قانون طراز اول: تفاوت میان نسخهها
imported>Rezataran |
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اردیبهشت]]|روز=[[۱۱]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Rezataran }} | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اردیبهشت]]|روز=[[۱۱]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Rezataran }} | ||
'''قانون طراز اول'''، اصل ۲ [[متمم قانون اساسی مشروطه]] بود. به موجب این اصل باید در هر دوره مجلس [[مشروطه]] ۵ نفر از علما در مجلس شورای حاضر می شدند تا قوانین مصوب مجلس را با موازین شرعی تطبیق دهند. این قانون در دوره های | '''قانون طراز اول'''، اصل ۲ [[متمم قانون اساسی مشروطه]] بود. به موجب این اصل باید در هر دوره مجلس [[مشروطه]] ۵ نفر از علما در مجلس شورای حاضر می شدند تا قوانین مصوب مجلس را با موازین شرعی تطبیق دهند. این قانون در برخی از دوره های مجلس دوره قاجار اجرا شد اما در سراسر دوره حکومت [[رضاخان]] و [[محمدرضا پهلوی]] اجرایی نشد. | ||
==قانون طراز== | ==قانون طراز== |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۱۱
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ توسط کاربر:Rezataran برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
قانون طراز اول، اصل ۲ متمم قانون اساسی مشروطه بود. به موجب این اصل باید در هر دوره مجلس مشروطه ۵ نفر از علما در مجلس شورای حاضر می شدند تا قوانین مصوب مجلس را با موازین شرعی تطبیق دهند. این قانون در برخی از دوره های مجلس دوره قاجار اجرا شد اما در سراسر دوره حکومت رضاخان و محمدرضا پهلوی اجرایی نشد.
قانون طراز
اختلاف نظرها
این اصل، پیشنهاد شیخ فضلالله نوری به مجلس شورای ملی بود، و متن آن یکی از مسایل بحثبرانگیز در مجلس شورای ملی بود، برخی از روشنفکران مخالف این اصل بودند برخی از علما نظیر سید محمد طباطبایی هم معتقد بودند با وجود حضور نمایندگان روحانی در مجلس نیازی به چنین اصلی نیست. سید عبدالله بهبهانی گفته بود چگونه میتوان اختیارت قانون گذاری مملکت را به چند نفر داد که در غالب اعصار شاید آنها از اهل غرض باشند. اما با حمایت آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی سرانجام به تصویب رسید.[یادداشت ۱][۱]
متن قانون مصوب
اصل ۲ متمم قانون اساسی مشروطه مقرر کرده بود:
«مجلس مقدس شورای ملی که به توجه و تأیید حضرت امام عصر عجلاللهفرجه و بذل مرحمت اعلیحضرت شاهنشاه اسلام خلّدالله سلطانه و مراقبت حجج اسلامیه کثراللهامثالهم و عامّه ملت ایران تأسیس شده است، باید در هیچ عصری از اعصار، مواد قانونیه آن مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوعه حضرت خیرالانام صلّیالله علیه و آله و سلّم نداشته باشد و معیّن است که تشخیص مخالفت قوانین موضوعه با قواعد اسلامیه بر عهده علمای اعلام ادامالله برکات وجودهم بوده و هست؛ لهذا رسماً مقرّر است در هر عصری از اعصار، هیئتی که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدینین که مطّلع از مقتضیات زمان هم باشند، به این طریق که علمای اعلام و حجج اسلام مرجع تقلید شیعه اسلام، ۲۰ نفر از علماء که دارای صفات مذکوره باشند معرفی به مجلس شورای ملی بنمایند؛ پنج نفر از آنها را یا بیشتر به مقتضای عصر، اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده، به سِمَت عضویت بشناسند تا موادی که در مجلسین عنوان میشود به دقت مذاکره و غوررِسی نموده، هر یک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح و رد نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأی این هیئت علما در این باب، مُطاع و متّبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجت عصر عجلالله فرجه تغییرپذیر نخواهد بود.»[۲]
