پرش به محتوا

بیت المال: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ اوت ۲۰۱۷
اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۱۰: خط ۱۰:


در زمین‌های [[بنی نضیر]]، اولین غنایم غیرمنقول بود که در سال چهارم در اختیار [[مسلمانان]] قرار گرفت و بین [[مهاجران]] تقسیم شد. سپس در سال هفتم هجری، اهل [[فدک]] با پیامبر (ص) نسبت به سرزمین‌هایشان مصالحه کردند؛ نصف آن به عنوان «[[فیء]]» به شخص پیامبر(ص) رسید و نیمة دیگر بین مسلمانان تقسیم شد. علاوه بر غنایم، [[جزیه]] و [[زکات]] نیز جزو درآمدهای دولت اسلامی بود و پیامبر(ص) در تمام این موارد آنها را تقسیم می‌کرد و به متصدیان گردآوری زکات نیز امر می‌فرمود که زکات را بین مستحقّان تقسیم کنند. لذا در آن عصر اموال زیادی گرد نمی‌آمد که نیاز به حفظ و محاسبه داشته باشد.
در زمین‌های [[بنی نضیر]]، اولین غنایم غیرمنقول بود که در سال چهارم در اختیار [[مسلمانان]] قرار گرفت و بین [[مهاجران]] تقسیم شد. سپس در سال هفتم هجری، اهل [[فدک]] با پیامبر (ص) نسبت به سرزمین‌هایشان مصالحه کردند؛ نصف آن به عنوان «[[فیء]]» به شخص پیامبر(ص) رسید و نیمة دیگر بین مسلمانان تقسیم شد. علاوه بر غنایم، [[جزیه]] و [[زکات]] نیز جزو درآمدهای دولت اسلامی بود و پیامبر(ص) در تمام این موارد آنها را تقسیم می‌کرد و به متصدیان گردآوری زکات نیز امر می‌فرمود که زکات را بین مستحقّان تقسیم کنند. لذا در آن عصر اموال زیادی گرد نمی‌آمد که نیاز به حفظ و محاسبه داشته باشد.
===عصر [[خلفای سه گانه|خلفاء ثلاث]]===
===عصر خلفای سه گانه===
پس از سال سیزدهم، فتوحات گستردۀ مسلمانان اموال منقول و غیرمنقول بسیاری نصیب ایشان کرد. این امر مقتضی وجود مرکزی برای حفظ اموال و دستگاهی برای رسیدگی به آنها بود. بنیان بیت المال رسمی حکومتی در زمان [[ابوبکر]] نهاده شد.<ref>سیوطی، ص۷۹.</ref> در برخی متون تاریخی آورده‌اند که ابوبکر، [[عمر بن خطاب]] را متولّی بیت المال خود کرده بود.<ref>قلقشندی، ۱۳۸۳، ج ۱، ص۴۱۳.</ref>
پس از سال سیزدهم، فتوحات گستردۀ مسلمانان اموال منقول و غیرمنقول بسیاری نصیب ایشان کرد. این امر مقتضی وجود مرکزی برای حفظ اموال و دستگاهی برای رسیدگی به آنها بود. بنیان بیت المال رسمی حکومتی در زمان [[ابوبکر]] نهاده شد.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۷۹.</ref> در برخی متون تاریخی آورده‌اند که ابوبکر، [[عمر بن خطاب]] را متولّی بیت المال خود کرده بود.<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ۱۳۸۳، ج ۱، ص۴۱۳.</ref>


در عصر خلیفۀ دوم، با گسترش فتوحات مسلمانان، نیاز به ساماندهی و اصلاح اداری ـ مالی نظام حکومت بیشتر بروز کرد. اولین مشکل [[خلیفه]] حفظ و ادارۀ زمین‌هایی بود که مسلمانان فتح کرده بودند. وی پس از مشورت با «اهل حلّ و عقد»، اصل زمین‌ها را ملک عمومی مسلمانان اعلام و برای محصول زمین‌ها [[خراج]] مقرر کرد. بر کسانی هم که در این زمین‌ها می‌زیستند جزیه وضع کرد.  
