پرش به محتوا

میمونه دختر حارث بن حزن: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع
جز (ویرایش و تصحیح)
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع بر اساس شیوه ارجاع)
خط ۲۲: خط ۲۲:


==نسب==
==نسب==
نسب کامل او را «میمونة بنت حارث بن حزن بن بُجَیر بن الهَزم بن رُوَیبَة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه» دانسته‌اند و مادرش را نیز هند دختر عوف بن زهیر یا خوله بنت عمرو بن کعب معرفی کرده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴</ref> ابن حجر عسقلانی گفته است نام او «بَرّة» بود و پیامبر پس از ازدواج، نام او را به میمونه تغییر داد.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ج۸، ص۴۸</ref>
نسب کامل او را «میمونة بنت حارث بن حزن بن بُجَیر بن الهَزم بن رُوَیبَة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه» دانسته‌اند و مادرش را نیز هند دختر عوف بن زهیر یا خوله بنت عمرو بن کعب معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴</ref> ابن حجر عسقلانی گفته است نام او «بَرّة» بود و پیامبر پس از ازدواج، نام او را به میمونه تغییر داد.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ج۸، ص۴۸</ref>


یکی از خواهران او به نام ام‌الفضل، همسر [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] عموی [[پیامبر(ص)]]<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۲۳ و انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶</ref> و خواهر دیگر او، مادر [[خالد بن ولید]] است. همچنین [[ام المؤمنین]] [[زینب بنت خزیمه]]<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۰۸ و انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹ </ref> و نیز [[اسماء بنت عمیس]]، همسر [[جعفر بن ابی طالب]] و سلامه(سلمی) بنت عمیس، همسر [[حمزه بن عبدالمطلب]] خواهران مادری او هستند.<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۳۰۰.</ref> بر این اساس، او خاله خالد بن ولید و ابن عباس است.
یکی از خواهران او به نام ام‌الفضل، همسر [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] عموی [[پیامبر(ص)]]<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۲۳ و انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶</ref> و خواهر دیگر او، مادر [[خالد بن ولید]] است. همچنین [[ام المؤمنین]] [[زینب بنت خزیمه]]<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۰۸؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹ </ref> و نیز [[اسماء بنت عمیس]]، همسر [[جعفر بن ابی طالب]] و سلامه(سلمی) بنت عمیس، همسر [[حمزه بن عبدالمطلب]] خواهران مادری او هستند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۰۰.</ref> بر این اساس، او خاله خالد بن ولید و ابن عباس است.


رسول خدا(ص) در حدیثی، از میمونه، ام الفضل و اسماء بنت عمیس به عنوان «اخوات مؤمنات» نام برده است.<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۹ و الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۰۹.</ref>
رسول خدا(ص) در حدیثی، از میمونه، ام الفضل و اسماء بنت عمیس به عنوان «اخوات مؤمنات» نام برده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۹؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۰۹.</ref>


==پیش از ازدواج با پیامبر==
==پیش از ازدواج با پیامبر==
درباره نام شوهران سابق او اختلاف است؛ اما مشهور این است که او قبل از اسلام به همسری مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی درآمد؛ اما پس از چندی از او جدا شد و با ابورهم بن عبدالعزی ازدواج کرد و تا زمان مرگ ابورهم با او همراه بود.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱ و طبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴</ref>
درباره نام شوهران سابق او اختلاف است؛ اما مشهور این است که او قبل از اسلام به همسری مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی درآمد؛ اما پس از چندی از او جدا شد و با ابورهم بن عبدالعزی ازدواج کرد و تا زمان مرگ ابورهم با او همراه بود.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴</ref>


