پرش به محتوا

ایلخانان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۰
جز
ویکی سازی
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
خط ۶۴: خط ۶۴:


===تشیع اولجایتو===
===تشیع اولجایتو===
[[پرونده:سکه اولجایتو.jpg|thumb|نام ائمه و عبارت علی ولی الله بر سکه دوران [[اولجایتو]] سلطان شیعه ایلخانی]]
[[پرونده:سکه اولجایتو.jpg|thumb|نام [[ائمه]] و عبارت علی ولی الله بر سکه دوران [[اولجایتو]] سلطان [[شیعه]] ایلخانی]]
پسر غازان خان، محمد خربنده یا خدابنده ملقب به [[الجایتو]]، که بعد از پدر جانشین او شد، رسما [[شیعه]] شد و مدتی برای گسترش تشیع در ایران تلاش کرد. هر چند تلاش او برای شیعه کردن عوامل حکومت با شکست و مخالفت اهل سنت مواجه شد. اولجایتو در آغاز سلطنت خود مذهب [[حنفی]] داشت. در زمان او بازار اختلافات مذهبی گرم بود و در دربار او گروه‌های مختلف مذهبی حنفی، [[شافعی]] و شیعه حضور داشتند. از جمله یکی از وزیران او خواجه رشیدالدین شافعی بود و وزیر دیگرش [[سعدالدین ساوجی]] مذهب تشیع داشت. در این دوران برخی از علمای شیعه از جمله [[تاج الدین آوجی]] به سلطان نزدیک شدند. خواجه [[اصیل الدین طوسی]] فرزند خواجه نصیر الدین و نیز یکی از عوامل شیعه دربار به نام [[ترمتاز]] از افرادی بودند که در شیعه کردن سلطان نقش داشتند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۴؛ ترکمنی آذر،تاریخ سیاسی تشیع اثنا عشری در ایران، ص۲۹۰-۲۹۴</ref> سلطان در سال ۷۰۹ به بغداد و سپس به [[حله]] و [[کوفه]] رفت و مشهد [[امیر المؤمنین]] (ع) را زیارت کرد. وی در حله با [[علامه حلی]] دیدار کرد و تحت تاثیر دیدار با او به شکل رسمی شیعه شد.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۹-۱۰۰</ref>
پسر غازان خان، محمد خربنده یا خدابنده ملقب به [[الجایتو]]، که بعد از پدر جانشین او شد، رسما [[شیعه]] شد و مدتی برای گسترش تشیع در ایران تلاش کرد. هر چند تلاش او برای شیعه کردن عوامل حکومت با شکست و مخالفت اهل سنت مواجه شد. اولجایتو در آغاز سلطنت خود مذهب [[حنفی]] داشت. در زمان او بازار اختلافات مذهبی گرم بود و در دربار او گروه‌های مختلف مذهبی حنفی، [[شافعی]] و شیعه حضور داشتند. از جمله یکی از وزیران او خواجه رشیدالدین شافعی بود و وزیر دیگرش [[سعدالدین ساوجی]] مذهب تشیع داشت. در این دوران برخی از علمای شیعه از جمله [[تاج الدین آوجی]] به سلطان نزدیک شدند. خواجه [[اصیل الدین طوسی]] فرزند خواجه نصیر الدین و نیز یکی از عوامل شیعه دربار به نام [[ترمتاز]] از افرادی بودند که در شیعه کردن سلطان نقش داشتند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۴؛ ترکمنی آذر،تاریخ سیاسی تشیع اثنا عشری در ایران، ص۲۹۰-۲۹۴</ref> سلطان در سال ۷۰۹ به بغداد و سپس به [[حله]] و [[کوفه]] رفت و مشهد [[امیر المؤمنین]] (ع) را زیارت کرد. وی در حله با [[علامه حلی]] دیدار کرد و تحت تاثیر دیدار با او به شکل رسمی شیعه شد.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۹-۱۰۰</ref>


اولجایتو بعد از پذیرش [[تشیع]]، فرمان داد نام [[خلفای سه گانه|خلفا]] را از خطبه بیاندازند و نام امامان را بر سکه ضرب کنند و [[حی علی خیر العمل]] را به [[اذان]] بیافزایند. در پی حمایت اولجایتو از تشیع، فعالیت علمای شیعه در ایران افزایش یافت و شهر [[سلطانیه]] از مراکز تجمع علمای شیعه شد. [[فخر المحققین]] فرزند علامه حلی و [[شمس الدین محمد آملی]] از جمله علمایی بودند که به سلطانیه آمدند. اولجایتو فرمان داد مقامات حکومتی نیز مذهب تشیع را بپذیرند و پس از آن دستور داد عامه مردم شیعه شوند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۱۰۰۱۰۱</ref>
اولجایتو بعد از پذیرش [[تشیع]]، فرمان داد نام [[خلفای سه گانه|خلفا]] را از خطبه بیاندازند و نام امامان را بر سکه ضرب کنند و [[حی علی خیر العمل]] را به [[اذان]] بیافزایند. در پی حمایت اولجایتو از تشیع، فعالیت علمای شیعه در ایران افزایش یافت و شهر [[سلطانیه]] از مراکز تجمع علمای شیعه شد. [[فخر المحققین]] فرزند علامه حلی و [[شمس الدین محمد آملی]] از جمله علمایی بودند که به سلطانیه آمدند. اولجایتو فرمان داد مقامات حکومتی نیز مذهب تشیع را بپذیرند و پس از آن دستور داد عامه مردم شیعه شوند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۱۰۰۱۰۱</ref>


پذیرش تشیع در شهرهای مختلف با مخالفت‌هایی از سوی مردم روبرو شد و برخی از علمای [[اهل سنت]] و قضات شهر نیز از فرمان اولجایتو خودداری کردند. مخالفان سعد الدین ساوجی نیز به بدگویی از او نزد سلطان پرداختند که دست آخر به کشته شدن او انجامید. چندی بعد [[تاج الدین آوجی]] نیز مورد خشم سلطان قرار گرفت. بدینسان هنگامی که سلطان با مخالفت اهل سنت روبرو شد از سختگیری برای رواج تشیع دست برداشت و دوباره دستور داد نام خلفا را در خطبه ببرند.<ref>اقبال آشتیانی، تاریخ مغول در ایران، ص۳۱۸؛ ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان اثنا عشری در ایران، ص۲۹۶-۳۰۳</ref> با این حال خود او شیعه باقی ماند اما فرزندش ابو سعید به مذهب اهل سنت بود.
پذیرش تشیع در شهرهای مختلف با مخالفت‌هایی از سوی مردم روبرو شد و برخی از علمای [[اهل سنت]] و قضات شهر نیز از فرمان اولجایتو خودداری کردند. مخالفان سعد الدین ساوجی نیز به بدگویی از او نزد سلطان پرداختند که دست آخر به کشته شدن او انجامید. چندی بعد [[تاج الدین آوجی]] نیز مورد خشم سلطان قرار گرفت. بدینسان هنگامی که سلطان با مخالفت [[اهل سنت]] روبرو شد از سختگیری برای رواج تشیع دست برداشت و دوباره دستور داد نام خلفا را در خطبه ببرند.<ref>اقبال آشتیانی، تاریخ مغول در ایران، ص۳۱۸؛ ترکمنی آذر، تاریخ سیاسی شیعیان اثنا عشری در ایران، ص۲۹۶-۳۰۳</ref> با این حال خود او شیعه باقی ماند اما فرزندش ابو سعید به مذهب اهل سنت بود.


==پانویس==
==پانویس==
confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹

ویرایش