در عصر خلیفۀ دوم، با گسترش فتوحات مسلمانان، نیاز به ساماندهی و اصلاح اداری ـ مالی نظام حکومت بیشتر بروز کرد. اولین مشکل [[خلیفه]] حفظ و ادارۀ زمین‌هایی بود که مسلمانان فتح کرده بودند. وی پس از مشورت با «اهل حلّ و عقد»، اصل زمین‌ها را ملک عمومی مسلمانان اعلام و برای محصول زمین‌ها [[خراج]] مقرر کرد. بر کسانی هم که در این زمین‌ها می‌زیستند جزیه وضع کرد.  


وی زیر تأثیر نظام مالی ساسانیان، امر به تعیین مساحت زمین‌ها و وضع خراج بر هر جریب زمین داد. جزیۀ افراد را نیز با توجه به طبقۀ اجتماعی و قدرت مالی در سه طبقه تعیین کرد. بعلاوه، با تأسیس دیوان که در سال ۲۰ هجری از آن فراغت یافت، درآمدها و مخارج حکومت و کارگزاران و صاحبان حقوق از بیت المال را معین و مضبوط کرد.<ref>بلاذری، ص۶۳۱ـ۶۳۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۵۳؛ ابن خلدون، ج ۱، ص۲۵۶.</ref> در عصر عمر، محلی از [[مسجد]] به عنوان بیت المال درنظر گرفته شد و خلیفه چند تن از اصحاب را مأمور حفاظت و بیتوته در آن کرد.<ref>طبری، ج ۴، ص۱۳۵.</ref> در دورۀ [[عثمان]]، برخلاف دورۀ دو خلیفۀ اوّل، اطرافیان خلیفه و بویژه افراد خاندان اموی از اموال بیت المال ثروتمند شدند و همین امر سبب اعتراض مسلمانان شد.<ref>طبری، ج ۴، ص۲۲۶؛ سیوطی، ص۱۵۶.</ref>
وی زیر تأثیر نظام مالی ساسانیان، امر به تعیین مساحت زمین‌ها و وضع خراج بر هر جریب زمین داد. جزیۀ افراد را نیز با توجه به طبقۀ اجتماعی و قدرت مالی در سه طبقه تعیین کرد. بعلاوه، با تأسیس دیوان که در سال ۲۰ هجری از آن فراغت یافت، درآمدها و مخارج حکومت و کارگزاران و صاحبان حقوق از بیت المال را معین و مضبوط کرد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۳۱ـ۶۳۲؛ یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۵۳؛ ابن خلدون، ج ۱، ص۲۵۶.</ref> در عصر عمر، محلی از [[مسجد]] به عنوان بیت المال درنظر گرفته شد و خلیفه چند تن از اصحاب را مأمور حفاظت و بیتوته در آن کرد.<ref>طبری، ج ۴، ص۱۳۵.</ref> در دورۀ [[عثمان]]، برخلاف دورۀ دو خلیفۀ اوّل، اطرافیان خلیفه و بویژه افراد خاندان اموی از اموال بیت المال ثروتمند شدند و همین امر سبب اعتراض مسلمانان شد.<ref>طبری، ج ۴، ص۲۲۶؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۵۶.</ref>


===عصر امیرالمؤمنین(ع)===
===عصر امیرالمؤمنین(ع)===
در زمان خلافت [[امیرالمؤمنین (ع)|امیرالمؤمنین علی]] (ع) سیرۀ پیامبر اکرم (ص) در مساوی دانستن مردم در برخورداری از اموال عمومی و نیز تقسیم فوری این اموال احیا شد. ایشان مکان بیت المال را پس از تقسیم اموال جاروب می‌کرد و در آن [[نماز]] می‌خواند.<ref>جاحظ، ص۲۴۲؛ ابن وردی، ج ۱، ص۲۲۱؛ سیوطی، ص۱۸۰؛ برای نمونه‌ای از یکسانی همۀ مردم در برخورداری از بیت المال در روزگار حضرت علی علیه‌السلام رجوع کنید به مجلسی، ج ۴۱، ص۱۱۳.</ref> در دوره‌های بعد، بیت المال نقش مالیه و خزانۀ دولت را داشت تا اینکه در قرون متأخر جای خود را به وزارت‌های دارایی و خزانۀ دولت داد.
