پرش به محتوا

عبدالله بن حسن مثنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}
'''عبدالله بن حسن مثنّیٰ''' مشهور به '''عبدالله محض'''، نوه پسری [[امام حسن (ع)]] و نوه دختری [[امام حسین(ع)]]. او در اواخر حکومت [[اموی]] در دوره [[امامت]] [[امام صادق(ع)]]، فرزندش [[نفس زکیه|محمد]] را [[مهدی]] خواند و برای او [[بیعت]] گرفت.
'''عبدالله بن حسن مثنّیٰ''' مشهور به '''عبدالله محض''' نوه پسری [[امام حسن (ع)]] و نوه دختری [[امام حسین(ع)]] است. او در اواخر حکومت [[اموی]] در دوره [[امام صادق(ع)]]، فرزندش [[نفس زکیه|محمد]] را [[مهدی]] خواند و برای او [[بیعت]] گرفت.


در میان فرزندان عبدالله محض، محمد ([[نفس زکیه]]) و ابراهیم ([[قتیل باخمرا]]) بر ضد حکومت [[عباسیان|عباسی]] قیام کرده و کشته شدند و [[ادریس بن عبدالله بن حسن مثنی|ادریس]] در [[مراکش|مغرب عربی]] نخستین دولت شیعی را بنیان گذاشت که به [[دولت ادریسیان]] مشهور شد.
در میان فرزندان عبدالله محض، محمد ([[نفس زکیه]]) و ابراهیم ([[قتیل باخمرا]]) بر ضد حکومت [[عباسیان|عباسی]] قیام کرده و کشته شدند و [[ادریس بن عبدالله بن حسن مثنی|ادریس]] در [[مراکش|مغرب عربی]] نخستین دولت شیعی را بنیان گذاشت که به [[دولت ادریسیان]] مشهور شد.
خط ۵۴: خط ۵۴:


==زندگی==
==زندگی==
پدر عبدالله محض، [[حسن مثنی|حسن مثنیٰ]]، فرزند [[امام حسن (ع)]]، و مادرش [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۹۸.</ref> شهرت وی به عبدالله محض نیز از همین روست که نسبش هم از طرف پدر و هم از طرف مادر به [[رسول خدا(ص)]] می‌رسید.<ref>سجادی، «ابراهیم بن عبدالله»، ج۲، ص۴۴۶.</ref> از او نقل شده است که رسول خدا دو بار مرا متولد ساخته است.<ref>وَلَّدَنی رَسولُ اللهِ مَرَّتَین (ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۶۸).</ref>
عبدالله محض فرزند [[حسن مثنی|حسن مثنیٰ]]، فرزند [[امام حسن (ع)]] و [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۹۸.</ref> شهرت وی به عبدالله محض به این دلیل است که نسبش هم از طرف پدر و هم از طرف مادر به [[رسول خدا(ص)]] می‌رسید.<ref>سجادی، «ابراهیم بن عبدالله»، ج۲، ص۴۴۶.</ref> از او نقل شده است که رسول خدا دو بار مرا متولد ساخته است.<ref>وَلَّدَنی رَسولُ اللهِ مَرَّتَین (ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۶۸).</ref>
{{خاندان پیامبر}}
{{خاندان پیامبر}}
عبدالله بن حسن مثنی، در نوجوانی در جلسات درس [[امام سجاد(ع)]] شرکت می‌کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۸۴؛ قرشی، حیاة الامام زین العابدین، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۶۴.</ref> از خود او نقل شده است که مادرم [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] همواره مرا به حضور در جلسات دایی‌ام علی بن حسین سفارش می‌کرد و در هر جلسه، بر علم و ترس من از خدا افزوده می‌شد.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۸۴؛ قرشی، حیاة الامام زین العابدین، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۶۴.</ref> [[ابوالفرج اصفهانی]]، عبدالله محض را شیخ بنی‌هاشم و دارای فضل و علم و کرم دانسته<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۶۷.</ref> و از احترام او نزد [[عمر بن عبدالعزیز]]، هشتمین حاکم اموی سخن گفته است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۰.</ref>
عبدالله بن حسن مثنی، در نوجوانی در جلسات درس [[امام سجاد(ع)]] شرکت می‌کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۸۴؛ قرشی، حیاة الامام زین العابدین، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۶۴.</ref> از او نقل شده که مادرم [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] همواره مرا به حضور در جلسات دایی‌ام علی بن حسین سفارش می‌کرد و در هر جلسه، بر علم و ترس من از خدا افزوده می‌شد.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۸۴؛ قرشی، حیاة الامام زین العابدین، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۶۴.</ref> [[ابوالفرج اصفهانی]]، عبدالله محض را شیخ بنی‌هاشم و دارای فضل و علم و کرم دانسته<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۶۷.</ref> و از احترام او نزد [[عمر بن عبدالعزیز]]، هشتمین حاکم اموی سخن گفته است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۰.</ref>