اصل طراز از مجلس اول تا پنجم
مجلس اول
- در مجلس اول بر اثر مخالفتهای گسترده با این اصل، ماده مذکور اجرایی نشده و به حالت تعلیق درآمد.[۳]
مجلس دوم
- در دوره دوم مجلس علمای نجف خواستار فعال شدن این اصل بودند. آیت الله آخوند خراسانی و مازندرانی تلگرافی به مجلس در تاریخ سوم جمادی الاولی ۱۳۲۸ قمری مخابره کردند و بیست نفر از مجتهدین را از نجف و سایر شهرهای ایران معرفی کردند[یادداشت ۲] که در بین مجتهدین معرفی شده، از نجف نام آقا سید ابوالحسن اصفهانی نیز بود. پس از چند ماه کشاکش و گفتگوهای طولانی، هیئت مجتهدین پنج نفره در اواخر مجلس دوم انتخاب شد. در تلگرافی که به خراسانی و مازندرانی مخابره شد، نام پنج نفر بود که، عبارت بودند از: حاج میرزا زینالعابدین قمی، آقا سیدابوالحسن اصفهانی، حاج میرسیدعلی حائری، و آقا سیدحسن مدرس قمشه ای و حاجی امام جمعه خوئی.آیت الله اصفهانی، با ارسال تلگرافی، استعفای خود را اعلام کرد.[۴][۵]
مجلس سوم
پس از انحلال مجلس دوم، مجلس سوم تشکیل شد. در این دوره سیدحسن مدرس و امام جمعه خوئی، که در دوره دوم مجلس عضو هیئت مجتهدین طراز اول بودند، دیگر نه عضو هئیت مذکور، بلکه نماینده مردم تهران در مجلس شدند. در این دوره، برخلاف مجلس دوم، در خصوص اجرا نکردن این اصل از متمم قانون اساسی، از سوی هیچیک از نمایندگان، اعتراض و ایرادی صورت نگرفت. از جمله دلایل مهم طرح نکردن و اجرای این ماده در مجلس سوم، فقدان آخوند ملا محمد کاظم خراسانی است که در دوره دوم قانونگذاری، وی بر حضور این هیئت در مجلس پا فشاری میکرد و اکنون او فوت شده بود. حضور مدرس و امام جمعه خویی در مجلس بعنوان نماینده بگونه ای غیر رسمی کارکرد این اصل را بدنبال داشت[۶]
مجلس چهارم
- از تعطیلی مجلس سوم تاگشایش مجلس چهارم، دوره فترتی پنج ساله پدید آمد. وقوع کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ش در دوره فترت و قدرت یافتن رضاخان بیش از پیش به تضعیف مجلس انجامید. در دورهی فترت با فوت؛ سیدمحمدکاظم یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی و شیخ الشریعه اصفهانی و سید اسماعیل صدر نهاد مرجعیت در عتبات دچار ناتوانیهایی گردید بود و عملا این اصل نیز پیگیری نشد.[۷]
مجلس پنجم
انتخابات مجلس پنجم همزمان با قدرت گیری رضاخان همراه بود و با نفوذ او بسیاری از طرفداران به مجلس راه یافتند اقلیت مجلس که سید حسن مدرس نیز در این طیف قرار داشت پیگیر اجرای این اصل شدند و اکثریت مجلس، که هواداران رضاخان بودند، رضایتی به اجرای این اصل نداشتند. پس از مدتی با طرح مسائل مهمی چون خلع احمدشاه، واگذاری حکومت به رضاخان و تشکیل مجلس مؤسسان، دیگر مسأله هیئت مجتهدین نظارت در مجلس مطرح نشد و به فراموشی سپرده شد.[۸]
پانویس
منابع
- محمدحسين، دانش كيا، مجله مطالعات انقلاب اسلامی: بهار ۱۳۸۸، دوره ۵، شماره ۱۶.
خطای یادکرد: برچسب
<ref>
برای گروهی به نام «یادداشت» وجود دارد، اما برچسب متناظر با <references group="یادداشت"/>
یافت نشد.- ↑ محمدحسین، دانش کیا، بهار ۱۳۸۸، دوره ۵، شماره ۱۶.
- ↑ متمم قانون اساسی مشروطه، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی.
- ↑ محمد خانی، پیام بهارستان، ضمیمه شماره۱۰ ، ج اول، ویژه نامه تاریخ مجلس.
- ↑ محمد خانی، پیام بهارستان، ضمیمه شماره۱۰ ، ج اول، ویژه نامه تاریخ مجلس.
- ↑ مجله حوزه ، مهر ۱۳۹۰، شماره ۱۶۱ ، اولین انتخاب و آخرین تلاش ها برای تعیین مجتهدان ناظر بر مجلس مشروطیت.
- ↑ محمد خانی، پیام بهارستان، ضمیمه شماره۱۰ ، ج اول، ویژه نامه تاریخ مجلس.
- ↑ محمد خانی، پیام بهارستان، ضمیمه شماره۱۰ ، ج اول، ویژه نامه تاریخ مجلس.
- ↑ محمد خانی، پیام بهارستان، ضمیمه شماره۱۰ ، ج اول، ویژه نامه تاریخ مجلس.