پرش به محتوا

ترک اولی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۹۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ دسامبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


==ترک اولای پیامبران و امامان==
==ترک اولای پیامبران و امامان==
شیعیان معتقدند که [[پیامبران]] و [[امامان]] [[عصمت|معصوم]] هستند و گناه نمی‌کنند؛ اما ممکن است ترک اولی انجام دهند. دلیل آنها یکی [[استغفار|استغفارهایی]] است که در [[دعا|دعاهای]] منقول از [[ائمه]] و نیایش‌های آنان گزارش شده است و دیگر [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] است که گناهانی را به برخی از پیامبران نسبت داده است.<ref>ا[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa7960 «آیا ائمۀ معصومین(ع) ترک اولی داشته اند؟»، اسلام‌کوئست، تاریخ درج مطلب: ۳ آبان ۱۳۹۳، تاریخ بازدید: ۲۸ مرداد ۱۳۹۶.]</ref> برای مثال در سوره طه آمده است: «وَعَصَىٰ آدَمُ رَ‌بَّهُ فَغَوَىٰ» (آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت).<ref>قرآن، سوره طه، آیه ۱۲۱.</ref>
شیعیان معتقدند که [[پیامبران]] و [[امامان]] [[عصمت|معصوم‌اند]] و گناه نمی‌کنند؛ اما ممکن است ترک اولی انجام دهند. دلیل آنها یکی [[استغفار|استغفارهایی]] است که در [[دعا|دعاهای]] منقول از [[ائمه]] و نیایش‌های آنان گزارش شده است و دیگر [[آیه|آیاتی]] از [[قرآن]] است که نمونه‌هایی از ظلم و عصیان را به برخی از پیامبران نسبت داده است. به عقیده علماء شیعه از آنجا که ادله عقلی به عصمت انبیاء و امامان حکم می‌کنند، نمی‌توان هیچ گناهی را به آنها نسبت داد. بنابراین  موارد فوق را باید ترک اولی دانست.


==نمونه‌هایی از ترک اولی در قرآن==
==نمونه‌هایی از ترک اولی در قرآن==
در قرآن با واژه‌هایی چون «ذنب»، «عصیان» و «ظلم» از اعمال برخی پیامبران یاد شده و از استغفار و توبه آنها  و بخشایش خدا سخن آمده است. برخی از آیات قرآن در این زمینه به شرح زیر است:
در قرآن با واژه‌هایی چون «عصیان» و «ظلم» از اعمال برخی پیامبران یاد شده و از استغفار آنها  و بخشایش خدا سخن آمده است. برخی از آیات قرآن در این زمینه و تفسیرهای آنها به شرح زیر است:
* '''قالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي‏ فَاغْفِرْ لي‏ فَغَفَرَ لَهُ''' : (موسی) گفت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش. پس خداوند او را بخشيد.([[سوره قصص]]، آیه ۱۶)
* '''قالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسي‏ فَاغْفِرْ لي‏ فَغَفَرَ لَهُ''' : (موسی) گفت: پروردگارا! من به خویشتن ستم کردم مرا ببخش. پس خداوند او را بخشيد ([[سوره قصص]]، آیه ۱۶).


در این آیه [[حضرت موسی(ع)]] به جهت کشتن شخصی، از خداوند استغفار می‌کند و به گفته قرآن، خداوند او را می‌آمرزد. در [[تفسیر نمونه]] آمده است مردی که توسط موسی کشته شد، از یاران [[فرعون]] و فردی ظالم بود و استحقاق کشته‌شدن را داشت. به نوشته این کتاب، او در حال زورگفتن به مردی از [[بنی‌اسرائیل]] بود و حضرت موسی(ع) تنها یک مشت به او زد و  قصد کشتن او را نداشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲.</ref> ازاین‌رو گناهی انجام نداده بود؛ اما این کار او ترک اولی بود؛ زیرا در آن شرایط بی‌احتیاطی بود و و موجب شد بی‌جهت به دردسر بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.</ref>
در این آیه [[حضرت موسی(ع)]] به جهت کشتن شخصی، از خداوند استغفار می‌کند و به گفته قرآن، خداوند او را می‌آمرزد. در [[تفسیر نمونه]] آمده است مردی که توسط موسی کشته شد، از یاران [[فرعون]] و فردی ظالم بود و استحقاق کشته‌شدن را داشت. به نوشته این کتاب، او در حال زورگفتن به مردی از [[بنی‌اسرائیل]] بود و حضرت موسی(ع) تنها یک مشت به او زد و  قصد کشتن او را نداشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲.</ref> ازاین‌رو گناهی انجام نداده بود؛ اما این کار او ترک اولی بود؛ زیرا در آن شرایط بی‌احتیاطی بود و و موجب شد بی‌جهت به دردسر بیفتد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.</ref>


* وذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى‏ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ: و ذا النون [یونس‏] را (به یاد آور) در آن هنگام كه خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین می‌پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا زمانی که در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمت‌ها صدا زد: «جز تو معبودى نیست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!»  ([[سوره انبیاء]]، آیه ۸۷)
* '''وذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى‏ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ''': و ذا النون [یونس‏] را (به یاد آور) در آن هنگام كه خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین می‌پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا زمانی که در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمت‌ها صدا زد: «جز تو معبودى نیست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!»  ([[سوره انبیاء]]، آیه ۸۷).