==ازدواج با پیامبر==
==ازدواج با پیامبر==
در [[سال ۷ هجری]] هنگامی که پیامبر(ص) به همراه سایر مسلمانان برای انجام [[عمرة القضا]] راهی مکه شدند،<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۵ </ref> میمونه از بزرگی و هیبت مسلمانان در شگفت شد و به رسول خدا علاقه پیدا کرد.<ref>عایشه بنت الشاطی؛ نساء النبی، ص۲۳۱ – ۲۳۲.</ref> او این موضوع را با خواهرش ام الفضل، همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] در میان گذاشت و عباس نیز این مسأله را به اطلاع پیامبر رساند. پیامبر، [[جعفر بن ابی طالب]] را جهت خواستگاری به سوی او فرستاد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶ </ref> نقل شده هنگامی که خبر خواستگاری رسول خدا(ص) به او رسید، سوار بر شترش بود. در این هنگام از سر شادمانی فریاد برآورد: ''«<big>شتر و کسی که سوار آن است، از آنِ خدا و رسولش باد.</big>»''<ref>ابن هشام؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶.</ref> از این رو آیه ۵۰ [[سوره احزاب]] در مورد او نازل شد:
در [[سال ۷ هجری]] هنگامی که پیامبر(ص) به همراه سایر مسلمانان برای انجام [[عمرة القضا]] راهی مکه شدند،<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۵ </ref> میمونه از بزرگی و هیبت مسلمانان در شگفت شد و به رسول خدا علاقه پیدا کرد.<ref>عایشه بنت الشاطی؛ نساء النبی، ص۲۳۱ – ۲۳۲.</ref> او این موضوع را با خواهرش ام الفضل، همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] در میان گذاشت و عباس نیز این مسأله را به اطلاع پیامبر رساند. پیامبر، [[جعفر بن ابی طالب]] را جهت خواستگاری به سوی او فرستاد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶.</ref> نقل شده هنگامی که خبر خواستگاری رسول خدا(ص) به او رسید، سوار بر شترش بود. در این هنگام از سر شادمانی فریاد برآورد: ''«<big>شتر و کسی که سوار آن است، از آنِ خدا و رسولش باد.</big>»''<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶.</ref> از این رو آیه ۵۰ [[سوره احزاب]] در مورد او نازل شد:
:::{{عربی|'''«وَ امرَأةٌ مُؤمِنَةٌ إن وَهَبَت نَفسَها لِلنَّبِیِّ»'''|ترجمه=و زن مؤمنی که خود را به پیامبر بخشید.}}
:::{{عربی|'''«وَ امرَأةٌ مُؤمِنَةٌ إن وَهَبَت نَفسَها لِلنَّبِیِّ»'''|ترجمه=و زن مؤمنی که خود را به پیامبر بخشید.}}
پیامبر(ص) برای سکونت میمونه حجره‌ای در نظر گرفت و مانند دیگر زنانش برای او شأن و جایگاهی قرار دادند.
پیامبر(ص) برای سکونت میمونه حجره‌ای در نظر گرفت و مانند دیگر زنانش برای او شأن و جایگاهی قرار دادند.


میمونه اختیار ازدواج خود را به [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] عموی پیامبر(ص) سپرد. او نیز پس از انجام عمره القضا در منطقه سرف در ده میلی مکه میمونه را به همسری پیامبر درآورد<ref>الطبقات ‏الكبرى/ترجمه،ج‏۸،ص۱۳۵</ref> و چهارصد درهم<ref>سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۲، ص۶۴۶ </ref> و به نقلی پانصد درهم<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref> را مهریه‌اش قرار داد. گفته شده او خود را به پیامبر هبه کرد و مهریه‌ای از ایشان طلب نکرد.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶ و تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱ </ref>
میمونه اختیار ازدواج خود را به [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] عموی پیامبر(ص) سپرد. او نیز پس از انجام عمره القضا در منطقه سرف در ده میلی مکه میمونه را به همسری پیامبر درآورد<ref>ابن سعد، الطبقات ‏الكبرى، ج‏۸، ص۱۳۵</ref> و چهارصد درهم<ref>سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۲، ص۶۴۶ </ref> و به نقلی پانصد درهم<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref> را مهریه‌اش قرار داد. گفته شده او خود را به پیامبر هبه کرد و مهریه‌ای از ایشان طلب نکرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱ </ref>
پیامبر پس از ازدواج با میمونه، تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، مهمانی ترتیب دهد و بزرگان و خویشان میمونه را به این مهمانی دعوت کند؛ ولی [[قریش]] این دعوت را نپذیرفتند و متذکر شدند که مهلت سه روزه پیامبر برای اقامت در مکه پایان یافته است، از این رو خواستار خروج وی و سایر مسلمانان از مکه شدند.<ref> دلائل النبوه، ج۴، ص۳۳۰.</ref> پیامبر(ص) از مکه خارج شد و به غلام آزاد شده خود [[ابورافع]] دستور داد تا میمونه را نزد او آورد.<ref>طبقات الکبری، ج۲، ص۹۳.</ref> بدین ترتیب مراسم عروسی در خارج از مکه در منطقه‌ای به نام «سَرَف» در بین راه مکه و مدینه انجام شد<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶ و تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref> و سپس میمونه به همراه رسول خدا به سوی مدینه رهسپار شد.
پیامبر پس از ازدواج با میمونه، تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، مهمانی ترتیب دهد و بزرگان و خویشان میمونه را به این مهمانی دعوت کند؛ ولی [[قریش]] این دعوت را نپذیرفتند و متذکر شدند که مهلت سه روزه پیامبر برای اقامت در مکه پایان یافته است، از این رو خواستار خروج وی و سایر مسلمانان از مکه شدند.<ref> دلائل النبوه، ج۴، ص۳۳۰.</ref> پیامبر(ص) از مکه خارج شد و به غلام آزاد شده خود [[ابورافع]] دستور داد تا میمونه را نزد او آورد.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۲، ص۹۳.</ref> بدین ترتیب مراسم عروسی در خارج از مکه در منطقه‌ای به نام «سَرَف» در بین راه مکه و مدینه انجام شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref> و سپس میمونه به همراه رسول خدا به سوی مدینه رهسپار شد.