در زمان خلافت [[امیرالمؤمنین (ع)|امیرالمؤمنین علی]] (ع) سیرۀ پیامبر اکرم (ص) در مساوی دانستن مردم در برخورداری از اموال عمومی و نیز تقسیم فوری این اموال احیا شد. ایشان مکان بیت المال را پس از تقسیم اموال جاروب می‌کرد و در آن [[نماز]] می‌خواند.<ref>جاحظ، ص۲۴۲؛ ابن وردی، ج ۱، ص۲۲۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۸۰؛ برای نمونه‌ای از یکسانی همۀ مردم در برخورداری از بیت المال در روزگار حضرت علی علیه‌السلام رجوع کنید به مجلسی، ج ۴۱، ص۱۱۳.</ref> در دوره‌های بعد، بیت المال نقش مالیه و خزانۀ دولت را داشت تا اینکه در قرون متأخر جای خود را به وزارت‌های دارایی و خزانۀ دولت داد.
==نهاد بیت المال==
==نهاد بیت المال==
پس از شکل گیری دیوان‌ها، دیوان بیت المال از مهمترین آنها محسوب می‌شد، چون اموال عمومی و درآمدها و مخارج را این دستگاه اداره می‌کرد، و از آنجا که خلیفه به عنوان اساس قدرت در نظام خلافت شناخته می‌شد، سلطۀ اصلی بر بیت المال از آن وی بود؛ او خود را نایب مسلمانان در تصرف این اموال می‌دانست. پیامبر(ص) و خلفای راشدین شخصاً سرپرستی جمع آوری بیت المال و مصرف آن را به عهده داشتند و برخی از [[صحابه]] تنها مسئول حراست و گاه محاسبۀ اموال بیت المال بودند.
پس از شکل گیری دیوان‌ها، دیوان بیت المال از مهمترین آنها محسوب می‌شد، چون اموال عمومی و درآمدها و مخارج را این دستگاه اداره می‌کرد، و از آنجا که خلیفه به عنوان اساس قدرت در نظام خلافت شناخته می‌شد، سلطۀ اصلی بر بیت المال از آن وی بود؛ او خود را نایب مسلمانان در تصرف این اموال می‌دانست. پیامبر(ص) و خلفای راشدین شخصاً سرپرستی جمع آوری بیت المال و مصرف آن را به عهده داشتند و برخی از [[صحابه]] تنها مسئول حراست و گاه محاسبۀ اموال بیت المال بودند.
===متولیان بیت المال در عصر خلفاء==
==متولیان بیت المال در عصر خلفاء==
در اسناد تاریخی، متولّیان بیت المال در عصر خلفای راشدین، اینگونه نام برده شده‌اند:  
در اسناد تاریخی، متولّیان بیت المال در عصر خلفای راشدین، اینگونه نام برده شده‌اند:  
* در زمان ابوبکر:
* در زمان ابوبکر:
خط ۳۰: خط ۳۰:
# عبدالله بن ارقم مخزومی<ref>ابن عبدربّه، ج ۵، ص۲۶؛ شباب، ص۱۱۲؛ ابن کثیر، ج ۵، ص۳۴۹.</ref>
# عبدالله بن ارقم مخزومی<ref>ابن عبدربّه، ج ۵، ص۲۶؛ شباب، ص۱۱۲؛ ابن کثیر، ج ۵، ص۳۴۹.</ref>
# معیقیب بن ابی فاطمه<ref>ابن جوزی، ص۱۲۷؛ ابن اثیر؛ ابن کثیر، ج ۵، ص۳۴۹.</ref>
# معیقیب بن ابی فاطمه<ref>ابن جوزی، ص۱۲۷؛ ابن اثیر؛ ابن کثیر، ج ۵، ص۳۴۹.</ref>
# زیدبن ارقم<ref>قلقشندی، ۱۹۸۰، ج ۱، ص۸۹.</ref>
# زیدبن ارقم<ref>قلقشندی، صبح الاعشی، ۱۹۸۰، ج۱، ص۸۹.</ref>
* در زمان عثمان :
* در زمان عثمان :
# عبدالله بن ارقم<ref>ابن عبدربّه، ج ۵، ص۳۷؛ شباب، ص۱۳۳.</ref>
# عبدالله بن ارقم<ref>ابن عبدربّه، ج ۵، ص۳۷؛ شباب، ص۱۳۳.</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:


==زمان عباسیان==
==زمان عباسیان==
در دورۀ عباسیان نظام کاملی برای بیت المال تدوین و سمت‌هایی درنظر گرفته شد که پس از این دوره نیز تا مدت‌ها برقرار بود. اهمّ این سمت‌ها عبارت بود از:<ref>متز، ج ۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن مماتی، ص۳۰۱ـ۳۰۵؛ قلقشندی، ۱۳۸۳، ج ۵، ص۴۶۶؛ حریری، ص۱۷۵ـ۱۷۶.</ref>
در دورۀ عباسیان نظام کاملی برای بیت المال تدوین و سمت‌هایی درنظر گرفته شد که پس از این دوره نیز تا مدت‌ها برقرار بود. اهمّ این سمت‌ها عبارت بود از:<ref>متز، ج ۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن مماتی، ص۳۰۱ـ۳۰۵؛ قلقشندی، صبح الاعشی، ۱۳۸۳، ج ۵، ص۴۶۶؛ حریری، ص۱۷۵ـ۱۷۶.</ref>
# '''صاحب بیت المال''': وی ناظر بر درآمدها و مصارف دیوان بود و آنها را در اسناد خاصی ثبت می‌کرد و مهر وی اسناد بیت المال را اعتبار می‌بخشید.
