پرش به محتوا

انجمن خیریه حجتیه مهدویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>S.j.mousavi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{الگو:کتاب‌شناسی ناقص}}
[[پرونده:انجمن حجتیه.jpg|بندانگشتی|300px]]
[[پرونده:انجمن حجتیه.jpg|بندانگشتی|300px]]
'''انجمن خیریه حجتیه مهدویه'''، تشکیلاتی با هدف مبارزه با [[بهائیت]] و فراهم کردن زمینه ظهور [[امام عصر]]، که در سال ۱۳۳۲ توسط [[شیخ محمود حلبی]] تأسیس شد. فعالیت‌های این تشکیلات پیش از [[انقلاب اسلامی]] مورد تایید [[مراجع تقلید]] بود. گرایش غیرسیاسی انجمن حجتیه در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، موجب بدبین شدن انقلابی‌ها به آن شد. بعد از انقلاب، این تشکل دچار انشعاب شد. برخی اعضا به انقلابی‌ها نزدیک شدند و برخی‌‌ دیگر، همان روال گذشته را ادامه دادند. موضع‌گیری [[امام خمینی]] علیه این تشکیلات در سال ۱۳۶۲، منجر به تعطیلی آن شد. پس از آن بارها اخباری از تجدید حیات انجمن حجتیه منتشر شده، اما هیچگاه به طور رسمی فعالیتی از آن دیده نشده است.
'''انجمن خیریه حجتیه مهدویه'''، تشکیلاتی با هدف مبارزه با [[بهائیت]] و فراهم کردن زمینه ظهور [[امام عصر]]، که در سال ۱۳۳۲ توسط [[شیخ محمود حلبی]] تأسیس شد. فعالیت‌های این تشکیلات پیش از [[انقلاب اسلامی]] مورد تایید [[مراجع تقلید]] بود. گرایش غیرسیاسی انجمن حجتیه در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، موجب بدبین شدن انقلابی‌ها به آن شد. بعد از انقلاب، این تشکل دچار انشعاب شد. برخی اعضا به انقلابی‌ها نزدیک شدند و برخی‌‌ دیگر، همان روال گذشته را ادامه دادند. موضع‌گیری [[امام خمینی]] علیه این تشکیلات در سال ۱۳۶۲، منجر به تعطیلی آن شد. پس از آن بارها اخباری از تجدید حیات انجمن حجتیه منتشر شده، اما هیچگاه به طور رسمی فعالیتی از آن دیده نشده است.
خط ۳۶: خط ۳۷:


===کمیته‌ها===
===کمیته‌ها===
کمیته‌های آموزش، تحقیق و پژوهش، ارتباط با خارج و همچنین کمیته ارشاد، اقدامات انجمن حجتیه را به انجام می‌رساندند. علاوه بر کمیته‌های یاد شده، آموزش اعضای انجمن، به عهده کمیته تدریس بود. وظیفه به دست آوردن خبر و تحقیق پیرامون عناصر بهایی را کمیته تحقیق انجام می‌داد. مسئولیت کمیته تحقیق به عهده مهندس مادرشاهی و گلزاری بود. اینان معمولاً در برخی از محافل بهایی نفوذ می‌کردند و اخبار لازم را از طریق ارتباط برقرار کردن با بهائیان کسب می‌کردند و به انجمن انتقال می‌دادند. این کمیته از واحدهای مؤثر حجتیه بود و در درون خود هم رده‌بندی‌های ویژه‌ای داشت.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با جواد مادرشاهی، جلسه سوم.</ref>
کمیته‌های آموزش، تحقیق و پژوهش، ارتباط با خارج و همچنین کمیته ارشاد، اقدامات انجمن حجتیه را به انجام می‌رساندند. علاوه بر کمیته‌های یاد شده، آموزش اعضای انجمن، به عهده کمیته تدریس بود. وظیفه به دست آوردن خبر و تحقیق پیرامون عناصر بهایی را کمیته تحقیق انجام می‌داد. مسئولیت کمیته تحقیق به عهده مهندس مادرشاهی و گلزاری بود. اینان معمولاً در برخی از محافل بهایی نفوذ می‌کردند و اخبار لازم را از طریق ارتباط برقرار کردن با بهائیان کسب می‌کردند و به انجمن انتقال می‌دادند. این کمیته از واحدهای مؤثر حجتیه بود و در درون خود هم رده‌ب
 
