پرش به محتوا

سوره تغابن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸
جز
←‏لید: لینک کلمات
imported>Salvand
جز (←‏لید: لینک کلمات)
imported>Salvand
جز (←‏لید: لینک کلمات)
خط ۶: خط ۶:
==معرفی==
==معرفی==
*'''نامگذاری'''
*'''نامگذاری'''
این سوره را به این دلیل «‌تغابن‌» می‌نامند که در آیه ۹ آن، روز [[قیامت]]، [[یوم التغابن]] نامیده شده است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۶.</ref> یوم التغابن یعنی روز حسرت.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه غبن.</ref>
این [[سوره]] را به این دلیل «‌تغابن‌» می‌نامند که در [[آیه]] ۹ آن، روز [[قیامت]]، [[یوم التغابن]] نامیده شده است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۶.</ref> یوم التغابن یعنی روز حسرت.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه غبن.</ref>


* '''ترتیب و محل نزول'''
* '''ترتیب و محل نزول'''
خط ۱۲: خط ۱۲:


*'''تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها'''
*'''تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها'''
سوره تغابن ۱۸ آیه، ۲۴۲ کلمه و ۱۰۹۱ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو [[مفصلات|سوره‌های مُفَصَّلات]] (دارای آیات کوتاه و متعدد) و  نسبتاً کوتاه قرآن است. این سوره از آن رو که با تسبیح خداوند آغاز می‌شود، جزو [[مسبحات|سوره‌های مسبّحات]] است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۶.</ref>
سوره تغابن ۱۸ [[آیه]]، ۲۴۲ کلمه و ۱۰۹۱ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو [[مفصلات|سوره‌های مُفَصَّلات]] (دارای آیات کوتاه و متعدد) و  نسبتاً کوتاه [[قرآن]] است. این سوره از آن رو که با [[تسبیح]] خداوند آغاز می‌شود، جزو [[مسبحات|سوره‌های مسبّحات]] است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۶.</ref>


==محتوا==
==محتوا==
موضوعاتی که در سوره تغابن مطرح شده، این مباحث است: بحث درباره [[معاد]] و روز جزا، مسئله آفرینش انسان و اینکه او به نیکوترین صورت آفریده شده است، چند دستور [[اخلاق|اخلاقی]] و اجتماعی مانند [[توکل]] به خدا، پسندیده‌بودن [[قرض الحسنه]] و قرض دادن در راه خدا و اجتناب از بُخل، ناراحتى‌‌نکردن و تأسف‌‌نخوردن در هنگام هجوم مصیبت‌ها و اینکه اگر در راه [[ایمان|ايمان]] به خدا و [[جهاد]] در راه او و [[انفاق]] در آن راه، دچار سختی‌هایی می‌شوید، همه به اذن خدا است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۶</ref>
موضوعاتی که در سوره تغابن مطرح شده، این مباحث است: بحث درباره [[معاد]] و روز جزا، مسئله آفرینش انسان و اینکه او به نیکوترین صورت آفریده شده است، چند دستور [[اخلاق|اخلاقی]] و اجتماعی مانند [[توکل]] به خدا، پسندیده‌بودن [[قرض الحسنه]] و [[قرض|قرض دادن]] در راه خدا و اجتناب از بُخل، ناراحتى‌‌نکردن و تأسف‌‌نخوردن در هنگام هجوم مصیبت‌ها و اینکه اگر در راه [[ایمان|ايمان]] به خدا و [[جهاد]] در راه او و [[انفاق]] در آن راه، دچار سختی‌هایی می‌شوید، همه به اذن [[خدا]] است.<ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۶</ref>
{{سوره تغابن}}
{{سوره تغابن}}


خط ۲۲: خط ۲۲:
ترجمه: اموال شما و فرزندانتان صرفاً [وسيله‌] آزمايشى [براى شما]يند، و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.
ترجمه: اموال شما و فرزندانتان صرفاً [وسيله‌] آزمايشى [براى شما]يند، و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.


