شاه عباس اول: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در مجموع آنچه که توانست یکپارچگی سپاه را بدست بیاورد، مذهب تشیع و اطاعت و ارادت خاص به شاه به عنوان "مرشد کامل" بود. حکومت صفویه یک حکومت شیعه محسوب میشد که تبلیغات شیعی بسیار گسترده داشت. مردم شیعه ایران به نجف و کربلا که دردست عثمانیها بود، میرفتند؛ ولی عثمانیها در آنجا ضد صفویه تبلیغات میکردند. بعدها رفتن به عراق عرب ممنوع شد و برای تثبیت این امر حتی خود شاه پیاده به مشهد میرفت، کاروانسراهای متعددی در راه مشهد ساخت و کارهای بسیاری در این جهت انجام داد.<ref>ایران عصر صفوی، ص۸۲</ref> | در مجموع آنچه که توانست یکپارچگی سپاه را بدست بیاورد، مذهب تشیع و اطاعت و ارادت خاص به شاه به عنوان "مرشد کامل" بود. حکومت صفویه یک حکومت شیعه محسوب میشد که تبلیغات شیعی بسیار گسترده داشت. مردم شیعه ایران به نجف و کربلا که دردست عثمانیها بود، میرفتند؛ ولی عثمانیها در آنجا ضد صفویه تبلیغات میکردند. بعدها رفتن به عراق عرب ممنوع شد و برای تثبیت این امر حتی خود شاه پیاده به مشهد میرفت، کاروانسراهای متعددی در راه مشهد ساخت و کارهای بسیاری در این جهت انجام داد.<ref>ایران عصر صفوی، ص۸۲</ref> | ||
==نبردها== | |||
==نبرد با ازبکان== | ===نبرد با ازبکان=== | ||
خراسان یکی از نقاط مهم ایران بود که همانگونه که از معنایش برمیآید، خورشید آسان و زودتر ظهور میکند و مدفن امام هشتم شیعیان نیز محسوب میشود. این منطقه از دیر باز بدست ازبکان مورد تاخت و تاز قرار میگرفت که در دوران آشوب، ازبکان برخی از شهرها مانند هرات و مشهد را تصاحب کرده بودند. ازبکان از جمله سنیهای متعصبی بودند که رابطه خوبی با عثمانیها داشتند ولی دشمنی سختی با شیعیان داشتند. حمله ازبکان آنقدر گسترش یافته بود که در سال ۱۰۰۵ ه.ق از راه کویر عازم یزد شدند که علیقلی خان قورچی ترکش حاکم یزد توانست آنها را شکست داده و منهزم کند.<ref>تاریخ جهان آرای عباسی، ص۱۳۶</ref> | خراسان یکی از نقاط مهم ایران بود که همانگونه که از معنایش برمیآید، خورشید آسان و زودتر ظهور میکند و مدفن امام هشتم شیعیان نیز محسوب میشود. این منطقه از دیر باز بدست ازبکان مورد تاخت و تاز قرار میگرفت که در دوران آشوب، ازبکان برخی از شهرها مانند هرات و مشهد را تصاحب کرده بودند. ازبکان از جمله سنیهای متعصبی بودند که رابطه خوبی با عثمانیها داشتند ولی دشمنی سختی با شیعیان داشتند. حمله ازبکان آنقدر گسترش یافته بود که در سال ۱۰۰۵ ه.ق از راه کویر عازم یزد شدند که علیقلی خان قورچی ترکش حاکم یزد توانست آنها را شکست داده و منهزم کند.<ref>تاریخ جهان آرای عباسی، ص۱۳۶</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
پس از اتمام هرج و مرج داخلی، شاه جوان به فکر خراسان افتاد. او لشکری به سوی مهمترین شهر خراسان- هرات- فرستاد. خودش نیز به ظاهر جهت دفع عثمانیها به غرب رفت ولی سریعا بازگشت و ازبکان را که از هرات خارج شده بودند و همواره سیاست تخریب و فرار را پیش روی میگرفتند، در فضای باز به دام انداخت و در جنگی سخت در سال ۱۰۰۷ ه.ق بر آنان پیروز شد.<ref>زندگی شاه عباس، ص۱۲۲</ref> شاه وارد هرات، شهری که سالهای کودکیاش را در آن گذرانده بود، شد. مردم که مدت ده سال فکر میکردند که صفویه آنها را فراموش کرده است، به پیشواز شاه آمدند و بر زمین بوسه میزدند.<ref>زندگی شاه عباس، ص۱۲۳</ref> شاه پس از تحمیل قراردادی با ازبکان بازگشت.