کمیته‌ای به نام گروه نگارش، مسئولیت داشتند مطالبی در رد بهائیت و اثبات وجود [[امام زمان]] (عج) بنویسند و آرای بهائیان را ابطال کنند. کمیته یا گروه بحث و مناظره، با برگزاری جلسات گفت‌و‌گو با هواداران بهائیت، تلاش می‌کردند ناتوانی آنها در مستدل کردن عقایدشان را نشان دهند. کمیته ارتباط با خارج، در کشورهای مختلفی از جمله [[هندوستان]]، استرالیا، اتریش، انگلیس و آمریکا فعالیت می‌کرد و عضو مؤثر آن، شخصی به نام مهندس شرفی بود که در اوایل انقلاب، فرماندار مسجد سلیمان شد. کمیته گروه کنفرانس‌ها با مسؤولیت مهندس مهدی طیب اداره می‌شد. او بعدها از انجمن‌ جدا شد و اقدام به تأسیس سازمان عبادالصالحین کرد.<ref>عمادالدین باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۸۶.</ref>
 
==انجمن حجتیه از نظر مراجع تقلید و علما==
*اولین شخصیت مذهبی و مرجع تقلید که انجمن حجتیه را تایید کرد، [[آیت الله بروجردی]] بود. حلبی بعد از تشکیل انجمن به دیدار او رفت و گزارشی ارایه کرد و آیت الله بروجردی نیز آن را تأیید کرده و ده جلسه برای آقای حلبی در فیضیه در نقد بهائیت ترتیب داد.
 
*[[امام خمینی]] با اینکه در اواخر دهه چهل شمسی، استفاده از وجوهات شرعیه برای انجمن را در فتوایی تایید کرده بود<ref>صحیفه امام، ج ۲، ص ۳۰.</ref><ref group="یادداشت"> «سلام علیکم شاید خاطر مبارک مستحضر باشید که چند سالی است عده‌ای از افراد متدین و با ایمان تحت رهبری حضرت حجت الاسلام آقای حاج شیخ محمود حلبی برای مبارزه اصولی با مرام ساختگی بهائیت جلسات منظمی تشکیل داده و در این جلسات مطالب آموزنده‌ای تدریس و افراد را با مقام شامخ حضرت ولی عصر-ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء-آشنا می‌سازند. اخیراً دامنه فعالیت این جلسات از تهران و اصفهان و مشهد و شیراز و مراکز مهم گذشته و حتی به دهات دور دست کشانیده شده و در اثر عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان-صلوات الله و سلامه علیه-توانسته‌اند در این مدت حدود پانصد نفر از افراد فرقه ضاله بهاییه را به صراط مستقیم توحید هدایت و به دیانت مقدسه اسلام مشرف نموده و عده کثیری از افراد متزلزل را که در خطر سقوط به دامان آن گروه قرار گرفته بودند از پرتگاه نجات دهند. اولاً نظر مبارک حضرت آیت الله درباره این عده و اقدام آنان چیست؟ ثانیاً همکاری با آن‌ها و تقویت آنان چه صورتی دارد؟ ثالثاً آیا می‌توان در صورت لزوم از وجوه شرعیه در این راه مصرف نمود یا نه؟ استدعا آنکه نظر مبارک را صریحاً امر به ابلاغ فرمایند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.»
امام خمینی در پاسخ فرمودند: «بسمه تعالی؛ در فرض مذکور هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضای خدوند متعال است و نیز همکاری و همراهی با آن‌ها مرضی ولی عصر- عجل الله فرجه- است. و هم مجازند مؤمنین از وجوه شرعیه از قبیل زکوات و شرعیات به آن‌ها بدهند. در صورت لزوم مجازند از ثلث سهم مبارک امام-علیه السلام- به آن‌ها کمک کنند؛ البته تحت نظارت اشخاص متعهد و اگر جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حلبی-دامت برکاته-می توانند، تحت نظارت ایشان وجوه داده شود. از خداوند تعالی موفقیت آن‌ها را خواستار است. ۵ شهرشعبان المعظم ۱۳۹۰، روح الله الموسوی الخمینی» </ref> ولی بعد از آشکار شدن ماهیت غیرسیاسی انجمن، تأییدیه خود را پس گرفت.<ref>صحیفه امام، جلد ۲، صفحه ۳۵۷.</ref>
 
