۱۷٬۸۷۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[عبدالملک بن مروان]] در سال ۸۵ق حکومت «خناصره» (منطقهای در [[حلب]])<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۱۴</ref> را به او سپرد.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ص۱۴۲</ref> ولید بن عبدالملک، در [[سال ۸۷ قمری]] حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵. </ref> و او را سالار [[حج]] کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۳۸۱۴</ref> ولی در [[سال ۹۳ قمری]] بنا به درخواست [[حجاج بن یوسف]] او را از حکومت مدینه برکنار کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۸۶۸</ref>حجاج در نامهای به ولید یادآور شده بود که «بیدینان و اختلافجویان و شورشیان [[عراق|عراقی]] از عراق به مدینه و [[مکه]] پناه میبرند و این امر مایه وهن است.» <ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۸۶۷.</ref> | [[عبدالملک بن مروان]] در سال ۸۵ق حکومت «خناصره» (منطقهای در [[حلب]])<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۱۴</ref> را به او سپرد.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ص۱۴۲</ref> ولید بن عبدالملک، در [[سال ۸۷ قمری]] حکومت مدینه را به عمر بن عبدالعزیز سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۵. </ref> و او را سالار [[حج]] کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۹، ص۳۸۱۴</ref> ولی در [[سال ۹۳ قمری]] بنا به درخواست [[حجاج بن یوسف]] او را از حکومت مدینه برکنار کرد.<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۸۶۸</ref>حجاج در نامهای به ولید یادآور شده بود که «بیدینان و اختلافجویان و شورشیان [[عراق|عراقی]] از عراق به مدینه و [[مکه]] پناه میبرند و این امر مایه وهن است.» <ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۸۶۷.</ref> | ||
او در دوره حکمرانی بر مدینه، مسجد النبی را بازسازی کرد و توسعه داد.<ref> مقدسی، البدء و التاریخ، ترجمه شفیعی کدکنی، ج۲، ص۶۰۸</ref> در [[سال ۸۸ قمری]] ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجرههای [[همسران پیامبر(ص)]] در مسجد قرار گیرند.<ref>طبری، تاریخ، ج۹، | او در دوره حکمرانی بر مدینه، مسجد النبی را بازسازی کرد و توسعه داد.<ref> مقدسی، البدء و التاریخ، ترجمه شفیعی کدکنی، ج۲، ص۶۰۸</ref> در [[سال ۸۸ قمری]] ولید بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز را مأمور کرد که مسجدالنبی را توسعه دهد و حجرههای [[همسران پیامبر(ص)]] در مسجد قرار گیرند.<ref>طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۸۱۶.</ref> | ||
پس از مرگ [[ولید بن عبدالملک]]، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، | پس از مرگ [[ولید بن عبدالملک]]، عمر بن عبدالعزیز بر جنازه او [[نماز میت|نماز]] خواند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۷؛ طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۸۸۱.</ref> در دوره [[سلیمان بن عبدالملک]] ([[سال ۹۶ قمری|۹۶]] تا [[سال ۹۹ هجری قمری|۹۹ هجری]]) عمر مشاور او بود{{مدرک}} و پس از مرگ سلیمان، بر جنازهاش نماز خواند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref> | ||
{{تبارنامه بنیامیه}} | {{تبارنامه بنیامیه}} | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
عمر بن عبدالعزیز تلاش میکرد با همه گروهها برخورد شایستهای داشته باشد، سعی میکرد [[علویان]] و شیعیان را نیز از خود راضی نگه دارد.<ref> امینی، الغدیر، ترجمه جمعی از مترجمان، ج۳، ص۱۸۰</ref> | عمر بن عبدالعزیز تلاش میکرد با همه گروهها برخورد شایستهای داشته باشد، سعی میکرد [[علویان]] و شیعیان را نیز از خود راضی نگه دارد.<ref> امینی، الغدیر، ترجمه جمعی از مترجمان، ج۳، ص۱۸۰</ref> | ||
=== اقدامات=== | === اقدامات=== | ||
* '''جلوگیری از سب علی'''؛ او دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی(ع) را [[ | * '''جلوگیری از سب علی'''؛ او دستور داد کسی حق ندارد حضرت علی(ع) را [[سب علی|سب]] کند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸.</ref> پیش از این به دستور [[معاویه بن ابی سفیان]]، حضرت علی(ع) بر روی منابر [[لعن]] میشد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۴.</ref> | ||
*'''بازگرداندن فدک''': عمر بن عبدالعزیز [[فدک]] را که معاویه به [[مروان بن حکم]] داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶. </ref>به فرزندان [[فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref> | *'''بازگرداندن فدک''': عمر بن عبدالعزیز [[فدک]] را که معاویه به [[مروان بن حکم]] داده بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود،<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۶، ص۲۱۶. </ref>به فرزندان [[فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۱.</ref> | ||
*'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ترجمه پاینده، ج۲، ص۱۹۳</ref> او شوذب خارجی را به مناظره دعوت کرد و به او گفت: اگر حق به جانب ما بود تو هم با مردم همنوا شو و اگر حق به جانب تو بود ما در کار خود خواهیم | *'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> مسعودی، مروج الذهب، ترجمه پاینده، ج۲، ص۱۹۳</ref> او شوذب خارجی را که به علیه حکومت خروج کرده بود، به مناظره دعوت کرد و به او گفت: اگر حق به جانب ما بود تو هم با مردم همنوا شو و اگر حق به جانب تو بود ما در کار خود خواهیم نگریست، شوذب دو نفر از خوارج را برای مناظره و گفتگو نزد وی فرستاد.<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۲۰۳.</ref> | ||
*'''بازگرداندن اموال مردم''': عمر بن عبدالعزیز از کارهای ناشایست خاندان خود که آنها را «مظالم» مینامید، جلوگیری کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۱</ref> و در نامهای که به عاملان خویش نوشت دستور داد با مردم به نیکی رفتار شود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۷۶۸</ref> گفتهاند که او از هنگامی که به خلافت رسید تا روزی که درگذشت به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام میورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲</ref> | *'''بازگرداندن اموال مردم''': عمر بن عبدالعزیز از کارهای ناشایست خاندان خود که آنها را «مظالم» مینامید، جلوگیری کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۱</ref> و در نامهای که به عاملان خویش نوشت دستور داد با مردم به نیکی رفتار شود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۷۶۸</ref> گفتهاند که او از هنگامی که به خلافت رسید تا روزی که درگذشت به بازگرداندن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام میورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۷: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبه الله، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13549 شرح نهج البلاغه]، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا. | * ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبه الله، [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13549 شرح نهج البلاغه]، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا. | ||
* ابن خلدون، عبد | * ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | ||
* ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش | * ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش | ||
* ابن کثیر، اسماعیل، البدایه و النهایه، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۷ق | * ابن کثیر، اسماعیل، البدایه و النهایه، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۷ق |
ویرایش