پرش به محتوا

هجرت به مدینه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۹
جز
خط ۶۶: خط ۶۶:


==ورود به مدینه==
==ورود به مدینه==
منابع روایی ماجرای ورود [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به [[مدینه|یثرب]] را مفصل بازنوشته‌اند. از جمله به نقل عبد الرحمن بن عویم بن ساعده آورده‌اند که چون از حرکت رسول خدا از [[مکه‌]] خبر یافتیم و انتظار ورود او می‌رفت، همه روزه پس از نماز بامداد، از مدینه بیرون می‌رفتیم و در بیرون شهر به انتظار ورود رسول خدا می‌نشستیم و موقعی که سایه‌ها از میان می‌رفت و دیگر سایه‌ای پیدا نمی‌کردیم، به مدینه بازمی‌گشتیم.
منابع روایی ماجرای ورود [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به [[مدینه|یثرب]] را مفصل بازنوشته‌اند.{{مدرک}} از جمله به نقل عبد الرحمن بن عویم بن ساعده آورده‌اند که چون از حرکت رسول خدا از [[مکه‌]] خبر یافتیم و انتظار ورود او می‌رفت، همه روزه پس از نماز بامداد، از مدینه بیرون می‌رفتیم و در بیرون شهر به انتظار ورود رسول خدا می‌نشستیم و موقعی که سایه‌ها از میان می‌رفت و دیگر سایه‌ای پیدا نمی‌کردیم، به مدینه بازمی‌گشتیم.


در همان روز ورود رسول خدا نیز در بیرون شهر به انتظار ورود او بودیم تا سایه‌ها از میان رفت و ناچار بر اثر شدّت گرما به خانه‌های خود بازگشتیم و در همان موقعی که ما در خانه‌های خود بودیم، رسول خدا وارد شد. نخستین کسی که او را دید مردی از یهود بود که از کار هر روزه ما با خبر بود و می‌دانست که ما در انتظار ورود رسول خدا هستیم. پس با صدای بلند فریاد زد:‌ای «بنی قیله» بخت شما رسید. با شنیدن این صدا از خانه‌ها بیرون ریختیم و نزد رسول خدا رفتیم و ابو بکر نیز همراه وی بود و چون بیشتر ما رسول خدا را ندیده بودیم، هنگامی که سایه از رسول خدا گشت و ابو بکر برخاست و بر آن حضرت سایه افکند، او را شناختیم.
در همان روز ورود رسول خدا نیز در بیرون شهر به انتظار ورود او بودیم تا سایه‌ها از میان رفت و ناچار بر اثر شدّت گرما به خانه‌های خود بازگشتیم و در همان موقعی که ما در خانه‌های خود بودیم، رسول خدا وارد شد. نخستین کسی که او را دید مردی از یهود بود که از کار هر روزه ما با خبر بود و می‌دانست که ما در انتظار ورود رسول خدا هستیم. پس با صدای بلند فریاد زد:‌ای «بنی قیله» بخت شما رسید. با شنیدن این صدا از خانه‌ها بیرون ریختیم و نزد رسول خدا رفتیم و ابو بکر نیز همراه وی بود و چون بیشتر ما رسول خدا را ندیده بودیم، هنگامی که سایه از رسول خدا گشت و ابوبکر برخاست و بر آن حضرت سایه افکند، او را شناختیم.


رسول خدا در محله قبا بر کلثوم بن هدم یکی از مردان بنی عمرو بن عوف وارد شد و برای ملاقات با مردم در خانه «سعد بن خیثمه» که زن و فرزندی نداشت و مهاجران مجرّد در خانه وی منزل کرده بودند می‌نشست.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص ۴۱.</ref>
رسول خدا در محله قبا بر کلثوم بن هدم یکی از مردان بنی عمرو بن عوف وارد شد و برای ملاقات با مردم در خانه «سعد بن خیثمه» که زن و فرزندی نداشت و مهاجران مجرّد در خانه وی منزل کرده بودند، می‌نشست.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۱.</ref>


==مبدأ تاریخ اسلام==
==مبدأ تاریخ اسلام==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۲۶

ویرایش