*آیت الله [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، سوابق انجمن در احیاء امر حضرت بقیه الله و تربیت جوانان توسط انجمن را مورد تقدیر قرار داده بود. همچنین آیت الله [[مرعشی نجفی]] در پاسخ به یکی از اعضای انجمن حجتیه گفته بود: «این مؤسسه خیریه دینیه که با زحمات طاقت‌فرسای حضرت حجت الاسلام و المسلمین و مبلغ الدین المبین آقای حلبی... تأسیس شده، مؤسسه‌ای است بسیار مفید به جهت جوانان و قلع و قمع فرقه ضاله بهائیه و از بدو تأسیس تاکنون، حقیر مطلع هستم که چه فوایدی بر آن مترتب شده و صد‌ها جوان گمراه مستبصر شده و یقیناً توهین به معظم له و انجمن، معلول و به تحریک فرقه ضاله و با وسایط مختلفه می‌باشد.»<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۲۸۲ و ۲۸۴.</ref> مراجع و علمای دیگری از جمله میلانی، [[سید عبدالله شیرازی]] و بهاء الدین محلاتی هم از فعالیت اعضای انجمن تقدیر و تشکر کردند و به آنان اجازه استفاده از سهم امام (ع) و زکوات و اموال مجهول المالک و نذورات مطلقه را دادند.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۵۰۷.</ref>
 
*[[شهید بهشتی]] در دیدار از نمایشگاه شعبان ۱۳۹۷ قمری در انجمن حجتیه، اظهار مسرت کرد و استاد مطهری در دیدار همین نمایشگاه، فعالیت‌های حلبی را ابتکاری جالب و آموزنده و تبلیغی حاکی از ایمان و اعتقادات راسخ به بزرگان و پاکان در طول تاریخ اسلام دانسته است.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۵۰۷.</ref> مرتضی مطهری با این حال به نقد تفکر غلطی که در میان برخی از عوام انجمن در شهرستان‌ها مطرح بود، پرداخته است.<ref>مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی، چاپ ۱۳۷۳، ص ۶۱-۶۵.</ref>
 
*[[آیت الله خزعلی]] عضو وقت [[شورای نگهبان]] که بدون حکم کتبی از طرف امام مأموریت یافت با انجمن ارتباط پیدا کند و اطلاعات و گزارش تکمیلی درباره انجمن تهیه کند، انتقادها علیه انجمن حجتیه را جوسازی و شایعه‌پراکنی می‌دانست.<ref group="یادداشت"> امام در سیزده تیر ۱۳۶۰ش، این مأموریت را از آقای خزعلی گرفتند و از او خواستند که شما در رابطه با من با آن‌ها ارتباطی نداشته باشید.</ref> آیت الله جنتی، همکار آیت الله خزعلی در شورای نگهبان، در یک مقطع با انجمن رویارو شد و نقدهایی بر آن وارد ساخت.
 
*به اعتقاد [[آیت الله خامنه‌ای]]، در میان افرادی که در انجمن حجتیه هستند، عناصری انقلابی، مؤمن، صادق، دلسوز برای انقلاب، مؤمن به امام و ولایت فقیه و در خدمت کشور و جمهوری اسلامی پیدا می‌شوند، همچنانکه افرادی منفی، بدبین، کج فهم، بی‌اعتقاد و در حال نق زدن و اعتراض هم پیدا می‌شود. به گفته او، انجمن از نقطه‌نظر تفکر سیاسی و حرکت انقلابی، طیف وسیعی است و یک دایره محدود نیست.<ref>روزنامه اطلاعات، ۶۰/۱۱/۶.</ref>
 
*از نظر [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] اعضای انجمن، افراد مسلمان و معتقد بودند، گرچه در شمار انقلابیون محسوب نمی‌شدند، با این حال نباید مزاحمت برای آن‌ها پیش می‌آمد.<ref>خاطرات هاشمی رفسنجانی، سال ۶۰، ص ۳۶۶.</ref> وی با اینکه در مصاحبه‌های مختلف خود، بر مخالفت انجمن با مبارزه انقلابی تأکید می‌کرد، معتقد بود در شرایط جدید باید آن‌ها را تشویق کرد و از توانایی نیروهای‌شان بهره برد.<ref>مصاحبه‌های هاشمی رفسنجانی، گفت‌و‌گو با مجله رجعت، ۶۰/۱۱/۵، ص ۲۷۱ و ۲۷۲.</ref>
 
