> [[مامقانی]] در [[تنقیح المقال]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۳۸، نشر جهان.</ref> [[محمدتقی شوشتری]] در [[قاموس الرجال]]،<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ج۹، ص۹۳، ۱۴۱۰ق.</ref> [[علی نمازی شاهرودی]] در [[مستدرکات علم رجال الحدیث]]<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۷۷، ش۱۵۱۳۹، ۱۴۱۲ق. </ref>و [[سید ابوالقاسم خویی]] در [[معجم رجال الحدیث]]<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵</ref> اشاره کرد. همچنین [[محدث نوری]] در انتهای کتاب [[مستدرک الوسایل]] در بحث «مشیخه [[من لا یحضره الفقیه]]» به تفصیل درباره وثاقت مفضل سخن می‌گوید و قرائن و شواهدی را در وثاقت وی نقل می‌کند.<ref>نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، ۱۴۲۹ق، ج۲۲، ص۹۵-۱۳۵. </ref> شیخ [[اسد حیدر]] در کتاب [[الامام الصادق و المذاهب الاربعة]] معتقد است که دو مفضل بن عمر وجود دارد؛ مفضل بن عمر جعفی و مفضل بن عمر صيرفی، که اولی ثقه و مورد اعتماد و دومی فاسد المذهب و از خطابیه است و شايد مخالفان به عمد، بين اين دو خلط کرده‏‌اند.<ref>حیدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، دار التعارف، ج۲، ص۱۰۴.</ref> شاهد این مدعا اینکه روایاتی در کتب حدیثی شیعه از مفضل بن عمر بن القاسم الصيرفی یافت می‌شود.<ref>ترابی، الموسوعة الرجالية الميسرة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۶۷.</ref>  
*'''وثاقت:''' بزرگانی مانند [[شیخ مفید]] در [[ارشاد شیخ مفید|ارشاد]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶. </ref> و [[شیخ طوسی]]، در کتاب [[الغیبة]]، مفضل را از بزرگان اصحاب امام صادق (ع)، از خواص ایشان و از فقهای صالحين دانسته‌اند. بسیاری از رجالیان متاخر نیز او را شخصی موثق و دارای اعتقادات صحیح می‌دانند و با نقل روایاتی که در مدح مفضل بن عمر است و نسبت‌سنجی آنها در مقابل روایات ذم او و همچنین جمع‌آوری قراین و شواهد متعددی او را از اتهاماتی هم چون غلو، خطابی بودن و اضطراب روایت و… مبرا کرده‌‌اند. از جمله این رجالیان می توان به [[ابوعلی حائری]] در کتاب [[منتهی المقال]]،<ref>مازندرانی، منتهی المقال، ج۶، ص۳۱۰، ش۳۰۲۹، ۱۴۱۶ق.</ref> ملاعلی علیاری تبریزی در [[بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال]]،<ref>علیاری تبریزی، بهجه الآمال، ج۷، ص۷۰، ۱۴۱۲ق.</ref> [[مامقانی]] در [[تنقیح المقال]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۳۸، نشر جهان.</ref> [[محمدتقی شوشتری]] در [[قاموس الرجال]]،<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ج۹، ص۹۳، ۱۴۱۰ق.</ref> [[علی نمازی شاهرودی]] در [[مستدرکات علم رجال الحدیث]]<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۷۷، ش۱۵۱۳۹، ۱۴۱۲ق. </ref>و [[سید ابوالقاسم خویی]] در [[معجم رجال الحدیث]]<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵</ref> اشاره کرد. همچنین [[محدث نوری]] در انتهای کتاب [[مستدرک الوسایل]] در بحث «مشیخه [[من لا یحضره الفقیه]]» به تفصیل درباره وثاقت مفضل سخن می‌گوید و قرائن و شواهدی را در وثاقت وی نقل می‌کند.<ref>نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، ۱۴۲۹ق، ج۲۲، ص۹۵-۱۳۵. </ref> شیخ [[اسد حیدر]] در کتاب [[الامام الصادق و المذاهب الاربعة]] معتقد است که دو مفضل بن عمر وجود دارد؛ مفضل بن عمر جعفی و مفضل بن عمر صيرفی، که اولی ثقه و مورد اعتماد و دومی فاسد المذهب و از خطابیه است و شايد مخالفان به عمد، بين اين دو خلط کرده‏‌اند.<ref>حیدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، دار التعارف، ج۲، ص۱۰۴.</ref> شاهد این مدعا اینکه روایاتی در کتب حدیثی شیعه از مفضل بن عمر بن القاسم الصيرفی یافت می‌شود.<ref>ترابی، الموسوعة الرجالية الميسرة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۶۷.</ref>  
*'''سکوت درباره وثاقت مفضل:''' عده‌ای دیگر درباره وثاقت و یا ضعف مفضل بن عمر هیچ قضاوتی نکرده‌اند که می‌توان به [[احمد بن محمد بن خالد برقی|برقی]] اشاره کرد. او مفضل بن عمر را از اصحاب امام صادق می‌داند و به وثاقت یا ضعف او اشاره نمی‌کند. شیخ طوسی نیز در [[الفهرست]] فقط وصیت و کتاب او را نقل می‌کند<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ش۷۵۸، ص۲۵۱.</ref> و در کتاب رجال او را یک‌بار از اصحاب امام صادق و بار دیگر از اصحاب امام کاظم می‌داند ولی متعرض وثاقت یا ضعف او نمی‌شود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الرجال، ش۴۵۳۰، ص۳۰۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.</ref> [[کشی]] نیز در کتاب [[رجال کشی|رجال]] خود به‌طور کلی روایاتی که در مدح او وارد شده و هم روایاتی که در ذم اوست را نقل می‌کند و نتیجه‌گیری نمی‌کند.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref>
*'''سکوت درباره وثاقت مفضل:''' عده‌ای دیگر درباره وثاقت و یا ضعف مفضل بن عمر هیچ قضاوتی نکرده‌اند که می‌توان به [[احمد بن محمد بن خالد برقی|برقی]] اشاره کرد. او مفضل بن عمر را از اصحاب امام صادق می‌داند و به وثاقت یا ضعف او اشاره نمی‌کند. شیخ طوسی نیز در [[الفهرست]] فقط وصیت و کتاب او را نقل می‌کند<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ش۷۵۸، ص۲۵۱.</ref> و در کتاب رجال او را یک‌بار از اصحاب امام صادق و بار دیگر از اصحاب امام کاظم می‌داند ولی متعرض وثاقت یا ضعف او نمی‌شود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الرجال، ش۴۵۳۰، ص۳۰۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.</ref> [[کشی]] نیز در کتاب [[رجال کشی|رجال]] خود به‌طور کلی روایاتی که در مدح او وارد شده و هم روایاتی که در ذم اوست را نقل می‌کند و نتیجه‌گیری نمی‌کند.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref>
کاربر ناشناس