خداوند در آیه چهاردهم، برخی از همسران و فرزندان را دشمن آدمی معرفی می‌کند و در این آیه همه آنان را مایه آزمایش (فتنه) می‌داند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۰۶.</ref> فتنه به معناى رنج‌ها و مشكلات و مصيبت‌ها و امورى است كه انسان گرفتار آنها مى‌شود و سبب آزمايش است.<ref>حسن مهدویان و احمد نطنزی،نگاهی قرآنی به آزمون الهی،تهران، ۱۳۸۶، ص۲۵</ref> در تفسیر آمده است مال و فرزند جزو مهم‌ترین وسایل آزمایش‌اند؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۰۶.</ref> چراکه عشق به فرزند و عزیزبودن مال نزد آدمی، او را بین انتخاب آخرت و این دو (مال و فرزند) بر سر دوراهی قرار می‌دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۰۸.</ref>  از [[امیرالمومنین]] [[علی(ع)]] نقل شده است نگویید خدایا از فتنه و آزمایش به تو پناه می‌بریم؛ چراکه هر کسی دچار آن می‌شود ، بلكه از فتنه‌های گمراه‌کننده به خدا پناه ببريد.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، حكمت ۹۳.</ref>
[[خدا|خداوند]] در آیه چهاردهم، برخی از همسران و فرزندان را دشمن آدمی معرفی می‌کند و در این آیه همه آنان را مایه آزمایش (فتنه) می‌داند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۰۶.</ref> فتنه به معناى رنج‌ها و مشكلات و مصيبت‌ها و امورى است كه انسان گرفتار آنها مى‌شود و سبب آزمايش است.<ref>حسن مهدویان و احمد نطنزی،نگاهی قرآنی به آزمون الهی،تهران، ۱۳۸۶، ص۲۵</ref> در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آمده است مال و فرزند جزو مهم‌ترین وسایل آزمایش‌اند؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۰۶.</ref> چراکه عشق به فرزند و عزیزبودن مال نزد آدمی، او را بین انتخاب [[آخرت]] و این دو (مال و فرزند) بر سر دوراهی قرار می‌دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۰۸.</ref>  از [[امیرالمومنین]] [[علی(ع)]] نقل شده است نگویید خدایا از فتنه و آزمایش به تو پناه می‌بریم؛ چراکه هر کسی دچار آن می‌شود، بلكه از فتنه‌های گمراه‌کننده به خدا پناه ببريد.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، حكمت ۹۳.</ref>


* '''إِن تُقْرِ‌ضُوا اللَّـهَ قَرْ‌ضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ''' (آیه ۱۷)
* '''إِن تُقْرِ‌ضُوا اللَّـهَ قَرْ‌ضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ''' (آیه ۱۷)
خط ۲۹: خط ۲۹:
{{نوشتار اصلی|آیه قرض الحسنه}}
{{نوشتار اصلی|آیه قرض الحسنه}}


در کتاب‌های تفسیری آمده است منظور از قرض الحسنه در این آیه، انفاق در راه خداست؛<ref>برای مثال رجوع کنید به: طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۵۳. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۰۹. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۱۱.</ref> اما تفسیر تسنیم، «قرض الحسنه» در فرهنگ و اصطلاح قرآنی را هر کار خیری دانسته که انسان برای خدا انجام می‌دهد، عبادت باشد یا انفاق مالی یا کار عام المنفعه؛ بنابراین شامل قرض الحسنه فقهی هم می‌شود. بنابر این کتاب تفسیری، خداوند برای اینکه بیان کند عملِ خیر نزد خداوند محفوظ می‌ماند، بلکه آن را چندین برابر می‌کند، برای توصیف آن از عبارت «قرض الحسنه» استفاده کرده است؛ چنانکه در قرض، اصل مال محفوظ است و صاحبش برمی‌گردد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۸۲-۵۸۷.</ref>
در کتاب‌های تفسیری آمده است منظور از قرض الحسنه در این آیه، [[انفاق]] در راه خداست؛<ref>برای مثال رجوع کنید به: طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۵۳. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۰۹. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۱۱.</ref> اما تفسیر تسنیم، «قرض الحسنه» در فرهنگ و اصطلاح قرآنی را هر کار خیری دانسته که انسان برای خدا انجام می‌دهد، [[عبادت]] باشد یا انفاق مالی یا کار عام المنفعه؛ بنابراین شامل [[قرض|قرض الحسنه فقهی]] هم می‌شود. بنابر این کتاب تفسیری، خداوند برای اینکه بیان کند عملِ خیر نزد خداوند محفوظ می‌ماند، بلکه آن را چندین برابر می‌کند، برای توصیف آن از عبارت «قرض الحسنه» استفاده کرده است؛ چنانکه در قرض، اصل مال محفوظ است و به صاحبش برمی‌گردد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۷ش، ج۱۱، ص۵۸۲-۵۸۷.</ref>