عبدالله بن حسن مثنی، در سال [[سال ۱۴۵ هجری قمری|۱۴۵ق]] در ۷۵ سالگی در زندان هاشمیه در [[کوفه]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۱.</ref> و به روایتی دیگر در [[بغداد]] به قتل رسید.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۰، به نقل از تاریخ بغداد، ج۹، ص۴۳۱-۴۳۳ و تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶۰.</ref> سبط بن جوزی روز قتل او را [[عید قربان]] دانسته<ref>سبط بن الجوزي، تذكرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۷.</ref> و چنانکه ابوالفرج اصفهانی نوشته، عبدالله با خراب کردن سقف بر سرش به قتل رسیده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>
عبدالله بن حسن مثنی، در سال [[سال ۱۴۵ هجری قمری|۱۴۵ق]] در ۷۵ سالگی در زندان هاشمیه در [[کوفه]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۷۱.</ref> و به روایتی دیگر در [[بغداد]] به قتل رسید.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۰، به نقل از تاریخ بغداد، ج۹، ص۴۳۱-۴۳۳ و تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۶۰.</ref> سبط بن جوزی روز قتل او را [[عید قربان]] دانسته<ref>سبط بن الجوزي، تذكرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۷.</ref> و چنانکه ابوالفرج اصفهانی نوشته، عبدالله با خراب کردن سقف بر سرش به قتل رسیده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:


===فرزندان===
===فرزندان===
نام و سرگذشت بسیاری از فرزندان عبدالله بن حسن مثنی، در آثار تاریخی آمده است؛ از جمله محمد، مشهور به [[نفس زکیه]] که در [[مدینه]] علیه [[عباسیان]] قیام کرد و سرانجام به همراه بسیاری از طرفدارانش کشته شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۹۰.</ref> ابراهیم، معروف به [[قتیل باخمرا]] پس از برادر خود نفس زکیه در [[بصره]] قیام کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۶۲۲.</ref> در این قیام تعدادی از [[فقیه|فقهای]] بنام شرکت داشتند و افرادی همچون [[ابوحنیفه]] از آن حمایت کردند،<ref> ذهبی، العبر، دار الکتب العلمیه، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref> در نهایت قیام به نتیجه نرسید و ابراهیم در منطقه [[باخمرا]] در نزدیکی [[کوفه]] کشته شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۷۸.</ref>  
نام و سرگذشت بسیاری از فرزندان عبدالله بن حسن مثنی در آثار تاریخی آمده است؛ از جمله محمد، مشهور به [[نفس زکیه]] که در [[مدینه]] علیه [[عباسیان]] قیام کرد و سرانجام به همراه بسیاری از طرفدارانش کشته شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۹۰.</ref> ابراهیم، معروف به [[قتیل باخمرا]] پس از برادر خود نفس زکیه در [[بصره]] قیام کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۶۲۲.</ref> در این قیام تعدادی از [[فقیه|فقهای]] بنام شرکت داشتند و افرادی همچون [[ابوحنیفه]] از آن حمایت کردند،<ref> ذهبی، العبر، دار الکتب العلمیه، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶.</ref> در نهایت قیام به نتیجه نرسید و ابراهیم در منطقه [[باخمرا]] در نزدیکی [[کوفه]] کشته شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۷۸.</ref>  