==سیاست و انجمن حجتیه==
انجمن حجتیه، به شهادت [[ابوالقاسم خزعلی]] و شهید هاشمی‌نژاد، اجازه فعالیت سیاسی به اعضای خود نمی‌داده و فعالیت سیاسی اعضا منجر به اخراج آنها از انجمن می‌شده است.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۲۷.</ref> به گفته علی اکبر پرورش، یکی از مسئولان انجمن حجتیه در اصفهان که قبل از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران]] از این تشکل جدا شد، انجمن حجتیه از اعضای خود تعهد کتبی می‌گرفت تا در امور سیاسی دخالت نکنند.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۱۷۵.</ref> حمایت حلبی از مرجعیت آیت الله خویی پس از درگذشت آیت الله حکیم، و عدم حمایت از مرجعیت امام خمینی هم شاهدی بر مخالفت انجمن حجتیه با فعالیت‌های سیاسی قلمداد شده است. بنابر اظهارات فردی به نام طیب که یکی از مسئولان گذشته انجمن معرفی شده، آقای حلبی با ناباوری با نهضت اسلامی برخورد می‌کرده و معتقد بود که نمی‌شود با رژیم تا دندان مسلح شاه مبارزه کرد. به گفته طیب، حلبی عقیده داشت کسانی که به این راه کشیده می‌شوند خونشان را هدر می‌دهند و کسانی که افراد را به این راه می‌کشانند، مسئول این خون‌ها هستند و معتقد بود که کار صحیح، فعالیت‌های فرهنگی و ایدئولوژیک است، نه مبارزه علیه رژیم.<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۴۳</ref>
 
بسیاری از اعضای انجمن حجتیه که از مقلدان امام خمینی بودند، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران یا قبل از آن، از انجمن جدا شده و با انقلاب اسلامی همراهی کردند و در جنگ ۸ ساله ایران و عراق هم مشارکت کردند. با این حال برخی از اعضای انجمن حجتیه، دیدگاه انتقادی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی را حفظ کردند.<ref> عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۵۲۷.</ref>
 
===انجمن حجتیه و ساواک===
رهبران انجمن حجتیه به‌ویژه شیخ محمود حلبی، ارتباطاتی با سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ساواک، داشتند که برخی این ارتباطات را ناشی با هدف جلوگیری از تعطیلی انجمن و استمرار حرکت فرهنگی تحلیل کرده‌اند. شیخ محمود حلبی در نامه‌ای که ۵۴/۱/۶ خطاب به رییس اداره اطلاعات کشور نوشته، از محدودیت‌ها در برابر فعالیت اعضای انجمن در یزد گلایه کرده و سرهنگ جعفری، رییس اداره اطلاعات کشور، در نامه‌ای به ریاست شهربانی، خواستار پیگیری و برخورد صحیح با انجمن حجتیه می‌شود. نگاهی به ادبیات نامه‌ها حاکی از روابط حسنه میان انجمن حجتیه و ساواک است.<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۰ شماره ۶۵۷/۸/۶۸۹۱.</ref><ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۸، شماره ۵/۴۵۷.</ref>
 
با این حال اما برخی بر این عقیده‌اند که ساواک و نظام پهلوی، هم روابط حسنه‌ای با انجمن حجتیه داشته و هم با بهائیان. به گفته علی اکبر پرورش، «یک دفعه ساواک انجمن حجتیه را محدود می‌کرد و حتی افرادی را دستگیر می‌کرد و بعد از دو سه ماه که فشار ایجاد می‌شد، نقطه مقابل، بهائی‌ها را آزاد می‌گذاشت و پس از دو سه ماه، بهائی‌ها را ساواک شدیداً محدود می‌کرد و در مقابل به برادران انجمن اجازه فعالیت می‌دادند. یعنی در حقیقت می‌کوشید یک موازنه ایجاد کند. گاهی این گروه را محدود می‌کرد و گاهی بهائی‌ها را.»<ref>عماد باقی، ۱۳۶۲، ص ۳۵.</ref>
 