# '''صاحب بیت المال''': وی ناظر بر درآمدها و مصارف دیوان بود و آنها را در اسناد خاصی ثبت می‌کرد و مهر وی اسناد بیت المال را اعتبار می‌بخشید.
# '''مباشر بیت المال''': وظیفة وی ضبط دخل و خرج و تنظیم اسناد هریک از کارها یا مصارف مختلف بیت المال بود. درخواست ها، رسیدها و مقرری‌ها را او ثبت و ضبط می‌کرد.
# '''مباشر بیت المال''': وظیفة وی ضبط دخل و خرج و تنظیم اسناد هریک از کارها یا مصارف مختلف بیت المال بود. درخواست ها، رسیدها و مقرری‌ها را او ثبت و ضبط می‌کرد.
خط ۵۵: خط ۵۵:


==حضور غیرمسلمانان در نهاد==
==حضور غیرمسلمانان در نهاد==
چنانکه گذشت، دستگاه خلافت دیوان نگاری را از ایرانیان آموخت و لذا بیشترین کارمندان دیوان بیت المال و سایر دیوان‌ها را ایرانیان و در مرتبۀ بعد رومیان و [[اهل ذمه|اهل ذمّه]] تشکیل می‌دادند و دیوان‌ها به زبان یونانی یا فارسی نگاشته می‌شد تا اینکه در سال ۸۱ق [[عبدالملک بن مروان]] فرمان داد دیوان‌ها را به عربی بنویسند.<ref>بلاذری، ص۲۷۲؛ نویری، ج ۸، ص۱۹۹؛ ماوردی، ص۳۴۱.</ref> در زمان خلفای راشدین غیرمسلمانان کمتر در امر بیت المال به کار گرفته می‌شدند. [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]] اوّلین کسی بود که شخصی [[مسیحیت|مسیحی]] را کاتب بیت المال کرد. این روش ادامه داشت تا آنکه ابوجعفر منصور استخدام غیرمسلمانان را در امور مالی منع کرد، و [[مهدی عباسی]] و [[هارون الرشید]] نیز چنین کردند.<ref>ابن قیم جوزیه، قسم ۱، ص۲۱۵ـ۲۱۷.</ref> لکن این فرمان‌ها در معرض تغییرات بود و گاهگاهی لغو می‌شد و عده‌ای غیرمسلمان در بیت المال مسئولیت‌هایی به عهده می‌گرفتند.<ref>قدامة بن جعفر، ص۱۲۵.</ref>
چنانکه گذشت، دستگاه خلافت دیوان نگاری را از ایرانیان آموخت و لذا بیشترین کارمندان دیوان بیت المال و سایر دیوان‌ها را ایرانیان و در مرتبۀ بعد رومیان و [[اهل ذمه|اهل ذمّه]] تشکیل می‌دادند و دیوان‌ها به زبان یونانی یا فارسی نگاشته می‌شد تا اینکه در سال ۸۱ق [[عبدالملک بن مروان]] فرمان داد دیوان‌ها را به عربی بنویسند.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲؛ نویری، ج ۸، ص۱۹۹؛ ماوردی، ص۳۴۱.</ref> در زمان خلفای راشدین غیرمسلمانان کمتر در امر بیت المال به کار گرفته می‌شدند. [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]] اوّلین کسی بود که شخصی [[مسیحیت|مسیحی]] را کاتب بیت المال کرد. این روش ادامه داشت تا آنکه ابوجعفر منصور استخدام غیرمسلمانان را در امور مالی منع کرد، و [[مهدی عباسی]] و [[هارون الرشید]] نیز چنین کردند.<ref>ابن قیم جوزیه، قسم ۱، ص۲۱۵ـ۲۱۷.</ref> لکن این فرمان‌ها در معرض تغییرات بود و گاهگاهی لغو می‌شد و عده‌ای غیرمسلمان در بیت المال مسئولیت‌هایی به عهده می‌گرفتند.<ref>قدامة بن جعفر، ص۱۲۵.</ref>


==دیوان‌های کوچک==