این آیه به داستان [[حضرت یونس(ع)]] اشاره می‌کند که در آن حضرت یونس به جهت نافرمانی قومش آنها را ترک می‌کند و سپس از این کار پشیمان می‌شود، عمل خود را ظلم می‌نامد و توبه می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۴، ۳۱۵. </ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] نوشته است که عمل حضرت یونس، واقعا ظلم و گناه نبود و اینکه خدواند او تنبیه کرد بدین سبب بود که او را تربیت کند تا حتی اعمالی که شبیه ظلم و گناه هستند هم انجام ندهد.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵. </ref> در تفسیر نمونه هم این عمل حضرت یونس(ع) ترک اولی دانسته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۸۵.</ref>
این آیه به داستان [[حضرت یونس(ع)]] اشاره می‌کند که در آن حضرت یونس به جهت نافرمانی قومش آنها را ترک می‌کند و سپس از این کار پشیمان می‌شود، عمل خود را ظلم می‌نامد و توبه می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۴، ۳۱۵. </ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] نوشته است که عمل حضرت یونس، واقعا ظلم و گناه نبود و اینکه خدواند او تنبیه کرد بدین سبب بود که او را تربیت کند تا حتی اعمالی که شبیه ظلم و گناه هستند هم انجام ندهد.<ref>طباطبایی، المیزان،۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵. </ref> در تفسیر نمونه هم این عمل حضرت یونس(ع) ترک اولی دانسته شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۴۸۵.</ref>


* وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‏ (سوره طه، آیه ۱۲۱)
* '''وَعَصَىٰ آدَمُ رَ‌بَّهُ فَغَوَىٰ''': آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت ([[سوره طه]]، آیه ۱۲۱).


 
[[مجمع البیان]] در تفسیر آیه بالا نوشته است:‌ عصیان در لغت هرگونه خارج‌شدن از اطاعت خدا معنا می‌دهد. بنابراین تنها ترک واجبات را شامل نمی‌شود؛ بلکه ترک امور  مستحب را نیز دربرمی‌گیرد. در نتیجه عصیان [[حضرت آدم(ع)]] لزوما به معنای گناه‌کردن او نیست.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶.</ref> تفسیر نمونه هم در توضیح آن گفته است: امر و نهی گاه جنبه ارشادی دارد؛ مانند آنجا که پزشک بیمارش را به خوردن دارو دستور می‌دهد. در چنین موردی اگر بیمار به توصیه پزشک گوش ندهد، تنها به خود زیان وارد می‌کند. نهی خداوند از خوردن [[میوه ممنوع]] هم به معنای گناه‌بودن آن نبود؛ چراکه در آن زمان هنوز خداوند تکلیفی وضع نکرده بود؛ به این معنا بود که خوردن آن میوه موجب می‌شد آدم از [[بهشت]] بیرون رود و در زمین درد و رنج ببیند.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.</ref>
به باور علماء [[امامیه|شیعه]]، به علت معصوم‌بودن پیامبران، نمی‌توان هیچ گناهی را به آنها نسبت داد.<ref>نک طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۲۲۲.</ref> آنان در خصوص چنین تعارض‌هایی راه‌حل‌هایی را مطرح کرده‌اند؛ برای مثال [[مجمع البیان]] در تفسیر آیه بالا نوشته است:‌ عصیان در لغت هرگونه خارج‌شدن از اطاعت خدا معنا می‌دهد. بنابراین تنها ترک واجبات را شامل نمی‌شود؛ بلکه ترک امور  مستحب را نیز دربرمی‌گیرد. در نتیجه عصیان [[حضرت آدم(ع)]] لزوما به معنای گناه‌کردن او نیست.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶.</ref> تفسیر نمونه هم در توضیح آن گفته است: امر و نهی گاه جنبه ارشادی دارد؛ مانند آنجا که پزشک بیمارش را به خوردن دارو دستور می‌دهد. در چنین موردی اگر بیمار به توصیه پزشک گوش ندهد، تنها به خود زیان وارد می‌کند. نهی خداوند از خوردن [[میوه ممنوع]] هم به معنای گناه‌بودن آن نبود؛ چراکه در آن زمان هنوز خداوند تکلیفی وضع نکرده بود؛ به این معنا بود که خوردن آن میوه موجب می‌شد آدم از [[بهشت]] بیرون رود و در زمین درد و رنج ببیند.<ref>مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۸

ویرایش