<ref>ایران عصر صفوی، ص۸۲</ref> نکته مهم شکست نیروهای تحت امر فرهاد خان، فرماندهی کل سپاه که پیشاپیش سپاه در جنگ میرزمید بود، و شاه شخصا با کمک الله وردی خان و غلامان بود که توانست پیروزی را به سپاه برگرداند. پس از پیروزی شاه دستور اعدام فرهاد خان – دومین فرد مملکت- را داد و نشان داد که ملاک برای او سرسپردگی به شاه است نه چیز دیگر. با این جریان قزلباشان دیگر خیال کوچکترین تمردی را از ذهنشان خارج کردند و حتی برادر فرهاد خان گفت: «چرا اعلیحضرت به من که غلام و بنده شاه هستم، این ماموریت(اعدام فرهاد خان) را ارجاع نفرمود؟».<ref>زندگی شاه عباس، ص۱۲۴</ref> البته به نظر نمیرسد که فرهاد خان تمردی کرده باشد ولی نتیجه شکست آن هم در جنگی سرنوشت ساز برای شاه بسیار دردمندانه بود که او را مجبور کرد حکم اعدام فرهاد خان را بدهد. | پس از اتمام هرج و مرج داخلی، شاه جوان به فکر خراسان افتاد. او لشکری به سوی مهمترین شهر خراسان- هرات- فرستاد. خودش نیز به ظاهر جهت دفع عثمانیها به غرب رفت ولی سریعا بازگشت و ازبکان را که از هرات خارج شده بودند و همواره سیاست تخریب و فرار را پیش روی میگرفتند، در فضای باز به دام انداخت و در جنگی سخت در سال ۱۰۰۷ ه.ق بر آنان پیروز شد.<ref>زندگی شاه عباس، ص۱۲۲</ref> شاه وارد هرات، شهری که سالهای کودکیاش را در آن گذرانده بود، شد. مردم که مدت ده سال فکر میکردند که صفویه آنها را فراموش کرده است، به پیشواز شاه آمدند و بر زمین بوسه میزدند.<ref>زندگی شاه عباس، ص۱۲۳</ref> شاه پس از تحمیل قراردادی با ازبکان بازگشت.<ref>ایران عصر صفوی، ص۸۲</ref> نکته مهم شکست نیروهای تحت امر فرهاد خان، فرماندهی کل سپاه که پیشاپیش سپاه در جنگ میرزمید بود، و شاه شخصا با کمک الله وردی خان و غلامان بود که توانست پیروزی را به سپاه برگرداند. پس از پیروزی شاه دستور اعدام فرهاد خان – دومین فرد مملکت- را داد و نشان داد که ملاک برای او سرسپردگی به شاه است نه چیز دیگر. با این جریان قزلباشان دیگر خیال کوچکترین تمردی را از ذهنشان خارج کردند و حتی برادر فرهاد خان گفت: «چرا اعلیحضرت به من که غلام و بنده شاه هستم، این ماموریت(اعدام فرهاد خان) را ارجاع نفرمود؟».<ref>زندگی شاه عباس، ص۱۲۴</ref> البته به نظر نمیرسد که فرهاد خان تمردی کرده باشد ولی نتیجه شکست آن هم در جنگی سرنوشت ساز برای شاه بسیار دردمندانه بود که او را مجبور کرد حکم اعدام فرهاد خان را بدهد. | ||
==نبرد با عثمانیها== | ===نبرد با عثمانیها=== | ||
در سال ۹۹۹ ه.ق شاه عباس مجبور شده بود که اراضی وسیعی از سرزمین ایران را به موجب قراداد صلح استانبول واگذار کند تا ناچار نباشد که در دو جبهه بجنگد و حتی شاه عباس را متعهد کردند که شرایط واگذاری اراضی ایران را رسما بپذیرد و حتی متعهد شد که دیگر رسما به لعن خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) پایان دهد.<ref>زندگی شاه عباس، ص۸۴</ref> پس از این قرارداد که در سال سوم پادشاهیش آن را امضاء کرد، شاه عباس توانست دوازده سال خیال خود را از سمت غرب راحت کند و به فکر مشکلات دیگرش بیافتد. این قرارداد تحمیلی کمک بسیار خوبی به محکم کردن پایههای حکومت به شاه داد.<ref>طاهری، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، ص۳۷۲</ref> | در سال ۹۹۹ ه.ق شاه عباس مجبور شده بود که اراضی وسیعی از سرزمین ایران را به موجب قراداد صلح استانبول واگذار کند تا ناچار نباشد که در دو جبهه بجنگد و حتی شاه عباس را متعهد کردند که شرایط واگذاری اراضی ایران را رسما بپذیرد و حتی متعهد شد که دیگر رسما به لعن خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) پایان دهد.<ref>زندگی شاه عباس، ص۸۴</ref> پس از این قرارداد که در سال سوم پادشاهیش آن را امضاء کرد، شاه عباس توانست دوازده سال خیال خود را از سمت غرب راحت کند و به فکر مشکلات دیگرش بیافتد. این قرارداد تحمیلی کمک بسیار خوبی به محکم کردن پایههای حکومت به شاه داد.<ref>طاهری، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، ص۳۷۲</ref> | ||