==دیوان‌های کوچک==
خط ۹۷: خط ۹۷:
# گمرکات (روایات دربارۀ جواز اخذ آن متفق نیستند و [[:رده:فقها|فقها]] نیز در میزان حق گمرکی مسلمان و ذمّی اتفاق نظر ندارند. هرچند یک چهارم حق گمرکی از مسلمانان و تمام آن از اهل ذمّه گرفته می‌شده است.)<ref>رجوع کنید به ابوداود، ج ۲، ص۱۵۱؛ ابن اثیر، النهایة، ج ۳، ص۲۳۹؛ بیهقی، ج ۹، ص۲۱۰؛ ابویوسف قاضی، ص۱۳۵؛ ابن آدم، ص۱۶۲؛ ابوعبید، ص۶۳۶.</ref>
# گمرکات (روایات دربارۀ جواز اخذ آن متفق نیستند و [[:رده:فقها|فقها]] نیز در میزان حق گمرکی مسلمان و ذمّی اتفاق نظر ندارند. هرچند یک چهارم حق گمرکی از مسلمانان و تمام آن از اهل ذمّه گرفته می‌شده است.)<ref>رجوع کنید به ابوداود، ج ۲، ص۱۵۱؛ ابن اثیر، النهایة، ج ۳، ص۲۳۹؛ بیهقی، ج ۹، ص۲۱۰؛ ابویوسف قاضی، ص۱۳۵؛ ابن آدم، ص۱۶۲؛ ابوعبید، ص۶۳۶.</ref>
# مالیات‌ها و عوارض: در صدر [[اسلام]] گذشته از عناوین یاد شده که در [[آیه|آیات]] و [[روایات]] و یا سیرۀ صحابه وجود دارد، گرفتن هر وجهی از اموال مردم غیرمجاز شمرده می‌شد. لکن به علت نیاز حکومت در تأمین نیازمندی‌های جامعه به مالیات‌ها و عوارض گوناگون، فقیهان درآمدهای دیگری نیز برای بیت المال حکومت اسلامی درنظر گرفته‌اند، که برای آن دلایلی نیز برشمرده‌اند.<ref>رجوع کنید به منتظری، ج ۴، ص۲۸۷، ۲۹۰، ۲۹۴؛ امام خمینی، ج ۲۰، ص۱۶۵.</ref>
# مالیات‌ها و عوارض: در صدر [[اسلام]] گذشته از عناوین یاد شده که در [[آیه|آیات]] و [[روایات]] و یا سیرۀ صحابه وجود دارد، گرفتن هر وجهی از اموال مردم غیرمجاز شمرده می‌شد. لکن به علت نیاز حکومت در تأمین نیازمندی‌های جامعه به مالیات‌ها و عوارض گوناگون، فقیهان درآمدهای دیگری نیز برای بیت المال حکومت اسلامی درنظر گرفته‌اند، که برای آن دلایلی نیز برشمرده‌اند.<ref>رجوع کنید به منتظری، ج ۴، ص۲۸۷، ۲۹۰، ۲۹۴؛ امام خمینی، ج ۲۰، ص۱۶۵.</ref>
# درآمد اماکن عمومی: یکی از شیوه‌های درآمد دولت بنای اماکن عمومی همچون بازارها و کاروانسراها و میهمانخانه‌ها بوده که درآمد آنها به بیت المال منتقل می‌شده است، از جمله [[منصور عباسی|ابوجعفر منصور عبّاسی]] بعداز اینکه بازارها را به دلایل امنیتی از شهر بغداد خارج کرد و در محلۀ کرخ بنا نهاد، براساس مساحت بازار از استفاده کنندگان از آن اجاره می‌گرفت؛<ref>بلاذری، ص۴۱۵؛ طبری، ج ۷، ص۶۵۳.</ref> مهدی عباسی نیز چنین می‌کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۳۹.</ref> یعقوبی درآمد بیت المال را از این جهت، در بغداد دوازده میلیون درهم و در [[سامرا]] ده میلیون درهم و از ناحیۀ اجارۀ آسیاب‌های بغداد صدمیلیون درهم در سال برآورد کرده است.<ref>البلدان، ص۱۵، ۲۵، ۳۳.