==فضیلت و خواص==
==فضیلت و خواص==
در فضیلت تلاوت سوره تغابن از [[پیامبر(ص)]] روایت شده است اگر كسى سوره تغابن را قرائت كند، مرگ ناگهانی از او دفع می‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۴۶.</ref> همچنین از [[امام صادق(ع)]]نقل شده است اگر این سوره را در [[نمازهای واجب]] قرائت كند، این سوره در روز [[قیامت]] [[شفاعت|شفیع]] او می‌شود و [[شهادت (در دادگاه)|شهادت‌دهنده]] عادلی است كه نزد خداوند در روز [[قیامت]] به سود قاری شهادت می‌دهد. آنگاه از او جدا نمی‌شود تا اینكه او را وارد [[بهشت]] سازد.<ref>ابن بابویه، ثواب الاعمال، ص۱۱۸</ref> از [[امام باقر(ع)]] روایت شده است اگر کسی همه [[مسبحات|سوره‌های مُسَبِّحات]] را قرائت كند، پیش از آنكه بمیرد [[امام زمان(ع)]] را درک می‌كند و اگر بمیرد در جوار پیامبر خواهد بود.<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۸.</ref>
در فضیلت [[تلاوت]] سوره تغابن از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] روایت شده است اگر كسى سوره تغابن را قرائت كند، مرگ ناگهانی از او دفع می‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۴۴۶.</ref> همچنین از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)نقل]] شده است اگر این سوره را در [[نمازهای واجب]] قرائت كند، این سوره در روز [[قیامت]] [[شفاعت|شفیع]] او می‌شود و [[شهادت (در دادگاه)|شهادت‌دهنده]] عادلی است كه نزد خداوند در روز [[قیامت]] به سود قاری شهادت می‌دهد. آنگاه از او جدا نمی‌شود تا اینكه او را وارد [[بهشت]] سازد.<ref>ابن بابویه، ثواب الاعمال، ص۱۱۸</ref> از [[امام باقر(ع)]] روایت شده است اگر کسی همه [[مسبحات|سوره‌های مُسَبِّحات]] را قرائت كند، پیش از آنكه بمیرد [[امام زمان(ع)]] را درک می‌كند و اگر بمیرد در جوار پیامبر خواهد بود.<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۸.</ref>


در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] [[البرهان فی تفسیر القرآن|برهان]] برای قرائت این سوره خواصی چون امنیت و دفع شر دشمن<ref> بحرانی، تفسیر البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۹۱</ref> و همچنین پیدا شدن شیء گم شده نقل شده است.<ref> بحرانی، تفسیر البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۹۱</ref>
در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] [[البرهان فی تفسیر القرآن|برهان]] برای قرائت این سوره خواصی چون امنیت و دفع شر دشمن<ref> بحرانی، تفسیر البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۹۱</ref> و همچنین پیدا شدن شیء گم شده نقل شده است.<ref> بحرانی، تفسیر البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۹۱</ref>
کاربر ناشناس