[[ادریس بن عبدالله بن حسن مثنی|ادریس]]، فرزند دیگر عبدالله محض، در [[واقعه فخ]] حضور داشت و سپس به [[مراکش|مغرب عربی]] رفت و دولت شیعی [[ادریسیان]] را تأسیس کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۴۰۶-۴۰۸.</ref> [[سلیمان بن عبدالله بن حسن مثنی|سلیمان]]، در [[واقعه فخ]] به شهادت رسید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۶۵.</ref> [[یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی|یحیی]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۸۸.</ref> پس از شرکت در [[قیام فخ]] به [[ایران]] فرار کرد و به صورت مخفیانه در [[دیلم]] اقامت گزید و مردم را به [[امامت]] خود دعوت کرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۹۰-۴۳۳.</ref> و توانست یارانی گرد خویش جمع کند، اما سرانجام شکست خورد و به دستور [[هارون الرشید]] به زندان افتاد و در سال ۱۷۶ق در [[بغداد]] از دنیا رفت.<ref>ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>
[[ادریس بن عبدالله بن حسن مثنی|ادریس]]، فرزند دیگر عبدالله محض، در [[واقعه فخ]] حضور داشت و سپس به [[مراکش|مغرب عربی]] رفت و دولت شیعی [[ادریسیان]] را تأسیس کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۴۰۶-۴۰۸.</ref> [[سلیمان بن عبدالله بن حسن مثنی|سلیمان]] دیگر فرزند او نیز در [[واقعه فخ]] به شهادت رسید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۶۵.</ref> [[یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی|یحیی]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۸۸.</ref> پس از شرکت در [[قیام فخ]] به [[ایران]] فرار کرد و به صورت مخفیانه در [[دیلم]] اقامت گزید و مردم را به [[امامت]] خود دعوت کرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۹۰-۴۳۳.</ref> و توانست یارانی گرد خویش جمع کند؛ اما سرانجام شکست خورد و به دستور [[هارون الرشید]] به زندان افتاد و در سال ۱۷۶ق در [[بغداد]] از دنیا رفت.<ref>ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>


==بیعت‌گرفتن برای نفس زکیه==
==بیعت‌گرفتن برای نفس زکیه==
بنابر گزارش‌های تاریخی، عبدالله بن حسن مثنی ابتدا تمایلی به روش [[زید بن علی]] در قیام علیه بنی‌امیه نداشته و پیش از [[قیام زید بن علی]] در [[کوفه]]، او را از فریفته شدن به وعده‌های کوفیان برحذر داشته است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۰، به نقل از ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۱۴۳.</ref> منابع همچنین از اختلاف عبدالله محض با زید بن علی، درباره صدقات [[امیرالمؤمنین]](ع) سخن گفته‌اند.<ref>بلاذری، أنساب‌الأشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۹۹.</ref> با این حال، عبدالله پس از شهادت زید، به اندیشه‌های او تمایل یافت و پسران خویش را آماده قیام کرد.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۰.</ref>
بنابر گزارش‌های تاریخی، عبدالله بن حسن مثنی ابتدا تمایلی به روش [[زید بن علی]] در قیام علیه بنی‌امیه نداشته و پیش از [[قیام زید بن علی]] در [[کوفه]]، او را از فریفته شدن به وعده‌های کوفیان برحذر داشته است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۰، به نقل از ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۱۴۳.</ref> منابع همچنین از اختلاف عبدالله محض با زید بن علی، درباره صدقات [[امیرالمؤمنین]](ع) سخن گفته‌اند.<ref>بلاذری، أنساب‌الأشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۱۹۹.</ref> با این حال، عبدالله پس از شهادت زید، به اندیشه‌های او تمایل یافت و پسران خویش را آماده قیام کرد.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۰.</ref>