</ref>
# درآمد اماکن عمومی: یکی از شیوه‌های درآمد دولت بنای اماکن عمومی همچون بازارها و کاروانسراها و میهمانخانه‌ها بوده که درآمد آنها به بیت المال منتقل می‌شده است، از جمله [[منصور عباسی|ابوجعفر منصور عبّاسی]] بعداز اینکه بازارها را به دلایل امنیتی از شهر بغداد خارج کرد و در محلۀ کرخ بنا نهاد، براساس مساحت بازار از استفاده کنندگان از آن اجاره می‌گرفت؛<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۴۱۵؛ طبری، ج ۷، ص۶۵۳.</ref> مهدی عباسی نیز چنین می‌کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۳۳۹.</ref> یعقوبی درآمد بیت المال را از این جهت، در بغداد دوازده میلیون درهم و در [[سامرا]] ده میلیون درهم و از ناحیۀ اجارۀ آسیاب‌های بغداد صدمیلیون درهم در سال برآورد کرده است.<ref>البلدان، ص۱۵، ۲۵، ۳۳.</ref>


==مصارف بیت المال==
==مصارف بیت المال==
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
معامله با سفته در زمان ولایت [[ابن زبیر]] و [[ابن عباس]] انجام می‌شد<ref>شمس الائمه سرخسی، ج ۱۴، ص۳۷.</ref> ولی در قرن چهارم و بعد، با توسعۀ تجارت، اینگونه معامله رواج بیشتری یافت.<ref>زبیدی، ص۲۲۳.</ref> این سفته‌ها را «جهبذ» نقد و به پول تبدیل می‌کرد. چک نیز که نوعی حواله بود، از عصر خلیفۀ دوّم متعارف شد؛ وی دستور داد کاغذهایی برای مردم تهیه کنند که پای آنها مهر شده بود و اعتبار مالی داشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۵۴.</ref> پس از وی نیز استفاده از چک متعارف بوده است.
معامله با سفته در زمان ولایت [[ابن زبیر]] و [[ابن عباس]] انجام می‌شد<ref>شمس الائمه سرخسی، ج ۱۴، ص۳۷.</ref> ولی در قرن چهارم و بعد، با توسعۀ تجارت، اینگونه معامله رواج بیشتری یافت.<ref>زبیدی، ص۲۲۳.</ref> این سفته‌ها را «جهبذ» نقد و به پول تبدیل می‌کرد. چک نیز که نوعی حواله بود، از عصر خلیفۀ دوّم متعارف شد؛ وی دستور داد کاغذهایی برای مردم تهیه کنند که پای آنها مهر شده بود و اعتبار مالی داشت.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص۱۵۴.</ref> پس از وی نیز استفاده از چک متعارف بوده است.
::۴. نظارت بر ضرب سکّه:
::۴. نظارت بر ضرب سکّه:
قبل از ظهور اسلام، در عالم عرب سکه‌ای ساخته نمی‌شد و سکه‌های رومی و ایرانی ابزار داد و ستد اعراب بود. اما با روی کارآمدن [[عبدالملک بن مروان]] و احساس نیاز به سکّه در معاملات، در سال ۷۴ق اوّلین سکه در عصر اسلامی زده شد؛ هر چند گزارش‌هایی وجود دارد حاکی از این که‌اندکی پیشتر از این تاریخ نیز سکه ضرب شده بود.<ref>ماوردی، ص۲۷۴؛ ابن فراء، ص۱۸۰ـ۱۸۱.</ref> متصدیان دارالضرب‌ها گاه در عیار یا مقدار طلا و نقره‌ای که در این سکّه‌ها به کار می‌بردند تخلّف می‌کردند و آنها را با فلزات دیگری می‌آمیختند. لذا خلفا نظارت بر ضرب سکه را در برهه‌های زمانی مختلف بشدت پی می‌گرفتند<ref>بلاذری، ص۶۵۷ـ۶۵۸.</ref> وظیفه نظارت بر امر ضرب سکّه و زواید طلا و نقره حاصل از ضرب سکّه برعهدۀ بیت المال بود.