===ازدواج قبل از احرام===
===ازدواج قبل از احرام===
درباره زمان ازدواج پیامبر(ص) با میمونه اختلاف نظر وجود دارد، برخی این ازدواج را در زمانی دانسته‌اند که پیامبر برای عمرة القضا احرام بسته بود اما گزارش‌های بسیاری نیز هست که بر اساس آن، رسول خدا(ص) ميمونه را در [[ماه شوال]] سال عمره قضاء پيش از آنكه براى عمره احرام ببندد براى خود عقد كرد و در منطقه [[سرف]] با او عروسى كرد.<ref>الطبقات ‏الكبرى/ترجمه،ج‏۸،ص۱۳۶</ref> بنابراین ازدواج وی و حتی عروسی قبل از احرام بستن در عمره القضاء بوده است. از [[صفيه دختر شيبه]] پرسیدند آيا رسول خدا(ص) در حالى كه براى عمره احرام بسته و محرم بود ميمونه را عقد کرد؟ گفت: نه، به خدا سوگند رسول خدا او را در حالى عقد کرد كه هيچ كدام محرم نبودند.<ref>الطبقات ‏الكبرى/ترجمه،ج‏۸،ص۱۳۷</ref> این مسئله تا بدان جا محل بحث  بوده که [[عمر بن عبدالعزیز]] به یکی از [[صحابه]] نامه می‌نویسد و در این مورد از وی سوال می‌کند. او در پاسخ می‌گوید: پيامبر(ص) در حالى كه محرم نبود از او خواستگارى نمود و در حالى كه محرم نبود با او زفاف كرد.<ref>الطبقات الكبرى/ترجمه،ج‏۸،ص۱۳۷</ref>
درباره زمان ازدواج پیامبر(ص) با میمونه اختلاف نظر وجود دارد، برخی این ازدواج را در زمانی دانسته‌اند که پیامبر برای عمرة القضا احرام بسته بود اما گزارش‌های بسیاری نیز هست که بر اساس آن، رسول خدا(ص) ميمونه را در [[ماه شوال]] سال عمره قضاء پيش از آنكه براى عمره احرام ببندد براى خود عقد كرد و در منطقه [[سرف]] با او عروسى كرد.<ref>ابن سعد، الطبقات ‏الكبرى، ج‏۸، ص۱۳۶</ref> بنابراین ازدواج وی و حتی عروسی قبل از احرام بستن در عمره القضاء بوده است. از [[صفيه دختر شيبه]] پرسیدند آيا رسول خدا(ص) در حالى كه براى عمره احرام بسته و محرم بود ميمونه را عقد کرد؟ گفت: نه، به خدا سوگند رسول خدا او را در حالى عقد کرد كه هيچ كدام محرم نبودند.<ref>ابن سعد، الطبقات ‏الكبرى، ج‏۸، ص۱۳۷</ref> این مسئله تا بدان جا محل بحث  بوده که [[عمر بن عبدالعزیز]] به یکی از [[صحابه]] نامه می‌نویسد و در این مورد از وی سوال می‌کند. او در پاسخ می‌گوید: پيامبر(ص) در حالى كه محرم نبود از او خواستگارى نمود و در حالى كه محرم نبود با او زفاف كرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج‏۸، ص۱۳۷</ref>


