نورالله نجفی اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
←هیئت علمیه اصفهان
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''نورالله نجفی اصفهانی''' ([[سال ۱۲۷۸ هجری قمری|۱۲۷۸ق]]/ [[سال ۱۳۴۶ هجری قمری|۱۳۴۶ق]].) مشهور به '''حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی''' از فقیهان مشروطهخواه در اواخر دوره [[قاجار]]. او از حامیان و فعالان نهضت مشروطه در ایران بود و در مخالفت با سیاستهای [[رضاخان]] و در اعتراض به قانون نظام اجباری، با گروهی از عالمان اصفهان به [[قم]] مهاجرت کرد. وی جزء مؤسسین [[شرکت اسلامیه]]، اولین شرکت سهامی در [[ایران]] بود. رساله «مقیم و مسافر» از آثار اوست. [[محمد باقر آقا نجفی اصفهانی]] پدر او و [[محمدتقی آقا نجفی اصفهانی]] برادر اوست. منزل او به خانه مشروطیت در اصفهان تبدیل شده است. | '''نورالله نجفی اصفهانی''' ([[سال ۱۲۷۸ هجری قمری|۱۲۷۸ق]]/ [[سال ۱۳۴۶ هجری قمری|۱۳۴۶ق]].) مشهور به '''حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی''' از فقیهان مشروطهخواه در اواخر دوره [[قاجار]]. او از حامیان و فعالان نهضت مشروطه در ایران بود و در مخالفت با سیاستهای [[رضاخان]] و در اعتراض به قانون نظام اجباری، با گروهی از عالمان اصفهان به [[قم]] مهاجرت کرد. وی جزء مؤسسین [[شرکت اسلامیه]]، اولین شرکت سهامی در [[ایران]] بود. رساله «مقیم و مسافر» از آثار اوست. [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|محمد باقر آقا نجفی اصفهانی]] پدر او و [[محمدتقی آقا نجفی اصفهانی]] برادر اوست. منزل او به خانه مشروطیت در اصفهان تبدیل شده است. | ||
==زندگینامه و تحصیلات== | ==زندگینامه و تحصیلات== | ||
حاج آقا نورالله اصفهانی، فرزند [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی]] (متوفای ۱۳۰۱ ق) و نوه [[محمدتقی رازی اصفهانی]]، صاحب کتاب اصولی مشهور «هدایة المسترشدین» است. وی در سال ۱۲۷۸ق در [[اصفهان]] زاده شد. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر گذراند و برای تکمیل تحصیلات راهی [[عتبات عالیات]] شد، و در درس آیت الله میرزا [[حبیب الله رشتی]] و [[آیت الله]] [[میرزا حسن شیرازی]] شرکت کرد و در سال ۱۳۰۰ق پس از طی مراحل عالی دروس حوزوی به اصفهان بازگشت، و تدریس و تبلیغ احکام را آغاز کرد.<ref>موسی نجفی: ۱۳۸۷، ص ۶ - ۹.</ref> | حاج آقا نورالله اصفهانی، فرزند [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی]] (متوفای ۱۳۰۱ ق) و نوه [[محمدتقی رازی اصفهانی]]، صاحب کتاب اصولی مشهور «هدایة المسترشدین» است. وی در سال ۱۲۷۸ق در [[اصفهان]] زاده شد. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر گذراند و برای تکمیل تحصیلات راهی [[عتبات عالیات]] شد، و در درس آیت الله میرزا [[حبیبالله رشتی|حبیب الله رشتی]] و [[آیت الله]] [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا حسن شیرازی]] شرکت کرد و در سال ۱۳۰۰ق پس از طی مراحل عالی دروس حوزوی به اصفهان بازگشت، و تدریس و تبلیغ احکام را آغاز کرد.<ref>موسی نجفی: ۱۳۸۷، ص ۶ - ۹.</ref> | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
[[پرونده:تلگراف رپیس دفتر رضاخان به حاج اقا نورالله.jpg|بندانگشتی|تلگراف رییس دفتر رضاخان به حاج اقا نورالله]] | [[پرونده:تلگراف رپیس دفتر رضاخان به حاج اقا نورالله.jpg|بندانگشتی|تلگراف رییس دفتر رضاخان به حاج اقا نورالله]] | ||