قبل از ظهور اسلام، در عالم عرب سکه‌ای ساخته نمی‌شد و سکه‌های رومی و ایرانی ابزار داد و ستد اعراب بود. اما با روی کارآمدن [[عبدالملک بن مروان]] و احساس نیاز به سکّه در معاملات، در سال ۷۴ق اوّلین سکه در عصر اسلامی زده شد؛ هر چند گزارش‌هایی وجود دارد حاکی از این که‌اندکی پیشتر از این تاریخ نیز سکه ضرب شده بود.<ref>ماوردی، ص۲۷۴؛ ابن فراء، ص۱۸۰ـ۱۸۱.</ref> متصدیان دارالضرب‌ها گاه در عیار یا مقدار طلا و نقره‌ای که در این سکّه‌ها به کار می‌بردند تخلّف می‌کردند و آنها را با فلزات دیگری می‌آمیختند. لذا خلفا نظارت بر ضرب سکه را در برهه‌های زمانی مختلف بشدت پی می‌گرفتند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۵۷ـ۶۵۸.</ref> وظیفه نظارت بر امر ضرب سکّه و زواید طلا و نقره حاصل از ضرب سکّه برعهدۀ بیت المال بود.


==اختیارات متولیان بیت المال==
==اختیارات متولیان بیت المال==
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
زمین‌هایی که معاویه برای خود برگزیده بود و جانشینان معاویه نیز بر آنها افزوده بودند به عنوان بیت المال خاصه اداره می‌شد. این زمین ها، که خلفای عباسی پس از بنی امیه تصرفشان کردند، به نام‌های مختلفی خوانده می‌شد. این زمین‌ها و عایدات آنها از درآمدهای بزرگ بیت المال خاصه محسوب می‌شد. در عصر معتضد و مکتفی درآمد این زمین‌ها را در حدود ۶۵ میلیون دینار برآورد کرده‌اند.<ref>مسکویه، ج ۱، ص۲۴۰.</ref> ارقام بزرگی از درآمدهای این زمین‌ها را در گزارش‌های زندگی و حکومت سایر خلفا نیز می‌توان یافت.<ref>زیدان، ج ۲، ص۱۱۵ـ۱۱۶.</ref> ادارۀ این زمین‌ها برعهدۀ دیوان‌های خاصی بود که به همین منظور تأسیس شده بود.
زمین‌هایی که معاویه برای خود برگزیده بود و جانشینان معاویه نیز بر آنها افزوده بودند به عنوان بیت المال خاصه اداره می‌شد. این زمین ها، که خلفای عباسی پس از بنی امیه تصرفشان کردند، به نام‌های مختلفی خوانده می‌شد. این زمین‌ها و عایدات آنها از درآمدهای بزرگ بیت المال خاصه محسوب می‌شد. در عصر معتضد و مکتفی درآمد این زمین‌ها را در حدود ۶۵ میلیون دینار برآورد کرده‌اند.<ref>مسکویه، ج ۱، ص۲۴۰.</ref> ارقام بزرگی از درآمدهای این زمین‌ها را در گزارش‌های زندگی و حکومت سایر خلفا نیز می‌توان یافت.<ref>زیدان، ج ۲، ص۱۱۵ـ۱۱۶.</ref> ادارۀ این زمین‌ها برعهدۀ دیوان‌های خاصی بود که به همین منظور تأسیس شده بود.