==حمایت از امام علی==
==حمایت از امام علی==
از احوالات او پس از وفات پیامبر(ص) اطلاع چندانی در دست نیست اما برخی از معدود روایاتی که از وی نقل شده، حکایت از ارادت خاص به [[امام علی(ع)]] دارد. از یزید بن اصم نقل شده که «شقیر(سفیر) بن شجره عامری از [[کوفه]] به [[مدینه]] آمد و از خاله‌ام میمونه اجازه ورود خواست. پس از ورود، میمونه از علت آمدن او پرسید. آن مرد گفت: چون بین مردم اختلاف افتاده، ترسیدم که فتنه، مرا در برگیرد از این رو از کوفه خارج شدم. میمونه گفت: آیا تو با علی(ع) بیعت کرده بودی؟ مرد گفت: بله. گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو، به خدا قسم او نه گمراه است و نه گمراه می‌کند. مرد گفت:ای مادر، آیا حدیثی از رسول خدا(ص) درباره علی(ع) روایت می‌کنی؟ میمونه گفت:
از احوالات او پس از وفات پیامبر(ص) اطلاع چندانی در دست نیست اما برخی از معدود روایاتی که از وی نقل شده، حکایت از ارادت خاص به [[امام علی(ع)]] دارد. از یزید بن اصم نقل شده که «شقیر(سفیر) بن شجره عامری از [[کوفه]] به [[مدینه]] آمد و از خاله‌ام میمونه اجازه ورود خواست. پس از ورود، میمونه از علت آمدن او پرسید. آن مرد گفت: چون بین مردم اختلاف افتاده، ترسیدم که فتنه، مرا در برگیرد از این رو از کوفه خارج شدم. میمونه گفت: آیا تو با علی(ع) بیعت کرده بودی؟ مرد گفت: بله. گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو، به خدا قسم او نه گمراه است و نه گمراه می‌کند. مرد گفت:ای مادر، آیا حدیثی از رسول خدا(ص) درباره علی(ع) روایت می‌کنی؟ میمونه گفت:
:::'''رسول خدا(ص) فرمود: علی نشانه حق و پرچم هدایت است. علی شمشیر خداست که بر کافران و منافقان آخته است. هر که او را دوست بدارد، به دوستی من وی را دوست داشته و هرکه با وی دشمنی کند به دشمنی من با وی دشمن شده و هرکه من یا علی را دشمن دارد، در حالی خدا را ملاقات می‌کند که او را حجتی نباشد.'''<ref>امالی شیخ طوسی، ص۵۰۵-۵۰۶</ref>
:::'''رسول خدا(ص) فرمود: علی نشانه حق و پرچم هدایت است. علی شمشیر خداست که بر کافران و منافقان آخته است. هر که او را دوست بدارد، به دوستی من وی را دوست داشته و هرکه با وی دشمنی کند به دشمنی من با وی دشمن شده و هرکه من یا علی را دشمن دارد، در حالی خدا را ملاقات می‌کند که او را حجتی نباشد.'''<ref>شیخ طوسی، امالی، ص۵۰۵-۵۰۶</ref>