==انجمن بعد از انقلاب==
انجمن پس از پیروزی انقلاب، رویکرد مبارزه با بهائیت و رویکرد سلبی نسبت به [[انقلاب اسلامی]] را تغییر داده و به جای نقد بهائیت، به نفی مارکسیسم پرداخت. حلبی تا جریان ۱۷ شهریور، باور به حرکت توده‌ها بر ضد رژیم نداشت، ولی از فردای آن روز، اطمینان پیدا کرد که دست چپی‌ها در کار نیست و به افراد انجمن توصیه کرد که در تظاهرات شرکت کنند. البته برخی از اعضای انجمن به شدت با این رویکرد حلبی مخالفت کردند. انجمن در نشریه انتظار، هواداری خود را از انقلاب اعلام کرد. آن‌ها در تدوین پیش نویس قانون اساسی به پیشنهاد [[شهید مطهری]] مشارکت کرده و جایگاه مردم در قانون گذاری را در محدوده شرع دانست.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۰.</ref>
 
حلبی، علاوه بر همکاری در تدوین پیش نویس قانون اساسی، بیانیه‌ای در آذرماه ۱۳۵۸ شمسی جهت تأیید قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان صادر کرد. البته خود وی از مشهد کاندیدای مجلس خبرگان شد، ولی انتخاب نشد.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۰.</ref>
 
===اعضای هیات مدیره===
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، اعضای هیأت مدیره، و هیأت مؤسس انجمن حجتیه در مشهد و تهران، عبارت بودند از: شیخ محمود حلبی، محمد صالحی آذری، سید حسین سجادی، محمدحسین سجادی، محمدحسین عطار، غلامحسین حاج محمد تقی باقر، سیدرضا آل رسول، مهندس هوشمند، دخانچی، هاشمی، دکتر عبدخدایی، نماینده مردم مشهد و دکتر محمدمهدی‌پور گل، اینان به طور معمول جلساتی را در منازل یکدیگر با دیگر هواداران انجمن برگزار می‌کردند.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۵۳۲۷، تاریخ ۶۰/۱۱/۲۹ شماره ۵۹-۱۳.</ref> غیر از منازل شخصی، اعضای انجمن در برخی از نواحی، اقدام به تأسیس حسینیه و مسجد نیز می‌کردند. برگزاری جلسات هفتگی یا ماهانه از عادات مرسوم اعضای انجمن بود، چون با این شیوه می‌توانستند به طور منظم و مرتب همدیگر را ببینید و درباره موضوعات و موارد خاص، تصمیمات مشخصی بگیرند. یکی از مراکز معروف انجمن در مشهد، حسینیه‌ای بود که گروهی از هواداران آن‌ها به سرپرستی محمد صالحی آذری در روستای جاهشک از توابع چناران ساخته بودند.<ref>آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت الله ابوالقاسم خوی، شماره بازیابی ۹۶۴، ص ۱۰۱، تاریخ گزارش ۱ /۸ /۱۳۶۳.</ref>
 
===موضع گیری امام خمینی===
مخالفت شدید با انجمن بعد از پیروزی انقلاب از سال ۱۳۶۰ شمسی، توسط سازمان مجاهدین انقلاب آغاز شد و با انتشار کتاب «[[در شناخت حزب قاعدین زمان]]» توسط عمادالدین باقی و نشر دانش اسلامی وابسته به [[دفتر تبلیغات]] اسلامی در سال ۱۳۶۳شمسی، ضربه سختی بر آن وارد شد. به همین جهت، برخی از چهره‌های انقلابی که سابقه ارتباط با انجمن را داشتند، به حاشیه رانده شدند. البته حزب توده نیز مخالفت‌های شدیدی را با انجمن آغاز کرد. کیانوری در این باره می‌گوید: «ما چیزی به عنوان حجتیه نمی‌شناختیم. از روسیه به ما خط داده شد که این حجتیه را به عنوان یک ضد ارزش مطرح و علیه آن تبلیغ کنید. آن وقت یک «مهر باطل شده»، روی آن می‌زنند و از آن پس این مهر را به هر کس بزنند، می‌توانند او را از رده خارج کنند و به این ترتیب یک حرکت ضد انقلابی کاملاً مؤثری صورت می‌گیرد». حزب توده و احسان طبری و کیانوری برای اولین بار تفرقه انداختن بین متدینین انقلاب را شروع کردند.<ref>گفتگوی دکتر افتخارزاده درگروه علوم سیاسی دفتر تبلیغات مورخ ۱۳۸۷/۱/۲۸.</ref>
 
