کاربر ناشناس
سوره ممتحنه: تفاوت میان نسخهها
←شان نزول
imported>Sh.hoseini (←مفاهیم) |
imported>Sh.hoseini |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
آیاتی از این سوره پیرامون دعاها و نیایشهای [[حضرت ابراهیم(ع)]] و موضوعات [[دعا]] می باشد. به ماجرای معروف دعای حضرت ابراهیم(ع) برای یک مشرک اشاره ایی شده است و از جمله آیاتی که با '''ربّنا''' شروع می شود در این سوره هم آمده است. | آیاتی از این سوره پیرامون دعاها و نیایشهای [[حضرت ابراهیم(ع)]] و موضوعات [[دعا]] می باشد. به ماجرای معروف دعای حضرت ابراهیم(ع) برای یک مشرک اشاره ایی شده است و از جمله آیاتی که با '''ربّنا''' شروع می شود در این سوره هم آمده است. | ||
==شان نزول== | ==شان نزول== | ||
[[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی در [[مدینه]] بود که خانواده اش در [[مکه]] مانده بودند و در مکه فامیلی نداشت که از خانواده اش حمایت کنند. قبل از شروع حرکت مسلمین برای فتح مکه، نامه ایی را به زنی به نام ساره می دهد که به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) | [[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی در [[مدینه]] بود که خانواده اش در [[مکه]] مانده بودند و در مکه فامیلی نداشت که از خانواده اش حمایت کنند. قبل از شروع حرکت مسلمین برای فتح مکه، نامه ایی را به زنی به نام ساره می دهد که به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا اینگونه حمایتی از خانواده اش به عمل بیاورد. | ||
ولی [[پیامبر(ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر گردید و [[حضرت علی(ع)]]، [[زبیر]] و [[مقداد]] را مأموریت داد که به هر صورت ممکن، آن زن جاسوس را بیابند و دستگیر کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند. <ref>تاریخ ابن خلدون، ترجمه متن، ج۱، ص۴۴۱</ref> در ابتدا انکار می کرد و می گفت: نامه ایی همراه ندارم. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند اما حضرت علی(ع) فرمود: نه پیامبر به ما دروغ می گوید و نه ما دروغ می گوییم. بر او غضب کرد و فرمود: نامه را بیرون بیاور. | ولی [[پیامبر(ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر گردید و [[حضرت علی(ع)]]، [[زبیر]] و [[مقداد]] را مأموریت داد که به هر صورت ممکن، آن زن جاسوس را بیابند و دستگیر کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند. <ref>تاریخ ابن خلدون، ترجمه متن، ج۱، ص۴۴۱</ref> در ابتدا انکار می کرد و می گفت: نامه ایی همراه ندارم. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند اما حضرت علی(ع) فرمود: نه پیامبر به ما دروغ می گوید و نه ما دروغ می گوییم. بر او غضب کرد و فرمود: نامه را بیرون بیاور. | ||