Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (←لید) |
جز (←شرح ماجرا) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==شرح ماجرا== | ==شرح ماجرا== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =امیرالمؤمنین علی(ع)| نقلقول = خدا را چه شورایی! من از نخستین [یعنی ابوبکر] چه کم داشتم که مرا در پایه او | {{جعبه نقل قول| عنوان =امیرالمؤمنین علی(ع)| نقلقول = خدا را چه شورایی! من از نخستین [یعنی ابوبکر] چه کم داشتم که مرا در پایه او نپنداشتند و در صف اینان [یعنی اعضای شورای شش نفره عمر] داشتند، ناچار با آنان انباز و با گفتگوشان دمساز گشتم. اما یکی [یعنی سعد بن ابی وقاص] از کینه راهی گزید و دیگری [یعنی عبدالرحمن بن عوف] داماد خود را بهتر دید و این دوخت و آن برید.<ref group="یادداشت">فَیالَلّهِ وَ لِلشُّوری! مَتَی اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِی مَعَ الاَْوَّلِ مِنْهُمْ حَتّی صِرْتُ اُقْرَنُ اِلی هذِهِ النَّظائِرِ؟! لکنّی اَسْفَفْتُ اِذْ اَسَفُّوا، وَ طِرْتُ اِذْ طارُوا. فَصَغی رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الاْخَرُ لِصِهْرِهِ، مَعَ هَن وَ هَن.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج البلاغه]]، ترجمه [[سیدجعفر شهیدی|شهیدی]]، [[خطبه شقشقیه]].</small>| تراز = چپ| عرض = 230px| اندازه خط = ۱5px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
بر اساس گزارشهای تاریخی، [[عمر بن خطاب]] در [[۲۶ ذیالحجه|۲۶]] یا [[۲۷ ذیالحجه|۲۷ ذیحجّه]] [[سال ۲۳ هجری قمری|سال ۲۳ق]] در ۶۰ یا ۶۳ سالگی به دست [[فیروز نهاوندی|ابولؤلؤ]] غلام [[مغیرة بن شعبه]] به قتل رسید. براساس برخی منابع، او در [[۲۷ ذیالحجه|۲۷ ذیحجّه]] مجروح و پس از سه روز در [[۳۰ ذیالحجه|۳۰ ذیحجه]] از دنیا رفت.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۵۵-۱۱۵۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> عمر در بستر بیماری به فکر تعیین جانشین پس از خود افتاد و میگفت که اگر [[معاذ بن جبل]]، [[ابوعبیده جراح]] و [[سالم مولی حذیفه]] زنده بودند، خلافت را به آنها میسپردم؛<ref>ابن قتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.</ref> اما چون این افراد درگذشته بودند، عمر برای تعیین خلیفه پس از خود، شیوهای نو مطرح کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۴۴.</ref> | بر اساس گزارشهای تاریخی، [[عمر بن خطاب]] در [[۲۶ ذیالحجه|۲۶]] یا [[۲۷ ذیالحجه|۲۷ ذیحجّه]] [[سال ۲۳ هجری قمری|سال ۲۳ق]] در ۶۰ یا ۶۳ سالگی به دست [[فیروز نهاوندی|ابولؤلؤ]] غلام [[مغیرة بن شعبه]] به قتل رسید. براساس برخی منابع، او در [[۲۷ ذیالحجه|۲۷ ذیحجّه]] مجروح و پس از سه روز در [[۳۰ ذیالحجه|۳۰ ذیحجه]] از دنیا رفت.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۵۵-۱۱۵۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۱.</ref> عمر در بستر بیماری به فکر تعیین جانشین پس از خود افتاد و میگفت که اگر [[معاذ بن جبل]]، [[ابوعبیده جراح]] و [[سالم مولی حذیفه]] زنده بودند، خلافت را به آنها میسپردم؛<ref>ابن قتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.</ref> اما چون این افراد درگذشته بودند، عمر برای تعیین خلیفه پس از خود، شیوهای نو مطرح کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۴۴.</ref> |