سنخ مخالفت‌های امام خمینی و انقلابیون با انجمن، تفاوت اساسی با مخالفت‌های سازمان مجاهدین انقلاب و حزب توده داشت. آن‌ها با این گونه مخالفت، درصدد حذف بخشی از مذهبی‌ها و روحانیت از صحنه انقلاب به ویژه مدارس بودند؛ ولی امام بنا داشت هدایت انقلاب به دست کسانی باشد که سابقه انقلابی دارند؛ علاوه بر اینکه برخی از اعضای انجمن با وجود تأکید آقای حلبی، به جریان انقلاب نپیوستند و رویکرد دیگری را دنبال کردند. بدین رو، امام در طی سخنرانی‌هایی به نقد متحجران می‌پرداخت. انجمن در پی سخنان امام خمینی در ۲۱ /۴ /۱۳۶۲ به تعطیلی موقت انجامید. او گفت: «یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی می‌آید؟ حضرت صاحب می‌آید که معصیت را بردارد، ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات [کج روی‌ها] را بردارید این دسته بندی‌ها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان، اگر ملّی هستید، این دسته بندی‌ها را بردارید و در این موجی که الان این ملت را به پیش دارد می‌برد، در این موج خودتان را وادار کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۲.</ref>
 
===تعطیلی===
انجمن حجتیه در پنجم مرداد ماه سال ۶۲ پس از اشاره به سخنان امام خمینی درباره عملکرد مغایر با اهداف نظام جمهوری اسلامی، تعطیلی فعالیت خود را اعلام کرد. در بیانیه‌ای که به همین مناسبت انتشار پیدا کرده بود، با اشاره به اظهارات امام خمینی آمده بود که انجمن تصور نمی‌کرده است مخاطب سخنان امام باشد اما بعد از تحقیق محرز شده است که مخاطب انجمن حجتیه است و لذا از این تاریخ، تمامی جلسات و خدمات انجمن تعطیل شد و اعلام کردند که هیچ کس مجاز نیست تحت عنوان این انجمن، کوچک‌ترین فعالیتی کند.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۲.</ref><ref group="یادداشت"> در پی این فرمایش شایع شد که طرف خطاب و امر مبارک، این انجمن است. اگرچه به هیچ وجه افراد انجمن را مصداق مقدمه بیان فوق نیافته و نمی‌یابیم و در ایام گذشته به ویژه از زمانی که حضرت ایشان با صدور اجازه مصرف انجمن از سهم امام (ع) این خدمات دینی و فرهنگی را تأیید فرموده بودند، هیچ دلیل روشن و شاهد مسلمی که دلالت بر صراحت معظم له، به تعطیلی انجمن نماید در دست نبود، معذلک در مقام استفسار برآمدیم. البته تماس مستقیم می‌سر نبود. لیکن برای تحقیق از مجاری ممکنه و شخصیت‌های محترمه مؤثقه و بنا به قرائن کافیه محرز شد که مخاطب امر معظم له، این انجمن می‌باشد، لذا موضوع توسط مسئولان انجمن به عرض مؤسسه معظم و اسناد مکرم حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حلبی (دامت برکاته) رسید و فرمودند: «در چنین حالتی وظیفه شرعی در ادامه فعالیت نیست. کلیه جلسه‌ها و برنامه‌ها باید تعطیل شود. علی هذا‌‌‌ همان گونه که بار‌ها کتباً و شفاهاً تصریح کرده بودیم، بر اساس عقیده دینی و تکلیف شرعی خود، تبعیت از مقام معظم رهبری و مرجعیت و حفظ وحدت و یکپارچگی امت در رعایت مصالح عالیه مملکت و ممانعت از سوء استفاده دستگاه‌های تبلیغاتی بیگانه و دفع غرض ورزی دشمنان اسلام را برای ادامه خدمت و فعالیت مقدم داشته و اعلام می‌داریم که از این تاریخ، تمامی جلسات و خدمات انجمن تعطیل می‌باشد و هیچ کس مجاز نیست تحت عنوان این انجمن، کوچک‌ترین فعالیتی کند و اظهارنظر یا عملی مغایر تعطیل نمایند که یقیناً در پیشگاه خدای متعال و امام زمان (سلام الله علیه) مسئول خواهد بود.
انجمن خیریه حجتیه مهدویه دوازدهم شوال ۱۴۰۳، پنجم مرداد ماه ۱۳۶۲».</ref>
 