::۳. مصادرات:
::۳. مصادرات:
مصادرۀ اموال کسانی که تخلّف مالی کرده بودند از جمله درآمدهای بیت المال خاصه محسوب می‌شد. در عصر خلیفۀ دوم، این نوع مصادرات از اموال کارگزاران حکومت انجام می‌شد<ref>سیوطی، ص۱۴۱.</ref> لکن این اموال به بیت المال عمومی بازمی گشت ؛ اما با تأسیس بیت المال خاصه این اموال به آنجا منتقل می‌شد. طبق معمول، این مصادرات به سبب نارضایی خلیفه از شخص انجام می‌گرفت و درآمد بالایی برای بیت المال فراهم می‌کرد.<ref>مسکویه، ج ۱، ص۱۵۳، ۲۳۹ـ۲۴۰.</ref> این اموال در دیوانی خاص به نام «دیوان مصادَرین» ثبت می‌شد<ref>مسکویه، ج ۱، ص۱۵۴.</ref> و سپس به بیت المال خاصه انتقال می‌یافت.
مصادرۀ اموال کسانی که تخلّف مالی کرده بودند از جمله درآمدهای بیت المال خاصه محسوب می‌شد. در عصر خلیفۀ دوم، این نوع مصادرات از اموال کارگزاران حکومت انجام می‌شد<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۴۱.</ref> لکن این اموال به بیت المال عمومی بازمی گشت ؛ اما با تأسیس بیت المال خاصه این اموال به آنجا منتقل می‌شد. طبق معمول، این مصادرات به سبب نارضایی خلیفه از شخص انجام می‌گرفت و درآمد بالایی برای بیت المال فراهم می‌کرد.<ref>مسکویه، ج ۱، ص۱۵۳، ۲۳۹ـ۲۴۰.</ref> این اموال در دیوانی خاص به نام «دیوان مصادَرین» ثبت می‌شد<ref>مسکویه، ج ۱، ص۱۵۴.</ref> و سپس به بیت المال خاصه انتقال می‌یافت.
::۴. هدایا:
::۴. هدایا:
هدایای اختصاصی خلفا، که غالباً فرمانداران و حاکمان ولایات برای خلیفه می‌فرستادند، یکی دیگر از درآمدهای بیت المال خصوصی خلیفه بود. قاضی رشیدبن زبیر گزارشی از هدایای گرانبهای فرمانداران عصرعباسی به خلیفه ارائه کرده است.<ref>رشیدبن زبیر، ص۳۶ـ۳۹.</ref>
هدایای اختصاصی خلفا، که غالباً فرمانداران و حاکمان ولایات برای خلیفه می‌فرستادند، یکی دیگر از درآمدهای بیت المال خصوصی خلیفه بود. قاضی رشیدبن زبیر گزارشی از هدایای گرانبهای فرمانداران عصرعباسی به خلیفه ارائه کرده است.<ref>رشیدبن زبیر، ص۳۶ـ۳۹.</ref>
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
* ابن آدم، الخراج، چاپ احمدمحمد شاکر، قاهره بی‌تا.
* ابن آدم، الخراج، چاپ احمدمحمد شاکر، قاهره بی‌تا.
* ابن اثیر (علی بن محمد)، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶
* ابن اثیر (علی بن محمد)، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶
* ابن اثیر (مبارک بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت بی‌تا.  
* ابن اثیر (مبارک بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت، بی‌تا.  
* ابن جوزی، تاریخ عمربن الخطاب، چاپ احمد شوحان، دمشق ۱۹۸۷
* ابن جوزی، تاریخ عمربن الخطاب، چاپ احمد شوحان، دمشق ۱۹۸۷
* ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷
* ابن حوقل، کتاب صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
* احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷
* احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷
* احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، حیدرآباد دکن ۱۳۵۶، چاپ افست بیروت بی‌تا
* احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، حیدرآباد دکن ۱۳۵۶، چاپ افست بیروت بی‌تا
* احمد رفیق، اوننجی عصرِ هجری ده استانبول حیاتی، استانبول ۱۳۳۳، ص۱۹، ۲۱۰ـ۲۱۱
* احمد رفیق، اوننجی عصرِ هجری ده استانبول حیاتی، استانبول ۱۳۳۳، ص۱۹، ۲۱۰ـ۲۱۱
* محسن بن علی تنوخی، الفرج بعدالشدة، قاهره [ بی‌تا. ]، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش  
* محسن بن علی تنوخی، الفرج بعدالشدة، قاهره [ بی‌تا. ]، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش  
* عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، قاهره ۱۳۵۲/۱۹۳۳
* عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، قاهره ۱۳۵۲/۱۹۳۳
کاربر ناشناس