*در سال ۱۳۰۷ ق به همراه برادرش آقا نجفی به مبارزه با [[ | *در سال ۱۳۰۷ ق به همراه برادرش آقا نجفی به مبارزه با [[بابیه|بابیها]] پرداخت که موجب تبعید آن دو به [[تهران]] شد. وی همچنین در جریان [[نهضت تنباکو|قیام تنباکو]] فعالیت داشت. حاج آقا نورالله در زمینه مسائل اقتصادی نیز بر حمایت از تولیدات داخلی و تلاش برای استقلال اقتصادی کشور تأکید میورزید و در تأسیس [[شرکت اسلامیه]] مشارکت مستقیم و فعال داشت. | ||
*در جریان [[جنبش مشروطه]] و مهاجرت کبرا، به جمع مهاجرین و متحصنین [[قم]] پیوست و پس از پیروزی مشروطهخواهان، نخستین انجمن ملی را با نام «انجمن مقدس ملی اصفهان» به همراهی گروهی از علما و بزرگان، از جمله [[سید حسن مدرس]] تشکیل داد. | *در جریان [[جنبش مشروطه]] و مهاجرت کبرا، به جمع مهاجرین و متحصنین [[قم]] پیوست و پس از پیروزی مشروطهخواهان، نخستین انجمن ملی را با نام «انجمن مقدس ملی اصفهان» به همراهی گروهی از علما و بزرگان، از جمله [[سید حسن مدرس]] تشکیل داد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
*حاج آقا نورالله اصفهانی علاوه بر فعالیتهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، فعالیت های فرهنگی متعددی نیز انجام داد. در سال ۱۳۲۰ ق او به منظور خنثی کردن تبلیغات ضد اسلامی یکی از کشیش های اروپایی، جلسات بحث آزادی را در اصفهان دایر کرد که این جلسات به «انجمن صفاخانه» معروف شد. وی تعدادی کتابخانه، قرائت خانه، بیمارستان و مدرسه ساخت و برای اداره آنها بخشی از اموالش را وقف کرد. | *حاج آقا نورالله اصفهانی علاوه بر فعالیتهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، فعالیت های فرهنگی متعددی نیز انجام داد. در سال ۱۳۲۰ ق او به منظور خنثی کردن تبلیغات ضد اسلامی یکی از کشیش های اروپایی، جلسات بحث آزادی را در اصفهان دایر کرد که این جلسات به «انجمن صفاخانه» معروف شد. وی تعدادی کتابخانه، قرائت خانه، بیمارستان و مدرسه ساخت و برای اداره آنها بخشی از اموالش را وقف کرد. | ||
===مبارزه با سلطه اقتصادی بیگانگان=== | ===مبارزه با سلطه اقتصادی بیگانگان=== | ||
حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی طی یک اقدام بدیع در اواسط [[جمادی الاولی]] ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبری)،<ref>[[موسی نجفی]]، حکم نافذآقانجفی، صفحهٔ ۱۸۴</ref> به همراهی ۱۳نفر از علمای طراز اول اصفهان<ref>عبدالمهدی رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، صفحهٔ ۲۱۷</ref> از جمله [[آقا نجفی اصفهانی]]، [[محمدحسین فشارکی]]، [[سید ابوالقاسم دهکردی]]، [[شیخ مرتضی ریزی]]، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای، [[میرزا ابوالقاسم زنجانی]]، آقامحمدجواد قزوینی و [[رکنالملک]] شیرازی موارد زیر را متعهد شدند:<blockquote>این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلاً ۵ فقرهاست: | حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی طی یک اقدام بدیع در اواسط [[جمادی الاولی]] ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبری)،<ref>[[موسی نجفی]]، حکم نافذآقانجفی، صفحهٔ ۱۸۴</ref> به همراهی ۱۳نفر از علمای طراز اول اصفهان<ref>عبدالمهدی رجایی، تاریخ مشروطیت اصفهان، صفحهٔ ۲۱۷</ref> از جمله [[آقا نجفی اصفهانی (ابهامزدایی)|آقا نجفی اصفهانی]]، [[محمدحسین فشارکی]]، [[سید ابوالقاسم دهکردی]]، [[شیخ مرتضی ریزی]]، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای، [[میرزا ابوالقاسم زنجانی]]، آقامحمدجواد قزوینی و [[رکنالملک]] شیرازی موارد زیر را متعهد شدند:<blockquote>این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلاً ۵ فقرهاست: | ||
* اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از [[شنبه]] به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم. | * اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از [[شنبه]] به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم. | ||
* ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند. | * ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==اندیشه سیاسی== | ==اندیشه سیاسی== | ||
===تشکیل حکومت قدر مقدر=== | ===تشکیل حکومت قدر مقدر=== | ||
رساله مکالمات مقیم و مسافر اثر او است. هدف اصلی رساله، نقد استبداد سیاسی حاکم در جامعه است. زمان نگارش این رساله، دوره فترت بین مشروطه اول و مشروطه دوم و کشمکش قدرت بین شاه و مجلس و زمان نبردهای مسلحانه و آشوب داخلی، در تاریخ [[محرم]] سال ۱۳۲۷ ق است. رساله مذکور که در مقام اثبات مشروعیت و کارآمدی نظام مشروطه است، وی در این نوشته میکوشد تا اندیشه سیاسی خود را در قالب یک گفتمان فرضی میان دو ایرانی تحت عنوان «مقیم» (نماینده «سنت») و «مسافر» (نماد «تجدد») مطرح کند.<ref>صوفی نیارکی، تقی، مجله آموزه، شماره ۳، ۱۳۸۷.</ref> | رساله مکالمات مقیم و مسافر اثر او است. هدف اصلی رساله، نقد استبداد سیاسی حاکم در جامعه است. زمان نگارش این رساله، دوره فترت بین مشروطه اول و مشروطه دوم و کشمکش قدرت بین شاه و مجلس و زمان نبردهای مسلحانه و آشوب داخلی، در تاریخ [[محرم (ماه)|محرم]] سال ۱۳۲۷ ق است. رساله مذکور که در مقام اثبات مشروعیت و کارآمدی نظام مشروطه است، وی در این نوشته میکوشد تا اندیشه سیاسی خود را در قالب یک گفتمان فرضی میان دو ایرانی تحت عنوان «مقیم» (نماینده «سنت») و «مسافر» (نماد «تجدد») مطرح کند.<ref>صوفی نیارکی، تقی، مجله آموزه، شماره ۳، ۱۳۸۷.</ref> | ||
===لزوم حاکمیت قوانین الهی=== | ===لزوم حاکمیت قوانین الهی=== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
===آزادی=== | ===آزادی=== | ||
در قسمتی از عبارتهای وی میخوانیم: «باید خلق، بنده خدا، باشند و به جز بنده خدا بنده دیگری نباشند. عبید و اماء که از تحت عموم به حکم خداوندی خارج است». در نگاه وی، آزادی یعنی رهایی از یوغ بندگی غیر خدا; بنابراین، هر شخص تا بنده خدا است، آزاد است و هنگامی که این ملاک به هر نحوی نادیده گرفته شود، آزادی انسان نیز تحدید میشود; اما حدود آزادی افراد تا چه حیطه و محدودهای است، سؤالی است که وی به آن پرداخته، مینویسد: تمام خلق در غیر آنچه قانون کتاب و [[سنت]] آنها را مقید نموده، باید آزاد باشند. نه آزادی به این معنا که بعضی از جهال خیال کرده و میگویند که مرادشان آزادی در مذهب باشد; بلکه همان حریت و آزادی مقصود است که [[خداوند]] در [[قرآن | در قسمتی از عبارتهای وی میخوانیم: «باید خلق، بنده خدا، باشند و به جز بنده خدا بنده دیگری نباشند. عبید و اماء که از تحت عموم به حکم خداوندی خارج است». در نگاه وی، آزادی یعنی رهایی از یوغ بندگی