==شخصیت روایی==
==شخصیت روایی==
میمونه احادیثی از پیامبر(ص) روایت کرده است. راوی اصلی روایت‌های او خواهرزاده‌اش یزید بن اصم است.<ref>مسلم نیشابوری؛ صحیح، ج۲، ص۵۴ و طبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۳.</ref> افزون بر او، ابن عباس،<ref>سنن نسائی، ج۱، ص۲۰۴.</ref> و دیگران نیز از او روایاتی نقل کرده‌اند. در کتاب‌های [[صحیح مسلم]] و [[صحیح بخاری|بخاری]] از او حدیث نقل شده است.<ref>عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۲۱۵.</ref>
میمونه احادیثی از پیامبر(ص) روایت کرده است. راوی اصلی روایت‌های او خواهرزاده‌اش یزید بن اصم است.<ref>مسلم نیشابوری؛ صحیح، ج۲، ص۵۴؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۳.</ref> افزون بر او، ابن عباس،<ref>سنن نسائی، ج۱، ص۲۰۴.</ref> و دیگران نیز از او روایاتی نقل کرده‌اند. در کتاب‌های [[صحیح مسلم]] و [[صحیح بخاری|بخاری]] از او حدیث نقل شده است.<ref>عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۲۱۵.</ref>
==درگذشت==
==درگذشت==
در سال وفات میمونه اختلاف است.  بنا بر نقل طبری و ابن‌سعد او در [[سال ۶۱ هجری قمری]] در سن ۸۰ یا ۸۱ سالگی از دنیا رفت و بر این اساس، آخرین همسر پیامبر بود که رحلت کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱ و طبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref> ولی بنابر قولی دیگر، میمونه در [[سال ۵۱ هجری قمری]] پس از بازگشت از سفر [[حج]]، در منطقه سرف از دنیا رفت.<ref>علامه عسگری؛ نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۶۲.</ref> [[ابن عباس]] بر پیکر وی نماز خواند<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۸ </ref> و او را طبق وصیتش همانجا (که محل ازدواج او با رسول خدا(ص) بود)، به خاک سپردند.<ref>المحبر، ص۹۲</ref>
در سال وفات میمونه اختلاف است.  بنا بر نقل طبری و ابن‌سعد او در [[سال ۶۱ هجری قمری]] در سن ۸۰ یا ۸۱ سالگی از دنیا رفت و بر این اساس، آخرین همسر پیامبر بود که رحلت کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref> ولی بنابر قولی دیگر، میمونه در [[سال ۵۱ هجری قمری]] پس از بازگشت از سفر [[حج]]، در منطقه سرف از دنیا رفت.<ref>علامه عسکری، نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۶۲.</ref> [[ابن عباس]] بر پیکر وی نماز خواند<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۹۱۸ </ref> و او را طبق وصیتش همانجا (که محل ازدواج او با رسول خدا(ص) بود)، به خاک سپردند.<ref>المحبر، ص۹۲</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۵۶: خط ۵۶:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
* بلاذری، احمد بن داود، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
* ابن سعد؛ طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰م.
* ابن سعد، طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰م.
* ابن سعد، محمد بن سعد كاتب واقدى (م۲۳۰)، طبقات کبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، ۱۳۷۴ش.
* ابن سعد، محمد بن سعد كاتب واقدى (م۲۳۰)، طبقات کبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، ۱۳۷۴ش.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،‌ دار الهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق اسعد داغر، قم،‌ دار الهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
* ابن عبدالبر؛ الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، چاپ اول، ۱۹۹۲م.
* ابن عبدالبر، الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، چاپ اول، ۱۹۹۲م.
* عایشه بنت الشاطی؛ نساء النبی، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۹۸۵م.
* عایشه بنت الشاطی، نساء النبی، بیروت،‌ دار الکتاب العربی، ۱۹۸۵م.
* ابن هشام؛ السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت،‌دار الفکر، بی‌تا.
* ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت،‌دار الفکر، بی‌تا.
* صالحی دمشقی، محمد بن یوسف؛ سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
* بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
* شیخ طوسی؛ امالی طوسی، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
* شیخ طوسی، امالی طوسی، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
* ابن حبیب بغدادی؛ المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت،‌ دار الافاق الجدیدة، بی‌تا.
* ابن حبیب بغدادی، المحبّر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت،‌ دار الافاق الجدیدة، بی‌تا.
* مسلم نیشابوری؛ صحیح، بیروت، دارالفکر.
* مسلم نیشابوری، صحیح، بیروت، دارالفکر.
* نسائی، سنن نسائی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۳۰م.
* نسائی، سنن نسائی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۳۰م.
* عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


کاربر ناشناس