==فعالیت مجدد==
انجمن حجتیه در دهه هفتاد و هشتاد، حرکت جدیدی آغاز کرد، حرکتی که بیش از همه به وحدت [[شیعه]] و [[سنی]] آسیب می‌زد. انجمن به منظور دفاع از [[امامت]] [[امیرالمؤمنین]] (ع) به اهانت بر خلفای سه گانه و نقد اهل سنّت پرداخت و همچون گذشته در مقام عمل به جدایی دین از سیاست اصرار ورزید.<ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۲.</ref>
 
رهبری انجمن در تمام مدت حیاتش با شیخ محمود حلبی بود. در این اواخر، به دلیل سنّ زیادی وی، کارهای اجرایی انجمن توسط [[سید حسن افتخارزاده]] صورت می‌گرفت. وی به صراحت، نظریه جدایی دین از سیاست را نفی کرده و آن را عقیده افراد انجمن نمی‌داند. او، این نظریه را که جهان باید پر از ظلم و جور باشد تا امام زمان بیاید را رد و همچنین انتساب زعامت انجمن را به خود را نیز انکار می‌کند و می‌گوید: «آقای حلبی، کار انجمن را به حدود ده نفر سپرد و بنده روحانی و پیش نماز آن‌ها هستم». وی در باب مدل حکومت و سایر مسایل اجتماعی، نظر مراجع تقلید را اصل می‌داند. <ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۲.</ref>
 
مخالفان انجمن در دهه هفتاد نیز به انتشار نقدهای خود بر این جریان فکری پرداختند. برای نمونه می‌توان از کتاب «ولایتی‌های بی‌ولایت» نوشته محمدرضا اخگری در سال ۱۳۶۸ یا مقالات «انجمن حجتیه نسلی مأیوس از حرکت و انقلاب» در نشریه «راه مجاهد» آقای میثمی که در سال ۱۳۶۸ به صورت کتاب منتشر شد، نام برد. اوایل سال ۱۳۸۱ شمسی، موج دیگری بر ضد انجمن حجتیه شکل گرفت و برای چندمین بار، مسأله انجمن با پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۴ شمسی از سوی آیت الله توسلی از اعضای بیت امام مطرح گردید. <ref>عبدالحسین خسروپناه، جریان شناسی ضد فرهنگ‌ها، ص ۴۹۵.</ref>
 
==پانویس==
{{پانویس2}}
 
==منابع==
*نوذری، عزت ­الله؛ تاریخ احزاب سیاسی در ایران، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۰ش.
*پناهی، حسن، سیاست گریزی و ترویج جدایی دین از سیاست، روزنامه جمهوری اسلامی، ۹ /۸ /۸۱.
*خاطرات علی اکبر محتشمی‌پور، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، اول، تهران، ۱۳۷۶ش.
*مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی؛ تهران: انتشارات صدرا، ۱۳۷۳، چاپ سیزدهم.
*گفتگوی دکتر افتخارزاده درگروه علوم سیاسی دفتر تبلیغات مورخ ۱۳۸۷/۱/۲۸.
*آرشیو مرکز اسناد، پرونده شیخ محمود حلبی، کد ۱۶۱۵.
*آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد ۵۳۲۷، تاریخ ۶۰/۱۱/۲۹ شماره ۵۹-۱۳.
*روزنامه اطلاعات، ۶ /۱۱ /۶۰.
*مصاحبه‌های هاشمی رفسنجانی، گفت‌و‌گو با مجله رجعت، ۵ /۱۱ /۶۰، ص ۲۷۱ و ۲۷۲.
*آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مصاحبه با جواد مادرشاهی، جلسه سوم.
*آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت الله ابوالقاسم خویی، شماره بازیابی ۹۶۴، ص ۱۰۱، تاریخ گزارش ۱ /۸ /۱۳۶۳.
*جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی-سیاسی ایران(۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش.
*حمید کرمی‌پور، خاطرات ابوالقاسم خزعلی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲ش.


[[رده:مهدویت]]
[[رده:مهدویت]]
کاربر ناشناس