غیر خدا; بنابراین، هر شخص تا بنده خدا است، آزاد است و هنگامی که این ملاک به هر نحوی نادیده گرفته شود، آزادی انسان نیز تحدید میشود; اما حدود آزادی افراد تا چه حیطه و محدودهای است، سؤالی است که وی به آن پرداخته، مینویسد: تمام خلق در غیر آنچه قانون کتاب و [[سنت]] آنها را مقید نموده، باید آزاد باشند. نه آزادی به این معنا که بعضی از جهال خیال کرده و میگویند که مرادشان آزادی در مذهب باشد; بلکه همان حریت و آزادی مقصود است که [[خدا|خداوند]] در [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] فرموده و آنها را آزاد فرموده در مقابل بندگی.»<ref>صوفی نیارکی، تقی، مجله آموزه، شماره ۳، ۱۳۸۷.</ref> | ||
===مساوات=== | ===مساوات=== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
== هیئت علمیه اصفهان == | == هیئت علمیه اصفهان == | ||
[[نورالله نجفی اصفهانی|نورالله اصفهانی]] به همراه سایر [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع]] و روحانیون بزرگ [[اصفهان]]، در [[سال ۱۳۴۲ هجری قمری|سال ۱۳۴۲ق]] هیأت علمیه اصفهان را تشکیل دادند که سید ابوالقاسم دهکردی یکی از اعضای اصلی بود<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت، ج۲، ص۶۹۳.</ref>. وظیفه این هیأت رسیدگی به امور [[فهرست مدارس علمیه اصفهان|مدارس علمیه]] و شرایط زندگی [[طلبه|طلاب]] و نظارت بر اجرای صحیح [[احکام عملی|احکام]] و مقرارت [[اسلام]] در سطح اصفهان بود.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت، ج۲، ص۶۹۳.</ref> | [[نورالله نجفی اصفهانی|نورالله اصفهانی]] به همراه سایر [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع]] و روحانیون بزرگ [[اصفهان]]، در [[سال ۱۳۴۲ هجری قمری|سال ۱۳۴۲ق]] هیأت علمیه اصفهان را تشکیل دادند که [[سید ابوالقاسم دهکردی]] یکی از اعضای اصلی بود<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت، ج۲، ص۶۹۳.</ref>. وظیفه این هیأت رسیدگی به امور [[فهرست مدارس علمیه اصفهان|مدارس علمیه]] و شرایط زندگی [[طلبه|طلاب]] و نظارت بر اجرای صحیح [[احکام عملی|احکام]] و مقرارت [[اسلام]] در سطح اصفهان بود که همه هفته در صبح پنجشنبه در منزل اعضای مؤسس تشکیل میشد.<ref>انصاری قمی، ناصر الدین، اختران فقاهت، ج۲، ص۶۹۳.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
حاج آقا نورالله اصفهانی در شب [[۴ دی]] [[۱۳۰۶ | حاج آقا نورالله اصفهانی در شب [[۴ دی]] [[سال ۱۳۰۶ هجری شمسی|۱۳۰۶ش]] به طور ناگهانی درگذشت. برخی معتقدند با توجه به کسالت او، رضاشاه اعلم الدوله پزشک مخصوص خود را برای به قتل رساندن حاج آقا به [[قم]] فرستاد. اعلم الدوله نیز با تزریق آمپول هوا وی را به [[شهادت]] رساند و در [[نجف|نجف اشرف]]، در مقبره [[خاندان کاشفالغطاء|کاشف الغطاء]] به خاک سپرده شد. با مرگ او «هیئت مهاجرین قم» نیز از هم پاشیده شد.<ref> محمدحسن رجبی،۱۳۸۲، ص ۶۴-۶۵.</ref> [[سید حسن مدرس|مدرس]] در [[دانشگاه شهید مطهری|مدرسه سپهسالار]] که خود تولیت آن را به عهده داشت مراسم با شکوهی برگزار کرد و از مقام و موقعیت او تجلیل نمود.<ref>مجموعه مقالات همایش تبیین آراء و بزرگداشت هشتادمین سالگرد نهضت آیت الله حاج آقا نورالله اصفهانی، اصفهان: سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، ۱۳۸۴، ص ۱۷ـ۱۹.</ref> | ||
==تبارنامه== | ==تبارنامه== |