عبدالله محض، در اواخر حکومت [[امویان]] که عده‌ای از [[بنی هاشم]] در [[ابواء]] گرد هم آمدند تا با یکی از میان خود [[بیعت]] کنند، پسرش [[نفس زکیه|محمد]] را به عنوان [[مهدی]] معرفی کرد و آنان را به [[بیعت]] با او فراخواند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> این اقدام عبدالله با مخالفت [[امام صادق]] مواجه شد و عبدالله را خشمگین ساخت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> امام صادق(ع) همچنین به عبدالله گفت که خلافت از آن سفاح و برادران و فرزندان اوست، نه از آنِ تو و فرزندانت.<ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> بنابر آنچه در [[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]] ذکر شده، امام صادق همچنین عبدالله را از کشته‌شدن دو پسرش آگاه کرده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref>
عبدالله محض، در اواخر حکومت [[امویان]] که عده‌ای از [[بنی هاشم]] در [[ابواء]] گرد هم آمدند تا با یکی از میان خود [[بیعت]] کنند، پسرش [[نفس زکیه|محمد]] را به عنوان [[مهدی]] معرفی کرد و آنان را به [[بیعت]] با او فراخواند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> این اقدام عبدالله با مخالفت [[امام صادق]] مواجه شد و عبدالله را خشمگین ساخت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> امام صادق(ع) همچنین به عبدالله گفت که خلافت از آن سفاح و برادران و فرزندان اوست، نه از آنِ تو و فرزندانت.<ref> ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> بنابر آنچه در [[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]] ذکر شده، امام صادق همچنین عبدالله را از کشته‌شدن دو پسرش آگاه کرده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref>
خط ۷۶: خط ۷۶:
==زندان بنی‌عباس==
==زندان بنی‌عباس==
[[پرونده:عبدالله محض2.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:عبدالله محض2.jpg|بندانگشتی]]
عبدالله محض، در دوران خلافت [[منصور دوانیقی]]، دومین خلیفه عباسی، به دلیل اعلام نکردن مکان اختفای [[نفس زکیه|محمد]]، پسرش، به زندان افتاد و سه سال در زندان ماند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۹۲-۱۹۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۲۴.</ref> وی در سال ۱۴۰ق در [[حج|موسم حج]] با منصور دوانیقی دیدار کرد و در برابر درخواست او برای اطلاع‌یافتن از محل اختفای نفس زکیه، مقاومت کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۹۲-۱۹۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۲۴.</ref>
عبدالله محض، در دوران خلافت [[منصور دوانیقی]]، دومین خلیفه عباسی، به دلیل اعلام نکردن مکان اختفای [[نفس زکیه]] به زندان افتاد و سه سال در زندان ماند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۹۲-۱۹۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۲۴.</ref> وی در سال ۱۴۰ق در [[حج|موسم حج]] با منصور دوانیقی دیدار کرد و در برابر درخواست او برای اطلاع‌یافتن از محل اختفای نفس زکیه، مقاومت کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۱۹۲-۱۹۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۲۴.</ref>


ابوالعباس [[سفاح]]، نخستین خلیفه [[عباسیان|عباسی]]، گرچه به دنبال محمد، پسر عبدالله محض بود، اما با وجود مقاومت عبدالله در برابر معرفی محل اختفای فرزندش، با او به تندی رفتار نمی‌کرد.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۹۰.</ref>
ابوالعباس [[سفاح]]، نخستین خلیفه [[عباسیان|عباسی]]، گرچه به دنبال محمد، پسر عبدالله محض بود، اما با وجود مقاومت عبدالله در برابر معرفی محل اختفای فرزندش، با او به تندی رفتار نمی‌کرد.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۹۰.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۳٬۹۱۷

ویرایش